بحث:بدعت در حدیث

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۵ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

حکم بدعت

بدعت در نگاه روایات فعل حرامی است؛ زیرا بدعت‌گذار خود را در جای قانون‌گذار قرار داده است و تشریع برای کسی جایز نیست مگر اینکه اهلیت آن را داشته باشد. البته این مطلب در مورد تشریع (احکام شرعی) است. ولی درباره عقاید، بدعت به کفر و شرک نسبت به خداوند می‌رسد، چنانچه ادعا می‌شود خداوند در شخصی حلول کرده است یا پیامبر خداست یا باب امام معصوم است یا مانند آن. بنابر همه آنچه گذشت، آنچه درباره بدعت و بدعت‌گذار آمده است از قبیل موارد زیر است:

  1. رسول خدا (ص) فرمودند: "بدانید هر بدعتی گمراهی است و راه هر گمراهی به سوی آتش جهنم است"[۱].
  2. همچنین فرمودند: "وقتی بدعت در بین امت من آشکار شود، بر عالم لازم است که علم و دانش خود را ابراز و آشکار سازد، پس اگر این کار را نکند لعنت خداوند بر او باد"[۲].
  3. امام علی (ع) به عثمان فرمودند: «آگاه باش برترین بندگان نزد خداوند، پیشوای عادلی است که هدایت شود و هدایت کند، سنت معلومی را به پا دارد و بدعت نامعلومی را بمیراند، سنت‌ها نورانی هستند، نشانه‌هایی دارند و بدعت‌ها آشکار هستند، علامت‌هایی دارند و بدترین مردم نزد خداوند حاکم ستم‌کاری است که گمراه باشد و به گمراهی بکشاند، سنتی را که در دست عمل است، از بین ببرد و بدعت‌ متروکه را زنده کند"[۳].
  4. همچنین فرمودند: "بدعتی ایجاد نمی‏‌شود مگر اینکه سنّتی ترک شود. از بدعت‌ها بپرهیزید و با راه روشن هدایت همراه شوید. برترین امور، امور ریشه ‏دار و سابقه‌دار هستند و پدیده‏های نو، بدترین پدیده‏ها هستند (اموری که اصل و ریشه ندارند)"[۴].
  5. و در جای دیگر فرمودند: "کسی بدعت ایجاد نمی‌کند مگر اینکه با آن بدعت، سنتی را ترک می‌کند"[۵].
  6. همچنین آن حضرت در روایت دیگری می‌فرماید: "ای مردم، همانا آغاز پیدایش فتنه‌ها فرمان‌بری از هوس‌ها و بدعت نهادن احکامی برخلاف قرآن است که مردمی به‌دنبال مردمی آن را به دست گیرند، اگر باطل خالص می‏شد، بر خردمند پنهان نمی‏گشت و اگر حق خالص می‌بود، اختلافی در آن پیدا نمی‌شد، ولی مشتی از حق و مشتی از باطل گرفته و آمیخته ‌می‌شود و با هم پیش می‌آیند، اینجاست که شیطان بر دوستان خود چیره شود و کسانی که از جانب خدا سابقه برخورداری از الطاف الهی را داشتند، نجات می‌یابند"[۶].
  7. و در روایت دیگری می‌فرمایند: "کمترین چیزی که بنده، به سبب آن کافر می‌شود آن است، کسی چیزی را که خدا از آن نهی کرده است، پندارد که (جایز است) و خدا به آن دستور داده (یعنی بدعتی در دین گذارد) و این را دین خود قرار دهد و بر آن عقیده بماند و بپندارد که خداوند را که به آنچه دستور داده شده، پرستش می‌کند، (در حالی که) جز این نیست که شیطان را پرستش می‌کند"[۷].
  8. حلبی می‌گوید از امام صادق (ع) سؤال کردم، کمترین چیزی که بنده را کافر می‏‌کند، چیست؟ حضرت فرمودند: "کسی که بدعتی می‏گذارد و آن را ترویج می‏‌کند و دشمن بدارد هر کس با آن به مخالفت برخیزد"[۸].

روایات به این مضمون بسیار زیاد هستند و همان روایت اول، اجمالاً برای حکم به حرمت کافی است که مفاد آن از پیامبر (ص) بین شیعه و اهل سنت شبه متواتر است و همه این روایات نسبت به بدعت یک نظر دارند و آن را در مقابل سنت قرار می‌دهند[۹].

پانویس

  1. «ألا و إنّ‌ کلّ‌ بدعة ضلالة، و کلّ‌ ضلالة سبیلها إلی النّار»؛ وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۵، باب ١٠ من أبواب نافله شهر رمضان، حدیث الأوّل، و ج۱۶، ص۲۷۲، باب ۴٠ من أبواب أمر و نهی، حدیث ١٠ و ١١، و أصول کافی، ج۱، ص۵۶، کتاب العلم، باب البدع، حدیث ٨ و ١٢.
  2. «إذا ظهرت البدع فی أمّتی فلیظهر العالم علمه، فمن لم یفعل فعلیه لعنة اللّه»؛ أصول کافی، ج۱، ص۵، باب البدع، حدیث ٢.
  3. «فاعلم أنّ‌ أفضل عباد اللّه عند اللّه إمام عادل هدی و هدی، فأقام سنّة معلومة، و أمات بدعة مجهولة، و أنّ‌ السنن لنیّرة لها أعلام، و أنّ‌ البدع لظاهرة لها أعلام و أنّ‌ شرّ النّاس عند اللّه إمام جائر ضلّ‌ و ضلّ‌ به، فأمات سنّة مأخوذة، و أحیا بدعة متروکة...»؛ نهج البلاغه، خطبه ١۶۴.
  4. «و ما أحدثت بدعة إلاّ ترک بها سنّة، فاتّقوا البدع، و الزموا المهیع، إنّ‌ عوازم الأمور أفضلها، و إنّ‌ محدثاتها شرارها»؛ نهج البلاغه، خطبه ١۴۵.
  5. «ما أحد ابتدع بدعة إلاّ ترک بها سنّة»؛ أصول کافی، ج۱، ص۵۸، باب البدع، حدیث ١٩.
  6. «أیّها النّاس، إنّما بدء وقوع الفتن أهواء تتّبع، و أحکام تبتدع، یخالف فیها کتاب اللّه، یتولّی فیها رجال رجالا، فلو أنّ‌ الباطل خلص لم یخف علی ذی حجی، و لو أنّ‌ الحقّ‌ خلص لم یکن اختلاف، و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث، فیمزجان فیجیئان معا، فهناک استحوذ الشیطان علی أولیائه، و نجا الذین سبقت لهم من اللّه الحسنی»؛ أصول کافی، ج ۱، ص۵۴، باب البدع، حدیث اول.
  7. «أدنی ما یکون به العبد کافرا، من زعم أنّ‌ شیئا نهی اللّه عنه أنّ‌ اللّه أمر به و نصبه دینا یتولّی علیه، و یزعم أنّه یعبد الذی أمره به، و إنّما یعبد الشیطان»؛ أصول کافی، ج۲، ص۴۱۵، باب أدنی ما یکون العبد به مؤمنا أو کافرا أو ضالاّ، حدیث اول.
  8. «قلت لأبی عبد اللّه (ع): ما أدنی ما یکون به العبد کافرا؟ قال: أن یبتدع شیئا فیتولّی علیه و یبرأ ممّن خالفه»؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۳۰۱، کتاب العلم، باب البدع، حدیث ٣٣.
  9. انصاری، محمد علی، الموسوعة الفقهیة المیسره ج۶، ص۳۱۲ ـ ۳۳۱.