راویان صحیفه سجادیه
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث صحیفه سجادیه است. "صحیفه سجادیه" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صحیفه سجادیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
سند در فارسی یعنی دلیل و مدرک، اما در اصطلاح حدیثشناسان سند راه رسیدن به متن است. این راه از عدهای راوی تشکیل شده است[۱]. یکی از راههای ارزیابی متن صحیفه سجادیه بررسی اسناد آن است. صحیفه سجادیه مجموعهای از دعاهای امام سجاد(ع) است که آن حضرت برای دو فرزندش امام محمد باقر(ع) و زید شهید املا کرده است. امام باقر(ع) نیز رونوشتی از این دعاها را در اختیار فرزندش امام جعفر صادق(ع) قرار داد و زید شهید هم رونوشتی از دعاها را به فرزندش یحیی سپرد. بنابراین دعاهای صحیفه در ابتدا در خاندان اهلبیت(ع) به ارث برده میشد. نخستین کسی که رونوشتی از دعاها را برای دیگران نقل کرد شخصی به نام متوکل پسر هارون بود که صحیفه را از امام صادق(ع) دریافت کرد و برای خود رونوشتی از آن نگاشت. آنگاه با یحیی پسر زید دیدار کرد و رونوشتی از صحیفه او را نیز که با دست خط زید بود دریافت کرد، سپس هر دو رونوشت را با یکدیگر مقابله کرد و بر یکی بودن هر دو رونوشت گواهی داد. اما متوکل تنها ۶۴ دعا از ۷۵ دعای صحیفه را برای خود گزینش کرد و بعداً نیز، در انتقال صحیفه سجادیه به نسلهای بعدی، متأسفانه، ده دعای دیگر از این کتاب کاسته شد و صحیفه سجادیه با ۵۴ دعا به نسلهای بعدی رسید که اکنون در اختیار ماست. چگونگی انتقال متن صحیفه از امام سجاد(ع) به نسلهای بعدی موضوع بررسی اسناد صحیفه سجادیه است. ما از مجموع بررسی سند و قرینههای دیگر بر درستی متن صحیفه سجادیه اطمینان پیدا میکنیم. درستی انتساب صحیفه موجود به امام سجاد(ع) از دو راه ارزیابی میشود؛ یکی ارزیابی کتابشناختی (فهرستی) و دیگر ارزیابی رجالی.[۲]
ارزیابی کتابشناختی
ارزیابی کتابشناختی یا فهرستی یعنی بررسی طریقی که راویان به کتاب دسترسی داشتهاند و نقل همان کتاب را به راوی پس از خود اجازه دادهاند[۳]. ارزش بررسی فهرستی، اطمینان یافتن به کتابی است که راوی نام آنها را ذکر کرده است. در طریق فهرستی چگونگی انتقال کتاب به راوی پس از خود بررسی میشود.[۴]
ارزیابی فهرستی صحیفه سجادیه
صحیفه سجادیه دستکم از دو راه مستقل به نسلهای بعدی منتقل شده است: نخست از طریق زیدیّه که یکی از آنها به نام امیر ماجد حسینی دشتکی، از بزرگان قرن یازدهم، سند خود را به محمد فرزند زید شهید رسانده است و بر این باور است که سند صحیفه از حد تواتر افزون است و حتی نیازی به ذکر سند ندارد[۵]. دومین طریق، صحیفهای است که سند آن به متوکل بن هارون میرسد. دستکم شش تن صحیفه سجادیه را از عُمیر، پسر متوکل گزارش کردهاند که خوشبختانه از آن میان پنج تن گزارش شده آنان امروز موجود است. این شش تن عبارتانداز: احمدالمطهر که گزارش او به “ابنمطهر” یا “مطهری” نامبردار است؛ علیّ بن النعمان الاعلم که روایت او به “ابن اعلم” و یا روایت “اعلمی” مشهور است؛ محمد بن صالح که برای احمد بن عبدالله و او برای علی بن مالک روایت کرد و روایت “ابنمالک” نامیده میشود؛ روایت عبیدالله بن فضل که به روایت “ابن فضل” شهرت دارد؛ و نیز روایت حسین بن اشکیب که روایت “ابناشکیب” خوانده میشود. این پنج روایت امروز در اختیار ماست. ششمین روایت هم، که امروز موجود نیست، روایت “ابنحمّاد” است که آن را علی بن حمّادبن العلاء از عمیر روایت کرده بوده است. صحیفه سجادیهای که امروز در میان مسلمانان از شهرت برخوردار است به اهتمام ابوالمفضّل شیبانی- متولد ۲۹۷ گردآوری شده است. وی با فراهم آوردن روایت اعلمی و روایت مطهری، صحیفه سجّادیهای را پدید آورد که با استقبال عالمان روبهرو شد. عالمان شناخته شدهای که از ابوالمفضل شیبانی صحیفه را روایت کردهاند عبارتاند از: شیخ مفید، محمد بن هارون تلعکبری، محمد عکبری، ابناشناس بزاز و حسین بن عبیدالله غضائری.[۶]
