رفتار با زیردستان
مقدمه
نحوه رفتار پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) با زیردستان در الگودهی برای اقتدا به آن اولیای الهی بسیار با اهمیت و تأثیرگذار است. سیره معصومین(ع) و چگونگی برخورد آنان با خادمان و کنیزان و دیگر زیردستان، امروزه در رفتار با کارمندان و کارگران دولتی و خصوصی کاربرد وسیع دارد و میتوان از رفتار آن بزرگواران آموخت.
تربیت معنوی زیردستان
خدمتکاران که در خانه ارباب زندگی میکنند، آنچه در آن خانه میبینند، فرامیگیرند. آموزشهای ارباب به زیردستان، در تربیت آنها بسیار مؤثر است؛ از این رو، کنیزانی که در خانه معصومین(ع) بودند و با ایشان سروکار داشتند، اخلاق و رفتار آنان را آموخته بودند. یکی از کنیزان تربیت یافته خانه معصومین(ع)، فضه، خدمتکار فاطمه زهرا(س) است که با خوی فاطمی پرورش یافته است. درباره فضه گفتهاند: فضه، خدمتکار حضرت زهرا(س) است که پیامبر(ص) او را برای کمک به فاطمه(س) تعیین کرد. او زنی عالم، فصیح، حافظ قرآن بود و در ایمان و تقوا و زهد و ورع در درجه عالی قرار داشت و محبتش به اهل بیت(ع) مشهور است. بلاغت کلام و نیکویی بیانش نیز بر کسی پوشیده نیست. او فقط کمک کار منزل نبود، بلکه شاگرد فاطمه(س)، تربیت یافته او و پیوسته همراه آن حضرت بود[۱].[۲]
صمیمیت با زیردستان
معصومین(ع) با زیردستان، کنیزان و خادمان خود بر سر یک سفره غذا میخوردند. درباره امام رضا(ع) نقل شده است که آن حضرت با غلامان بر سر یک سفره غذا میل میکردند. شخصی از اهالی بلخ میگوید: با حضرت رضا(ع) در سفر به خراسان همراه بودم. هنگام صرف غذا، همه افراد به همراه امام(ع) بر یک سفره نشستند. من به امام عرض کردم: برای شما سفرهای جداگانه میاندازیم. حضرت فرمود: «ساکت شو! پروردگار ما، یکی، پدران ما یکی، مادران ما یکی، پاداش هم در برابر عمل دریافت میکنیم»[۳].[۴]
تعلیم شیوه محاسبه به زیردستان
معصومین(ع) سعی داشتند روش حسابرسی و عفو و بخشش را به زیردستان و غلامان خود آموزش بدهند. امام سجاد(ع) شیوه ثبت لغزشها، درخواست بخشش، ثبت اعمال و محاسبه روز قیامت را در ماه رمضان به کنیزان و غلامان تعلیم میدادند. در این زمینه آمده است: امام سجاد(ع) وقتی ماه رمضان فرا میرسید، هرگز کسی را کتک نمیزد و اگر کنیز و غلامی مرتکب خطا میشد، آن را یادداشت میکرد. در شب آخر ماه رمضان همه را جمع میکرد و آن یادداشت را بیرون میآورد و به تک تک خادمان و کنیزان میفرمود: تو چنین کاری را انجام دادی. آنان نیز به خطایی که مرتکب شده بودند، اعتراف میکردند. وقتی همه اعتراف مینمودند، امام در وسط آنها میایستاد و میفرمود: با صدای بلند بگویید: ای علی بن الحسین(ع)! پروردگارت همه اعمالت را ثبت کرده است؛ چنان که تو اعمال ریز و درشت ما را یادداشت کردهای. پس ای علی بن الحسین(ع)! یاد آور روزی را که در برابر پروردگار حکیم و عادل قرارگیری که بر هیچ کسی ظلم نمیکند. پس تو ما را ببخش و از خطای ما در گذر تا خدا از تو درگذرد؛ زیرا چون خدا میفرماید: ببخشید و از خطای دیگران بگذرید. آیا دوست ندارید که خداوند شما را ببخشد؟ او رحمت و بخشش را بر خود لازم کرده است[۵].[۶]
مهر و محبت با زیردستان
رفتار پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) با کنیزان و خدمتکاران، همراه با مهر و محبت و عفو و گذشت بوده است؛ به گونهای که حتی با مشاهده خطا و اشتباه نیز، نه تنها آنها را سرزنش نمیکردند، بلکه با مهر و محبت با ایشان برخورد میکردند و چه بسا آنان را در راه خدا آزاد مینمودند. این شیوه رفتار، با زیردستان، سبب میشد که بسیاری از زیردستان از خطای خود پشیمان شوند و هرگز آن را تکرار نکنند.
