ابراهیم بن مهزیار اهوازی در تراجم و رجال

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

ابراهیم بن مهزیار[۱] در سند ۳ روایت تفسیر کنز الدقائق[۲]، به نقل از کتاب معانی الأخبار و علل الشرائع یاد شده است؛ مانند:

«أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ أَخِيهِ عَلِيٍّ عَنِ الْحُسَيْنِ[۳] عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ وَ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: الْحَجُّ الْأَكْبَرُ يَوْمُ الْأَضْحَى»[۴][۵]

شرح حال راوی

ابو اسحاق، ابراهیم بن مهزیار اهوازی از فقهاء و راویان جلیل‌القدر شیعه، برادر محدث بزرگ و عظیم‌الشأن، علی بن مهزیار اهوازی است که بیش از ۳۰ کتاب برادرش را از جمله کتاب التفسیر و کتاب حروف القرآن وی را روایت کرده است[۶].

نام وی در کتب رجالی شیعه و اهل سنت یاد شده نیز در اسناد شماری از روایات قرار گرفته است:

نجاشی: إبراهیم بن مهزیار أبو إسحاق الأهوازی. له کتاب البشارات، أخبرنا الحسین بن عبیدالله قال: حدثنا أحمد بن جعفر قال: حدثنا أحمد بن إدریس قال: حدثنا محمد بن عبدالجبار، عن إبراهیم به[۷].

ابن داوود: إبراهیم بن مهزیار أبو إسحاق الأهوازی لم [کش][۸] ممدوح[۹].

ابن حجر: إبراهیم بن مهزیار الأهوازی، روی عن أبی محمد العسکری، و عنه عبدالله بن جعفر الحمیری و سعد بن عبدالله القمی، ذکره الطوسی و النجاشی فی مصنفی الشیعة[۱۰][۱۱]

طبقه راوی

تاریخ ولادت و وفات راوی روشن نیست؛ لکن شیخ طوسی، وی را در اصحاب امام جواد (ع) با عنوان ابراهیم بن مهزیار و در اصحاب امام هادی (ع) با عنوان ابراهیم بن مهزیار، اهوازی ذکر کرده است[۱۲].

بر اساس روایات، ابراهیم بن مهزیار دوران امام حسن عسکری (ع) را درک و از آن حضرت به صورت مکاتبه روایت کرده است[۱۳].

نیز از روایتی که در کتاب الغیبة[۱۴] شیخ طوسی، کمال الدین[۱۵]، کافی و رجال کشی[۱۶] با اندکی تفاوت نقل شده، فهمیده می‌شود که ابراهیم بن مهزیار از سفرای امام مهدی (ع) بوده و ما در اینجا به نقل روایت کافی بسنده می‌کنیم: «عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّوَيْهِ السُّوَيْدَاوِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: شَكَكْتُ عِنْدَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ (ع) وَ اجْتَمَعَ عِنْدَ أَبِي مَالٌ جَلِيلٌ فَحَمَلَهُ وَ رَكِبَ السَّفِينَةَ وَ خَرَجْتُ مَعَهُ مُشَيِّعاً فَوُعِكَ وَعْكاً شَدِيداً فَقَالَ يَا بُنَيَّ رُدَّنِي فَهُوَ الْمَوْتُ وَ قَالَ لِيَ اتَّقِ اللَّهَ فِي هَذَا الْمَالِ وَ أَوْصَى إِلَيَّ فَمَاتَ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لَمْ يَكُنْ أَبِي لِيُوصِيَ بِشَيْءٍ غَيْرِ صَحِيحٍ أَحْمِلُ هَذَا الْمَالَ إِلَى الْعِرَاقِ وَ أَكْتَرِي دَاراً عَلَى الشَّطِّ وَ لَا أُخْبِرُ أَحَداً بِشَيْءٍ وَ إِنْ وَضَحَ لِي شَيْءٌ كَوُضُوحِهِ فِي أَيَّامِ أَبِي مُحَمَّدٍ (ع) أَنْفَذْتُهُ وَ إِلَّا قَصَفْتُ بِهِ فَقَدِمْتُ الْعِرَاقَ وَ اكْتَرَيْتُ دَاراً عَلَى الشَّطِّ وَ بَقِيتُ أَيَّاماً فَإِذَا أَنَا بِرُقْعَةٍ مَعَ رَسُولٍ فِيهَا يَا مُحَمَّدُ مَعَكَ كَذَا وَ كَذَا فِي جَوْفِ كَذَا وَ كَذَا حَتَّى قَصَّ عَلَيَّ جَمِيعَ مَا مَعِي مِمَّا لَمْ أُحِطْ بِهِ عِلْماً فَسَلَّمْتُهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ بَقِيتُ أَيَّاماً لَا يُرْفَعُ لِي رَأْسٌ وَ اغْتَمَمْتُ فَخَرَجَ إِلَيَّ قَدْ أَقَمْنَاكَ مَكَانَ أَبِيكَ فَاحْمَدِ اللَّهَ»[۱۷].

