کتاب مبین در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل کتاب مبین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مراد از کتاب مبین و امام مبین همان لوح محفوظ یا علم الهی است که همه چیز در آن ثبت است.[۱]

معنای لغوی "کتاب مبین"

  • واژۀ کتاب به معنای آنچه در آن می نویسند و واژه مبین از ریشه «بیان» به معنای کشف و ظهور است.[۲] دو واژه «مُبین» و «بیّن» هم معنا هستند؛ اما «مبین» از تأکید بیشتری برخوردار بوده و افزون بر ظهور و انکشاف، از حالت اظهار و کاشفیت برای دیگر اشیا نیز برخوردار است.[۳][۴].

چیستی "کتاب مبین" و "امام مبین"

  • از قرآن کریم به دست می‌آید همۀ وقایع عالم طبیعت در کتاب مبین ثبت و ضبط شده است: «وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِين»،[۵] «وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۶] مقصود از "امام مبین" و "کتاب مبین" همان "لوح محفوظ" یا "علم الهی" است که همه چیز، از جمله اعمال انسان ها و حوادث،[۷] در آن احصا و ثبت شده است؛[۸] اعم از شیء مادی یا مجرد، شیء موجود در زمان حال یا گذشته و آینده و .... این چنین علمی در "إِمَامٍ مُبِينٍ" وجود دارد.[۹] روشن است مقصود از احصا و ضبط کردن همه چیز در امام مبین، ضبط عین موجودات و اشیای عالم نیست؛ بلکه مراد دانا ساختن امام مبین به همه چیز و نهادن اطلاعات همۀ امور نزد اوست.[۱۰] امام مبین آگاه به همه چیز بوده و تمام اطلاعات در نزد اوست.[۱۱] به عبارتی دیگر علم الهی همچون کتابی بزرگ بر همۀ هستی احاطه دارد،[۱۲] احاطه و تدبیر خلقتِ جهان و تقدیر و اندازه‌گیری برای هر یک از موجودات.[۱۳]
  • در قرآن کریم هرجا از این کتاب نام برده شده، برای بیان احاطۀ علمی خداوند به اعیان موجودات، و حوادث جاری جهان است، چه موجودات و حوادثی که مشهود ماست و چه آنها که در پردۀ غیب است و ما از آن بی‌اطلاع هستیم.[۱۴]
  • کتاب مبین هرچه باشد، غیر از واقعیت‌ها و حوادث خارجی است و بر آنها تقدم دارد و پس از فانی و سپری شدن آنها نیز باقی است، همانند برنامه‌هایی که برای انجام کارهایی قبل از انجام آنها نوشته می‌شود، و پس از وقوع آن کارها نیز همچنان باقی است[۱۵].[۱۶] و در امام مبین که لوح محفوظ است تفصیل قضای الهی ثبت گردیده است و شاید وجه اینکه "لوح محفوظ"، "امام مبین" نامیده شده، این است که چون دربردارندۀ قضای حتمی الهی است، نسبت به حوادث و رخدادهای جهان نقش متبوع و امام را دارد؛ یعنی لوح محفوظ الگوی حوادث جهان است[۱۷] و لذاست که این کتاب نمی تواند اوراق جسمانی باشد زیرا امور جسمانی توان ثبت تمامی حقایق خودش را ندارد، چه رسد به این که تمامی اشیاء را تا ابد ثبت نماید.[۱۸]
  • مراد از کتاب مبین امرى است که نسبتش به موجودات، نسبت برنامۀ عمل است به خود عمل و هر موجودى در این کتاب یک نوع اندازه و تقدیر دارد، الا اینکه خود این کتاب موجودى است که قبل از هر موجودى و در حین وجود یافتن و بعد از فناى آن، وجود داشته و خواهد داشت، و موجودى است که مشتمل است بر علم خداى تعالى به اشیاء، همان علمى که فراموشى و گم کردن حساب، در آن راه ندارد. از این جهت مراد از کتاب مبین، مرتبۀ واقعى اشیاء و تحقق خارجى آنهاست که قابل پذیرفتن هیچ‌گونه تغییر نیست. خلاصه اینکه این کتاب، کتابى است که جمیع موجوداتى را که در عالم صنع و ایجاد واقع شده‌اند، برشمرده و آنچه را که بوده و هست و خواهد بود، احصاء کرده است، بدون اینکه کوچکترین موجودى را از قلم انداخته باشد.[۱۹] و از آن جهت به لوح محفوظ "امام مبین" گفته می شود، چرا که در رستاخیز پیشوای مأموران و معیار سنجشِ ارزشِ اعمال انسان‌هاست.[۲۰]
  • واژۀ "امام مبین" در یک آیه: «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ في‏ إِمامٍ مُبينٍ»[۲۱] به کار رفته است و واژۀ "کتاب مبین" در دوازده آیه، مانند: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ في‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ»؛[۲۲] «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ»[۲۳] و ... .[۲۴]
  • قرآن کریم هم حقیقت ثابت و واحدی دارد که در این "کتاب مبین" بوده و از آنجا به صورت مجزّا برابر شرایط زمانی و مکانی خاصّ که خداوند می‌داند، به صورت عربی آن را تنزّل داده تا قابل تعقل باشد:[۲۵] «وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ»[۲۶] باید دانست خداوند این علم را به انبیاء و اولیاء و قدیسان نیز تعلیم فرموده است.[۲۷]

