احصان در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

احصان در لغت، معنای مصونیّت بخشیدن و حفظ کردن [۱] دارد که با "حصن"، به‌ معنای بنای مستحکم و غیر قابل نفوذ [۲] یا جایگاه مرتفع[۳] هم‌خانواده است. لطافت واژه احصان از این جهت است که صفتی ارزشی [۴] و ثابت در شخصیّت فرد را نشان می‌دهد با صرف نظر از برخورد با عوامل خارجی؛[۵] ولی به ظاهر، این ویژگی‌ها در "حفظ" به‌کار نرفته است.[۶] به زره که انسان را از آسیب و جراحت مصون می‌دارد، درع حصین می‌گویند.[۷] قرآن می‌فرماید: صنعت زره‌سازی را به حضرت داوود S یاد دادیم تا مردم، از خطرهای جنگ حفظ شوند: وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ[۸] در جای دیگر، از قلعه‌ها و دژهای مستحکم یهود که بر اثر ترس از جنگ در آنها پناه می‌گرفتند، نام می‌برد: لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ[۹]، هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ[۱۰]

این واژه، در اصطلاح فقه جزایی، گاه به‌معنای همسر داشتن، در زن یا مرد، به‌کار رفته است که ارتکاب زنا در این وضعیّت، مجازات را تشدید می‌کند و از ۱۰۰ تازیانه به سنگ‌سار شدن (رجم) مبدّل می‌شود؛ بدین سبب به آن، احصان رجم گویند.[۱۱] گاهی نیز به‌معنای پاک‌دامنی در مرد یا زن است که اگر کسی با وجود این حالت، او را قذف کند، یعنی به او تهمت جنسی بزند، بر تهمت زننده حدّ جاری می‌شود؛ بدین جهت به آن، احصان قذف گویند. گاهی نیز احصان به‌معنای حریّت و اسلام و بلوغ می‌آید. همه معانی پیشین با تکیه بر مفهوم اصلی و لغوی آن (حفظ کردن) در قرآن مطرح است [۱۲][۱۳]

اقسام احصان

احصان با داشتن همسر

در این کاربرد، واژه محصَن و محصَنه (به فتح‌ صاد)[۱۴] به هریک از زن و مرد، اطلاق می‌شود؛ زیرا آنان با ازدواج، از گناهان بسیاری حفظ می‌شوند.[۱۵] قرآن می‌فرماید: وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا[۱۶]. در این آیه، ازدواج با زنان شوهردار حرام، و یک مورد با إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ استثنا، و این جمله، به دو گونه تفسیر شده‌ است:

  1. زنان اسیر شده از دشمن، در جنگ اگر شوهر داشته باشند، نکاحشان با اسارت فسخ‌ می‌شود و پس از استبرا (عدّه)، مسلمانان می‌توانند با آنان ازدواج کنند. جریان اسارت زنان قبیله اوطاس در حنین، این تفسیر را تأیید‌می‌کند.[۱۷]
  2. اگر کنیزان شوهردار فروخته شوند، علقه زوجیّت بین کنیز و شوهرش باطل می‌شود؛ چون این معامله در حکم طلاق است و مالک جدید پس از استبرا می‌تواند با او آمیزش کند یا او را به ازدواج شخص دیگری درآورد.[۱۸] جمله إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ در هر دو صورت استثنای منقطع است؛[۱۹] زیرا در هر حال نمی‌توان با زن شوهردار (محصَنه) ازدواج کرد.[۲۰] شرایط احصان رجم عبارتند از:
    1. مرد یا زن همسر دائم (نه متعه) یا مرد، کنیز داشته باشد؛[۲۱]
    2. هریک از آنان آزاد باشند؛
    3. آمیزش صورت گرفته باشد؛
    4. دست‌رسی به همسر ممکن باشد؛ بنابراین، هر یک از زن یا شوهر که محبوس یا مسافر باشد، از احصان خارج می‌شود.[۲۲]

