سنت الهی
سنت الله عبارت است از قانون و معاملهای که خداوند در عالم هستی دارد. این واژه در آیات مختلفی آمده است مانند: ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾. جریان امور هستی بر اسباب و مسببات و درگیری حق و باطل و نابودی باطل از جمله سنن الهی محسوب میشود.
معناشناسی
اصل آن "سنَّ" به معنای جریان چیزی و فراگیری آن در محیط اطراف[۱] و جاری شدن امری سامانمند (اعم از وصف، عمل یا قول) است[۲]. سنت یعنی سیره و روش[۳]، قانون و قاعده. سنت رسول خدا (ص) یعنی سیره ایشان[۴]. سنی منسوب به سنت است و بر چهار فرقهای که اکثریت مسلمین را تشکیل میدهند، گفته میشود؛ چون خود را پیرو و مطیع اقوال و اعمال پیغمبر میدانند[۵].
و در اصطلاح عبارت است از از قانون و معاملهای که خداوند در عالم هستی دارد مانند آنچه با اقوام گذشته نموده است: اهلاک، تعذیب کفار، ایجاد طوفان و عذاب قوم نوح. سنت الهی این است، مادامی که مردم وضع و حالت خود را در آنچه به خودشان مربوط است تغییر ندهند، خداوند سرنوشت آنها را تغییر نمیدهد[۶].[۷].
لزوم شناخت سنتهای الهی
از نظر قرآن، هستی در چارچوب سنتها و قوانین الهی اداره میشود که در آن تبدیل و تحویلی نیست.[۸] شناخت این سنتها و قوانین حاکم بر هستی که شامل سنتهای حاکم بر جهان، جان و حتی جامعه انسانی است، به انسان کمک میکند تا زندگی خویش را بهبود بخشد و از محیط زیست خویش بهترین بهره را ببرد و نه تنها دنیای خویش را بسازد، بلکه آخرتی بهتر برای خود فراهم آورد.
بر اساس آموزههای وحیانی قرآن، سنتهای الهی محدود به سنتهای حاکم بر جهان مادی و محسوسات نمیشود، بلکه دامنه آن همه هستی را در بر میگیرد و خدا از عرش تا فرش بر اساس این سنتها که اسباب عمل هستند، بهره میگیرد و استفاده میکند. چنان که یکی از سنتهای الهی که حاکم بر کل هستی است، سنت رحمت است؛ خدا میفرماید: ﴿كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾[۹] مقتضای این سنت الهی آن است که خدا هر کاری میکند بر اساس رحمت است؛ از همین روست که جمع کردن و حشر روز قیامت را به عنوان یک رحمت و در چارچوب همین سنت میداند؛ در ادامه همین آیه میفرماید: ﴿لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ﴾[۱۰]. با این که در این گردآوری برخی که ایمان نیاوردهاند، از خودباختگان و اهل زیان و خسران خواهند بود، با این همه خدا این را جزو اصول رحمت خویش معرفی میکند؛ زیرا مجازات و کیفر خودباختگان، برخاسته از رحمت رحمانی برای همه مخلوقات و آفریدهها است؛ زیرا بدون مجازات و کیفر آنان، نمیتوان سخن از سعادت و رحمت اکثریت به نسبت مطلقی گفت که به سبب کارهای ظالمانه و مستکبران ایشان آسیب دیدند؛ زیرا از نظر قرآن، ظلم ظالمان تنها محدود به خودشان نبوده است؛ بلکه نه تنها به سایر انسانها آسیب رساندند، بلکه حتی به محیط زیست و همه موجودات و آفریدههای ساکن در زمین و دنیا آسیب رسانیدهاند. از همین روست که میفرماید: ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ﴾[۱۱] بنابراین، از نظر قرآن، اصل حاکم بر هستی و همه آفریدههای الهی، اصل رحمت واسع الهی است که حتی خاستگاه مجازات ظالمان نیز است؛ چنان که خدا در سوره رحمن دوزخ را نعمتی از نعمتهای خدای رحمان معرفی میکند.
