حدیث کساء در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

حدیث نبوی در ارتباط با آیه تطهیر و جایگاه ویژه اهل‌بیت(ع) در نظام آفرینش. در نصوص فراوان از بسیاری صحابه و تابعین نقل شده که رسول خدا(ص) بعد از نزول آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱]، خود، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را با عبایی پوشاند و سپس در حق آنان دعا کرده و فرمودند: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»[۲].[۳]

حدیث کساء در منابع اهل سنت

برخی از نقل‌های حدیث کساء در منابع اهل سنت بدین قرار است:

  1. مسلم و دیگران از عایشه این‌گونه نقل می‌کنند: پیامبر اکرم(ص) صبحگاهی در حالی‌که کسائی بافته شده از موی سیاه، بر دوش داشت بیرون آمد. سپس حسن بن علی، حسین، فاطمه و علی(ع) بر او وارد شده و با اجازه داخل کساء شدند. آنگاه فرمود: همانا خدا می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما خاندان نبوّت دور کرده و شما را از هر عیب پاک و منزّه سازد[۴]. این حدیث و نزول آیه تطهیر در جریان خارج شدن پیامبر اکرم(ص) برای مباهله نیز نقل شده است[۵] که می‌تواند قرینه و مؤیدی برای نظریه تعدد واقعه باشد.
  2. احمد بن حنبل، طرق مختلفی از این حدیث را نقل کرده که دو نمونه آن چنین است:
    1. شداد بن عمار می‌گوید: بر واثلة بن اسقع از صحابی پیامبر(ص) وارد شدم در حالی‌که گروهی نزد او بودند و نام علی(ع) آورده شد. وی برخاست و به من گفت: آیا تو را از چیزی که از رسول خدا(ص) دیدم خبر ندهم. گفتم: بلی. گفت: آمدم نزد فاطمه(س) و سراغ علی(ع) را گرفتم. گفت او به خدمت رسول الله(ص) روانه شده، پس منتظر ماندم تا اینکه ناگاه چشمم به رسول خدا(ص) افتاد در حالی‌که علی، حسن و حسین(ع) با ایشان همراه بودند تا داخل منزل شد. پس علی(ع) و فاطمه(س) را نزدیک خواند و آنها را پیش دست خود نشاند و حسن و حسین(ع) را بر روی زانوی مبارک نشانید، سپس کسائی را بر آنان پیچید و آیه تطهیر را تلاوت کرده و بعد فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ أَهْلُ بَيْتِي أَحَقُّ»؛ خداوندا اینها اهل‌بیت من هستند و اهل‌بیتم سزاوارترند[۶].
    2. ام‌سلمه می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) در حالی‌که عبایی خیبری بر تن داشت در خانه من بود که فاطمه(س) با ظرفی که در آن حریره‌ای درست کرده بود وارد شد. حضرت به او فرمود: همسر و فرزندانت را صدا کن، آنان آمدند و با حضرت هم‌غذا شدند. در این هنگام آیه تطهیر نازل شد و پیامبر(ص) اضافه عبا را گرفت و خود و همه آنها را با عبا پوشاند و بعد دست‌های خود را بیرون آورد و فرمود: «خدایا اینان اهل‌بیت و خاندان من هستند، پس پلیدی را از آنان دور و آنان را پاکیزه گردان». ام‌سلمه به پیامبر(ص) می‌گوید: ای رسول خدا(ص)! آیا من هم با شما هستم؟ فرمود: تو بر خیر هستی[۷].
  3. سنن ترمذی این روایت را این‌گونه نقل کرده که عمر بن ابی‌سلمه گفت: آیه تطهیر در خانه ام‌سلمه نازل شد، پس رسول خدا(ص)، فاطمه، علی، حسن و حسین(ع) را خواند و با لباسی پوشاند و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً». ام‌سلمه سؤال کرد: «وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ»؟ آن حضرت فرمود: «أَنْتِ عَلَى مَكَانِكِ وَ أَنْتِ إِلَى خَيْرٍ»[۸].
  4. حاکم نیشابوری نیز به چند طریق این روایت را آورده است؛ از جمله ام‌سلمه می‌گوید: آیه تطهیر در خانه من نازل شد. پس رسول خدا(ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواند و فرمود: «هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي». و در نقل دیگری ام‌سلمه سؤال می‌کند: ای رسول خدا آیا من از اهل‌بیت هستم؟ ایشان فرمود: «تو بر خیر هستی و اینها اهل‌بیت من هستند، خداوندا اهل من شایسته‌ترند». حاکم می‌گوید: این حدیث بر طریق مسلم صحیح است اما وی آن را نقل نکرده است[۹].
  5. در روایت دیگری آمده که معاویه به سعد بن ابی‌وقاص گفت: چرا ابوتراب را سبّ نمی‌کنی؟ سعد گفت: هرگز علی(ع) را سبّ نمی‌کنم؛ زیرا رسول خدا(ص) سه ویژگی درباره او فرمود که اگر یکی از آنها برای من بود از شتران سرخ‌مو برایم دوست‌داشتنی‌تر بود: اول این که جایگاه علی(ع) نسبت به خودش (پیامبر) را همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی قرار داد[۱۰]. دوم این که فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست می‌دارد و خدا و رسول نیز او را دوست می‌دارند، و سوم وقتی آیه تطهیر نازل شد رسول خدا(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را فراخواند و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي»[۱۱].[۱۲]

