حذیفة بن یمان
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حذیفة بن یمان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از صحابه پیامبر(ص) بود که در علم و آگاهی به روایات فتنهها معروف بود، زیرا در پرستش نمودن از پیامبر(ص) درباره آشوبها و حفظ آن روایات اهتمام میورزید.
- از اینرو بسیاری از روایات مربوط به فتنهها را در منابعی میبینیم که با ذکر سند و نسبت به حذیفه از پیامبر(ص) و یا از امیر مؤمنان علی(ع) نقل شده، زیرا حذیفه از یاران خاص آن حضرت نیز بوده است.
- چنانکه از او روایت کردهاند که میگفت: هیچ فتنهجویی نیست که تعدادشان به سیصد تن برسد، مگر اینکه اگر بخواهم نام او و پدر و محل سکونتش را تا روز قیامت یادآور شوم میتوانم، زیرا تمام آنها را رسول گرامی به من آموخته است و میفرمود: اگر تمام آنچه را که میدانم برای شما بازگو میکردم، مرا تا شب مهلت نداده و فوری میکشتید[۱][۲].
حذیفة بن یمان در گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین
ابو عبد الله، حذیفة بن یمان بن جابر عبسی، از یاران برجسته پیامبر خداست. رجالیان و شرح حالنگاران، او را با ویژگیهایی چون: نجیبزاده، صحابی بزرگ پیامبر خدا، رازدار پیامبر(ص) و داناترینِ مردم به منافقان ستودهاند. پیامبر خدا، نامهای منافقان را چون رازی به حُذَیفه سپرد و بدو سفارش کرد که در هنگامه بروز فتنهها، آنها را آشکار ننماید. آن راز باید بماند تا روزگاری که "پردهها کنار میروند و رازها هویدا میشوند". او پس از جنگ بدر، هماره بِشْکوه و نستوه در نبردهای پیامبر(ص) حاضر بود. حُذَیفه از معدود کسانی است که باورهای خود را دیگرگون نکردند و پس از وفات پیامبر خدا، دگرگونی "حق خلافت" و "خلافت حق" را بر نتابیدند و با استوار گامی تمام در کنار علی(ع) ایستادند. حُذَیفه از معدود کسانی است که همراه با علی(ع) بر پیکر مطهر فاطمه(س) نماز خواند.
او در زمان عمر و عثمان، حکومت مدائن را به عهده داشت و در هنگام خلافت یافتن امیر مؤمنان، در بستر بیماری بود. با این همه، بیان نکردن والاییها و فضایل علی(ع) را برنتابید و با تن رنجور، بر فراز منبر شد و علی(ع) را با بیانی شکوهمند و از جمله با تعبیرهایی چون "به خدا سوگند، او از آغاز تا انجام، بر حق است"[۳] و "او بهترین فرد در میان درگذشتگان و بازماندگان پس از پیامبرتان است"[۴] ستود و برای علی(ع) بیعت گرفت و با وی بیعت کرد و به فرزندانش وصیت کرد که همگامی با علی(ع) را فرو نگذارند. او در این وصیت، سفارش کرد که: "به خدا سوگند، او (علی(ع)) بر حق است و مخالفانش بر باطلاند"[۵]. او سپس هفت و یا چهل روز پس از این، زندگانی را بدرود گفت[۶].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ عصر ظهور، علی کورانی، ص ۳۹.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۲۷۴.
- ↑ مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۹۴.
- ↑ مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۹۴.
- ↑ مروج الذهب، ج ۲، ص ۳۹۴.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۸۳۵.