بر این اساس، بزرگانی مانند ابن طاووس، شیخ حر عاملی، طبرسی و ملا صالح مازندرانی، ابراهیم بن مهزیار را از سفرای امام مهدی (ع) به شمار آورده‌اند[۱۸].

آیت الله بروجردی، ابراهیم بن مهزیار را از صغار طبقه هفتم دانسته است[۱۹][۲۰]

استادان و شاگردان راوی

بر پایه اسناد روایات، ابراهیم بن مهزیار از افراد بسیاری روایت کرده که از اساتید وی شمرده می‌شوند؛ مانند علی بن مهزیار[۲۱]، محمد بن ابی عمیر، حسین بن علی بن بلال، داوود بن مهزیار، صالح بن سندی[۲۲] و خلیلان بن هشام[۲۳].

راویان فراوانی نیز از وی حدیث نقل کرده‌اند که از شاگردانش به شمار می‌آیند؛ نظیر: سعد بن عبدالله، عبدالله بن جعفر حمیری[۲۴]، عمران بن موسی، حسن بن علی زیتونی[۲۵]، احمد بن محمد بن عیسی، محمد بن احمد بن یحیی بن عمران اشعری[۲۶] و محمد بن علی بن محبوب[۲۷][۲۸]

جایگاه حدیثی راوی

گرچه نجاشی و شیخ طوسی، به وثاقت ابراهیم بن مهزیار تصریح نکرده‌اند، بزرگانی مانند علامه مجلسی، شیخ حر عاملی، صاحب حدائق، محدث نوری[۲۹] و...) بر وثاقت وی تأکید و به اموری استدلال کرده‌اند:

  1. وکالت و سفارت وی از معصوم (ع)[۳۰]، چنان که گذشت.
  2. علامه حلی طریق شیخ صدوق به بحر السقاء را که نام ابراهیم بن مهزیار در آن قرار گرفته[۳۱] درست دانسته[۳۲] و صحت طریق، به معنای وثاقت راوی است.
  3. روایت اجلاء مانند احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، سعد بن عبدالله اشعری، عبدالله بن جعفر حمیری و محمد بن عبدالجبار از ابراهیم بن مهزیار.
  4. قرار گرفتن در اسناد روایات کتاب کامل الزیارات[۳۳].

یادآوری دو نکته که یکی با جایگاه حدیثی راوی ارتباط دارد و دیگری با طبقه وی، بایسته است:

۱. ابراهیم بن مهزیار و روایت کتب برادرش: ابراهیم بن مهزیار برادر علی بن مهزیار اهوازی است؛ شخصیتی که در جلالت و بزرگی، وثاقت و صداقت، اعتقاد راسخ و استواری در دین کم‌نظیر بوده و جایگاه بلندی نزد امامان جواد و هادی (ع) داشته است.

نجاشی: روی عن الرضا و أبی جعفر (ع)، واختص بأبی جعفر الثانی (ع) و توکل له و عظم محله منه، و کذلک أبوالحسن الثالث (ع) و توکل لهم فی بعض النواحی، و خرجت إلی الشیعة فیه توقیعات بکل خیر، و کان ثقة فی روایته لا یطعن علیه، صحیحاً اعتقاده[۳۴].

شیخ طوسی: "علی بن مهزیار الأهوازی، جلیل‌القدر، واسع الروایة، ثقة"[۳۵].

نیز: "علی بن مهزیار، أهوازی، ثقة، صحیح"[۳۶].

علی بن مهزیار، بیش از ۳۰ اثر علمی - که از وسعت علمی و فقهی وی حکایت دارد- از خود به یادگار گذاشته؛ آثاری که از جهت شمار، ترتیب فقهی، صحت و اعتبار، در ردیف کتاب‌های راوی جلیل‌القدر حسین بن سعید اهوازی است.