حدیث کساء در منابع شیعه

برخی از نقل‌های حدیث در منابع شیعه چنین است:

  1. حضرت علی(ع) در چند جا به این حدیث احتجاج نمودند، از جمله در روز شوری فرمودند: «شما را به خدا قسم می‌دهم آیا جز من در میان شما کسی هست که خداوند آیه تطهیر را در شأن او فرو فرستاده باشد، آن‌گاه که رسول خدا(ص) عبای خیبری را برگرفت و فاطمه، حسن و حسین را زیر آن، جا داد و فرمود: «يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً» گفتند: به خدا که نه[۱۳].
  2. آن حضرت در احتجاج دیگری که با حضور حدود دویست نفر از رجال بنام اسلامی در مسجد انجام گرفت، فرمود: «ای مردم آیا می‌دانید که خدای عزوجل در کتاب خود فرمود: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۴] آن‌گاه پیغمبر، من، فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را جمع کرد و عبای خود را بر ما انداخت و فرمود: «بارخدایا، این جماعت اهل‌بیت و پاره تن من هستند آنچه باعث اذیت ایشان شود، موجب اذیت من است؛ و آنچه آنها را جریحه‌دار کند، باعث تجریح من است؛ خداوندا پلیدی و گناه را از آنان دور کن و آنها را از هر نوع عیب پاک و منزّه ساز». ام‌سلمه گفت: مرا هم یا رسول الله؟ فرمود: تو نیکی اما این آیه در خصوص من و برادرم علی بن ابی‌طالب و دو فرزندم و درباره نُه تن از اولاد فرزندم حسین نازل شده و احدی با ما در این خصوصیت شریک نیست». کسانی که در مسجد بودند همه گفتند: ما گواهیم که ام‌سلمه این حدیث را به ما گفته است و از رسول خدا(ص) پرسش کردیم، او هم مانند ام‌سلمه حدیث را فرمود[۱۵].
  3. امام حسن مجتبی(ع) در احتجاجی فرمودند: «وقتی آیه تطهیر نازل شد رسول خدا(ص) من، برادر، مادر و پدرم را فراخواند و کسای خیبری را -در حالی‌که در خانه ام‌سلمه بودیم- بر خود و ما قرار داد و فرمود: خدایا اینان اهل‌بیت و عترت من هستند پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاکیزه فرما. در این حین ام‌سلمه گفت: ای رسول خدا(ص)! آیا اجازه دارم با شما وارد کساء شوم؟ آن حضرت فرمود: خدا تو را رحمت کند تو در راه خیر هستی و عاقبت تو به خیر خواهد بود و چقدر من از تو خشنودم و لکن این مقام در تحت کساء اختصاص به من و اینها دارد. بعد از آن رسول خدا(ص) تا پایان عمر در هر روز هنگام طلوع فجر می‌فرمود: نماز، خدا شما را رحمت کند و سپس آیه تطهیر را در شأن ما تلاوت می‌کرد»[۱۶].
  4. امام سجاد(ع) از ام‌سلمه نقل می‌فرماید که گفت: این آیه در خانه من نازل شد... پس پیامبر(ص) کساء فدکی را بر آنها پوشاند و در حق آنان دعا کرد[۱۷].
  5. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند: «اگر رسول خدا(ص) لب فرو می‌بست و اهل بیت خویش را معرفی نمی‌فرمود دیگران ادعا می‌کردند جزء آن خاندان هستند؛ اما خدای متعال برای اینکه سخن پیامبر(ص) را در معرفی خاندانش تأیید کند، آیه تطهیر را نازل فرمود. در خاندان آن حضرت، تنها علی بود با حسن و حسین و فاطمه که خطاب ﴿عَنْكُمُ و ﴿يُطَهِّرَكُمْ درباره آنان صادق بود و لذا رسول خدا(ص) این دسته خاص از اهل بیت را در خانه ام‌سلمه زیر عبا گرد آورد و فرمود: «بارخدایا! هر پیامیری، خاندانی دارد و چشم و چراغی که از خود به جا می‌گذارد، اینان خاندان و چشم و چراغ من هستند»[۱۸].[۱۹]

