حدیث کساء در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

حدیث نبوی در ارتباط با آیه تطهیر و جایگاه ویژه اهل‌بیت(ع) در نظام آفرینش. در نصوص فراوان از بسیاری صحابه و تابعین نقل شده که رسول خدا(ص) بعد از نزول آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱]، خود، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را با عبایی پوشاند و سپس در حق آنان دعا کرده و فرمودند: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً»[۲].[۳]

حدیث کساء در منابع اهل سنت

برخی از نقل‌های حدیث کساء در منابع اهل سنت بدین قرار است:

  1. مسلم و دیگران از عایشه این‌گونه نقل می‌کنند: پیامبر اکرم(ص) صبحگاهی در حالی‌که کسائی بافته شده از موی سیاه، بر دوش داشت بیرون آمد. سپس حسن بن علی، حسین، فاطمه و علی(ع) بر او وارد شده و با اجازه داخل کساء شدند. آنگاه فرمود: همانا خدا می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما خاندان نبوّت دور کرده و شما را از هر عیب پاک و منزّه سازد[۴]. این حدیث و نزول آیه تطهیر در جریان خارج شدن پیامبر اکرم(ص) برای مباهله نیز نقل شده است[۵] که می‌تواند قرینه و مؤیدی برای نظریه تعدد واقعه باشد.
  2. احمد بن حنبل، طرق مختلفی از این حدیث را نقل کرده که دو نمونه آن چنین است:
    1. شداد بن عمار می‌گوید: بر واثلة بن اسقع از صحابی پیامبر(ص) وارد شدم در حالی‌که گروهی نزد او بودند و نام علی(ع) آورده شد. وی برخاست و به من گفت: آیا تو را از چیزی که از رسول خدا(ص) دیدم خبر ندهم. گفتم: بلی. گفت: آمدم نزد فاطمه(س) و سراغ علی(ع) را گرفتم. گفت او به خدمت رسول الله(ص) روانه شده، پس منتظر ماندم تا اینکه ناگاه چشمم به رسول خدا(ص) افتاد در حالی‌که علی، حسن و حسین(ع) با ایشان همراه بودند تا داخل منزل شد. پس علی(ع) و فاطمه(س) را نزدیک خواند و آنها را پیش دست خود نشاند و حسن و حسین(ع) را بر روی زانوی مبارک نشانید، سپس کسائی را بر آنان پیچید و آیه تطهیر را تلاوت کرده و بعد فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ أَهْلُ بَيْتِي أَحَقُّ»؛ خداوندا اینها اهل‌بیت من هستند و اهل‌بیتم سزاوارترند[۶].
    2. ام‌سلمه می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) در حالی‌که عبایی خیبری بر تن داشت در خانه من بود که فاطمه(س) با ظرفی که در آن حریره‌ای درست کرده بود وارد شد. حضرت به او فرمود: همسر و فرزندانت را صدا کن، آنان آمدند و با حضرت هم‌غذا شدند. در این هنگام آیه تطهیر نازل شد و پیامبر(ص) اضافه عبا را گرفت و خود و همه آنها را با عبا پوشاند و بعد دست‌های خود را بیرون آورد و فرمود: «خدایا اینان اهل‌بیت و خاندان من هستند، پس پلیدی را از آنان دور و آنان را پاکیزه گردان». ام‌سلمه به پیامبر(ص) می‌گوید: ای رسول خدا(ص)! آیا من هم با شما هستم؟ فرمود: تو بر خیر هستی[۷].
  3. سنن ترمذی این روایت را این‌گونه نقل کرده که عمر بن ابی‌سلمه گفت: آیه تطهیر در خانه ام‌سلمه نازل شد، پس رسول خدا(ص)، فاطمه، علی، حسن و حسین(ع) را خواند و با لباسی پوشاند و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً». ام‌سلمه سؤال کرد: «وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ»؟ آن حضرت فرمود: «أَنْتِ عَلَى مَكَانِكِ وَ أَنْتِ إِلَى خَيْرٍ»[۸].
  4. حاکم نیشابوری نیز به چند طریق این روایت را آورده است؛ از جمله ام‌سلمه می‌گوید: آیه تطهیر در خانه من نازل شد. پس رسول خدا(ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) را خواند و فرمود: «هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي». و در نقل دیگری ام‌سلمه سؤال می‌کند: ای رسول خدا آیا من از اهل‌بیت هستم؟ ایشان فرمود: «تو بر خیر هستی و اینها اهل‌بیت من هستند، خداوندا اهل من شایسته‌ترند». حاکم می‌گوید: این حدیث بر طریق مسلم صحیح است اما وی آن را نقل نکرده است[۹].
  5. در روایت دیگری آمده که معاویه به سعد بن ابی‌وقاص گفت: چرا ابوتراب را سبّ نمی‌کنی؟ سعد گفت: هرگز علی(ع) را سبّ نمی‌کنم؛ زیرا رسول خدا(ص) سه ویژگی درباره او فرمود که اگر یکی از آنها برای من بود از شتران سرخ‌مو برایم دوست‌داشتنی‌تر بود: اول این که جایگاه علی(ع) نسبت به خودش (پیامبر) را همانند جایگاه هارون نسبت به حضرت موسی قرار داد[۱۰]. دوم این که فرمود: فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست می‌دارد و خدا و رسول نیز او را دوست می‌دارند، و سوم وقتی آیه تطهیر نازل شد رسول خدا(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) را فراخواند و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي»[۱۱].[۱۲]

