دعا در معارف و سیره امام کاظم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دعا و زیارت از نگاه امام کاظم(ع)‌

۱. از امام کاظم(ع) نقل شده است که فرمود: «عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ؛ فَإِنَّ الدُّعَاءَ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِيَ فَلَمْ يَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُهُ، فَإِنَّهُ إِذَا دَعَا اللَّهَ وَ سَأَلَهُ صَرَفَ الْبَلَاءَ صَرْفاً»[۱]؛ بر شما باد به دعا کردن و از خدا خواستن که دعا به درگاه خداوند و درخواست از حضرتش، بلای رقم‌خورده و مقدری که جز امضا (اجرا) ی آن نمانده باز می‌گرداند و بدانید اگر کسی خدا را بخواند و دست دعا به سوی او دراز کند حضرتش بلا را شتابان از او بگرداند».

۲. امام کاظم(ع) فرمود: «لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ»؛ هر دردی دارویی دارد. درباره این گفته امام(ع) پرسیده شد، امام(ع) فرمود: «لِكُلِّ دَاءٍ دُعَاءٌ، فَإِذَا أُلْهِمَ الْمَرِيضُ الدُّعَاءَ فَقَدْ أَذِنَ اللَّهُ فِي شِفَائِهِ»؛ هر دردی دارویی دارد و هرگاه به دل بیمار الهام شد که دعا کند، به یقین خداوند اجازه درمان او را داده (شفای او را اراده نموده) است. و نیز فرمود: «أَفْضَلُ الدُّعَاءِ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ الدُّعَاءُ لِلْإِخْوَانِ ثُمَّ الدُّعَاءُ لِنَفْسِكَ فِيمَا أَحْبَبْتَ، وَ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا سَجَدَ»؛ برترین دعاها صلوات فرستادن بر محمّد(ص) و آل اوست، سپس دعا برای برادران دینی‌، سپس دعا برای خودت به آنچه که دوست می‌داری. و بدان که‌ چون بنده سر به سجده نهد به خداوند نزدیک‌تر و کم فاصله‌تر است و آن هنگام، بهترین وقت برای دعاست‌.

و فرمود: «الدُّعَاءُ أَفْضَلُ مِنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ؛ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ[۲] وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُؤَخِّرُ إِجَابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقاً إِلَى دُعَائِهِ وَ يَقُولُ: صَوْتٌ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ، وَ يُعَجِّلُ إِجَابَةَ الْمُنَافِقِ وَ يَقُولُ: صَوْتٌ أَكْرَهُ سَمَاعَهُ»؛ دعا کردن از خواندن قرآن برتر است؛ زیرا خداوند فرموده است: «ای رسول ما، به امت‌ بگو: اگر دعای شما و ناله و زاری و توبه شما نبود خدا به شما توجه و اعتنایی نمی‌کرد». خداوند اجابت دعای مؤمن را به تأخیر انداخته می‌گوید: این، صدایی است که دوست دارم بشنوم، اما درخواست منافق را زود پاسخ داده، می‌فرماید: این، صدایی است که شنیدن آن را ناخوش و ناپسند می‌دارم[۳].

۳. «عمر بن یزید» از ابو ابراهیم(ع) نقل کرده است که فرمود: «إِنَّ الدُّعَاءَ يَرُدُّ مَا قُدِّرَ وَ مَا لَمْ يُقَدَّرْ»؛ دعا آنچه را که مقدر شده و آنچه مقدر نشده باز می‌گرداند. گفتم: فدایت گردم، آنچه را که مقدر شده دانستیم، آنچه مقدر نشده چیست و چگونه بازگردانده می‌شود؟ برای ما بازگو. امام(ع) فرمود: «حَتَّى لَا يُقَدَّرَ»؛ دعا مانع رقم‌خوردن آن شده، تا اینکه رقم نمی‌خورد[۴].

۴. امام کاظم(ع) فرمود: «أَدْنَى مَا يُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ»؛ کمترین پاداشی که به زائر امام حسین(ع) در کنار شط فرات (از نزدیک) درحالی‌که حق، حرمت و ولایت او را بشناسد داده می‌شود، این است که گناه گذشته و آینده او را بیامرزد.

۵. از «حسن بن الجهم» نقل شده است که گفت: «به ابو الحسن(ع) گفتم درباره زیارت قبر حسین(ع) چه می‌گویی؟ امام(ع) فرمود: «مَا تَقُولُ أَنْتَ فِيهِ»؛ تو درباره زیارت او چه می‌گویی؟ گفتم: برخی از ما آن را معادل «حج» دانسته و برخی معادل «عمره» خوانده است. امام(ع) فرمود: «هِيَ حَجَّةٌ مَبْرُورَةٌ مَقْبُولَةٌ»؛ زیارت امام حسین(ع)‌ حجی قبول شده است[۵].