برخی گفته‌اند: قرآن، رجم محصن و محصنه را مطرح نکرده است؛ ولی راوندی از بعضی مفسّران نقل می‌کند که در دو جا وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا[۲۳]، وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا[۲۴]، قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۲۵] پس از آنکه از زنا، نهی می‌کند و آن را کاری زشت و راهی ناپسند می‌شمارد، می‌گوید: هرگز نفس محترمی را که خدا قتلش را حرام کرده، مکشید، مگر آنکه به حق، مستحقّ قتل شود. در نتیجه، زنا در حال احصان، از موارد استحقاق قتل (به‌صورت سنگ‌سار شدن) به‌شمار می‌رود که در این آیات، به آن اشاره شده است.[۲۶] از آیات دیگری که به این‌گونه احصان اشاره دارد، آیه‌ وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۲۷] است. این آیه از ازدواج با کنیزان سخن گفته؛ سپس ارتکاب فحشا از سوی آنان را مطرح می‌کند که مجازات سبک‌تری از مجازات زنان آزاد برای آنان در نظر گرفته شده است: فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ [۲۸]

احصان بر اثر پاک دامنی

به زن یا مردی که عفّت داشته باشد، به این اعتبار که عفاف، موجب مصونیّت می‌شود، "محصَن و محصَنه" و به اعتبار اینکه او خود را حفظ می‌کند، "محصِن و محصِنه" گویند.[۲۹] قرآن درباره مریم (س) با آنکه هیچ‌گاه ازدواج نکرد، در دو مورد لفظِ احصان را به‌کار برده است: وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ[۳۰]، وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ[۳۱]. طبق گفته برخی، این آیات، از مقام والای مریم (علیها السلام) حکایت می‌کند، و صفت پابرجا و ثابت عفتورزی در او را نشان می‌دهد که به جای «حفظ» به‌کار برده شده است.[۳۲] این‌گونه احصان، درباره کنیزان نیز به‌کار رفته است. آیه‌ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَنْ يُكْرِهْهُنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِنْ بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳۳] از واداشتن کنیزان به زنا، برای کسب درآمد، نهی می‌کند و می‌گوید: اگر خود آنان میل به پاکدامنی دارند، فحشا را بر آنان تحمیل نکنید: وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا . در آیه‌ الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳۴] نیز "محصَن" سه بار به همین معنا آمده است. در این آیه، ازدواج با زنان پاک‌دامن [۳۵] مسلمان و اهل‌کتاب تجویز شده است: وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ ؛ سپس به خود مردان خطاب کرده که شما نیز پاک‌دامن باشید، نه زناکار و صاحب دوست پنهانی: مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ . واژه احصان در آیات وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا[۳۶]، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۳۷] نیز درباره مردان: مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ و درباره زنان: مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ آمده‌ است [۳۸].

از آیاتی که به مجازات متّهم‌کننده اشخاص پاک‌دامن پرداخته و احصان قذف را مطرح کرده، دو آیه در سوره نور است. در آیه‌ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۳۹] آمده: کسی که بدون آوردن ۴ شاهد، زن محصنه را به زنا متّهم کند، سه حکم دارد. نخست آنکه حدّ قذف (۸۰ تازیانه) را بر او می‌زنند؛ دوم اینکه شهادتش پذیرفته نمی‌شود، و سوم آنکه به فسق محکوم می‌گردد. در آیه‌ إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۴۰]، بار دیگر، مسأله متّهم‌سازی زنان پاک‌دامن که مؤمن و از آلودگی‌ها بی‌خبر هستند، مطرح شده و دوری متّهم‌کنندگان از رحمت پروردگار و مواجهه آنان با عذاب را بیان کرده است. غافل بودن زنان پاک‌دامن، شاید تعبیر لطیفی از شدّتِ احصانِ آنان باشد. این احتمال نیز وجود دارد که غافل بودن، به‌معنای ناآگاه بودن زنان از نسبت‌های ناروایی است که به آنان داده شده است و به همین دلیل، از خود دفاع‌ نمی‌کنند؛ بنابراین احتمال، سخن از تهمت زندگانی است که برای زنان پاک‌دامن ناشناخته مانده و خود را از حدّ شرعی مصون نگه‌داشته‌اند. قرآن می‌گوید: تصوّر نکنند که با این عمل می‌توانند از کیفر الهی دور بمانند. خدا آنان را از رحمت خویش دور می‌کند و در آخرت، کیفری سخت می‌دهد.[۴۱] در احصان قذف، شرایطی معتبر است: شخص اتّهام زده شده، به جز پاک‌دامنی، باید بالغ، عاقل، آزاد و مسلمان، و اتّهام زننده نیز باید بالغ و عاقل باشد تا حدّ قذف اجرا‌ شود[۴۲][۴۳]