حدیث کساء در منابع شیعه

برخی از نقل‌های حدیث در منابع شیعه چنین است:

  1. حضرت علی(ع) در چند جا به این حدیث احتجاج نمودند، از جمله در روز شوری فرمودند: «شما را به خدا قسم می‌دهم آیا جز من در میان شما کسی هست که خداوند آیه تطهیر را در شأن او فرو فرستاده باشد، آن‌گاه که رسول خدا(ص) عبای خیبری را برگرفت و فاطمه، حسن و حسین را زیر آن، جا داد و فرمود: «يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً» گفتند: به خدا که نه[۱۳].
  2. آن حضرت در احتجاج دیگری که با حضور حدود دویست نفر از رجال بنام اسلامی در مسجد انجام گرفت، فرمود: «ای مردم آیا می‌دانید که خدای عزوجل در کتاب خود فرمود: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۴] آن‌گاه پیغمبر، من، فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را جمع کرد و عبای خود را بر ما انداخت و فرمود: «بارخدایا، این جماعت اهل‌بیت و پاره تن من هستند آنچه باعث اذیت ایشان شود، موجب اذیت من است؛ و آنچه آنها را جریحه‌دار کند، باعث تجریح من است؛ خداوندا پلیدی و گناه را از آنان دور کن و آنها را از هر نوع عیب پاک و منزّه ساز». ام‌سلمه گفت: مرا هم یا رسول الله؟ فرمود: تو نیکی اما این آیه در خصوص من و برادرم علی بن ابی‌طالب و دو فرزندم و درباره نُه تن از اولاد فرزندم حسین نازل شده و احدی با ما در این خصوصیت شریک نیست». کسانی که در مسجد بودند همه گفتند: ما گواهیم که ام‌سلمه این حدیث را به ما گفته است و از رسول خدا(ص) پرسش کردیم، او هم مانند ام‌سلمه حدیث را فرمود[۱۵].
  3. امام حسن مجتبی(ع) در احتجاجی فرمودند: «وقتی آیه تطهیر نازل شد رسول خدا(ص) من، برادر، مادر و پدرم را فراخواند و کسای خیبری را -در حالی‌که در خانه ام‌سلمه بودیم- بر خود و ما قرار داد و فرمود: خدایا اینان اهل‌بیت و عترت من هستند پلیدی را از آنها دور کن و آنها را پاکیزه فرما. در این حین ام‌سلمه گفت: ای رسول خدا(ص)! آیا اجازه دارم با شما وارد کساء شوم؟ آن حضرت فرمود: خدا تو را رحمت کند تو در راه خیر هستی و عاقبت تو به خیر خواهد بود و چقدر من از تو خشنودم و لکن این مقام در تحت کساء اختصاص به من و اینها دارد. بعد از آن رسول خدا(ص) تا پایان عمر در هر روز هنگام طلوع فجر می‌فرمود: نماز، خدا شما را رحمت کند و سپس آیه تطهیر را در شأن ما تلاوت می‌کرد»[۱۶].
  4. امام سجاد(ع) از ام‌سلمه نقل می‌فرماید که گفت: این آیه در خانه من نازل شد... پس پیامبر(ص) کساء فدکی را بر آنها پوشاند و در حق آنان دعا کرد[۱۷].
  5. امام صادق(ع) در روایتی فرمودند: «اگر رسول خدا(ص) لب فرو می‌بست و اهل بیت خویش را معرفی نمی‌فرمود دیگران ادعا می‌کردند جزء آن خاندان هستند؛ اما خدای متعال برای اینکه سخن پیامبر(ص) را در معرفی خاندانش تأیید کند، آیه تطهیر را نازل فرمود. در خاندان آن حضرت، تنها علی بود با حسن و حسین و فاطمه که خطاب ﴿عَنْكُمُ و ﴿يُطَهِّرَكُمْ درباره آنان صادق بود و لذا رسول خدا(ص) این دسته خاص از اهل بیت را در خانه ام‌سلمه زیر عبا گرد آورد و فرمود: «بارخدایا! هر پیامیری، خاندانی دارد و چشم و چراغی که از خود به جا می‌گذارد، اینان خاندان و چشم و چراغ من هستند»[۱۸].[۱۹]

