عمرو بن ثابت بن هرمز در تاریخ اسلامی
مقدمه
«عمرو» را بیشتر به کنیه پدرش، «ثابت بن هرمز» که از راویان موثّق نزد اهل سنت بود، نسبت میدهند[۱]. وی بنابر دوگانگی گزارشهای موجود، با عجلیها و به نقلی، با بکریها ولاء حلف داشت و از این رو به (عجلی) و (بکری) شهرت یافت.
مامقانی درباره امامی بودن او بحث گسترده ای طرح کرده، مینویسد: از آنجا که پدر، عمو و پسر عمویش عبداللّه بن یزید بن هرمز از بزرگان زیدیّه بودهاند و دو نفر اخیر الذکر همراه نفس زکیه علیه منصور عباسی شوریدند و نیز عباد بن یعقوب از بزرگان زیدیّه و از راویان او بوده است، عدهای نتیجه گرفتهاند که خود او هم شیعه زیدی مذهب بوده است، امّا این نکتهها الزاماً دلیل بر زیدی بودن او نیست.
همه رجالیون اهل سنّت وی را رافضی یا شیعه افراطی دانستهاند که به برخی از بزرگان صحابه بد میگفت و امام علی(ع) را بر شیخین مقدّم میداشت. ضمیمه کردن این نکته با آن چه که پیشتر از مامقانی نقل کردیم، امامی بودن او را ثابت میکند.
نجاشی او را نویسنده کتابی لطیف دانسته و شیخ طوسی در فهرستِ خود، برای شخصی به نام عمرو بن میمون دو کتاب نام برده است که بنابر دلایل طرح شده از سوی آیةاللّه خوئی، عمرو بن میمون همین فرد در دست ترجمه است.
کشّی از امام صادق(ع) روایتی را نقل کرده است که در آن، امام او را از اندک حاجیان راستین در میان شمار انبوه طواف کنندگان برگرد خانه خدا دانستهاند.
به رغم ستایش رجالیون شیعی از او، بیشتر رجالیون اهل سنّت، از جمله: عبدالرحمن بن مهدی، ابن معین، ابوزرعه، بخاری، ابوداوود، نسائی، ابن حبّان و ابن عدی وی را که از راویان طبقه هشتم است، تضعیف کردهاند، امّا هم چنان که پیشتر اشاره کردیم، این تضعیف بیشتر از جنبه اعتقادات کلامی عمرو بوده است تا به لحاظ شخصیّت روایی او. از این رو در کنار همه این انتقادها، از ابن معین نقل کردهاند که او اهل دروغ در نقل حدیث نبود و ابو داوود روایات او را مستقیم و خالی از زشتی دانسته خود او را (صدوق) خوانده است. ابوحاتم نیز در کنار تضعیف وی، احادیث او را قابل نگاشتن میداند.
برقی وی را از اصحاب امام باقر(ع)و از کسانی که امام صادق(ع) را نیز درک کردهاند، دانسته است. شیخ طوسی او را یک بار در شمار صحابیان امام باقر(ع) و دوبار در میان صحابیان امام صادق(ع) نام برده است. نجاشی و ابن الغضائری او را از راویان و اصحابِ امام سجّاد(ع) نیز بر شمردهاند که دیگران در این ادّعا تردید کردهاند. وی از پدرش ابوالمقدام، حکم بن عتیبه، ابوالجارود زیاد بن منذر، اعمش، عبداللّه بن محمد بن عقیل، ابواسحاق سبیعی، ابوحمزه ثمالی و دیگران روایت کرده است و ابوداوود طیالسی، ابونعیم فضل بن دکین، ابراهیم بن اسحاق، احمد بن عبداللّه، اسماعیل بن عمرو، علی بن ثابت، و عباد بن یعقوب و دیگران از وی روایت کردهاند.
احادیث او را ابوداوود در سنن خود، ابن ماجه در کتاب التفسیر و نیز نویسندگان کتب اربعه شیعه، کامل الزیارات و تفسیر قمی نقل کردهاند.
از وی که به گفته آیةاللّه خوئی فردی کثیر الروایة بوده است، پنجاه حدیث با عنوان (عمرو بن ابیالمقدام) و نوزده روایت با عنوان (عمرو بن ثابت) نقل کردهاند[۲]. وی از امام علی(ع) روایت کرده است که فرمود: (شیعیان ما کسانیاند که در مسیر ولایت و دوستی ما، اهل بخشش، دوستی و دیدار از یکدیگرند. اگر خشمگین شوند، ستم نمیکنند و اگر خشنود گردند، زیاده روی نمیکنند. در کنار هر کس که باشند، مایه برکت و با هر کس که آمیزش کنند، مایه آرامشاند)[۳]. وی در روزگار هارون و در سال ۱۷۲ ﻫ.ق درگذشت[۴].[۵]
جستارهای وابسته
- ثابت بن هرمز (پدر)
- عبداللّه بن یزید بن هرمز (عموزاده)
منابع
پانویس
- ↑ البتّه ظاهراً عقیلی تنها کسی است که (ابوالمقدام) را کنیه هرمز، جدّ او دانسته است.
- ↑ نک: تهذیب الکمال ۲۱/ ۵۵۳ - ۵۵۹؛ معجم رجال الحدیث ۱۳/ ۷۲ - ۷۹ و نک: کتاب الخصال ۲۰۴، ۲۲۲، ۲۴۶، ۲۷۰، ۳۱۵، ۴۰۵، ۴۴۴؛ کتاب الامالی (مفید) ۳۳، ۱۹۷ و ۱۹۸؛ کتاب التوحید ۴۴ و ۴۵۷ و مستدرکات علم رجال الحدیث ۶/ ۲۳.
- ↑ الکافی ۲۳۶/ ۲.
- ↑ الطبقات الکبری ۳۸۳/ ۶؛ کتاب المجروحین ۷۶/ ۲و تهذیب التهذیب ۱۰/ ۸.).
- ↑ عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 95.