به تصریح نجاشی و شیخ طوسی راوی تمام کتب علی بن مهزیار، برادرش ابراهیم بن مهزیار بوده است[۳۷] که اولاً بر مکانت و وسعت علمی وی دلالت دارد و ثانیاً وثوق و امانت‌داری ابراهیم بن مهزیار در نقل حدیث را می‌رساند.

۲. ابراهیم بن مهزیار و ملاقات با امام زمان (ع): شیخ صدوق در کتاب کمال الدین (باب ۴۷) که به ذکر کسانی اختصاص دارد که به دیدار حضرت ولی عصر بار یافتند، حدیثی از ابراهیم بن مهزیار و تشرفش خدمت آن حضرت نقل کرده و نوشته است: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: قَدِمْتُ مَدِينَةَ الرَّسُولِ (ص) فَبَحَثْتُ عَنْ أَخْبَارِ آلِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْأَخِيرِ (ع) فَلَمْ أَقَعْ عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا فَرَحَلْتُ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ مُسْتَبْحِثاً عَنْ ذَلِكَ فَبَيْنَمَا أَنَا فِي الطَّوَافِ إِذْ تَرَاءَى لِي فَتًى أَسْمَرُ اللَّوْنِ رَائِعُ الْحُسْنِ جَمِيلُ الْمَخِيلَةِ يُطِيلُ التَّوَسُّمَ فِيَّ فَعُدْتُ إِلَيْهِ مُؤَمِّلًا مِنْهُ عِرْفَانَ مَا قَصَدْتُ لَهُ فَلَمَّا قَرُبْتُ مِنْهُ سَلَّمْتُ فَأَحْسَنَ الْإِجَابَةَ ثُمَّ قَالَ مِنْ أَيِّ الْبِلَادِ أَنْتَ قُلْتُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ قَالَ مِنْ أَيِّ الْعِرَاقِ قُلْتُ مِنَ الْأَهْوَازِ فَقَالَ مَرْحَباً بِلِقَائِكَ هَلْ تَعْرِفُ بِهَا جَعْفَرَ بْنَ حَمْدَانَ الْحُصَيْنِيَ قُلْتُ دُعِيَ فَأَجَابَ. قَالَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ مَا كَانَ أَطْوَلَ لَيْلَهُ وَ أَجْزَلَ نَيْلَهُ فَهَلْ تَعْرِفُ إِبْرَاهِيمَ بْنَ مَهْزِيَارَ قُلْتُ أَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مَهْزِيَارَ فَعَانَقَنِي مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا إِسْحَاقَ مَا فَعَلْتَ بِالْعَلَامَةِ الَّتِي وَشَجَتْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ أَبِي مُحَمَّدٍ (ع)فَقُلْتُ لَعَلَّكَ تُرِيدُ الْخَاتَمَ الَّذِي آثَرَنِيَ اللَّهُ بِهِ مِنَ الطَّيِّبِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) فَقَالَ مَا أَرَدْتُ سِوَاهُ... قُلْتُ هَلْ تَعْرِفُ مِنْ أَخْبَارِ آلِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ (ع) شَيْئاً قَالَ لِي وَ ايْمُ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْرِفُ الضَّوْءَ بِجَبِينِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَى ابْنَيِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) ثُمَّ إِنِّي لَرَسُولُهُمَا إِلَيْكَ قَاصِداً لِإِنْبَائِكَ أَمْرَهُمَا فَإِنْ أَحْبَبْتَ لِقَاءَهُمَا وَ الِاكْتِحَالَ بِالتَّبَرُّكِ بِهِمَا فَارْتَحِلْ مَعِي إِلَى الطَّائِفِ... فَبَدَرَنِي إِلَى الْإِذْنِ وَ دَخَلَ مُسَلِّماً عَلَيْهِمَا وَ أَعْلَمَهُمَا بِمَكَانِي فَخَرَجَ عَلَيَّ أَحَدُهُمَا وَ هُوَ الْأَكْبَرُ سِنّاً محمد بْنُ الْحَسَنِ (ع) وَ هُوَ غُلَامٌ أَمْرَدُ نَاصِعُ اللَّوْنِ وَاضِحُ الْجَبِينِ... فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مَا زِلْتُ أَفْحَصُ عَنْ أَمْرِكَ بَلَداً فَبَلَداً مُنْذُ اسْتَأْثَرَ اللَّهُ بِسَيِّدِي أَبِي مُحَمَّدٍ (ع)... ؛ ثُمَّ نَسَبَ نَفْسَهُ وَ أَخَاهُ مُوسَى وَ...»[۳۸]؛

این روایت سندش صحیح است و محتوایش بر جلالت، رفعت مقام و وثاقت ابراهیم بن مهزیار و ملاقات وی با امام زمان (ع) بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع) دلالت دارد.

