نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Admin(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۰ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۴۳ توسط Admin(بحث | مشارکتها)
علم غیب غیر ذاتی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
«این نوع آگاهی، که به تعلیم الهی است، از امکان عقلی برخوردار است، و آیات و روایات گواهی روشن بر برخورداری انبیا از این آگاهی است. تنها در سوره یوسف، حضرت یعقوب(ع) و حضرت یوسف(ع) به طور مکرر از پس پرده خبر دادهاند و هرگز جنبه اعجاز نداشته، بلکه به تعلیم الهی بوده است، اینک اشارهای به آنها داریم:
حضرت یوسف(ع) در رؤیا دید که آفتاب و ماه و یازده ستاره برای او سجده میکنند، پدر به تعلیم الهی از پس پرده غیب، یعنی از آینده درخشان فرزند خود آگاه شد و فرمود: خواب خود را برای برادرها بازگو نکن.
آنگاه که برادران یوسف از پدر درخواست کردند که اجازه دهد او را با خود برای گردش ببرند، گفت: از آن میترسم که گرگ او را بخورد، در اینجا نیز از دروغگویی فرزندان خود در آینده گزارش داد، به همین دلیل، وقتی برگشتند و دروغی را ساختند، همه را تکذیب کرد و گفت: ﴿﴿بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا﴾﴾[۱]».[۲]
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«در علم ائمه تعبیری به نام علم مستفاد هست که مؤید همان تعبیر امیرالمؤمنین (ع) است، علم مستفاد، یعنی علمی که واسطه میخورد و من غیر نفسه است، علم خدای تبارک و تعالی من عند نفسه یا بالذات است اما علم ائمه(ع) علم مستفاد است، اینکه در روایات وارد شده ائمه ما در هر شب جمعه متصل به عرش خدای تبارک و تعالی میشوند و ازدیاد علم میکنند، اگر این اتصال نباشد علم آنها پایان میپذیرد این علم مستفاد است»[۳].
۲. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی در کتاب «بحثی مبسوط در آموزش عقاید» در اینباره گفتهاند:
«علم غیب اکتسابی: علمی است که در رابطه با غیر خداوند مطرح میشود و چنین نیست که این آگاهی از غیب لازمه ذات و یا عین ذات چنین موجوداتی باشد، بلکه بایستی خداوند چنین علمی را یا از طریق وحی بدانان عنایت فرماید و یا زمینه ها و اسباب لازم برای حصول چنین علمی را فراهم آورد»[۴].
«نکتهای که در بحث علم امام(ع) باید به آن توجه داشت، تفکیک بین علم ذاتی ازلی و ابدی و علم غیر ذاتی است. قرآن مجید در بیان علم و نسبت آن به انبیا و ائمه(ع)، گاهی بیان اثباتی و گاهی بیان سلبی دارد. سیاق اینگونه قرآن، نشاندهنده تفکیک بین علم ذاتی و غیرذاتی است. آیات نافی علم از پیامبر(ص) نفی علم ذاتی میکند، نه غیر ذاتی[۵] به این بیان در صورت وجود مصلحت، خداوند همه علوم غیر ذاتی را در اختیار پیامبر(ص) قرار میدهد، از این رو تعارضی بین آیات قرآن نیست[۶]. بیان فوق به واسطه روایات نیز تأیید میشود. در روایتی آمده است: «إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُه»[۷]»[۸].
↑ خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.