البته هماره به این نکته باید توجه داشت که سنتهای الهی حاکم بر هستی و آفریدهها و مخلوقات الهی است، نه آنکه بر خود خدا حاکم باشد و خداوند نیز محدود به قوانین تکوینی خود باشد که بر جهان جاری و ساری است؛ زیرا اگر چنین باشد، آن خدا دیگر قدیر مطلق نیست؛ زیرا قدرت او محدود به اندازه ای است که قوانین برای او مشخص میکند. بنابراین، وقتی گفته میشود: ﴿كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ﴾[۱۲] به معنای «یجب علیه» نیست، بلکه به معنای «یجب عنه» است؛ یعنی از خدا چیزی جز این بر نمیآید و خداوند از وعده و قوانین خویش تخلف نمیکند؛ زیرا تخلف و خلاف وعده از مصادیق ظلم خواهد بود که خدا این گونه نیست.[۱۳]
خدا در قرآن نه تنها همه سنتها و قوانین حاکم بر هستی را تبیین کرده و آثار مثبت و منفی آن را در زندگی بشر بیان نموده است، بلکه مردم را به شناخت دقیق سنتهای الهی جاری و ساری در طبیعت و محیط زیست بشری دعوت میکند و از آنان میخواهد در این امور نظر دقیق کرده و اطلاعات جامعی را به دست آورند تا بتوانند در زندگی خویش بهره برده و از آسیبهای احتمالی آن در امان بمانند و اجازه ندهند تا بستری برای فساد زیست محیطی بوجود آید. از همین روست که خدا بارها با واژه «نظر» به معنای تحلیل علمی دقیق از مردم میخواهد تا نه تنها در ملکوت آسمان و زمین نظر کنند[۱۴]، بلکه در محیط زیست آسمانی[۱۵] و زمینی و جانوری و مانند آنها نیز دقت نظر داشته باشند. خدا میفرماید: ﴿أَفَلا يَنظُرُونَ إِلَى الإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ * وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ * وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ * وَإِلَى الأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ﴾[۱۶]
کسی که در آسمان دقت نظر کند و دریابد که این قدرت جاذبه از یک سو و قدرت دافعه از سوی دیگر است که به عنوان ستونهای نامرئی ستارگان را نگه میدارد تا در مدار خویش گردش کرده و با هم برخورد نداشته باشند، به طور طبیعی میتواند از این سنت و قانون الهی برای مقاصد خویش بهره گیرد و جهانی بر اساس این قوانین و سنتهای الهی مدیریت کند و به مسئولیت خلافت الهی خویش به عنوان «استعمار و آبادگر زمین»[۱۷] عمل کند. خدا درباره سنت و قانون حاکم بر آسمان میفرماید: ﴿خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا﴾[۱۸].[۱۹].
کاربری سنت الهی در قرآن
در قرآن کریم حدود بیست بار لفظ سنت به صورت مفرد و جمع و با اضافه به خدا و خلق آمده، ولی هیچ گاه در نظام خلقت و قوانین و قواعد حاکم بر جهان آفرینش و خلاصه در امور تکوینی به کار نرفته است. هر چند چنین استعمالی معمول و متداول و صحیح است. همچنین در قرآن در چند جا این کلمه به کار گرفته شده است:
- ﴿فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ﴾[۲۰].
- ﴿فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ﴾[۲۱].
- ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾[۲۲].
- ﴿وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا﴾[۲۳].
- ﴿سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ﴾[۲۴].
قرآن کریم در چند جا گفته است هرگز در سنت خدا تغییری نخواهی یافت، تعبیر به سنة الله اشاره به آن است، سرنوشتی که برای امتهای قبل آمده، براساس یک قانون و سنت و دارای شرایط ثابتی است[۲۵]:
- ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ﴾[۲۶].
- ﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَا يَلْبَثُونَ خِلَافَكَ إِلَّا قَلِيلًا * سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا﴾[۲۷].
- ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا﴾[۲۸].[۲۹]
مصادیق سنن الهی در قرآن
برخی از سنن الهی در قرآن کریم عبارتاند از:
- جریان امور هستی بر اسباب و مسببات: ﴿وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا﴾[۳۰].
- هدایت الهی: ﴿قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى﴾[۳۱].