چند مطلب، اعتبار این حدیث را زیر سؤال می‌برد، در نتیجه استناد به آن را مخدوش می‌سازد:

  1. در روایت تصریح شده که امام زمان (ع) برادری به نام موسی داشته که بطلان آن، بسیار روشن است. آیت الله خویی: "علی أن هذه الروایة مشتملة علی أمر مقطوع البطلان و الکذب و هو اخباره عن وجود أخ للحجه (ع) مسمی بموسی و قد رآه إبراهیم و هذا مما لا یمکن تصدیقه أبدا"[۳۹]. علامه شوشتری: ... لاشتمالها علی وجود أخ للحجة مسمی بموسی و هو معه فی الغیبة و هو خلاف إجماع الإمامیة[۴۰].
  2. گذشت که ابراهیم بن مهزیار، مکاتباتی با امام حسن عسکری (ع) داشته و از سفرای امام زمان (ع) نیز بوده، پس چگونه می‌شود از اخبار آل ابی محمد (ع) بی‌اطلاع باشد؟! چنان که در متن روایت آمده: «قَدِمْتُ مَدِينَةَ الرَّسُولِ (ص) فَبَحَثْتُ عَنْ أَخْبَارِ آلِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْأَخِيرِ (ع) فَلَمْ أَقَعْ عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا...»؛
  3. راوی حدیث، خود ابراهیم بن مهزیار است.

آیت الله خویی: أن راوی الروایة هو إبراهیم نفسه، و الاستدلال علی وثاقة شخص، و عظم رتبته بقول نفسه من الغرائب، بل من المضحکات[۴۱].

تحقیق: داستانی را که شیخ صدوق در کمال الدین نقل کرده، در کتب دیگر با اختلاف در متن روایت و راوی حدیث، به سه صورت دیگر نیز گزارش شده[۴۲]؛ لکن همه نقل‌ها، در چهار موضوع مشترک‌اند:

  1. سؤال از بلد راوی (عراق و از منطقه اهواز).
  2. پرسش از شخصی در اهواز به نام جعفر بن حمدان حصینی. "الحضینی؛ الخصیبی".
  3. درخواست علامت از راوی که میان او و امام حسن عسکری (ع) وجود داشت. (انگشتری مخصوص امام عسکری (ع)).
  4. تشرف به محضر امام زمان (ع).

جواب اشکالات سه گانه این است:

  1. در دو نقل[۴۳]، ذکری از برادر امام زمان (ع) به نام موسی نشده که دلیل و شاهدی قوی بر وقوع تحریف و زیاده در حدیث مورد بحث است.
  2. بی‌اطلاعی ابراهیم بن مهزیار از اخبار آل ابومحمد العسکری (ع) منافاتی با وکالت و ارتباط وی با امام حسن عسکری (ع) ندارد، چون وی در اهواز می‌زیسته و امام حسن عسکری (ع) در سامراء و زیر نظر شرطه‌ها، پس طبیعی بوده که از اوضاع و احوال خبر نداشته باشد.
  3. اینکه راوی حدیث، شخص ابراهیم بن مهزیار بوده با وثاقت وی منافاتی ندارد؛ زیرا احتمال خودستایی که سبب سوء ظن به راوی می‌گردد، درباره کسانی که مجهول هستند یا راویانی که حال و وضع درستی ندارند، منطقی است؛ لکن درباره بزرگانی مانند زرارة، ابان بن تغلب، علی بن مهزیار، حسین بن سعید اهوازی و... اساسی ندارد، چون این بزرگان شانشان بالاتر از آن است که بخواهند با نسبت دادن یک مطلب به معصوم، جایگاهی برای خودشان درست کنند و ابراهیم بن مهزیار از این دست راویان است.