ام ایمن، کنیز عبدالله بن عبد المطلب و به نقلی کنیز آمنه، مادر رسول خدا(ص) بود که او را به رسول الله(ص) بخشید. پس از رحلت آمنه، سرپرستی پیغمبر(ص) بود با ام ایمن بود و رسول خدا(ص) میفرمود: «أُمُّ أَيْمَنَ أُمِّي بَعْدَ أُمِّي»؛ «ام ایمن، مادر دوم من است» حضرت پس از ازدواج با خدیجه(س)، ام ایمن را آزاد کرد. ام ایمن حبشی بود و در اوایل دعوت پیامبر(ص) اسلام آورد و به حبشه و مدینه مهاجرت نمود. وی در جنگ احد شرکت داشت و به لشکریان آب میرسانید و زخمیها را مداوا میکرد و در غزوه خیبر نیز با رسول خدا(ص) بود و با محبت فراوانی که به ایشان داشت، پیوسته خدمت آن حضرت شرفیاب میشد. رسول خدا(ص) فرمود: هر که مایل است با زنی از اهل بهشت ازدواج کند، با ام ایمن ازدواج نماید[۷]. مهر پیامبر(ص) آن چنان در دل ام ایمن جا گرفته بود که او همواره در خدمت حضرت بود. ام ایمن، در شب زفاف حضرت زهرا(س) سرپرستی اطفال آن حضرت را برعهده داشت و هنگام رحلت و غسل حضرت زهرا(س) نیز حضور داشت[۸].
مدارا با زیردستان
رفتار معصومین(ع) با زیر دستان، همواره با مهر و محبت و عفو و بخشش است. برخورد محبتآمیز، چشمپوشی از لغزش و مدارا با خدمتکاران، در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) فراوان مشاهده میشود. هرجا برخورد آنان با زیردستان را مطالعه کنیم، با بزرگمنشی و مدارای ایشان مواجه میشویم. با اینکه در عصر معصومین(ع) با حقارت به غلامان و کنیزان نگاه میشد و حقوقی برایشان قایل نبودند، اما پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) متفاوتی میان بردگان و مردم دیگر قائل نبودند آنان همان احترامی که به افراد عادی داشتند، با زیردستان نیز از خود نشان میدادند. معصومین(ع) بسیاری از بردگان و کنیزان را با درآمد شخصی خود، در راه خدا آزاد مینمودند[۹].
گذشت از لغزش زیردستان
در سیره امام سجاد(ع) آمده است که غلامش مرتکب خطایی شد و آن اشتباه به مرگ یکی از فرزندان آن حضرت منجر گردید. حضرت به جای آنکه او را کیفر دهد، او را در راه خدا آزاد کرد. ماجرا این بود که تعدادی مهمان در خانه امام سجاد(ع) حضور داشتند. خادم آن حضرت عجله و بیاحتیاطی کرد و ظرف غذایی که در تنور بود، بر سر کودک امام ریخت و آن بچه در اثر سوختگی از دنیا رفت. غلام مضطرب و نگران شد. امام به او فرمود: «تو آزاد هستی؛ زیرا تو تقصیری نداشتی و عمدی در کار نبوده است»[۱۰].[۱۱]
توصیه به عفو زیردستان
معصومین(ع) افزون بر آنکه با دیگران و به خصوص با زیردستان مدارا میکردند، مردم را نیز به این کار سفارش مینمودند. شخصی از بد رفتاری خدمتکارانش نزد رسول خدا(ص) شکایت کرد. پیامبر(ص) فرمود: آنها را عفو کن تا اصلاح شوند. آن مرد گفت: ای فرستاده خدا(ص)! آنها در بیادبی یکسان نیستند. حضرت دوباره فرمود: آنها را ببخش و نسبت به آنها گذشت داشته باش. آن مرد چنین کرد[۱۲]. رسول خدا(ص) فرمود: آیا شما را از بدترین مردم آگاه سازم؟ گفتند: بله، یا رسول الله(ص). فرمود: بدترین مردم کسانی هستند که تنها به سفر میروند، هدیه را نمیپذیرند و زیردستان خود را آزار میدهند[۱۳].[۱۴]
خودداری از امر و نهی زیردستان
