فقر در فقه اسلامی
عامل ناامنی
بر اساس تعریف امنیت اقتصادی، فقر از عوامل ناامنی به شمار میآید و این نگاه به فقر به صراحت در منابع دینی نیز آمده است. در روایات، فقر از اسباب تهدید امنیت اقتصادی و اجتماعی و نیز معنوی شمرده شده است. حتی رسول خدا(ص) فقر را قرین کفر خوانده است: «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً»[۱]. امام علی(ع) نیز در نهج البلاغه بارها به تقبیح فقر پرداخته است؛ از جمله به فرزندش محمد حنفیه میفرماید: «ای فرزندم، من از فقر بر تو خوفناکم. از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر، دین انسان را ناقص و عقل را سرگردان [میکند] و عامل دشمنی و برانگیزاننده خشم است»[۲]. همچنین آن حضرت در توصیهای به فرزندش به زیبایی پیامدهای فردی و اجتماعی فقر را بیان میفرماید: «يَا بُنَيَّ الْفَقِيرُ حَقِيرٌ لَا يُسْمَعُ كَلَامُهُ وَ لَا يُعْرَفُ مَقَامُهُ وَ لَوْ كَانَ الْفَقِيرُ صَادِقاً يُسَمُّونَهُ كَاذِباً وَ لَوْ كَانَ زَاهِداً يُسَمُّونَهُ جَاهِلًا يَا بُنَيَّ مَنِ ابْتُلِيَ بِالْفَقْرِ فَقَدِ ابْتُلِيَ بِأَرْبَعِ خِصَالٍ بِالضَّعْفِ فِي يَقِينِهِ وَ النُّقْصَانِ فِي عَقْلِهِ وَ الرِّقَّةِ فِي دِينِهِ وَ قِلَّةِ الْحَيَاءِ فِي وَجْهِهِ»[۳]: «ای فرزندم، فقر سبب حقارت و زیردستی میشود؛ فقیر سخنش خریدار ندارد و مقامش دانسته نمیشود. اگر فقیر صادق باشد، دورغگویش میخوانند و اگر زاهد باشد، جاهل قلمدادش میکنند. ای فرزندم، فقیر به چهار خصلت مبتلا میشود: ضعف در یقین و اعتماد به نفس، نقصان در عقل، کاستی در دینش و کم حیایی در چهرهاش». در فقه اسلامی، نخستین مورد مصرف زکات را فقرا و مساکین گفتهاند. در تعریف فقرا و مساکین در فقه آمده است: الفقراء والمساكين و هم الذين تقصر أموالهم في مئونة سنتهم[۴]: «فقرا و مساکین کسانی هستند که اموالشان از هزینههای سالیانهشان کمتر است». همچنین در کتاب الخمس، «سه سهم دیگر [از خمس] مال یتیمان و مساکین و ابن سبیلهاست؛ از میان کسانی که از طرف پدر به حضرت عبدالمطلب انتساب دارند»[۵].
قرآن کریم از لزوم پرداخت حق مستمندان و در راه ماندگان سخن گفته و ضمن تقبیح اسراف و تبذیر میفرماید: ﴿وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا﴾[۶]. در واقع بر اساس تفکر حاکم بر فقه در مورد نیازمندان و مستمندان، کسانی که ضروریات زیستی و نیز احساس آرامش از تأمین این ضروریات در یک سال را ندارند، اینان دچار ناامنی اقتصادی هستند و باید با تمهیداتی چون خمس، زکات، صدقات و انفال از طریق همکاری عمومی (تکافل عام) یا مساعدات دولت اسلامی از طریق ایجاد توازن اجتماعی در جامعه و نیز ایجاد زمینههای اشتغال و تأمین منابع فعالیتهای اقتصادی، این وضعیت اجتماعی را به عنوان یک تهدید امنیت به سمت مصونیت و امنیت اقتصادی سوق دهد. بنابراین فقر از تهدیدهای امنیتی هر جامعهای است که افزون بر حوزه اقتصاد، میتواند امنیت اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی را بهشدت آسیبپذیر کند.[۷]
منابع
پانویس
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۶۶.
- ↑ سید رضی، نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۹، ص۴۷.
- ↑ محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۲۹۶.
- ↑ سیدروح الله موسوی خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۲، ص۱۰۵؛ ر.ک: محقق حلی، شرائع الاسلام، ص۲۰۹.
- ↑ «و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز * که فراخ رفتاران یاران شیطانند و شیطان به پروردگارش ناسپاس است» سوره اسراء، آیه ۲۷-۲۶.
- ↑ نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۳۲۵.