"امام مبین" و علم معصوم

  • قرآن کریم کتاب نازلِ الهی است که از لوح محفوظ «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظ»[۲۸] و کتاب مکنون «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُون»[۲۹] سرچشمه گرفته است؛ یعنی حقیقت و اصل قرآن در لوح محفوظ و کتاب مبین است و غیر از کسانی که از تطهیر ویژۀ الهی و مقام عصمت برخوردارند، از حقیقت و اصل قرآن آگاهی ندارند «فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون»[۳۰] بر اساس احادیث مسلّم و مورد قبول مسلمین، اهل کساء مصادیق قطعی مطهرون هستند[۳۱].[۳۲] لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت ایشان از لوح محفوظ آگاه بودند و یا اگر می خواستند آگاه می شدند.[۳۳]

روایات و "امام مبین"

  • دربارۀ امام مبین روایات مختلفی وارد شده است که برخی از آنها امام مبین را بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) تطبیق کرده اند[۳۴] مانند:
  1. امام باقر(علیه السلام) فرمودند:[۳۵] «وقتی آیۀ «وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» نازل گشت، دو تن برخاسته پرسیدند: ای رسول خدا آن تورات است؟ فرمود: نه. پرسیدند: انجیل است؟ فرمود: نه. پرسیدند: قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام امیرالمؤمنین(علیه السلام) تشریف آوردند. پس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: او، این است، همانا او امامی است که خداوند تبارک و تعالی علم همه چیز را در او احصاء فرموده است.»[۳۶]
  2. در خطبه غدیریه نیز رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند:[۳۷] «ای مردم، هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند در من احصاء نموده است و همه علم من در امام متقیان احصاء شده و هیچ علمی نیست مگر آنکه من به علی آموختم و او امام مبین است.»[۳۸]
  3. عمار بن یاسر می گوید: در یکی از جنگ ها با امیرالمؤمنین(علیه السلام) بودم که به سرزمین مورچگان رسیدیم، آن زمین پر از مورچه بود، گفتم: یا امیرالمؤمنین(علیه السلام) فکر می‌کنی از خلق خداوند کسی هست که تعداد این مورچه ها را بداند؟ حضرت فرمود: «آری ای عمار، من مردی را می‌شناسم که تعداد آنها را می‌داند، و می‌داند چند عدد از آنها نر و چند عدد از آنها ماده است! گفتم: کیست؟ فرمود: ای عمار آیا در سوره یس نخوانده‌ای: «وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ» عرض کردم: آری ای مولای من، خوانده‌ام. فرمود: منم آن امام مبین.»[۳۹]
  4. امام صادق(علیه السلام) می‌فرمودند: «من می‌دانم هر آنچه را که در آسمان ها و زمین است و می‌دانم هر آنچه را که در بهشت و جهنّم است؛ و می‌دانم آنچه را که بوده و خواهد بود»؛ سپس مکثی کرد و مشاهده نمود که این سخن بر شنوندگان بزرگ جلوه کرده است؛ لذا فرمودند: «من این امور را از کتاب خدا دانسته‌ام؛ خدای عزّ و جلّ فرموده که در آن است بیان هر چیزی.» باز فرمودند: «خداوند متعال می‌فرماید: «وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۴۰] سپس فرمود: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا»[۴۱] و ما هستیم آن برگزیدگان خدا که این کتاب را به میراث به ما داده است که در آن است بیان هر چیزی.»[۴۲]

نتیجه گیری

  • بنابراین یکی از منابع علم معصوم، آگاهی ایشان از کتاب و یا امام مبین است.