اعتبار سندی حدیث کساء

حدیث کساء از احادیث متواتر است. این حدیث در منابع اهل‌سنت توسط ۲۰ نفر از صحابه نقل شده که نام برخی از آنان چنین است: عایشه بنت أبی‌بکر؛ أم‌سلمه همسر رسول الله(ص)؛ عبدالله بن عباس؛ سعد بن أبی‌وقاص؛ أبودرداء؛ أنس بن مالک؛ ابوسعید خدری؛ واثلة بن أسقع؛ جابر بن عبدالله انصاری؛ زید بن أرقم؛ عمر بن ابوسلمه و ثوبان غلام آزاد شده رسول الله(ص)[۲۰] و شیعه آن را از حضرت علی(ع)، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) و از ام‌سلمه، ابوذر، ابولیلی، ابوالاسود دؤلی، عمرو بن میمون اودی و سعد بن ابی‌وقاص، به بیش از سی طریق نقل کرده است[۲۱]. مضاف بر اینکه عده‌ای از مشاهیر محدثان اهل‌سنت نیز به صحت آن اذعان کرده‌اند، چنان‌که هر یک از مسلم و ابن‌حیان آن را در صحیح خود روایت کرده‌اند و حاکم نیشابوری آن را در «المستدرک علی الصحیحین» آورده و ذهبی نیز در «تلخیص المستدرک» صحت آن را تأیید کرده است. بر این اساس است که حتی ابن‌تیمیه نیز به صحت آن اذعان کرده است[۲۲]. به جهت شهرتی که این واقعه داشته، اهل‌بیت(ع) در روایات گوناگون، خود را با عنوان اصحاب کساء و اصحاب عباء یاد کرده‌اند: «أَنَا خَامِسُ الْكِسَاءِ»، «أَصْحَابُ الْكِسَاءِ أَنَا سَيِّدُهُمْ»، «تَاجُ الْفُقَهَاءِ وَ كَنْزُ الْفُقَرَاءِ وَ خَامِسُ أَهْلِ الْعَبَاءِ»، «أَنَا صَاحِبُ دَعْوَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَهْلِي وَ وُلْدِي يَوْمَ الْكِسَاءِ»، «وَ أَصْحَابُ الْكِسَاءِ مِنَّا»[۲۳].

