دادخواهی در معارف و سیره علوی
مقدمه
در ادوار تاریخ ملتها، همواره اغنیا، ستمگران و زورمداران باعث تضییع حقوق افراد ضعیف و بیبضاعت در جامعه بوده و آنان را به استعمار، استضعاف و بردگی میکشیدند و قدرت بهرهگیری و دفاع از مزایای اجتماعی، فردی و زندگی سالم را از آنان سلب مینمودند. در حقیقت شرایط به گونهای بود که افراد ناتوان خودشان را عاجز از مقابله و رویارویی با مستکبران میدیدند و این امر، خود موجب پرورش و ترویج ظلم و بیعدالتی گردیده و نظام طبقاتی و ظالمانهای را در جامعه به وجود میآورد. علی (ع) برای از بین بردن این روند و ممانعت از گسترش ظلم و تبعیضات در جامعه اسلامی، تنها راه رهایی و نجات را مبارزه میدانست و میفرمود: "افراد ضعیف و ناتوان، هرگز نمیتوانند ستم را از خود دور کنند، و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمیآید"[۱].
از تعبیر امام (ع) به «وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ» به خوبی استفاده میشود که حق در هر حال گرفتنی است و نه دادنی. پس هر فردی از افراد بشر اگر مورد ستم و تظلم واقع شود، وظیفه شرعی و اسلامیاش ایجاب میکند تا در مقابل ظالمین تنها نظارهگر صحنه نباشد و بلکه از خود واکنش نشان بدهد و ساکت ننشیند. مستضعفان و ستمدیدگان و محرومان جهان باید از این کلام زیبا و نغز امام (ع) نهایت استفاده را نموده و درس بگیرند و برای احقاق حقشان از جامعه جهانی متحد و یکدل شوند و به پاخیزند و قیام نمایند، به یقین بدانند که نصرت الهی شامل حال آنان خواهد شد.
رسیدگی به مشکلات مردم از امور بسیار مهمی است که علی (ع) بر آن تاکید داشت و نهایت سعی خود را به کار میبرد تا در قلمرو حکومت او بر کسی ظلمی نرود. اگر اطلاع پیدا مینمود، فردی و یا افرادی مورد ستم واقع شدهاند، فوراً اقدام میکرد و عاملین آن را مورد عتاب و سرزنش قرار میداد و حتی از قدرت عزل میکرد. این نحوه از برخورد امام (ع) با افرادی که در پیرامونش گرد آمده بودند، حاکی از عشق و علاقه بیش از حد در نهاد علی (ع) برای تحقق عدالت در جامعه و از بین بردن ستم، تبعیض، حقکشی و اجحاف بود. رفتار علی (ع) با توده مردم، شاکیان و ستمدیدگان، الگوی عدل اسلامی است؛ زیرا هیچگاه بینوایی را از در خانهاش نراند و بلکه باوقار و متانت به درد دل تک تک افراد و مظلومان گوش فرا میداد و آنگاه برای دادخواهی و رسیدگی به مشکلات آنها شخصاً وارد میدان میشد. هرگاه میشنید ستمی توسط یکی از عُمّالش بر مظلومی روا داشته شده، سخت برمیآشفت و از غصه اینکه در حکومت آن حضرت بر مسلمانی یا اهل کتابی، جور و تعدی صورت گرفته است گریه میکرد.
نقل کردهاند، روزی سوده دختر عماره همدانی به شکایت از مردی که علی (ع) او را مأمور جمعآوری مالیاتش کرده بود، به خدمت امیرمؤمنان (ع) رسید. حضرت با یک دنیا عطوفت و مهر از او پرسید: کاری داری؟ سوده شکایت خود را مطرح ساخت. علی (ع) بر ستمی که بر آن بانو رفته بود، بگریست و گفت: "بارخدایا! من آن را فرمان ندادهام تا به بندگانت ستم روا دارد و حقت را ترک گوید".آنگاه کاغذی از جیب خود درآورد و نامهای بدین مضمون نوشت: "پیمانه و میزان را کامل کن و به مردم چیزی را کم نفروش و در زمین فساد برپا ننما؛ چون این نامه من به تو برسد، آنچه را که در اختیار داری، نگهدار تا کسی که آن را از تو تحویل خواهد گرفت، بیاید"[۲].[۳]
- ↑ «لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ»، نهج البلاغه، خطبه ۲۹.
- ↑ بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۱۹.
- ↑ سخی حلیمی، غلام، فصلنامه فرهنگ کوثر، امام علی و دفاع از مظلوم، ص۳۰.