- درگیری حق و باطل و نابودی باطل: ﴿وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ﴾[۳۲].
- نصرت مؤمنان: ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۳۳].
- امتحان و ابتلاء: ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً﴾[۳۴].
- هلاکت ظالمان، گردنکشان، کفار و مترفین: ﴿وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً﴾[۳۵].
- تغییر ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾[۳۶].[۳۷].[۳۸]
ویژگی سنت الهی
سنتهای الهی دو ویژگی بسیار مهم دارند:
- فراگیر و همگانیاند: ﴿قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾[۳۹].
- ثابت و تغییر ناپذیرند: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾[۴۰].[۴۱]
سنت تاریخ درباره آینده جهان
آیاتی وجود دارند که در آنها آینده جهان به طور کلی به عنوان سنتهای الهی و فلسفه تاریخ بیان شده است. این بیان در آیاتی خطاب به پیامبر درباره توجه به سنت خودشان در چند آیه مطرح شده که از جمله آنها آیات زیر است:
- ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾[۴۲]،
- ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۴۳]. اراده خدا سنتی ابدی و قانونی اجتماعی و تاریخی است که در برابر هر ستمگری، اگر مردم آن بایستند و قیام کنند و با ظالم همراهی نکنند، خداوند آنانرا پیروز میکند.
- ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۴۴].
- ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾[۴۵].
برخی از نکاتی که از آیات استفاده میشود عبارتاند از:
- سنت خداوند پیروزی خدا و پیامبرانش است، البته این نافی توجه به قوانین و سنت حاکم بر هستی و جامعه نیست: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي﴾.
- سنت الهی یاری رساندن به پیامران و پیامبر خاتم (ص) در دنیا و آخرت است: ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾[۴۶]. این پیروزی اعم است از پیروزی در منطق و بیان، یا پیروزی در جنگها، یا فرستادن عذاب الهی بر مخالفان و نابود کردن آنان و یا امدادهای غیبی که قلب را تقویت و روح را به لطف الهی نیرومند و قوی میسازد[۴۷].
- خداوند به پیامبر میفرماید که بگو جز آنچه خدا مقرر کرده و سنت اوست چیزی به ما نمیرسد: ﴿قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾[۴۸].
- قانون و سنت نوشته شده خداوند این است، کسی که ولایت شیطان بپذیرد او را گمراه و به جهنم هدایت میکند: ﴿كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ﴾[۴۹].[۵۰].
منابع
پانویس
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۶۰.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۵، ص۲۴۰.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۲۲۵: الأَصل فيه الطريقة و السِّيرَة.
- ↑ ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ج۳، ص۶۱: السُّنَّة، و هى السِّيرة. و سُنَّة رسول اللَّه (ص): سِيرته.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۵۰-۳۵۲.
- ↑ بیست گفتار، ص۳۵۲.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹؛ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۴۷۶.
- ↑ ﴿سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا﴾ «بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمییابی» سوره اسراء، آیه ۷۷؛ ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾ «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیشتر درگذشتهاند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.
- ↑ «بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.
- ↑ «بیگمان (او) شما را به (هنگام) رستخیز که در (برپایی) آن تردیدی نیست فراهم میآورد» سوره نساء، آیه ۸۷.
- ↑ «برای کارهایی که مردم کردهاند در خشکی و دریا تباهی به چشم میخورد، تا (خداوند، کیفر) برخی از آنچه کردهاند به آنان بچشاند، باشد که باز گردند» سوره روم، آیه ۴۱.
- ↑ «بگو از آن خداوند است که بر خویش بخشایش را بر خویش مقرّر داشته است» سوره انعام، آیه ۱۲.
- ↑ ﴿الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ﴾ «کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو: پیش از من پیامبرانی برهانها (ی روشن) و (همان) چیزی را که گفتید، برایتان آوردند، اگر راست میگویید پس چرا آنان را کشتید؟» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳؛ ﴿مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ﴾ «سخن نزد من دگرگون نمیگردد و من با بندگان، ستمکاره نیستم» سوره ق، آیه ۲۹.
- ↑ ﴿أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ﴾ «آیا در گستره آسمانها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریستهاند و در اینکه بسا اجلشان نزدیک شده باشد؛ بنابراین بعد از آن (قرآن) به کدام گفتار ایمان میآورند؟» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.
