دفاع از مظلوم در نهج‌البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دفاع از مظلوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.


مقدمه

مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم

  • امام در راه برپایی عدالت اجتماعی و گرفتن حق مظلومان از ستمگران کوچک‌ترین مسامحه و سازشکاری نداشت و از رنجش ظالمان و ناراحتی جنایتکاران بیمی به دل راه نمی‌داد و این اصل را با کمال صراحت اعلام فرمود: "خدا را سوگند که آن‌چنان داد مظلوم از ظالم بستانم و بر ستمگر تنگ بگیرم تا در مسیر حق قرار گیرد و آن را بپذیرد، اگر چه ناخشنود باشد"[۷].
  • در تاریخ آمده است که یکی از خلفا قسمتی از اموال عمومی مسلمین را در دوره خلافتش در اختیار خویشاوندان و نزدیکانش قرار داد‌، بعدها که علی(ع) زمام امور را به دست گرفت از آن حضرت خواستند که کاری به گذشته نداشته باشد، بلکه کوشش خود را محدود کند به حوادثی که از این به بعدکه در زمان خلافت خودش پیش می‌آید، اما او جواب داد: «الْحَقُّ الْقَدِيمُ لَا يُبْطِلُهُ شَيْ‏ءٌ»؛حق کهن به هیچ وجه باطل نمی‌شود. و فرمود: "به خدا قسم اگر با آن اموال برای خود زن گرفته یا کنیزکان خریده باشند باز هم آن را به بیت المال برمی‌گردانم".
  • امیرمؤمنان(ع)، آن اسوه کامل عدالت و مبارزه با ظلم می‌فرماید: "به خدا سوگند اگر شبی را بر روی خارهای سعدان به سر ببرم یا با غل و زنجیر به این سو یا آن سو کشیده شوم، خوش‌تر دارم تا خدا وپیامبرش را در روز قیامت، در حالی ملاقات کنم که به بعضی از بندگان ستم کرده باشم یا چیزی از اموال عمومی غصب نموده باشم. راستی چگونه بر کسی ستم کنم برای نفس خویش، که به سوی کهنگی و پوسیده شدن پیش می‌رود و زمانی طولانی در خاک اقامت می‌کند". هم‌چنین ایشان در سخنی می‌فرمایند که‌: «فَإنَّ فِي الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أَضْيَقُ»[۸]؛ "همانا در عدالت گنجایش خاصی است، می‌تواند همه را در برگیرد و در خود جای دهد، و آن کس که بیمار است و در عدالت نمی‌گنجد باید بداند که جایگاه ظلم و جور تنگ‌تر است". یعنی عدالت چیزی است که می‌توان به آن به عنوان یک مرز ایمان نگریست و به حدود آن راضی و قانع بود‌، اما اگر این مرز شکسته و این ایمان گرفته شود و پای بشر به آن طرف مرز برسد دیگر حدی برای خود نمی‌شناسد؛ به هر حدی که برسد به مقتضای طبیعت و شهوت سیری‌ناپذیر خود تشنه حد دیگر می‌گردد و بیشتر احساس نارضایتی می‌نماید. در فرهنگ علوی ظلم از ناحیه هر کس و بر هر کس و در هر کجا، محکوم و مذموم است و باید با آن مقابله شود‌. ولی مهمترین عامل ظلم و بزرگترین خطر آن است که انسان خود آگاهانه یا ناآگاهانه بر دیگران ظلم کند.انسان به آسانی نمی‌تواند ستمگری‌های خویش را کنترل و نفس سرکش خود را مهار کند و شاید راز اینکه مبارزه با نفس اَمّاره جهاد اکبر نام گرفته همین حقیقت است. علی(ع) در نامه تربیتی به فرزند خویش یادآور می‌شود: «يَا بُنَيَّ... وَ لَا تَظْلِمْ كَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ»[۹]؛ ای فرزندم، همچنان که دوست نداری مورد ستم قرار گیری، بر دیگران ستم روا مدار.
  • امیرالمؤمنین(ع) در نامه به مالک اشتر، اهمیت خودسازی و تربیت اخلاقی و تهذیب نفس برای مدیران و نظارت دقیق بر اطرافیان را چنین گوشزد می‌کند: «أَنْصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِكَ وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِكَ وَ مَنْ لَكَ فِيهِ هَوًى مِنْ رَعِيَّتِكَ فَإِنَّكَ إِلَّا تَفْعَلْ تَظْلِمْ وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ كَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ»[۱۰]؛ "حق خدا و حق مردم را از خود و وابستگان (سببی و نسبی) خود و افراد محبوب و مورد علاقه خویش باز ستان، زیرا اگر چنین نکنی دستت به ظلم آلوده خواهد شد. و کسی که بر بندگان خدا ظلم کند خداوند دشمن او خواهد بود".
  • از دیدگاه علی‌(ع) ستمگری و ستم‌ستیزی هر دو محکوم و منفور است و اگر انسان در یک دو راهی قرار گیرد که یا ظالم باشد یا مظلوم، اینجا ترجیح می‌دهد که مظلوم باشد‌؛ ولی خود به دیگران ستم نکند. با توجه به سخن مولا که در جایی دیگر می‌فرمایند: «اقْدَمُوا عَلَى اللَّهِ مَظْلُومِينَ وَ لَا تَقْدَمُوا عَلَيْهِ ظَالِمِينَ»[۱۱]؛ "مظلومانه بر خداوند وارد شوید ولی ظالمانه در پیشگاه خداوند حضور نیابید". در نهج البلاغه است که از ایشان در مورد برتری عدالت بر جود پرسیدند، فرمود: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا»[۱۲]؛ "عدل، جریان کارها را در مجرای طبیعی خود قرار می‌دهد، اما جود، آنها را از جهت طبیعی خود خارج می‌کند. عدل، راهبر و پاسدار همگان است ولی جود، فقط سود به کسی می‌رساند که به او بخشش شده است، پس عدالت شریفتر و برتر است[۱۳].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

  1. علی اکبری، نگین و نصیری زرندی، زینب، دفاع از مظلوم از منظر نهج‌البلاغه

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه (صبحی صالح)، نامه ۵۳.
  2. علی کیست؟، فضل‌الله کمپانی، ص ۲۰۹.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۳۷.
  4. علی کیست؟، فضل‌الله کمپانی، ص ۲۱۲.
  5. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۵۰.
  6. سخی حلیمی، غلام، فصلنامه فرهنگ کوثر، امام علی و دفاع از مظلوم، ص27، 28.
  7. نهج البلاغه، خطبه ۱۳۶.
  8. نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
  9. نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  10. نهج البلاغه، نامه ۵۳.
  11. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۱‌.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۸۷‌.
  13. علی اکبری، نگین و نصیری زرندی، زینب ، ماهنامه پژوهش و اطلاعات اسلامی، دفاع از مظلوم از منظر نهج‌البلاغه، ص17، 18.