احصان، بر اثر حریت

احصان، گاهی به‌معنای آزاد بودن است؛ زیرا آزاد بودن، پیش‌گیری می‌کند که کسی مالک انسان شود و در نتیجه، فرمانش درباره او نافذ باشد [۴۴] یا از آن جهت که نقصان بردگی در او وجود ندارد [۴۵] و شاید از آن جهت که آزاد بودن زن، مانع از ارتکاب زنا می‌شود؛ چرا که در گذشته، زنا در بین کنیزان رایج بوده است و آزادها از آن ننگ داشته‌اند.[۴۶] این احصان در آیه‌ وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۷] آمده که در آن، ازدواج با کنیزان را در‌صورت عدم امکان ازدواج با زنان آزاد، تجویز کرده،[۴۸] و شاهد اینکه مقصود از الْمُحْصَنَاتِ در این آیه، زنان آزاد هستند، تقابل آن با فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ است.[۴۹] برخی، آیه‌ الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۵۰] را به ازدواج با زنان آزاد مسلمان و زنان آزاد از اهل‌کتاب مربوط دانسته [۵۱] و احتمال اراده زنان پاکدامن را ضعیف دانسته‌اند[۵۲][۵۳]

احصان به سبب اسلام

پذیرش اسلام به عنوان صورت دینی، انسان را از پیروی شهوات و هوای نفس حفظ می‌کند.[۵۴] نیز می‌توان گفت: با‌اسلام، جان [۵۵] و مال، محترم و محفوظ می‌ماند. در آیه‌ وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۵۶] احتمال داده‌اند که احصان به‌معنای اسلام باشد. محصنات در آیه‌ الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۵۷]، دوبار تکرار شده که آن را نیز به "زنان مسلمان" تفسیر کرده‌اند؛ با این توضیح که مقصود از الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ زنانی هستند که در اصل مسلمانند و الْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ زنانی به‌شمار می‌روند که اهل‌کتاب بوده و‌مسلمان شده‌اند[۵۸][۵۹]

احصان بر اثر بلوغ

برخی، احصان را به‌معنای «بلوغ» گرفته، و جمله ٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ را به بلوغ کنیزان معنا کرده‌اند؛[۶۰] در نتیجه، این آیه، اجرای نیمی از حدّ زنان آزاد را بر کنیزان بالغ، واجب می‌کند.[۶۱]