با دقت در نقل‌های مختلف این حدیث و مختلف بودن هیات اجتماع، متفاوت بودن آنچه به وسیله آن پوشانده شده‌اند و اختلاف دعای حضرت و جواب ام‌سلمه به دست می‌آید که این قضیه چندین مرتبه واقع شده است[۲۴] و این قضیه گویای اهمیت این مسأله است. گواه دیگر بر اهمیت این واقعه آن است که پیامبر اکرم(ص) بعد از نزول آیه تطهیر و جریان کساء، هرگاه می‌خواستند برای نماز به مسجد بروند، بر در خانه علی(ع) می‌ایستادند و آنها را با لفظ اهل‌بیت خطاب کرده و بر آنان درود فرستاده و آیه تطهیر را تلاوت می‌فرمودند. انس بن مالک مدت این رفتار پیامبر(ص) را شش ماه، ابو الحمراء هفت یا هشت ماه و ابن‌عباس نُه ماه نقل کرده‌اند[۲۵]. این تفاوت ناشی از آن است که هر یک از این افراد مشاهده خود از رفتار پیامبر(ص) را گزارش کرده و نشانه اضطراب در متن احادیث نخواهد بود[۲۶].[۲۷]

مدلول حدیث کساء

حدیث کساء بر مطالب مهمی درباره اهل‌بیت پیامبر(ص) دلالت می‌کند:

۱. اختصاص آیه تطهیر به اهل کساء: یکی از دلالت‌های مهم این حدیث بیان اختصاص آیه تطهیر به اهل کساء و عدم شمول محتوای آن بر دیگران - از جمله همسران پیامبر(ص)- است؛ ام‌سلمه که بر اساس نقل‌های بسیاری این واقعه در خانه او رخ داده، می‌گوید: دعا کردم تا من نیز در آن جمع باشم اما پیامبر(ص) فرمود: «أَنْتِ مَكَانَكِ، أَنْتِ عَلَى خَيْرٍ»[۲۸] یا فرمود: «ای ام‌سلمه! تو از همسران صالح من هستی، داخل نمی‌شود در این مکان، مگر کسی که از من باشد»[۲۹]. در روایت دیگری به او فرمود: «تو بر خیر هستی، تو از همسران پیامبری»[۳۰]. در روایت دیگری ام‌سلمه از حضرت سؤال کرد: من هم از اهل‌بیت هستم؟ فرمود: «تو از اهل خیر هستی، اینها اهل‌بیت من هستند و اهل‌بیتم سزاوارترند»[۳۱] و یا فرمود «أَنْتِ بِخَيْرٍ وَ إِلَى خَيْرٍ وَ إِنَّمَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِيَّ وَ فِي هَؤُلَاءِ»[۳۲]. ام‌سلمه خیلی علاقه‌مند بود پیامبر اکرم(ص) به درخواست ایشان جواب مثبت دهد به حدی که این امر را از آن‌چه خورشید بر آن می‌تابد بیشتر دوست می‌داشت[۳۳]. البته در روایتی آمده که آن حضرت درخواست ام‌سلمه را اجابت نمود اما بعد از اینکه در حق خمسه طیبه دعا فرمود: «بَعْدَ مَا قَضَى دُعَاءَهُ لِابْنِ عَمِّهِ عَلِيٍّ وَ ابْنَتِهِ فَاطِمَةَ وَ ابْنَيْهِمَا»[۳۴].

شهر بن حوشب می‌گوید: به ام‌سلمه گفتم: برخی از مردم می‌گویند مراد از آیه تطهیر همسران پیامبر(ص) و برخی مصداق آن را اهل‌بیت می‌دانند. ام‌سلمه به من گفت: «به خدا سوگند این آیه در خانه من نازل شد و من از پیامبر(ص) اجازه ورود به داخل کساء را کردم، اما حضرت اجازه ندادند»[۳۵]. در برخی از روایات، نظیر آنچه درباره عدم اذن پیامبر(ص) به داخل شدن در کساء، در مورد عایشه[۳۶] و زینب همسر دیگر پیامبر(ص)[۳۷] نیز نقل شده است. اشکال شده که واثلة بن اسقع هنگام نزول آیه تطهیر در خانه ام‌سلمه حضور داشت و به پیامبر(ص) گفته که آیا من از اهل تو می‌باشم؟ آن حضرت فرمود: تو از اهل من هستی: «أَنْتِ مِنْ أَهْلِي»[۳۸]. هرگاه واثلة بن اسقع از اهل پیامبر(ص) باشد، همسران وی به طریق اولی از اهل‌بیت او خواهند بود. در پاسخ گفته شده که اولاً: در حدیث دیگری که از وی روایت شده جمله مزبور نیامده است، بلکه آمده پیامبر(ص)، علی، فاطمه و حسنین(ع) را که داخل عبای او بودند مورد اشاره قرار داد و فرمود: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي، أَهْلُ بَيْتِي أَحَقُّ»[۳۹]. این جمله بر اختصاص دلالت می‌کند، ثانیاً: آنچه در روایت نخست آمده این است که واثله از اهل پیامبر(ص) است، نه از اهل بیت او[۴۰].