منابع

پانویس

  1. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  2. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ مسند احمد، جزء ۴۴، ص۱۱۹؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۰-۳۱ و ۲۳۸ و ۳۶۱؛ سنن ابی‌داود، ج۴، ص۴۳؛ المستدرک، ج۲، ص۵۱؛ جامع الاصول، ج۹، ص۱۵۵-۱۵۶؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱-۱۳؛ الدر المنثور، ج۶، ص۵۳۲-۵۳۳؛ اسباب النزول، ص۲۳۹؛ خصائص علی(ع)، ص۵۶، ح۵۱؛ عمدة عیون صحاح الأخبار، ص۸۸-۸۹، ح۳۴ و ۳۶ و ۳۷؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۲۶؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۷۸؛ تفسیر برهان، ج۲، ص۸۳۱؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.
  3. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۵.
  4. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۲، ح۲۴۲۴؛ المستدرک، ج۳، ص۱۵۹؛ السنن الکبری، ج۲، ص۱۴۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۳؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۹.
  5. الکشاف، ج۱، ص۳۶۹.
  6. مسند احمد، جزء ۲۸، ص۱۹۵، ح۱۶۹۸۸.
  7. مسند احمد، جزء ۴۴، ص۱۱۸-۱۱۹، ح۲۶۵۰۸.
  8. سنن ترمذی، ج۵، ص‌۶۶۳، ح۳۷۸۷.
  9. المستدرک، ج۳، ص۱۵۸-۱۵۹، ح۴۷۰۵-۴۷۰۹.
  10. ر.ک: حدیث منزلت.
  11. خصائص امیرالمؤمنین(ع)، ص٢٩؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۳.
  12. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۵.
  13. الخصال، ج۲، ص۵۶۱؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۲۶.
  14. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  15. کمال‌الدین، ج۱، ص۲۷۸؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۴۱۳؛ الغیبة، ص۷۲؛ کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۶۴۶.
  16. الامالی طوسی، ص۵۶۵؛ غایة المرام، ص٢٩٧؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۴۲؛ تفسیر البرهان، ج۲، ص۸۳۱.
  17. الامالی طوسی، ص۳۶۸؛ غایة المرام، ص۲۹۵؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۰۸.
  18. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ تفسیر فرات، ص١١٠؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷؛ غایة المرام، ج۳، ص١١٠.
  19. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۷.