نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۰۰ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معاد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
معاد از اصول اعتقادیدین اسلام است که با همه شئونزندگیانسان ارتباط دارد. بر مبنای این باور، عمردنیا زمانی به پایان میرسد و همهچیز فنا و نابود میشود و سپس دگربار آفریده خواهد شد و هستی دوباره خواهد یافت. در این میان، انسانها مورد حسابرسی قرار میگیرند و تکلیف و وضعیت آینده آنها مشخص میشود[۱].
موضوع معاد با موضوع آخرت و قیامت، چندان درآمیخته است که نمیتوان تنها به یکی از آنها، جدای از دیگری، پرداخت و به شناخت رسید. آخرت پس از آفرینش و نابود شدن آن در قیامت، همزمان با معاد و آفرینش دوباره آن، آغاز میشود و تا زمانی که خداوند بخواهد، ادامه خواهد یافت. آخرتانسان [در مقابل دنیای آن] نیز با مرگ او آغاز میشود و با قیامت و معاد [زنده شدن جسمانی مجدد] و حسابرسی و زندگی در جهان آخرت تداوم مییابد. قیامت نیز، زمان فنا و نابود شدن جهان، از جمله انسان است و پایانی برای دنیا و همه موجودات، اما سرآغازی برای معاد و شروع جهان آخرت. موضوع معاد در گفتار و کردارعلی (ع)، بهعنوان کسیکه از اعماق جان موضوع معاد را درک کرده و به آن توجه دارد، به دفعات مطرح شده است[۲].
امام علی (ع) میفرماید: خداوند سبحان پس از فنای دنیا یگانه مانَد و کس با او نباشد و همانگونه که در آغاز یگانه و تنها بود، پس از فنای آن هم چنین باشد[۴][۵].
انسان نیز همگام با جهان هستی در هر سه مرحله آفرینش، محکوم و مقهور مشیت، تقدیر و تدبیرخداوند است: بندگانی که با قدرتخداوند آفریده شوند و بیاراده خویش پرورش یابند و در قبضه احتضار گرفتار آیند و در دلگور جای گیرند و متلاشی و نابود شوند. سپس جداگانه برانگیخته شوند و پاداش خود را ببینند و حسابشان مشخص شود[۸]. گویی انسان و هستی هیچ دخالت و قدرتی در این امور ندارند و همهچیز در سیطره خداوند است[۹].
آخرت، هدفآفرینش دنیا:هدف از آفرینش دنیا حرکت بهسوی آخرت است. ظرف دنیا برای اهداف عالی آفرینش ظرفی کوچک و کمگنجایش است. دنیا بستری را ماند که مظروف خود را مدت زمانی اندک در خود نگاه میدارد تا پرورش یابد و استعداد ظرفی بزرگتر و برتر را در خود اینجاد کند. از اینرو فرمود:دنیا را برای جز دنیا آفریدهاند نه برای دنیا؛ و راهگذاری است به جهان فردا[۱۴][۱۵].
مقایسه دنیا و آخرت:دنیا کوتاه و گذرا و آخرت نزدیک و پیشرو و جاودان است. امروزِ دنیا به مثابه اردوی آمادهسازی است و فردای آخرت، مسابقهای بزرگ برپا میشود. پاداش برندگان، بهشت و کیفر عقبماندگان، آتش است: دنیا روی در رفتن دارد و بانگ وداع برداشته و آخرت روی در آمدن دارد و بهناگاه رخ مینماید. بدانید که امروز، روز به تن و توش آوردن اسبان است و فردا روز مسابقه. هر که پیش افتد، بهشت جایزه اوست و هر که واپس ماند، آتشجایگاه او[۱۶][۱۷].
روش راحت رسیدن به آخرت: سبکباری انسان از گناه موجب سبک رسیدن انسان به هدفآخرت است: سبکبار باشید تا زودتر برسید، که پیشرفتگان را بداشتهاند و در انتظار رسیدن شما نگاه داشتهاند[۱۸][۱۹].
