نصب الهی امام در معارف و سیره رضوی
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 30 اردیبهشت ۱۴۰۲ توسط کاربر:فرقانی برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مقدمه
امام رضا (ع) در مواضع متعددی به این حقیقت که امامت فراتر از انتخاب است تأکید کرده و میفرماید: «آیا منزلت و موقعیت امام را در میان امت میدانند تا انتخاب و اختیار آنان در آن روا باشد؛ امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش منیعتر و ژرفایش عمیقتر از آن است که مردم با عقل خود به آن نائل شوند یا به آرای خود آن را دریابند و یا به انتخاب خود امامی منصوب کنند»[۱].
آن حضرت با ذکر ویژگیهای امامان و ناتوانی مردم از درک مقام آنان، عقیدۀ کسانی را که امامت را تا سطح انتخاب مردم یا اهل حل و عقد تنزل دادهاند به چالش کشیده، میفرماید: «پس چگونه برای آنان (حقی) است که خود امام اختیار کنند؟ در حالی که امام عالمی است که نادانی ندارد، دعوتکنندهای است که (از دعوت نمودن) باز نمیایستد، معدن قداست و پاکی و بندگی و زهد و علم و عبادت است؛ مخصوص به دعوت پیامبر (ص) و (از) نسل مطهرۀ بتول (فاطمۀ زهرا (س)) است که هیچ طعنهزنندهای در نسب برای او نیست و هیچ صاحب شرافتی با او برابری نمیکند؛ در خانۀ شرافت از قریش و برتری از آلهاشم، و عترت رسول (ص) و مورد پسند خداوند است. شرف شریفان و شاخهای از نسل عبدمناف، نامدار علم، کامل در حلم، نیرومند به امامت، دانای در سیاست، به پا خاستۀ به امر خداوند، نصیحتکننده برای بندگان خدا و نگاهدارندۀ دین خداوند است»[۲].
حضرت با بلاغتی شگفت به توصیف امامان میپردازد و ویژگیهای امامان را بیان و تصریح میکند که حتی اندیشمندان از درک یکی از فضیلتهای امامان عاجز و متحیرند و این فضیلتها و ویژگیها را تنها در امامان (ع) میتوان سراغ گرفت: پس کیست که بتواند امام را بشناسد، یا وی را انتخاب کند؟ نه! هرگز! هرگز! در وصف شأنی از شئون و فضیلتی از فضایلش خردها گم گشته، عقلها حیران و سرگردان گردیده، دیدگان فرومانده، بزرگان کوچک (حقیر) شده، حکیمان متحیرند، عقول خردمندان، کوته است، خطیبان از خطابه بازمانده، دانایان از درکش عاجز گشته، شاعران از سُرایش وامانده، ادیبان درمانده، بلاغتگویان خسته و ناتوان شدهاند و جملگی به عجز خویش معترفاند. چگونه میتوان وصف امام کرد و کنهش را بیان نمود، یا چیزی از کارش را فهمید؟ یا کسی را یافت که جایش را بگیرد؟ نه! چگونه ممکن است؟ و حال آنکه نسبت او و وصفکنندگانش مانند اختران و دستان مردمان است. پس انتخاب آنان کجا و این مقام کجا؟ خردها کجا و درک این منزلت کجا؟ در کدامین مکان میتوان چنین شخصیتی را یافت؟ گمان بردهاند که آن را در خداوند که نفسشان به آنان دروغ گفته، اباطیل به آرزویشان واداشته و از اینرو به پرتگاهی بلند و لغزنده پا گذاردهاند که پاهایشان از آن لرزیده، سقوط میکنند. با عقولی سرگردان، ناقص و بیثمر و عقاید گمراهکننده در صدد نصب امام برآمدهاند، که جز دوری از مقصد نتیجهای نخواهد داشت. خداوند ایشان را بکشد که به انجام کاری بس مشکل دست زدهاند. خلاف حق سخن گفته، به گمراهی عمیقی دچار گشتند. چون امام را از روی آگاهی رها کردند، به حیرت و سرگردانی افتادند و شیطان اعمالشان را در نظرشان زینت بخشید و آنان را از راه حق بازداشت، حال آنکه بینا و بصیر بودند. آنان انتخاب خدا و رسولش را کنار گذاشتند و انتخاب خود را در نظر گرفتند، حال آنکه قرآن با صدای رسا به آنان خطاب میکند: ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۳] و خداوند که با فر و شکوه است میفرماید: ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ﴾[۴].[۵]
حضرت در حدیث دیگری برای اثبات غیر قابل توصیف بودن امامان (ع) به آیۀ اولوالامر استدلال فرموده و تصریح کرده است توصیف کسی که خدای بزرگ، اطاعتش را همطراز با اطاعت پیامبر (ص) قرار داده است از توان مردم خارج است، و هنگامی که امام برای مردم قابل شناخت و توصیف نبود، قابل انتخاب نیز نخواهد بود[۶].
خلاصه اینکه آن حضرت در مقاطع مختلف با استناد به کلام الهی و احادیث نبوی معلوم ساخته که امامت جایگاه والایی در قرآن و سخنان پیامبر (ص) دارد و حقتعالی و پیامبر (ص) اهتمام ویژهای به نصب و معرفی امامان داشتهاند[۷].
منابع
پانویس
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۰۲.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۰۲.
- ↑ «و پروردگارت هر چه خواهد میآفریند و میگزیند؛ آنان را گزینشی نیست، پاکا خداوند و فرابرترا (که اوست) از آنچه (برای او) شریک میآورند» سوره قصص، آیه ۶۸.
- ↑ «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ إثبات الوصیة، ص۲۳۵.
- ↑ برجی، یعقوبعلی، مقاله «امامت»، دانشنامه امام رضا، ج۲.