۲. تعیین مصداق اهل‌بیت(ع): اگرچه عنوان اهل بیت پیامبر(ص) در معنای عام آن، همسران و عموم بستگان آن حضرت را شامل می‌شود، ولی فضیلت ویژه‌ای که حدیث کساء بر آن دلالت دارد، تنها مخصوص اصحاب کسا است. از همین‌رو امام صادق(ع) فرمود: «اگر رسول خدا(ص) سکوت کرده و اهل بیتش را معرفی نمی‌کرد، آل فلان و آل فلان آن را برای خودشان ادعا می‌کردند»[۴۱]. در این حدیث پیامبر اکرم(ص) از سه طریق به معرفی اهل بیت خود اقدام کردند: اول: تصریح به نام کسانی که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است؛ دوم: جمع کردن ایشان در زیر کساء و منع دیگران از ورود به آن؛ و سوم: دعا کردن در حق آنان و بیان اختصاصی بودن این مسأله در حق آنان؛ کما اینکه فرمود: «خدایا، هر پیامبری خاندانی دارد، خانواده من هم اینها هستند». مشابه این امر در مشخص کردن مصداق را می‌توان به بالا بردن دست حضرت علی(ع) در جریان غدیر خم دانست. دهلوی گفته است: در صورتی این کار پیامبر(ص) دلالت بر اختصاص بر اهل کساء دارد که فایده دیگری بر این تخصیص نباشد، در حالی‌که فایده دیگری وجود دارد و آن، دفع این گمان بود که آیه تنها شامل حال ازواج نمی‌باشد، بلکه ایشان را نیز شامل می‌شود[۴۲]. پاسخ این است که اگر کلمه اهل‌بیت شامل حال زنان هم بود، سؤال زنان در مورد شمول این عنوان برایشان، بی‌معنا می‌شد. علاوه بر اینکه اراده زوجات از آیه تطهیر مناسب سیاق آیه نیست[۴۳].

۳. اثبات افضلیت اهل‌بیت(ع): این روایت فضیلت بزرگی را برای اهل‌بیت(ع) اثبات می‌کند. احتجاج حضرت علی(ع) به این واقعه بر افضلیت خود[۴۴] و نیز احتجاج امام حسن مجتبی(ع) و امام سجاد(ع) به این حدیث[۴۵]؛ شوق ام‌سلمه به قرار گرفتن زیر کساء تا جایی‌که آن را بیشتر از آنچه خورشید بر آن می‌تابید دوست می‌داشت[۴۶]؛ سخن سعد بن ابی‌وقاص در جواب معاویه که گفت: اگر این فضلیت را می‌داشتم از شتران سرخ‌موی برای من دوست‌داشتنی‌تر بود[۴۷]، شواهد گویای این مطلب است. احمد بن حنبل از عمرو بن میمون نقل می‌کند که ابن‌عباس یکی از فضایل حضرت علی(ع) را همین واقعه بیان کرده است[۴۸]؛ در روایت ابن‌عمار آمده که وقتی گروهی که نزد او و واثلة بن اسقع، از امیرالمؤمنین(ع) به بدی یاد کردند، واثله حدیث کساء را به عنوان دلیل بر افضلیت آن حضرت بیان کرد[۴۹].