امام علی (ع) گاه با توصیف دنیا و آخرت، به ارزیابی و مقایسه آن دو میپردازد، نتیجه این ارزیابی و مقایسه، برتریآخرت نسبت به دنیاست. برخی نمونههای این ارزیابی عبارتاند از[۲۰]:
تبیین و توصیف امور دنیا و آخرت:امام (ع) با توصیف برخی امور دنیوی و اخروی، بر ترجیح امور اخروی تأکید دارد: هرچه دنیایی است، شنیدنش بزرگتر از دیدن اوست و هر چه آخرتی است، دیدنش بزرگتر از شنیدن آن[۲۱][۲۲].
تلخیها و شیرینیهای دنیا و آخرت:امام (ع) تلخیها و سختیهای دنیا را در برابر راحتی انسان در آخرت، شیرین بیان میکند. مَثَل آدمی در دنیا، مَثَل کشاورزی است که هنگام کاشت به خود سختی میدهد تا هنگام برداشت محصولی نیکو درو کند. از اینرو سختیهایی که انسان در راه رسیدن به سعادت اخرویتحمل میکند، در برابر آنچه بهدست میآورد، بهایی اندک است. امام (ع) بهای جانآدمی را تنها بهشت میداند و سفارش میکند که انسانها خود را جز به بهشت نفروشند[۲۳].
انسانها در مسیر زندگی دوگونه نگاه به دنیا دارند: مردمدنیا در کار دنیا دوگونهاند: آنکه برای دنیا کار کند و دنیا او را از آخرتش بازدارد، بر بازماندهاش از درویشی ترسان است... و آنکه در دنیا برای پس از دنیا کار کند، پس بیآنکه کار کند بهره وی از دنیا بهسوی او تازد و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را بهدست آورده. چنین کس را نزد خدا آبروست و هرچه از خدا خواهد از آنِ اوست[۲۶][۲۷].
یاد سفر:مردم زمانه چهار گونهاند: سه دسته اول به شیوههای مختلف در زندگی دنیوی خویش فرورفتهاند، اما دسته چهارم که به زندگی پاک دست یافتهاند، سفر آخرت را همیشه در یاد خویش زنده نگاه میدارند: گروهی اندک باقی ماندهاند که یاد قیامت، چشمهایشان را بر همهچیز فرو بسته است[۳۱][۳۲].
ترسیم سفر:امام علی سفر آخرتپیشگان و دنیاطلبان را به تصویر میکشد: آنانکه دنیا را واقعبینانه نگریستند... مسافرانی را مانند که از سرزمینی سخت و قحطیزده به تنگ آمده و آهنگ مرز و بومی پرنعمت و حاصلخیز کرده و رهسپار منطقهای پر آب و گیاه گشتهاند... ولی آنانکه در چنگال فریبدنیااسیر شدند، چونان مردمی هستند که در منزلی فراخ و آسوده روزگار میگذراندند و ناگهان بهسوی خانهای تنگ و رنجآور بیرون رانده شدند که روزشان شب و شبشان بیسحر است. پس هیچ چیز زشتتر و جانکاهتر از جدایی "منزل سابق" و ورود اجباری به "منزل لاحق" نیست[۳۳][۳۴].
فراخوانی به رهتوشه برگرفتن:امام (ع) در چند مورد به زاد و توشه گرفتن دعوت میکند: پس در این دنیا، رهتوشهای برگیرید که شما را فردای رستاخیز نگهبان باشد[۳۸]. در توصیف پرهیزکاران، توشهبرگیری را از ویژگیهای آنان میداند: مهلت دنیا را غنیمت شمرد و پیش از مرگ خود را آماده ساخت و از اعمالنیکو، توشه آخرت برگرفت[۳۹][۴۰].
ضرورت توشه برگرفتن:امام علی (ع) ضرورت سفارش خود را اینگونه بیان میدارد: در روزگار فناپذیر، برای ایام [و آخرت] جاوید، توشه فراهم آورید، زیرا شما بهسان کاروانی متوقف هستید که نمیدانند چه وقت فرمان به حرکت مییابند[۴۱][۴۲].