انس بن مالک گوید: ده سال پیامبر(ص) را خدمت کردم، هرگز اُف به من نگفت و هر کاری که انجام دادم، نگفت چرا انجام دادی و از کاری که ترک کردم، نگفت چرا ترک کردی[۱۵]. نوح بن شعیب از دو تن از خادمان امام رضا(ع) به نامهای یاسر و نادر روایت کرده است. امام رضا(ع) به خدمتکارانش توصیه کرده بود که هرگاه وارد خانه شدم و شما مشغول خوردن غذا بودید، از جا بلند نشوید. نادر میگوید: امام رضا(ع) خیلی متواضعانه با ما برخورد میکرد و لقمه به من میداد. همچنین فرمود: «اگر من در حال غذا خوردن نزد شما آمدم، تا غذا تمام نشده از جای خود حرکت نکنید»[۱۶]. او میافزاید که گاهی امام صدا میزد و در پاسخ میگفتیم: ما در حال صرف غذا هستیم. حضرت میفرمود: بگذارید آنها غذایشان را تمام کنند[۱۷].
همکاری با زیردستان
درباره رسول خدا(ص) نقل شده است که آن حضرت، کفش خود را پینه میزد، لباسش را میدوخت، در خانه را باز میکرد، شیر گوسفندان را میدوشید، شتر را میبست و میدوشید و هرگاه خدمتکارش از کار خسته میشد، به کمکش میشتافت و اگر خدمتکارش گندم و جو آسیاب میکرد، با او همکاری مینمود[۱۸].[۱۹]
توجه به نیاز زیردستان
امام باقر(ع) میفرماید: علی(ع) به بازار پارچهفروشان رفت و به فروشندهای فرمود: دو جامه به من بفروش. آن مرد گفت: ای امیرمؤمنان(ع)! آنچه مطلوب شما است، نزد من است. چون پارچهفروش، امام را شناخت، امام [از او خرید نکرد و] گذشت و نزدیک جوانی ایستاد و دو جامه خرید؛ یکی را به سه درهم و دیگری را به دو درهم. آنگاه به قنبر فرمود: ای قنبر! تو این جامه را که به سه درهم خریدم بردار. قنبر گفت: شما به آن سزاوارترید؛ منبر میروید و برای مردم، سخنرانی میکنید. علی(ع) فرمود: تو جوانی و خواستههای جوانی داری و من از پروردگارم خجالت میکشم که خود را بر تو، مقدم بدارم[۲۰].[۲۱]
منابع
پانویس
- ↑ ریاحین الشریعة، ج۲، ص۳۱۵ به بعد.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۴۷.
- ↑ « مَهْ إِنَ الرَّبَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ وَ الْأُمَّ وَاحِدَةٌ وَ الْأَبَ وَاحِدٌ وَ الْجَزَاءَ بِالْأَعْمَالِ»؛ بحار الانوار، ج۴۹، ص۱۰۱.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۴۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۰۴ - ۱۰۵.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۴۹.
- ↑ زنان قهرمان، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۰.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۱.
- ↑ «أَنْتَ حُرٌّ فَإِنَّكَ لَمْ تَعْتَمِدْهُ»، بحار الانوار، ج۴۶، ص۹۹.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۲.
- ↑ میزان الحکمة، ج۶، واژه «عفو»، ص۳۷۱.
- ↑ المحاسن، ص۳۵۶.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۴.
- ↑ سنن النبی، ص۵۲.
- ↑ «إِنْ قُمْتُ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ أَنْتُمْ تَأْكُلُونَ فَلَا تَقُومُوا حَتَّى تَفْرُغُوا»؛ بحار الانوار، ج۴۹، ص۱۰۲.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۵.
- ↑ سنن النبی، ص۷۳.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۶.
- ↑ حکمتنامه جوان، ص۲۸۶.
- ↑ احسانی، محمد، سیره اخلاقی و تربیتی معصومین، ص ۲۵۶.