سمهودی می‌گوید: «من در آیه تطهیر، اقدامات پیامبر اکرم(ص) پیرامون آن و اخبار مربوط به آن، تأمل کرده و دریافتم که آن منبع فضائل، اهل‌بیت پیامبر(ص) است؛ زیرا مشتمل بر امور مهمی است که ندیدم کسی متعرض آنها شود، از قبیل: توجه خداوند به این خاندان و اشاره به بلندی مقام آنان به خاطر نزول آیه در حق آنها؛ شدت توجه پیامبر اکرم(ص) به این خاندان با دعایی که فرمودند؛ داخل شدن خود حضرت که مزید بر کرامت آنها است؛ و حضور جبرئیل و میکائیل در جمع آنها و اجازه ورود به این جمع»[۵۰]. روایتی دیگر از حدیث کساء: در برخی از منابع شیعه روایت دیگری از حدیث کساء از فاطمه زهرا(س) نقل شده که مشتمل بر مطالب بیشتری از روایت پیش است، و قرائت آن در میان شیعیان برای رفع غم و اندوه و حل مشکلات مرسوم است. در فرازی از آن بیان شده است که رسول خدا(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «قسم به آن‌که به حق، مرا به پیامبری مبعوث کرد، این حدیث در مجلسی از مجالس اهل زمین که جمعی از دوستان و شیعیان ما در آن باشند، نقل نمی‌شود مگر اینکه از جانب پروردگار عالم بر آنها رحمت نازل می‌شود و ملائکه بر آن جمع احاطه نموده و برای آنها طلب مغفرت می‌کنند و اگر در بین آنها اندوهناکی باشد، اندوه و غمش برطرف می‌شود»[۵۱].

قدیمی‌ترین کتابی که این حدیث در آن نقل شده و دربردارنده بخشی از آن است، کتاب «غرر الاخبار و درر الآثار»[۵۲] اثر حسن بن محمد دیلمی (م ۸۴۱ق) و صاحب کتاب «ارشاد القلوب» است. پس از آن در کتاب «مسکن الفواد» شهید ثانی، زین‌الدین بن علی (م ۹۶۶ق)، «المناقب» نوشته حسین علوی الدمشقی الحنفی (قرن دهم)[۵۳]، کتاب «منتخب» فخرالدین طریحی (قرن یازدهم)، کتاب «عوالم العلوم» شیخ عبدالله بحرانی (قرن یازدهم) نیز نقل شده است. برخی از علما همچون: آیت‌الله ابوالمعز السید محمد (م ۱۳۳۵ق)، سیدهاشم بن محسن (م ۱۳۷۶ق)[۵۴]، سید محمد قزوینی و سید شبر بحرانی[۵۵]، این حدیث را به نظم در آورده‌اند. اگرچه سند این روایت مورد مناقشه واقع شده است[۵۶] و محدث قمی نیز اذعان کرده که حدیث کساء با این کیفیت در کتاب‌های معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامع متقن محدثین یافت نشده است[۵۷]، ولی عده‌ای از عالمان و فقهای شیعه، به دلیل اینکه متن آن مشتمل بر مطالبی است که در روایات معتبر بیان شده است، آن را معتبر شمرده‌اند[۵۸].[۵۹]