ارزیابی رجالی
ارزیابی رجالی یعنی بررسی تکتک راویانی که در سلسله روایات وجود دارند با این هدف که میزان اعتماد به هر یک از آنان مشخص شود. در این ارزیابی نام بردن از راوی و تأیید وی، الزاماً به معنای در اختیار داشتن کتاب نیست. راوی میتواند تنها به یک حدیث از احادیث کتاب دسترسی داشته باشد و همان حدیث را نقل کند. این نکته درباره برخی از دعاهای صحیفه سجادیه رخ داده است. برای نمونه دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه را شیخ مفید در کتاب الامالی (ص ۲۳۹)، شیخ طوسی در کتاب الامالی (ص ۱۵) و سید ابنطاووس در کتاب مهجالدّعوات (ص ۱۵۸) با سندی آوردهاند که در هیچ یک از اسناد شناخته شده صحیفه وجود ندارد. نمونه دیگر دعای چهل و هفتم صحیفه است که زبیدی دانشمند سرشناس قرن یازدهم در کتاب اِتحاف السّادة المتقین با سند خود از امام هادی(ع) و امام هادی از پدران بزرگوارش از امام سجاد(ع) نقل کرده است[۷]. دعاهای چهل و هفتم و چهل و نهم اگرچه در دو منبع از طریق دیگری نقل شده است ولی نمیتوان بر این باور بود که تمام صحیفه سجادیه با همین سند در اختیار نویسندگان این دو کتاب بوده است.[۸]
بررسی رجالی صحیفه مشهوره
درباره سند صحیفه سجادیه دو نظریه وجود دارد: متواتر و خبر واحد، اهتمام عالمان دینی به نقل کردن صحیفه سجادیه و فراگیری صحیفه سبب شد تا برخی دانشمندان اسناد صحیفه را متواتر بدانند. علامه مجلسی، اسانید صحیفه را ۵۶۱۰۰ سند شمرده است[۹]. میرداماد، دیگر عالم نامدار دوران صفوی، سند صحیفه متواتر خوانده است[۱۰]. اما اگر متواتر را حدیثی بدانیم که در تمامی طبقات نقل روایت، تعداد راویان به قدری فراوان باشد که احتمال همدستی آنان بر دروغ محال باشد[۱۱]. سند صحیفه را نباید متواتر خواند؛ زیرا دست کم در دوران متوکل و فرزندش عمیر فرد دیگری در سلسله اسناد صحیفه مشاهده نمیشود. بنابراین باید اسناد صحیفه را مانند خبر واحد بررسی کرد.[۱۲]
بررسی صحت سند صحیفه سجادیه
وقتی ادعای تواتر در سند صحیفه سجادیه پذیرفته نشد، با عنوان خبر واحد بررسی میشود. اکنون باید درباره تکتک راویان تحقیق شود. در ابتدای صحیفه سجادیه افزون بر نام فرزندان امام سجاد(ع) نام ده شخصیت به صورت آشکار و یک شخصیت هم با ضمیر آمده است (جمعاً ۱۱ نفر) که هر یک از آنان صحیفه سجادیه را از نفر قبلی خویش دریافت کردهاند تا سلسله سند به امام سجاد(ع) رسیده است. در اینجا به اختصار با شخصیت هر یک از آنان آشنا میشویم:
- حدّثنا: دو نفر را به عنوان گوینده حدّثنا، نام بردهاند: یکی ابنسکون حلّی از قرن ششم که شیخ حرّ عاملی او را فاضل، صالح، شاعر و ادیب معرفی کرده است[۱۳]. و دیگری، عمیدالرؤساء (م۶۱۰) هبه الله بن حامد، لغوی مشهور[۱۴] که اغلب او را فاضل، جلیل، دارای کتاب[۱۵]، محقّق، بارع، ضابط[۱۶]، ادیب و از بزرگان اصحاب دانستهاند[۱۷]. با توجه به هم طبقه بودن ابن سکون و عمید الرؤساء، هر دو نفر را میتوان به عنوان گوینده “حدثنا” به شمار آورد و خللی به صحت سند آن وارد نیست.
