حکومت جهانی امام مهدی در حدیث
مقدمه
تعبیرهایی که در روایات در مورد دولت و حکومت امام مهدی (ع) آمده چنین است:
- "دولت جهانی" که اشاره به قلمرو حکومت دارد؛
- "دولت عدالت" که اشاره به بسط عدالت در زمان حاکمیت این دولت دارد؛
- "دولت کریمه" که اشاره به محوریت کرامت انسان در این دولت دارد و بهطور مشخص بیان شده که کرامتمداری یعنی عزّت اسلام و مسلمین از یک سو و ذلت و نفاق و منافقان از سوی دیگر؛
- "دولت صالحان" که اشاره به صالح بودن زمامداران آن است؛
- "دولت حق" که اشاره به حقمداری این دولت و نتیجه آن یعنی بسط حق و رفع باطل است؛
- "دولت مستضعفان" که اشاره به حاکمیت یافتن کسانی دارد که از سوی صاحبان زر و زور و تزویر به استضعاف کشیده شدهاند؛
- "دولت امنیت" که اشاره به امنیت فراگیر در آن دولت است؛ امنیتی که هم اجتماعی است و هم ایمانی؛
- "دولت رفاه" که اشاره به فراگیری رفاه در پهنه زمین است و... .
یکی دیگر از تعبیرهایی که از دولت مهدوی شده ولی کمتر مورد توجه قرار گرفته، تعبیر "آخرین دولت" است. این تعبیر در کلمات نورانی معصومان (ع) وجود دارد. امام باقر (ع) میفرمایند: «دَوْلَتُنَا آخِرُ الدُّوَلِ»[۱]، دولت ما آخرین دولت است. سپس در پایان کلام خویش میفرمایند: «وَ هُوَ قَوْلُ الله عَزَّ وَ جَل: ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲]» و این همان سخن خداوند است که میفرماید: عاقبت از آن پرهیزکاران است.
اهل بیت (ع) از دولت حضرت مهدی (ع) بهعنوان "آخرین دولت" یاد کردهاند. اکنون دو سؤال مطرح است: آخرین دولت بودن به چه معنا است؟ علت آخرین بودن دولت امام مهدی|حضرت مهدی (ع) چیست؟ وقتی میگوییم حکومت امام مهدی|حضرت مهدی (ع) آخرین دولت است، هم به این معنی است که آخرین و مترقیترین اندیشه در باب حکومت و زمامداری است و هم به این معنی است که پس از آن دولت دیگری حاکمیت نمییابد و تا پایان تاریخ ادامه مییابد. امام باقر (ع) به دنبال اینکه میفرمایند "دولت ما آخرین دولت است"، چنین ادامه میدهند: هیچ خاندان دارای حکومتی باقی نمیماند، مگر اینکه قبل از ما به حکومت میرسند[۳]. امام صادق (ع) نیز در همین رابطه میفرمایند: این امر (حکومت ما اهل بیت) فرا نمیرسد تا اینکه همه گروهها بر مردم حکومت کرده باشند... آنگاه قائم (ع) قیام میکند و حق و عدالت را برپا میدارد[۴].
در برخی از روایاتی که در آنها مسأله آخرین دولت بودن حکومت امام مهدی (ع) مطرح شده، علت آن نیز تبیین شده است. مثلا امام باقر (ع) پس از آنکه میفرمایند دولت ما آخرین دولت است و پیش از آن، همه صاحبان قدرت و اندیشه به حکومت میرسند، در بیان علت آن میفرمایند: "... تا وقتی شیوه حکومت ما را دیدند، نگویند: اگر ما هم به حکومت میرسیدیم، به شیوه اینان رفتار میکردیم"[۵].
همچنین امام صادق (ع) پس از آنکه میفرمایند پیش از برقراری دولت ما همه گروهها به حکومت میرسند، علت این تقدم و تأخر را چنین بیان میدارند: "تا کسی نگوید: اگر ما هم به حکومت میرسیدیم به عدالت رفتار میکردیم"[۶].
از مجموع این دو حدیث چنین برمیآید که علت تأخر دولت امامت، اتمام حجت تاریخی و عملی است. باید بشر به تجربه دریابد که راه عدالت جز از طریق اهل بیت نمیگذرد و برقراری عدالت جز به دست مردان عدالتپیشه و امامان معصوم (ع) ممکن نیست. تبیین این حقیقت در گرو توجه به این سه امر است:
- نخست؛ عدالت مهمترین نیاز بشریت است.
- دوم؛ اجرای عدالت نیاز به مردان عادل دارد؛ هر دستی توان عدالتگستری ندارد.
- سوم؛ عدالتگستری نیاز به عدالتپذیری دارد. بدون عدالتپذیری، اجرای عدالت ممکن نیست. اگر امام عدالتگستر وجود داشته باشد، ولی امت عدالتپذیر وجود نداشته باشد، عملیات عدالتگستری با شکست مواجه میشود[۷].[۸]
امام صادق (ع) میفرمایند: "دولت او آخرین و بهترین دولتهاست، پس از پایان همه دولتها میآید. هیچ خاندانی نیست که حکومتی برای آن تصوّر باشد، جز اینکه پیش از او به حکومت میرسد، تا هنگامی که ما به قدرت رسیدیم کسی نگوید که اگر ما نیز به قدرت رسیدیم، اینچنین رفتار میکردیم و این است معنای کلام خدا که فرمود: ﴿وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ﴾[۹]. در حدیث دیگری از حضرتش آمده است: "میان وفات قائم و آغاز رستاخیز چهل روز فاصله است"[۱۰].
در مورد روزهای پس از شهادت حضرت مهدی (ع)، امام صادق (ع) آورده است: "در توبه بسته میشود و به کسی که پیش از آن ایمان نیاورده باشد و در ایمانش خیری کسب نکرده باشد، دیگر ایمان آوردن سودی نمیبخشد. آنها بدترین مردمان هستند"[۱۱]. همچنین حضرتش میفرمایند: "پایان یافتن سلطنت او از نشانههای رستاخیز است، چنانکه قرآن کریم میفرماید: ﴿وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ﴾[۱۲]؛ یعنی او هشدار و نشانه رستاخیز است[۱۳].[۱۴].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ غیبة طوسى، ص۴۷۲.
- ↑ سوره اعراف، ۱۲۸.
- ↑ غیبة طوسى، ص۴۷۲.
- ↑ غیبة نعمانى، ص۲۷۴.
- ↑ کافى، ج ۱، ص۴۰۷.
- ↑ غیبة طوسى، ص۴۷۲.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۳۶، ص۲۳
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۶.
- ↑ ارشاد مفید، ص ۳۴۴؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۳۶.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴۵؛ ارشاد مفید، ص ۳۴۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۴۷.
- ↑ سوره زخرف، ۶۱.
- ↑ ینابیع المودّه، ج ۳، ص ۱۳۶.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۹۲.