۶. «احمد بن جعفر بلدی» از «محمد بن یزید بکری» از «منصور بن نصر مدائنی» از «عبدالرحمن بن مسلم» نقل می‌کند که گفت: «بر امام کاظم(ع) وارد شده، گفتم: کدام زیارت برتر است؟ زیارت حسین بن علی(ع)، امیر المؤمنین یا فلان و فلان؟ (یک‌یک امامان را نام بردم). فرمود: «يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ، مَنْ زَارَ أَوَّلَنَا فَقَدْ زَارَ آخِرَنَا، وَ مَنْ زَارَ آخِرَنَا فَقَدْ زَارَ أَوَّلَنَا، وَ مَنْ تَوَلَّى أَوَّلَنَا فَقَدْ تَوَلَّى آخِرَنَا، وَ مَنْ تَوَلَّى آخِرَنَا فَقَدْ تَوَلَّنَا تَوَلَّى‌ أَوَّلَنَا وَ مَنْ قَضَى حَاجَةً لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِنَا فَكَأَنَّمَا قَضَاهَا لِأَجْمَعِنَا. يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ، أَحِبَّنَا وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّنَا وَ أَحِبَّ فِينَا وَ أَحْبِبْ لَنَا وَ تَوَلَّنَا وَ تَوَلَّ مَنْ يَتَوَلَّانَا وَ أَبْغِضْ مَنْ يُبْغِضُنَا. أَلَا وَ إِنَّ الرَّادَّ عَلَيْنَا كَالرَّادِّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ جَدِّنَا وَ مَنْ رَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ. أَلَا يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ وَ مَنْ أَبْغَضَنَا فَقَدْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً وَ مَنْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُصْلِيَهُ النَّارَ وَ مَا لَهُ مِنْ نَصِيرٍ»[۶]؛ ای عبد الرحمن، هرکس نخستین ما را زیارت کند، چنان است که آخرین ما را زیارت کرده و هرکس آخرین ما را زیارت کند، چنان است که نخستین ما را زیارت کرده است. هرکس نخستین ما را دوست بدارد، چنان است که آخرین ما را دوست داشته و هرکس آخرین ما را دوست بدارد، چنان است که نخستین ما را دوست داشته است. هرکس نیاز یکی از دوستان ما را برآورده کند، گویی آن را برای همه ما برآورده است.

ای عبد الرحمن، ما را دوست بدار و هرکس ما را دوست می‌دارد، دوست بدار و در راه ما دوست بدار و برای ما دوست بدار. با دوستان ما دوست باش و با دشمنان ما دشمن. هرکس بر ما برگردد (دشمنی ورزد) بر جدمان رسول خدا برگشته و هرکس بر او برگردد، بر خدا برگشته است. ای عبد الرحمن، هرکس با ما کینه ورزد با رسول خدا کینه ورزیده و هرکس با محمد(ص) کینه‌ساز کند، به یقین با خدا کینه ساز کرده است و هرکس با خدای- عزّ و جلّ- کینه در پیش گیرد و دشمنی کند، بر خدا حق است که او را به دوزخ افکند و یاوری نباشد تا او را یاری کرده، از گزند کیفر خداوند رهایی‌اش بخشد.

۷. از «عمرو بن عثمان رازی» نقل شده که گفت: «از ابو الحسن(ع) شنیدم که گفت: «مَنْ لَمْ يُقَدِّرْهُ أَنْ يَزُورَنَا فَلْيَزُرْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْيَصِلْ عَلَى صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا»[۷] هرکس نتواند به زیارت ما بیاید، به زیارت دوستان صالح ما برود که پاداش زیارت ما برای او نوشته می‌شود و هرکس نتواند به ما نیکی کند، در حق دوستان صالح ما نیکی کند که پاداش نیکی به ما برای او نوشته می‌شود.

۸. از «اسحاق بن عمار» نقل شده است که گفت: «به ابو الحسن گفتم: مؤمن مرده‌ می‌داند چه کسی قبر او را زیارت کرده است؟ امام(ع) فرمود: «نَعَمْ وَ لَا يَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا زَالَ عِنْدَهُ، فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ وَحْشَةٌ»[۸]؛ آری. تا زمانی که زائر بر سر قبر مؤمن است او همچنان با زائر خود مأنوس است و چون برخاسته، از آنجا می‌رود، مرده دستخوش تنهایی و بیم می‌شود.

۹. از «علی بن عثمان رازی» نقل شده که گفت: «از ابو الحسن(ع) اول شنیدم که فرمود: «مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى زِيَارَتِنَا فَلْيَزُرْ صَالِحَ إِخْوَانِهِ يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا، وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ أَنْ يَصِلَنَا فَلْيَصِلْ صَالِحَ إِخْوَانِهِ يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا»[۹]؛ هرکس نتواند به زیارت و دیدار ما بیاید، به دیدار برادران صالح خود برود که در این صورت‌ پاداش زیارت ما برای او نوشته می‌شود و هرکس نتواند در حق ما نیکی کند به برادران صالح خود نیکی کند که پاداش نیکی به ما برای او نوشته می‌شود.[۱۰]

منابع

پانویس

  1. مکارم الاخلاق، ص۳۱۶.
  2. «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
  3. مکارم الاخلاق، ص۴۴۸.
  4. بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۹۷.
  5. بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۹۷.
  6. کامل الزیارات، ص۳۳۵.
  7. کامل الزیارات، ص۳۱۹.
  8. کامل الزیارات، ص۳۲۱.
  9. التهذیب، ج۶، ص۱۰۴.
  10. سید منذر حکیم،سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۹، ص ۳۳۵.