توصیف معاد و ترسیم قیامت:امام علی (ع) به فرا رسیدن قیامت و برانگیخته شدنانسانها و ترسیم صحنههای شکوهمند و وحشتزای قیامت و بیان حالات مردم میپردازد: چون رشته کارها از هم گسست و روزگاران سپری شد و رستاخیزمردم فرا رسید، خداوند آنها را از درون گورها یا آشیانههای پرندگان یا کنام درندگان یا هر جای دیگر که مرگ بر زمینشان زده است، بیرون آورد[۴۷][۴۸].
توصیف حالات مردم در قیامت:مردم در آن روز (روز رستاخیز) خاضعانه بر پای ایستادهاند و عرق از چهرههایشان به دهانهایشان روان است. لرزش زمین میلرزاندشان. نیکو حالترین آنها کسی است که برای خود جای پایی بیابد و برای آسایش خود مکانی فراخ[۴۹][۵۰].
ترسیم صحنههای قیامت:آسمان را در جنبش آورد و بشکافد و زمین را به لرزه درآورد و باژگونه کند و کوههایش را از جای برکَنَد و پراکنده سازد و از هیبت جلال او و از خوف سطوت او بر یکدیگر کوبیده شوند و هر چه در آنهاست بیرون افتد و آنها را پس از کهنه شدن، نو کند و پس از پراکنده، گردآورد[۵۱][۵۲].
توصیف بهشت: اگر بهچشم دل خود، توصیفی را که از بهشت برای تو میشود بنگری، از آن که دنیاست، از خواهشها و لذتها و مناظر آراستهاش، دل برخواهی کند و اندیشهات حیران ماند. چون در آواز بههم خوردن برگهای درختانش بیندیشی، درختانی که برکنارههای رودهایش روییدهاند و ریشه در تپههای مشک فروبردهاند، خوشههای مرواریدتر از شاخههای نازک و درشت آنها آویزان است. میوههای گونهگون در غلاف گلها جای گرفتهاند و بیهیچ رنجی آنها را توان چید و همانگونه که چیننده را آرزوست و در درسترسش قرار میگیرند. برای بهشتیان در پیرامون قصرهایشان عسلهای پالوده و شرابهای صافی در گردش آرند. اینان مردمی بودهاند که در این دنیای فانی، مشمول کرامت پروردگارشان بودهاند تا به سرای آخرت رسیدند و از رنج سفر بر آسودند. ای شنونده، اگر برای رسیدن به آن مناظر زیبا دل مشغول داری، هر آینه به شوق وصال آن، جان از تنت به پرواز آید و برای رفتن و رسیدن چنان شتاب کنی که از همین مجلس من رخت به کنار مردگان کشی[۵۳][۵۴].
تصویری از جهنم: و دشوارتر چیز آنجا، بلای فرود آمدن است در گرمی جهنم و بریان شدن در آتشی که زبانه زند، پی هم، و تیز گشتن بانگ آن هر دم. نه لختی آسوده بودن و نه راحتی، تا بدان رنج را زدودن؛ نه نیرویی بازدارنده تا در امان ماند و نه مرگی تا او را از این بلا برهاند و نه خوابی سبک تا آرامشی رساند[۵۵][۵۶].
نزدیک بودن قیامت:امام (ع) وقوع امر قیامت را نزدیک و ماندن در دنیا را کوتاه میداند: زمان کوچ [و سفر قیامت] نزدیک است[۵۷][۵۸].
مرگ و پایان زندگی این جهانی امری حتمی است که همه انسانها از وقوع آن آگاهاند، گرچه انسانها به دلیل کامجوییها و غرق شدن در فریبایی دنیا از آن غافل میشوند و خود را به غفلت میزنند. امام بر این موضوع تأکید دارد و هشدار میدهد: به خداسوگند، سخنی است به جد، نه بازیچه، سخنی است راست، نه دروغ؛ و آن، سخن مرگ است، که چاوش آن بانگ دعوت خد به گوش همه رسانید و ساربان خداخوانش مسافران را با شتاب فراخواند[۶۳][۶۴].