- بهاءالشرف: نخستین اسم ظاهری که در سند صحیفه بررسی میکنند، بهاءالشرف از شخصیتهای قرن ششم است. وی از نوادگان امام سجاد(ع) و جدّ اعلای وی، حسین ذوالدّمعه، تربیت شده امام صادق(ع) بود[۱۸] و در نزد ایشان جایگاه خاصی داشت. اعتماد بزرگان به او بیانگر امانتداری و دقت او در ضبط و کتابت است.
- محمد بن احمد بن شهریار (زنده در ۵۱۶): فقیه و کتابشناس قرن ششم هجری، از شاگردان شیخ طوسی و داماد وی بود. در سلسله احادیث از او با عنوان امین و خازن[۱۹] یاد شده است او که با بیانگر امانتداری و کتابشناسی وی است. فهرستنگار خبیر، منتجبالدین از او با عنوان امانتداری فقیه صالح یاد کرده است[۲۰].
- ابومنصور محمد بن احمد بن عبدالعزیز عکبری معدل (م ۴۷۲): ابومنصور معدل، از شاگردان سید مرتضی[۲۱] و از مشایخ خطیب بغدادی بود[۲۲]. ابن اثیر[۲۳] و خطیب بغدادی او را صدوق معرفی کردهاند. لقب معدّل بیانگر جایگاه اجتماعی و ویژگی شخصیتی اوست، زیرا معدّل به کسی میگفتند که نزد همگان به عدالت وصف میشده است و قاضی شهر و یا خلیفه هرگاه نیاز به شهود داشتند به گواهی وی اعتماد میکردند[۲۴].
- ابوالمفضل محمد بن عبدالله بن المطلب الشیبانی (۲۹۷-۳۸۷): کوفیالاصل بود و سراسر عمرش را در سفرهای حدیثی گذراند. نجاشی او را با عبارتی نظیر خوش حافظه[۲۵] و پر روایت[۲۶] خوانده که عمرش را در جستوجوی حدیث در سفر گذرانید. عبارات تضعیف وی نیز کم نیست[۲۷]. ولی بزرگانی مانند شیخ مفید، غضائری و ابنطاووس به کتابهای وی اعتماد کردهاند[۲۸].
- ابوعبدالله جعفر بن محمد الحسنی (م ۳۰۸ق): از بزرگان اصحاب امامیّه و چهره سرشناس آل ابوطالب در زمان خودش بود. او را ثقه دانستهاند که عمری طولانی داشت و احادیث بسیاری شنید و عالیالسّند است. جعفر بن محمد در میان اهلسنت نیز ستوده شده است و او را فاضل، با ورع و عاقل معرفی کردهاند که احادیث بسیاری شنید و همنشین دائمی مسجد و قرآن بود[۲۹].
- عبدالله بن عمر بن خطاب الزیات: درباره این شخص اطلاعات رجالی در دست نیست. تنها از سند صحیفه برمیآید که وی در سال ۲۶۵، صحیفه سجادیه را برای جعفر بن محمد حسنی روایت کرده است و خود صحیفه سجادیه را از داییاش علی بن نعمان شنیده بوده است[۳۰].
- علی بن نعمان الاعلم: ابوالحسن علی بن نعمان اعلمی کوفی و از راویان امام رضا(ع) و دارای کتاب است. او را با الفاظ ثقه، وجه، ثبت و صحیح و واضح الطریقه ستودهاند.
- عمیر بن متوکل: درباره عمیر بن متوکل و پدرش متوکل بن هارون، توثیق صریحی نرسیده است و تنها میتوان از وجود نام وی در قسمت اول رجال ابن داود، قرینه اجمالی بر مدح یافت[۳۱].