منابع

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج‌۲، ص‌۶۹.
  2. تهذیب‌الاسماء، ج‌۱، ق‌۲، ص‌۶۶ «حصن»؛ دائرة‌الفرائد، ج‌۶، ص‌۴۴۱.
  3. التحقیق، ج۲، ص۲۳۴‌ـ‌۲۳۵؛ المصباح، ص‌۱۳۹.
  4. التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۶.
  5. التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۵.
  6. التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۵.
  7. مفردات، ص‌۲۳۹؛ تهذیب الاسماء، ج‌۱، ق ۲، ص‌۶۶.
  8. «و برای شما ساختن زرهی را به او آموختیم تا از (گزند) جنگتان نگه دارد پس آیا شما سپاسگزار هستید؟» سوره انبیاء، آیه ۸۰.
  9. «همگی با شما جنگ نمی‌کنند جز در آبادی‌هایی که بارو دارد یا از پس دیوارها (ی دژ)، جنگشان میان خودشان سخت است؛ تو آنان را همراه هم می‌یابی اما دل‌هاشان از هم جداست و این بدان روست که گروهی نابخردند» سوره حشر، آیه ۱۴.
  10. «اوست که کافران اهل کتاب را از خانه‌هایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمی‌کردید که بیرون روند و (خودشان) گمان می‌کردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمی‌بردند بدیشان رسید و در دل‌هایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌کردند؛ پس ای دیده‌وران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.
  11. سلسلة الینابیع، ج‌۲۳، ص‌۳۷۷، «الجامع للشرایع».
  12. التفسیرالکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.
  13. اسدی، سید مصطفی، مقاله «احصان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  14. الروضة‌البهیه، ج۹، ص۷۲؛ مفردات، ص۲۳۹‌ـ‌۲۴۰ «حصن».
  15. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.
  16. «و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.
  17. جامع البیان، مج ۴، ج‌۵، ص‌۴‌ـ‌۵.
  18. التبیان، ج‌۳، ص‌۱۶۲.
  19. نمونه، ج ۳، ص‌۳۳۳.
  20. نمونه، ج ۳، ص‌۳۳۳.
  21. النهایه، ص‌۶۹۳.
  22. فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۳۷۱.
  23. «و نزدیک زنا نشوید که کاری زشت و راهی بد است» سوره اسراء، آیه ۳۲.
  24. «و آن کس را که خداوند (کشتن وی را) حرام کرده است جز به حقّ مکشید و آنکه به ستم کشته شود برای وارث او حقّی نهاده‌ایم پس نباید در کشتن (به قصاص) گزافکاری کند زیرا (از سوی شرع) یاری شده است» سوره اسراء، آیه ۳۳.
  25. «بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۱.
  26. فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۳۷۱‌ـ‌۳۷۲.
  27. «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.
  28. اسدی، سید مصطفی، مقاله «احصان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  29. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.
  30. «و (نیز) مریم دختر عمران را که پاکدامن بود و ما از روح خویش در آن دمیدیم؛ و سخنان و کتاب‌های پروردگارش را باور داشت و از فرمانبرداران بود» سوره تحریم، آیه ۱۲.
  31. «و آن زن را (یاد کن) که پاکدامن بود و در او از روان خویش دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان نشانه‌ای (شگرف) گرداندیم» سوره انبیاء، آیه ۹۱.
  32. التحقیق، ج‌۲، ص‌۲۳۶.
  33. «و کسانی که (توان) زناشویی نمی‌یابند باید خویشتنداری کنند تا خداوند به آنان از بخشش خویش بی‌نیازی دهد و کسانی از بردگانتان که بازخرید خویش را می‌خواهند اگر در آنها خیری سراغ دارید بازخریدشان را بپذیرید و از مال خداوند که به شما بخشیده است به آنان (برای کمک به بازخرید) بدهید و کنیزان خود را که خواستار پاکدامنی هستند برای به دست آوردن کالای ناپایدار زندگانی این جهان به زنا واندارید و اگر کسی آنان را وادار کند (بداند که) پس از واداشتنشان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۳۳.
  34. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  35. جامع‌البیان، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۱۴۱.
  36. «و (نیز حرام است ازدواج با) زنان شوهردار جز کنیزهاتان، بنابر حکم خداوند که مقرّر بر شماست و جز اینها برایتان حلال شده است که با دارایی خود به دست آورید در حالی که پاکدامن باشید و زناکار نباشید، کابین آن زنان را که از آنان (با ازدواج غیر دائم) بهره‌مند شده‌اید به عنوان واجب بپردازید و در آنچه پس از تعیین (کابین) واجب، هم‌داستان شوید بر شما گناهی نیست که خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۴.
  37. «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.
  38. تفسیر شاهی، ج‌۲، ص‌۳۲۲.
  39. «و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) می‌زنند سپس چهار گواه نمی‌آورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.
  40. «به راستی آنان که به زنان پاکدامن بی‌خبر مؤمن، تهمت (زنا) می‌زنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شده‌اند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.
  41. المیزان، ج۱۵، ص۹۴؛ نمونه، ج۱۴، ص۴۱۷ـ۴۱۸.
  42. المبسوط، ج‌۸، ص‌۱۵‌ـ‌۱۶؛ التفسیرالکبیر، ج‌۲۳، ص‌۱۵۶؛ مسالک‌الافهام، ج‌۴، ص‌۱۹۷‌ـ‌۱۹۸.
  43. اسدی، سید مصطفی، مقاله «احصان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  44. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹.
  45. الفرقان، ج‌۵، ص‌۴۱۲.
  46. المیزان، ج‌۴، ص‌۲۶۶‌ـ‌۲۶۷.
  47. «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.
  48. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۵۴؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۵۷.
  49. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۵۷.
  50. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  51. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۱۴۰؛ التبیان، ج‌۳، ص‌۴۴۵‌ـ‌۴۴۶؛ تهذیب‌الاسماء، ج۱، ق۲، ص‌۶۶.
  52. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۶، ص‌۱۴۵.
  53. اسدی، سید مصطفی، مقاله «احصان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  54. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۳۹؛ تهذیب الاسماء، ج‌۱، ص‌۶۷؛ الفرقان، ج‌۵، ص‌۴۱۲.
  55. موسوعة الفقه، ج‌۳، ص‌۲۲.
  56. «و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابین‌هایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوست‌های پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.
  57. «امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی داده‌اند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه می‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره مائده، آیه ۵.
  58. فقه القرآن، ج‌۲، ص‌۱۳۴.
  59. اسدی، سید مصطفی، مقاله «احصان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.
  60. شافی العلیل، ج‌۱، ص‌۵۳۲.
  61. اسدی، سید مصطفی، مقاله «احصان»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.