فرارسیدن زمان مرگ و آغاز سفر انسان به جهان آخرت امری ضروری و حتمی است و جز خداوند هیچکس از زمان و شرایط و کیفیت وقوع آن آگاهی ندارد. از اینرو در سفارشهای خود به امام حسن مجتبی (ع) فرمود: تو صید در کمین نشسته صیادی که هیچت گریزگاهی نیست؛ پس بههوش باش و بترس از اینکه مرگ درحال گناه و زشتی در رسد[۶۵]. حال که سفر آخرت، سفری حتمی و طولانی است، پس آدمی باید خود را برای این سفر آماده کند: هر که دوری سفر را در نظر آورد، خد را برای آن مهیا دارد[۶۶][۶۷].
حسابرسی همه افراد: شخصی از امام پرسید که خداوند چگونه از مردم حساب میکشد، در حالیکه مردم او را نمیبینند؟ امام فرمود: همانگونه که روزیشان میدهد و حال آنکه نمیبینندش[۷۱]. همانگونه که خداوندرزق و روزی افراد را ضمانت کرده است و در هر شرایطی آنرا اجابت میکند و آنان او را نمیبینند، همانگونه به حساب و کتاب آنها نیز رسیدگی میکند[۷۲].
توصیف احوال عموم افراد:مردم در آنروز خاضعانه بر پای ایستادهاند و عرق از چهرههایشان به دهانهایشان روان است. لرزش زمین میلرزاندشان. نیکوحالترین آنها کسی است که برای خود جای پایی بیابد و برای آسایش خود مکانی فراخ[۷۸][۷۹].
وصف حال اهل طاعت و اهل معصیت:انسانها پس از حسابرسی در قیامت به دو دسته اهل طاعت و اهل معصیت تقسیم میشوند. امام (ع) حالات هر یک را توصیف میکند: اما آنان را که اهل طاعتاند، در جوار خویش، پاداش دهد و در سرای خود جاودان گرداند. جایی که فرود آمدگانش رخت به جای دیگر نبرند و احوالشان دگرگون نشود و ترس به سراغشان نیاید و بیمار نگردند و با خطری رویاروی نشوند و رنج سفر تحمل نکنند. اما معصیتکاران را در بدترین خانهها فرود آورد و زنجیر به گردنهایشان بسته شود، آنسان که پیشانیهایشان رسد. جامهای از قطران و تکههای آتش سوزان بر آنها پوشند. گرفتار عذاب شوند، عذابی سخت و سوزان. در خانهای محبوس شوند، در آتشی غران با نفیری وحشتآور. چون زبانهاش بالا گیرد و بانگی هولناک از آن برآید، گرفتار آن، رخت به جایی نتواند برد و اسیر آن را کس قدیه آزادی ندهد و بندهایش را کس نگشاید. زندانیان را مدتی نیست که به پایان رسد و برای آن قوم زمانی نیست که سرآید[۸۰][۸۱].
توصیف احوال ستمکاران: احوال ستمگران در قیامت، بسی سختتر از کسانی است که در دنیا بر آنها ستم روا داشتند. روز بازخواست ستمدیده بر ستمکار، سختتر است از روز قدرتستمکار بر ستمدیده[۸۲][۸۳].
توصیف بهشتیان:امام علی (ع) در خطبهای، پس از ترسیم صحنههای قیامت و ذکر نشانههای آن، به توصیف اهل بهشت در دنیا و آخرت میپردازد: و آنانرا که از پروردگارشان ترسیدهاند گروهگروه به بهشت میبرند. از عذاب ایمناند و از عتاب و سرزنش آزاد و از آتش دور. سرایشان مطمئن و از جایگاه و قرارگاه خود خشنود. اینان، کسانی بودهاند که اعمالشان در این دنیاپسندیده بود و چشمانشان اشکبار. آنکه به یافتن آباطمینان دارد، هرگز از تشنگی هلاک نمیشود...[۸۴][۸۵].