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع کتاب مبین

منابع

پرسش‌های وابسته

  1. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 34؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج 15، ص 230 و ج 17، ص 156 ـ 157؛ بخارایی زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 131 و 132؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، وبگاه خطابۀ غدیر؛ عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟
  2. الصحاح، ج ۵ ، ص ۲۰۸۲ ـ ۲۰۸۳؛ مفردات، ص۱۵۷ ـ ۱۵۸؛ التحقيق، ج۱، ص۳۶۶ ـ ۳۶۷، «بين».
  3. لسان العرب، ج ۱، ص ۴۶۲ ؛ التحقيق، ج ۱، ص ۳۶۷ ـ ۳۶۸.
  4. دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص: ۲۳۳.
  5. سورۀ انعام، آیۀ 59
  6. سورۀ یونس، آیۀ 61
  7. ر.ک. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج 15، ص 230 و ج 17، ص 156 ـ 157
  8. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 34؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج 15، ص 230 و ج 17، ص 156 ـ 157؛ ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص 207 ـ 208؛ بخارایی زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 131 و 132؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، وبگاه خطابۀ غدیر؛ عسکری، امام خان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم، صفحه؟؟؟
  9. ر.ک. بخارایی زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 131 و 132
  10. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 34
  11. ر.ک. نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص 34
  12. ر.ک. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج 15، ص 230 و ج 17، ص 156 ـ 157
  13. ر.ک. معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، صفحه؟؟؟
  14. ر.ک. میرترابی حسینی، زهرة السادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص 77.
  15. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج 7، ص 124 ـ 127
  16. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص 207 ـ 208؛ تحریری، محمد باقر، جلوه های لاهوتی، ج 1، ص 126؛ معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، صفحه؟؟؟
  17. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص 207 ـ 208
  18. ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوه های لاهوتی، ج 1، ص 126
  19. ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج 7، ص 179 ـ 182؛ میرترابی حسینی، زهرة السادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص 77
  20. ر.ک. رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ج 17، ص 156 ـ 157
  21. سورۀ یس، آیۀ 12: «إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‏ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ في‏ إِمامٍ مُبين»
  22. سورۀ انعام، آیۀ 59
  23. سورۀ هود، آیۀ 6
  24. مانند: سورۀ مائده، آیۀ 15؛ سورۀ یونس، آیۀ 61؛ سورۀ نمل، آیۀ 1 و 75؛ سورۀ سبأ، آیۀ 3 و ...
  25. سورۀ زخرف، آیۀ 2 ـ 4
  26. ر.ک. تحریری، محمد باقر، جلوه های لاهوتی، ج 1، ص 126
  27. ر.ک. معارف، مجید و دیگر نویسندگان، نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن، صفحه؟؟؟
  28. سورۀ بروج، آیۀ 21 و 22
  29. سورۀ واقعه، آیۀ 77 و 78
  30. سورۀ واقعه، آیۀ 78 و 79
  31. ر.ک. میلانی، سیدعلی، نفحات الازهار، ج 20، ص 76 و 110
  32. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص 207 ـ 208
  33. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص 207 ـ 208
  34. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، وحی نبوی، ص 207 ـ 208؛ شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، امام حسین و علم به شهادت، ص 11؛ رضوی، سید محمد، صدری ارحامی، هدی، معناشناسی واژه کتاب و رابطۀ آن با قرآن، ص 80 ـ 81
  35. ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص 170
  36. ر.ک. بخارایی زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 131 و 132؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، ص 26 و 27
  37. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج 1، ص 60: «مَعَاشِرَ النَّاسِ‏ مَا مِنْ‏ عِلْمٍ‏ إِلَّا وَ قَدْ أَحْصَاهُ‏ اللَّهُ‏ فِيَ‏ وَ كُلُ‏ عِلْمٍ‏ عَلِمْتُ‏ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ‏ فِي‏ إِمَامِ‏ الْمُتَّقِينَ‏ وَ مَا مِنْ‏ عِلْمٍ‏ إِلَّا عَلَّمْتُهُ‏ عَلِيّاً وَ هُوَ الْإِمَامُ‏ الْمُبِين‏‏‏‏»
  38. ر.ک. بخارایی زاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 131 و 132؛ نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، ص 26 و 27
  39. ر.ک. نجفی یزدی، سید محمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، ص 26 و 27؛ ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها
  40. سورۀ نمل، آیۀ 75
  41. سورۀ فاطر، آیۀ 32
  42. ر.ک. ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها