الف باب

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

الف باب عنوان روایات پرتعدادی است که‌ بیان‌گر یکی از منابع علوم ائمه (ع) است. در این روایات با اشاره‌ به‌ دعوت‌ پیامبر اکرم (ص) از امیرالمؤمنین (ع)، به انتقال دانشی از پیامبر به امیرالمؤمنین (ع) در ساعات‌ پایانی‌ عمر‌ حضرت اشاره شده و از تعلیم هزار باب علم که از هر یک، هزار باب‌ دانش باز می‌شود بحث شده است. این علم پس از امام علی (ع) به امامان بعدی منتقل گردید.

مقدمه

روایات مشهور به الف باب از روایات پرتعدادی‌ است‌ که‌ بیان‌گر یکی از منابع و مجاری علوم ائمه (ع) است. برخلاف سایر مجاری علوم‌ اهل‌ بیت (ع) که‌ طرح و تبیین آن بیشتر در زمان امام باقر (ع) و به صورت گسترده‌تر در زمان امام‌ صادق (ع) رخ نمایانده است، روایات الف باب در موارد متعددی از زبان امیرالمؤمنین (ع) و برخی از صحابه پیامبر و تعدادی از همسران ایشان بیان و یا نقل شده است، هر‌ چند‌ تبیین حقایق و جزییاتی از آن در دوره امام صادق (ع) پدیدار شده است[۱].

در این روایات با اشاره‌ به‌ دعوت‌ پیامبر اکرم (ص) از امیرالمؤمنین (ع)، به انتقال دانشی از پیامبر به امیرالمؤمنین (ع) در ساعات‌ پایانی‌ عمر‌ حضرت اشاره شده و از تعلیم هزار باب علم که از هر یک هزار باب‌ دانش باز می‌شود بحث شده است. امام صادق (ع) می‌‌فرماید: «قَالَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فِي مَرَضِهِ اَلَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ اُدْعُوا لِي خَلِيلِي فَأَرْسَلَتَا إِلَى أَبَوَيْهِمَا فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِمَا رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ أَعْرَضَ عَنْهُمَا ثُمَّ قَالَ اُدْعُوا لِي خَلِيلِي فَأُرْسِلَ إِلَى‏ عَلِيٍ‏ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ أَكَبَّ عَلَيْهِ‏ يُحَدِّثُهُ‏ فَلَمَّا خَرَجَ لَقِيَاهُ فَقَالاَ لَهُ مَا حَدَّثَكَ خَلِيلُكَ‏ فَقَالَ حَدَّثَنِي أَلْفَ بَابٍ يَفْتَحُ كُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَابٍ‏»[۲].[۳]

الف باب" از منابع علم معصوم

علم امامان اهل بیت (ع) در شناخت کامل دین الهی، احکام و معارف قرآن و سنت نبوی مرهون میراث علمی است که پیامبر (ص) به شکل معجزه‌آسایی در قالب هزار باب علم در لحظات پایانی عمر شریفشان در وجود علی (ع) نهادند و این، علاوه بر علومی بود که در طی سال‌ها به صورت خصوصی در اختیار وی قرار داده بودند و با دعای خویش ایشان را معصوم از نسیان آن علوم نموده بودند. این علوم از آن رو که منحصر در علی (ع) می‌شد و راهی جز انتقال وحی‌ گونه آنها وجود نداشت شایسته نام علم غیب است. این علم پس از امام علی (ع) به امامان بعدی منتقل گردید. بنابراین اگر ائمه (ع) هیچ اشتباه عمدی و سهوی و فراموشی ندارند، مرهون علم غیب به کتاب خدا و مجموعه دین است. به عبارتی دیگر یکی از منابع علمی امامان (ع) وراثت از پیامبر (ص) است، به این معنی که پیامبر تمام معارف و شرایع را به امیرالمؤمنین (ع) آموخت و این معارف و آگاهی از ایشان، نسل اندر نسل به فرزندانشان رسیده است. در این زمینه روایاتی وجود دارد با عنوان روایات الف باب که به طرق متعدد نقل شده[۴] و یکی از مجاری و راه‌های وراثت علوم امامان (ع) را تبیین می‌‌کند[۵].

ویژگی دانش الف باب

روایت الف باب که هنگام رحلت پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین (ع) تعلیم داده شده، بیانگر این است که در این زمان کوتاه، هر باب از هزار باب اول‌، اصل یا مطلب جامع و کاملی را در بر می‌گیرد؛ به گونه‌ای‌ که‌ از‌ آن، هزار باب دیگر از علم می‌جوشد و علوم انتقالی همراه با تفصیل آن نبوده است. به بیان دیگر، لُب و جامع اصول[۶] و سر شاخۀ علومی متعدد در اختیار امام علی (ع) قرار گرفته است؛ عناوین و موضوعاتی که هر یک، دارای فروعات گسترده‌ای است و هر‌ فرع‌ از فروعات آن شامل فروعات متعدد دیگری است[۷]. این سخن با علوم مختلف کاملاً امکان‌پذیر است؛ چراکه مهم‌ترین‌ امر‌ در هر علمی، صادق بودن و حقیقت داشتن گزاره و موضوع ریشه‌ای آن و ترتب صحیح مطالب و عناوین بعدی بر آن است، از همین رو، در روایات، تعبیر مفتاح مطرح‌ شده‌ است‌. امیرالمؤمنین (ع) در این زمینه می‌ فرماید‌: "همانا در سینه من علم فشرده‌ای هست که رسول خدا به من آموخته‌ است‌. اگر‌ نگاهبانانی بیابم که به شایستگی از آن مخافظت کنند و همان‌گونه‌ که از من شنیده‌اند روایت کنند، بعض آن را به وی می‌سپارم که با همان اندک، علم زیادی‌ یاد‌ می‌گیرد‌. همانا علم کلید هر بابی است و هر بابی هزار باب دیگر‌ می‌گشاید"[۸].

این بیان با روایاتی که به ازدیاد علم امام و یا تحدیث روزانه و ارتباط همه روزۀ ملائکه‌ با‌ ایشان‌ تصریح دارند نیز سازگارتر است. از همین رو، ابوبصیر وقتی از شیوع‌ عقیده‌ به‌ مجاری علمی به‌ نام‌ الف باب در میان شیعیان با امام صادق (ع) سخن می‌گوید، ایشان عقیدۀ وی‌ را‌ تأیید می‌کند و آن‌گاه که ابوبصیر‌ از‌ سر تعجب‌ یا‌ کنجکاوی‌ می‌پرسد: «هَذَا وَ اَللَّهِ هُوَ اَلْعِلْمُ !»، امام در‌ پاسخ‌ می‌فرماید: «إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَلِكَ...» و در پایان این حدیث طولانی «مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ اَلْأَمْرُ بَعْدَ اَلْأَمْرِ وَ اَلشَّيْءُ بَعْدَ اَلشَّيْءِ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ »[۹] را ـ که در برگیرندۀ‌ تصحیح‌ عقیده راوی و توجه او به گستره علم امام است ـ به عنوان علم معرفی‌ می‌نماید. مقایسه این تعبیر با روایاتی‌ که‌ سایر‌ محتوای علم امام‌ را‌ تبیین ‌می‌کنند، تبیین عبارت «إِنَّهُ لَعِلْمٌ وَ مَا هُوَ بِذَلِكَ» را روشن می‌نماید؛ چراکه علم ائمه مجموعه‌ای است که‌ مجاری‌ و سرچشمه‌های آن شامل جفر، جامعه، الف‌ باب‌، روح القدس‌، عمود‌ نور‌، الهام و تحدیث و غیره اسـت‌ و در کنار یکدیگر متکامل می‌شوند.

با‌ کمک‌ مجموعه احادیث مطرح در علم امام و سرچشمه آن می‌توان گفت، علم انتقال یافته به امام در‌ قالب‌ الف باب، نمی‌تواند شامل تمام تفصیلات و جزئیات‌ باشد‌[۱۰].

نکاتی از روایات "الف باب

روایات الف باب مشتمل بر نکات متعددی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:

  1. از روایات الف باب روشن می‌شود تعلیم پیامبر (ص) به امیرالمؤمنین (ع) تدریجی نبوده بلکه آن حضرت به شکل دفعی و یک‌باره همه علوم را به امیرمؤمنان (ع) به وراثت آموزش داده است. ایشان در بیماری پایان عمرشان، علی (ع) را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث و یا هزار باب و در از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آنها خود هزار در را می‌گشاید: «یَفْتَحُ کُلُّ حَدِیثٍ أَلْفَ بَاب»[۱۱].
  2. عدد هزار در این احادیث خواه عدد تعداد باشد یا تکثیر، دلیل بر گسترش فوق‌العاده ابواب علمی است که پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) آموخت و نیز اشاره به آن است که این ابواب مشتمل بر یک سلسله اصول کلی بود که از آنها صدها یا هزاران باب دیگر گشوده می‌شد. روایت اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین (ع) دلالت می‌کند ابواب تعلیمی به آن حضرت، شامل حلال و حرام الهی و آگاهی‌هایی نسبت به گذشته و آینده است[۱۲]. این منبع دانش در کنار کتاب جامعه دو منبع اصلی آگاهی کامل امام از حلال و حرام الهی است. هرچند باید ادعا نمود طبق روایات، تعلیمات پیامبر (ص) به امام علی (ع) منحصر به این امور نبوده بلکه علومی گسترده را شامل می‌شود[۱۳].
  3. از نکات دیگری که روایات به آن اشاره نموده‌اند، آشکار شدن و ظهور تنها یک باب یا دو باب از آن ابواب است[۱۴]، این امر نیز دلیلی است بر گستردگی و عظمت این ابواب[۱۵]. ابن عباس که راوی روایت "ألف باب" در چند مورد است[۱۶]، خود در عظمت این دانش و عجز نسبت به درک و فهم آن می‌گوید: «سَمِعْتُ مِنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ حَدِيثاً لَمْ أَدْرِ مَا وَجْهُهُ [وَ لَمْ أُنْكِرْهُ] سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسَرَّ إِلَيَّ فِي مَرَضِهِ فَعَلَّمَنِي مِفْتَاحَ أَلْفِ بَابٍ مِنَ اَلْعِلْمِ يَفْتَحُ كُلُّ بَابٍ أَلْفَ بَابٍ»[۱۷].
  4. درباره اینکه ابواب مترتب بر هر بابی از هزار باب چگونه محقق شده است، سه دیدگاه مشهور از قدما مطرح است: توسط خود پیامبر اکرم (ص)؛ با تفکر و جستجوی حضرت علی (ع)؛ شیوه حکم نمودن را به صورت اجمالی تعلیم داده است[۱۸].[۱۹]

نتیجه‌

الف‌ باب"، موضوع روایات‌ فراوانی‌ است که ماهیت، گستره‌ و منشأ‌ بخشی از علم امام را بیان می‌کند. کثرت این روایات به گونه‌ای است که از محتوای آنها برداشت تواتر‌ معنوی در زمینۀ دریافت دانش بسیار برداشت می‌شود. تحقق این تحدیث در مدت زمان کوتاه و قراین دیگر می‌فهماند که هر باب از هزار باب اول، اصل یا مطلب جامع و کاملی را در برمی‌گیرد‌؛ به‌ گونه‌ای که از آن هزار باب دیگر از علم می‌جوشد. روایات الف باب بیان می‌کنند، یکی از پایه‌های معرفتی دانش الف باب، آگاهی یافتن امام به احکام و حلال و حرام الهی با دانش انتقال یافته از پیامبر به‌ امام‌ علی (ع) است[۲۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: شاکر، محمد تقی، پژوهشی در روایات الف باب، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۶، ص۱۵۸.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۹۶.
  3. ر.ک: شاکر، محمد تقی، بهرامی، علی رضا، واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش، مجلۀ تحقیقات علوم قرآن و حدیث، ش ۱۲، ص۱۳۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۶۰۵.
  4. مناقب، ج ۲، ص۳۶.
  5. ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص۱۷۵ ـ ۱۷۷؛ جزائری، سید محمود، کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان، ص۶۸-۷۱؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۵۱؛ مطهری، مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص۶۴؛ شاکر، محمد تقی، بهرامی، علی رضا، واکاوی نگاه فریقین به احادیث هزار درب دانش، تحقیقات علوم قرآن و حدیث، ش ۲۶، ص۱۴۲؛ نجارزادگان، فتح‌الله، شاکر، محمد تقی، محمدی احمدآبادی، حسن، ظاهر و باطن قرآن و مبادی آگاهی امام از آن، فصلنامه معارف قرآنی، ش ۱۴، ص۴۸.
  6. مؤید این گفتار روایاتی است که در آن راوی از بهره‌مندی عامه از دانش‌ پیامبر سؤال‌ می‌کند و پیشوایان شیعه با تأیید کلی آن، به این تفاوت توجه می‌دهند که اصول‌ و مبانی‌ و فصل الخطاب دانش در نزد ایشان است و آنچه نزد دیگران است پراکنده و جزئی‌ از‌ دانش‌ پیامبر است؛ به عنوان نمونه، حضرت می‌فرماید: «عندنا‌ اهل البیت اصول العـلم و عـراه و ضیائه و اواخیه»؛ ر.ک: بصائر الدرجات، باب نوزدهم، ص۳۶۳ و ۳۶۴؛ الاختصاص، ص۳۰۸.
  7. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۲۱‌، ح۱۱۳‌.
  8. «إِنَّ فِی صَدْرِی هَذَا لَعِلْماً جَمّاً عَلَّمَنِیهِ رَسُولُ اللَّهِ صلَوْ أَجِدُ لَهُ حَفَظَةً یَرْعَوْنَهُ حَقَّ رِعَایَتِهِ وَ یَرْوُونَهُ عَنِّی کَمَا یَسْمَعُونَهُ مِنِّی إِذاً أَوْدَعْتُهُمْ بَعْضَهُ فَیَعْلَمُ بِهِ کَثِیراً مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ الْعِلْمَ مِفْتَاحُ کُلِّ بَابٍ وَ کُلُّ بَابٍ یَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ»؛ بصائر الدرجات، ص۳۰۵، ح ۱۲؛ خصال، ج ۲، ص۶۴۶، ح ۲۹.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۳۸.
  10. شاکر، محمد تقی، پژوهشی در روایات الف باب، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۶، ص۱۶۴ ـ ۱۶۶.
  11. صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج ۱، ص۳۱۳.
  12. ابن‌بابویه، محمد بن علی، الأمالی، ج ۲، ص۶۴۷.
  13. نجارزادگان، فتح‌الله، شاکر، محمد تقی، محمدی احمدآبادی، حسن، ظاهر و باطن قرآن و مبادی آگاهی امام از آن، فصلنامه معارف قرآنی، ش ۱۴، ص۴۸؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص۱۷۵ ـ ۱۷۷.
  14. ابن‌بابویه، محمد بن علی، الأمالی، ص۶۴۵ و ۶۵۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ۳۰۷ و ۳۰۸.
  15. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۹۷.
  16. نباطی، صراط المستقیم، ج۲، ص۱۵۱.
  17. سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۸۰۱.
  18. نباطی، صراط المستقیم، ج ۳، ص۲۰۹.
  19. ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص۱۷۵ ـ ۱۷۷.
  20. ر.ک: شاکر، محمد تقی، پژوهشی در روایات الف باب، مجلۀ علوم حدیث، ش ۶۶، ص۱۷۹