بر این اساس، با استناد به روایت مذکور که سندش معتبر است و از جهت محتوا هم اشکالاتش را می‌‌توان دفع کرد، وثاقت و جلالت ابراهیم بن مهزیار و تشرف و ملاقات وی با امام زمان (ع) ثابت می‌شود.[۴۴]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: أ. منابع شیعی: رجال النجاشی، ص۱۶، ش۱۷؛ رجال الطوسی، ص۳۷۴ (ش ۵۵۳۲) و ۳۸۳ (ش ۵۶۳۹)، الرجال (ابن داوود)، ص۱۹، ش۳۹؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۶، ش۱۷؛ التحریر الطاووسی، ص۲۳، ش۱۲؛ نقد الرجال، ج۱، ص۹۰، ش۱۴۹؛ جامع الرواة، ج۱، ص۳۵؛ إکلیل المنهج، ص۹۳، ش۵۳؛ تعلیقة علی منهج المقال، ص۵۶؛ منتهی المقال، ج۱، ص۲۰۶، ش۸۶؛ طرائف المقال، ج۱، ص۲۷۵، ش۱۸۳۷؛ شعب المقال، ص۲۳۴، ش۲۱؛ تنقیح المقال، ج۵، ص۱۷، ش۶۰۰؛ أعیان الشیعة، ج۲، ص۲۳۱، ص۴۴۶؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۱۷، ش۵۳۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۷۷، ش۳۱۸؛ قاموس الرجال، ج۱، ص۳۱۵، ش۲۲۶. ب. منابع سنی: لسان المیزان، ج۱، ص۱۱۵، ش۳۵۱.
  2. ر. ک: تفسیر کنز الدقائق، ج۲، ص۱۴۶، ج۵، ص۴۰۱؛ ج۸، ص۴۷۴.
  3. نام برادر ابراهیم بن مهزیار، علی بن مهزیار است؛ نه علی بن الحسین بنابراین استظهار می‌شود که در سند تصحیف رخ داده و سند صحیح چنین است: عن إبراهیم بن مهزیار، عن أخیه علی عن الحسین، عن حماد بن عیسی و مقصود از حسین، الحسین بن سعید است، به دلیل روایت کتاب کافی: «... عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ بُرَيْدِ بْنِ ضَمْرَةَ اللَّيْثِيِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ:...»؛ الکافی، ج۳، ص۴۵۰).
  4. تفسیر کنز الدقائق، ج۵، ص۴۰۱ به گزارش از معانی الأخبار، ص۲۹۶، ح۴.
  5. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۵۲۲.
  6. ر. ک: رجال النجاشی، ص۲۵۳، ش۶۶۴، الفهرست (طوسی)، ص۲۶۵، ش۳۷۹، ترجمه علی بن مهزیار.
  7. رجال النجاشی، ص۱۶، ش۱۷.
  8. لم علامت این است که راوی از هیچ یک از معصومان (ع) حدیث نقل نکرده و کش علامت رجال کشی است؛ یعنی در رجال کشی ابراهیم بن مهزیار اهوازی از کسانی که از معصوم (ع) روایت کرده باشد، شمرده نشده است.
  9. الرجال (ابن داوود)، ص۱۹، ش۳۹.
  10. لسان المیزان، ج۱، ص۱۱۵، ش۳۵۱.
  11. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۵۲۳-۵۲۴.
  12. رجال الطوسی، ص۳۷۴ (ش ۵۵۳۲) و ۳۸۳ (ش ۵۶۳۹).
  13. «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ (ع) أَنَّ مَوْلَاكَ عَلِيَّ بْنَ مَهْزِيَارَ أَوْصَى أَنْ يُحَجَّ عَنْهُ مِنْ ضَيْعَةٍ صَيَّرَ رُبُعَهَا لَكَ فِي كُلِّ سَنَةٍ حَجَّةً إِلَى عِشْرِينَ دِينَاراً وَ أَنَّهُ قَدِ انْقَطَعَ طَرِيقُ الْبَصْرَةِ فَتَضَاعَفُ الْمَئُونَةُ عَلَى النَّاسِ فَلَيْسَ يَكْتَفُونَ بِعِشْرِينَ دِينَاراً وَ كَذَلِكَ أَوْصَى عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِيكَ فِي حِجَجِهِمْ فَكَتَبَ يُجْعَلُ ثَلَاثُ حِجَجٍ حَجَّتَيْنِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»؛ (الکافی، ج۴، ص۳۱۰، ح۱). نیز: «وَ كَتَبَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ مَهْزِيَارَ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ (ع) يَسْأَلُهُ عَنِ الصَّلَاةِ فِي الْقِرْمِزِ فَإِنَّ أَصْحَابَنَا يَتَوَقَّوْنَ عَنِ الصَّلَاةِ فِيهِ فَكَتَبَ لَا بَأْسَ مُطْلَقٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛ (من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۲۶۳، ح۸۱۰).
  14. ر. ک: الغیبه (طوسی)، ص۲۸۱، فصل ۴.
  15. «... عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ أَنَّهُ وَرَدَ الْعِرَاقَ شَاكّاً مُرْتَاداً...»؛ (کمال الدین، ج۲، ص۴۸۶ - ۴۸۷، ح۸).
  16. ر. ک: رجال الکشی (اختیار معرفة الرجال)، ص۵۳۱، ش۱۰۱۵.
  17. الکافی، ج۱، ص۵۱۸، ح۵.
  18. إنه من سفراء الصاحب و الأبواب المعروفین الذین لا یختلف الإثنا عشریة فیهم؛ (مستدرک الوسائل الخاتمة)، ج۴، ص۲۶ به گزارش از ربیع الشیعة، ص۴۱۶)؛ أما غیبته الصغری منهما؛ فهی التی کانت فیها سفراؤه موجودین و أبوابه معروفین لا تختلف الإمامیة القائلون بإمامة الحسن بن علی فیهم فمنهم: أبوهاشم داوود بن القاسم الجعفری... و إبراهیم بن مهزیار و محمد بن إبراهیم؛ (اعلام الوری، ج۲، ص۲۵۹؛ نیز شرح الکافی (ملاصالح المازندرانی)، ج۷، ص۳۴۱؛ وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۳۰۰).
  19. ر. ک: الموسوعة الرجالیه (طبقات رجال الکافی)، ص۳۴.
  20. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۵۲۴-۵۲۶.
  21. تفسیر کنز الدقائق، ج۲، ص۱۴۶.
  22. تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۵۴، ح۱۴۷۹، ج۲، ص۳۳۷، ح۱۳۹۲، ج۴، ص۳۳۱، ح۱۰۳۵؛ ج۵، ص۷۳، ح۲۴۲.
  23. الکافی، ج۶، ص۴۲۷، ح۳.
  24. تفسیر کنز الدقائق، ج۲، ص۱۴۶، ج۵، ص۴۰۱؛ ج۸، ص۴۷۴.
  25. بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۰ (ح۲)، ۳۳۷ (ح۱۵) و ۴۸۲ (ح ۸).
  26. الکافی، ج۱، ص۴۶۳، ح۱، ج۳، ص۴۰۴، ح۳۲.
  27. تهذیب الأحکام، ج۲، ص۳۳۷، ح۱۳۹۲.
  28. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۵۲۶.
  29. ر. ک: الوجیزة فی الرجال، ص۱۶؛ ملاذ الأخیار، ج۳، ص۲۷۸، ح۱۲۴؛ وسائل الشیعه، ج۳۰، ص۳۰۰؛ الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۲۹۷؛ مستدرک الوسائل (الخاتمة)، ج۴، ص۲۶، ش۱۲.
  30. وحید بهبهانی درباره وکالت از معصوم (ع): و ظاهر توکیلهم حسن حالة الوکلاء و الإعتماد علیهم و جلالتهم بل وثاقتهم الا أن یثبت خلافه و تغییر و تبدیل و خیانة و المغیرون معروفون؛ (تعلیقة علی منهج المقال، ص۴۵).
  31. و ما كان فيه عن بحر السّقاء فقد رويته عن أبي- رضي اللّه عنه- عن سعد بن عبد اللّه، عن إبراهيم بن مهزيار، عن أخيه عليّ، عن حمّاد بن عيسى، عن حريز، عن بحر السقّاء و هو بحر بن كثير؛ (من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۷۰).
  32. ر. ک: خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۲۷۸.
  33. آیت الله خویی بعد از زیر سؤال بردن ادله وثاقت ابراهیم بن مهزیار: والعمدة فی وثاقته أنه من رجال کامل الزیارات؛ (موسوعة الامام الخوئی، ج۲۷، ص۱۰۱؛ معتمد العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۱).
  34. رجال النجاشی، ص۲۵۳، ش۶۶۴.
  35. الفهرست (طوسی)، ص۲۶۵، ش۳۷۹.
  36. رجال الطوسی، ص۳۶۰، ش۵۳۳۶.
  37. له ثلاثة و ثلاثون کتابا مثل کتب الحسین بن سعید و زیادة، کتاب حروف القرآن، و کتاب الأنبیاء، و کتاب البشارات... ، أخبرنا بکتبه و روایاته جماعة عن... عن إبراهیم بن مهزیار، عن أخیه؛ (الفهرست (طوسی)، ص۲۶۵ - ۲۶۶، ش۳۷۹)؛ و صنف الکتب المشهورة، و هی مثل کتب الحسین بن سعید و زیادة: کتاب الوضوء، کتاب الصلاة،... کتاب التفسیر،... و روی کتب علی بن مهزیار أخوه إبراهیم؛ رجال النجاشی، ص۲۵۳ - ۲۵۴، ش۶۶۴).
  38. کمال الدین، ج۲، ص۴۴۵، ح۱۹. شیخ صدوق بعد از نقل این روایت: «وَ أَلْقَيْتُ هَذَا الْخَبَرَ الْمَأْثُورَ وَ النَّسَبَ الْمَشْهُورَ تَوَخِّياً لِلزِّيَادَةِ فِي بَصَائِرِ أَهْلِ الْيَقِينِ وَ تَعْرِيفاً لَهُمْ مَا مَنَّ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مِنْ إِنْشَاءِ الذُّرِّيَّةِ الطَّيِّبَةِ وَ التُّرْبَةِ الزَّكِيَّةِ وَ قَصَدْتُ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ وَ التَّسْلِيمَ لِمَا اسْتَبَانَ لِيُضَاعِفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْمِلَّةَ الْهَادِيَةَ وَ الطَّرِيقَةَ الْمُسْتَقِيمَةَ الْمَرْضِيَّ ةَ قُوَّةَ عَزْمٍ وَ تَأْيِيدَ نِيَّةٍ وَ شِدَّةَ أُزُرٍ وَ اعْتِقَادَ عِصْمَةٍ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»؛ (کمال الدین، ج۲، ص۴۵۲).
  39. معتمد العروة الوثقی، ج۲، ص۱۳۱؛ موسوعة الامام الخوئی، ج۲۷، ص۱۰۱.
  40. قاموس الرجال، ج۱، ص۳۱۶، ش۲۲۶.
  41. معجم رجال الحدیث، ج۱، ص۲۸۰، ش۳۱۸.
  42. «... سَمِعْتُ جَدِّي عَلِيَّ بْنَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ يَقُولُ كُنْتُ نَائِماً فِي مَرْقَدِي إِذْ رَأَيْتُ فِي مَا يَرَى النَّائِمُ قَائِلًا يَقُولُ لِي حُجَّ فَإِنَّكَ تَلْقَى صَاحِبَ زَمَانِكَ...»؛ (کمال الدین، ج۲، ص۴۶۵-۴۶۶). نیز: «... قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ الْأَهْوَازِيُّ، قَالَ: خَرَجْتُ فِي بَعْضِ السِّنِينَ حَاجّاً إِذْ دَخَلْتُ الْمَدِينَةَ وَ أَقَمْتُ بِهَا أَيَّاماً، أَسْأَلُ وَ أَسْتَبْحِثُ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ (ع)...»؛ (دلائل الإمامه، ص۵۳۹، ح۵۲۲). همچنین: «قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ الْأَهْوَازِيِّ فَسَأَلْتُهُ عَنْ آلِ أَبِي مُحَمَّدٍ (ع) فَقَالَ يَا أَخِي لَقَدْ سَأَلْتَ عَنْ أَمْرٍ عَظِيمٍ حَجَجْتُ عِشْرِينَ حِجَّةً كُلًّا أَطْلُبُ بِهِ عِيَانَ الْإِمَامِ فَلَمْ أَجِدْ إِلَى ذَلِكَ سَبِيلًا...»؛ (الغیبه (طوسی)، ص۲۶۳).
  43. ر. ک: الغیبه (طوسی)، ص۲۶۳؛ دلائل الإمامه، ص۵۳۹، ح۵۲۲.
  44. جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۱ ص ۵۲۶-۵۳۳.