- ↑ ﴿أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ﴾ «آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریستهاند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنهای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.
- ↑ «آیا به شتر نمینگرند که چگونه آن را آفریدهاند؟ * و به آسمان که چگونه آن را برافراشتهاند؟ * و به کوهها که چگونه آنها را برگماردهاند؟ * و به زمین که چگونه آن را گستردهاند؟» سوره غاشیه، آیه ۱۷-۲۰.
- ↑ ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ﴾ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱.
- ↑ «آسمانها را بیستونهایی که ببینید آفرید» سوره لقمان، آیه ۱۰.
- ↑ منصوری، خلیل، اثبات حق فلسفه تاریخ و سنت خدا.
- ↑ «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشتههایشان بخشوده میگردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
- ↑ «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
- ↑ «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
- ↑ «از سر گردنکشی در زمین و نیرنگ زشت؛ و نیرنگ زشت، جز به نیرنگباز برنمیگردد؛ پس آیا جز سنّت پیشینیان (خود) را چشم میدارند؟ هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت و هرگز برای سنّت خداوند جابهجایی نخواهی یافت» سوره فاطر، آیه ۴۳.
- ↑ «اما همین که عذاب ما را دیدند دیگر ایمانشان برای آنها سودی نداشت- بنابر سنّت (و قانون) خداوند که میان بندگانش برگذشته است- و در آنجا کافران زیان دیدند» سوره غافر، آیه ۸۵.
- ↑ ر. ک: مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۶ - جهان و انسان از دیدگاه قرآن، ش ۵۸، ص ۵۴.
- ↑ «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشتههایشان بخشوده میگردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
- ↑ «و به راستی نزدیک بود که تو را از این سرزمین بلغزانند تا از آن بیرون رانند و در آن صورت (آنها نیز) پس از تو جز اندکی درنگ نداشتند * بنا بر سنتی (انجام یافته) با پیامبران ما که پیش از تو فرستادیم و در سنّت ما هیچ دگرگونی نمییابی» سوره اسراء، آیه ۷۶-۷۷.
- ↑ «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد؛ میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹.
- ↑ «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.
- ↑ «بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است» سوره بقره، آیه ۱۲۰.
- ↑ «خداوند باطل را از میان برمیدارد و حقّ را با کلمات خویش استوار میدارد» سوره شوری، آیه ۲۴.
- ↑ «و یاری مؤمنان بر ما واجب است» سوره روم، آیه ۴۷.
- ↑ «هر کسی (مزه) مرگ را میچشد و شما را با بد و نیک میآزماییم و به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
- ↑ «و بسا شهرهایی را در هم کوفتیم که (مردم آنها) ستمگر بودند و پس از آنها گروهی دیگر پدید آوردیم» سوره انبیاء، آیه ۱۱.
- ↑ «بیگمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمیکند (و از آنان نمیستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
- ↑ مسعود انصاری، «سنتهای الهی در قرآن کریم»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۲۲۱-۱۲۳۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۵۰-۳۵۲.
- ↑ «پیش از شما سنّتهایی (بوده و) از میان رفتهاند پس روی زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۷.
- ↑ «بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیشتر درگذشتهاند؛ و برای سنّت خداوند هرگز دگر کردنی نخواهی یافت» سوره احزاب، آیه ۶۲.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۵۰-۳۵۲.
- ↑ «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند ـ چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید ـ و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان ر» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بیگمان خداوند توانایی پیروزمند است» سوره مجادله، آیه ۲۱.
- ↑ «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
- ↑ «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری میکنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
- ↑ گزیده تفسیر نمونهُ ج ۴، ص ۲۷۷.
- ↑ «بگو هیچگاه جز آنچه خداوند برای ما مقرّر داشته است به ما نمیرسد، او سرور ماست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره توبه، آیه ۵۱.
- ↑ «بر او مقرّر است که هر کس او را دوست گیرد وی، گمراهش میکند و او را به عذاب آتش رهنمون میشود» سوره حج، آیه ۴.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۷۳۱-۷۳۹.