منابع

پانویس

  1. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  2. صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۰؛ مسند احمد، جزء ۴۴، ص۱۱۹؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۰-۳۱ و ۲۳۸ و ۳۶۱؛ سنن ابی‌داود، ج۴، ص۴۳؛ المستدرک، ج۲، ص۵۱؛ جامع الاصول، ج۹، ص۱۵۵-۱۵۶؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۱-۱۳؛ الدر المنثور، ج۶، ص۵۳۲-۵۳۳؛ اسباب النزول، ص۲۳۹؛ خصائص علی(ع)، ص۵۶، ح۵۱؛ عمدة عیون صحاح الأخبار، ص۸۸-۸۹، ح۳۴ و ۳۶ و ۳۷؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۲۶؛ کمال الدین، ج۱، ص۲۷۸؛ تفسیر برهان، ج۲، ص۸۳۱؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷.
  3. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۵.
  4. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۸۲، ح۲۴۲۴؛ المستدرک، ج۳، ص۱۵۹؛ السنن الکبری، ج۲، ص۱۴۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۴۹۳؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۹.
  5. الکشاف، ج۱، ص۳۶۹.
  6. مسند احمد، جزء ۲۸، ص۱۹۵، ح۱۶۹۸۸.
  7. مسند احمد، جزء ۴۴، ص۱۱۸-۱۱۹، ح۲۶۵۰۸.
  8. سنن ترمذی، ج۵، ص‌۶۶۳، ح۳۷۸۷.
  9. المستدرک، ج۳، ص۱۵۸-۱۵۹، ح۴۷۰۵-۴۷۰۹.
  10. ر.ک: حدیث منزلت.
  11. خصائص امیرالمؤمنین(ع)، ص٢٩؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۳.
  12. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۵.
  13. الخصال، ج۲، ص۵۶۱؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۳۲۶.
  14. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  15. کمال‌الدین، ج۱، ص۲۷۸؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۴۱۳؛ الغیبة، ص۷۲؛ کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۶۴۶.
  16. الامالی طوسی، ص۵۶۵؛ غایة المرام، ص٢٩٧؛ بحارالانوار، ج۱۰، ص۱۴۲؛ تفسیر البرهان، ج۲، ص۸۳۱.
  17. الامالی طوسی، ص۳۶۸؛ غایة المرام، ص۲۹۵؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۰۸.
  18. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۰؛ تفسیر فرات، ص١١٠؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷؛ غایة المرام، ج۳، ص١١٠.
  19. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۷.
  20. نفحات الأزهار، ج۲۰، ص۸۰-۸۱.
  21. المیزان، ج۱۶، ص۳۱۱.
  22. منهاج السنة، ج۵، ص۱۳.
  23. آیة التطهیر، ج۲، ص۳۳۸.
  24. ذخائر العقبی، ص۲۲؛ ینابیع المودة، ص۱۰۸؛ سؤال و جواب، ص۴۴۵.
  25. تفسیر طبری، ج۲، ص۱۱؛ الدر المنثور، ج۶، ص۵۳۳-۵۳۵.
  26. ر.ک: مدخل آیه تطهیر.
  27. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۸.
  28. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.
  29. تفسیر فرات، ص۳۳۵؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۱۵.
  30. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ مشکل الآثار، ج۱، ص۳۲۴؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۱۷.
  31. المستدرک، ج۲، ص۲۱۶.
  32. کتاب سلیم بن قیس، ص۶۰۴.
  33. مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۶؛ تفسیر فرات، ص۱۲۶؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۱۶؛ اهل‌البیت، ص۴۹.
  34. بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۲۱؛ مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۵؛ ینابیع المودة، ص۲۲۸ و ۲۹۴.
  35. شواهد التنزیل، ج۲، ص۷۲-۷۳؛ احقاق الحق، ج۱۴، ص۹۳.
  36. فرائد السمطین، ج۱، ص۳۶۸.
  37. فرائد السمطین، ج۲، ص۹۱؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۳۲؛ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۲۲۲-۲۲۳.
  38. تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۲.
  39. تفسیر ابن‌کثیر، ج۵، ص۴۵۳.
  40. دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل آیه تطهیر.
  41. تفسیر برهان، ج۲، ص۱۱۱؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۲۱۱؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۰.
  42. مختصر التحفة الاثنی عشریة، ص۱۵۲.
  43. ر.ک: مدخل اهل بیت.
  44. کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۶۴۶.
  45. تفسیر ابن‌کثیر، ج۳، ص۴۸۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۷.
  46. مشکل الآثار، ج۱، ص۳۳۶؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۱۶.
  47. خصائص امیرالمؤمنین(ع)، ص٢٩؛ شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۳.
  48. غایة المرام، ص‌۲۸۷.
  49. تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۴۸.
  50. احقاق الحق، ج۲، ص۵۳۴.
  51. مسکن الفواد، ص۱۵۷؛ عوالم العلوم، ج۱۱، ص۹۳۴.
  52. غرر الاخبار و درر الآثار، ص۲۹۸.
  53. احقاق الحق، ج۲، ص۵۵۸.
  54. احقاق الحق، ج۲، ص۵۵۸-۵۶۱.
  55. عوالم العلوم، ج۱۱، ص۹۳۵.
  56. مفاتیح نوین، ص۱۱۶۵.
  57. منتهی الآمال، ج۲، ص۱۰۱۸.
  58. الذریعه، ج۲۴، ص۲۰۵؛ الأنوار الالهیة فی المسائل العقائدیة، ص۱۰۹؛ حدیث کساء و آثار شگفت، ص۹۷، ۹۹، ۲۶۹، ۲۷۲، ۲۸۹.
  59. عیسی‌لو و مجتبی‌زاده، مقاله «حدیث کساء»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳ ص ۵۱۸.