- متوکل بن هارون: درباره متوکل بن هارون، تنها میدانیم که او صحیفه سجادیه را از یحیی بن زید نقل کرده است و دیدار او با امام صادق(ع) در همین سند آمده است. اما در کتابهای رجالی نامی از وی در زمره شاگردان امام صادق(ع) نیامده است.
- یحیی بن زید: فرزند زید بن علی پس از شهادت پدر قیام کرد و در سال ۱۲۵ در سن هجده سالگی[۳۲] به شهادت رسید[۳۳].
یحیی را از راویان امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) برشمردهاند. رجالیان او را به صراحت توثیق نکردهاند اما در بخش اول رجال ابن داود نام وی آمده است[۳۴]. از این روی مدح اجمالی وی فهمیده میشود.[۳۵]
جمعبندی بررسی رجالی صحیفه سجادیه
همانگونه که گذشت، سند صحیفه سجادیه، خبر واحد است. ما در بررسی تکتک راویان به نتایج زیر دست یافتیم:
- از مجموع قرینههای اعتبارسنجی، با اطمینان میتوان متن صحیفه سجادیه را پذیرفت. اعتماد عالمان در حفظ و نگهداری صحیفه سجادیه بیانگر اعتماد ویژه آنان به این کتاب است.
- سند تمامی روایات صحیفه سجادیه موجود به عمیربن متوکل میرسد.
- نام [[متوکل بن هارون[[و عبدالله بن عمر بن خطاب زیات در کتاب رجالی نیامده است و در اصطلاح “مهمل” است.
- نام یحیی بن زید و عمیر بن متوکل در کتابهای رجالی و فهرست بدون توصیف آمده است و در اصطلاح “مجهول” است.
- ابوالمفضل شیبانی را تضعیف کردهاند ولی بنابر قاعدهای، تضعیف شخصیت وی خللی به نقل آثار مکتوب او نمیرساند.
از مجموعه آنچه گذشت، سند صحیفه سجادیه از دیدگاه رجالی ضعیف است.
اما ضعف سندی صحیفه سجادیه با روایت بزرگانی مانند مفید و تلّعکبری از ابیالمفضل شیبانی، تا اندازه زیادی جبران میشود. افزون بر آن بررسی روایات گوناگون صحیفه و شناخت دقیق متن صحیفه سجادیه، بر اعتبار کتاب خواهد افزود. صحیفه سجادیه از زمان نگارش با وسواس ستودنی کاتبان نگهداری و ضبط شد. دقت امام صادق(ع) و یحیی بن زید در حراست از این اثر گرانمایه به وسیله متوکلبنهارون گزارش شده است. یکی از صحیفهپژوهان معاصر به نام حسینی جلالی در این باره مینویسد: هیچ روایتی از ائمه نمیشناسیم که این چنین مورد اهتمام ایشان از نظر املاء و استنساخ و روایت و حفظ بوده باشد. اجازه خواستن متوکل و اذن امام برای مقابله، نکته دیگری است که میزان دقت و اهتمام راوی را در مقابله نشان میدهد[۳۶].
پس از عمیر بن متوکل، دقت در نگهداری و انتقال صحیفه سجادیه فزونی یافت به گونهای که عالمان فقیه و ژرفاندیش، رونویسی و کتابت صحیفه سجادیه را خود عهدهدار شدند[۳۷].[۳۸]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ الرعایة فی علم الدرایة، ص۵۳.
- ↑ غلامعلی، احمد، مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۳.
- ↑ بازسازی متون کهن، ص۳۵.
- ↑ غلامعلی، احمد، مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱۰، ص۹۵.
- ↑ غلامعلی، احمد، مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۴.
- ↑ اتحاف السادة المتقین، ج۴، ص۳۸۰.
- ↑ احمد غلامعلی|غلامعلی، احمد، دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۱۰، ص۶۱.
- ↑ شرح الصحیفه، ص۴۵.
- ↑ الرعایة فی علم الدرایة، ص۶۲.
- ↑ غلامعلی، احمد، مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۵.
- ↑ املالآمل، ج۲، ص۲۰۳.
- ↑ الذریعه، ج۱، ص۶۲.
- ↑ امل الآمل، ج۲، ص۳۴۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۸، ص۱۵۸.
- ↑ أملالآمل، ج۲، ص۳۴۲.
- ↑ عمدة الطالب، ص۲۶۱.
- ↑ المزار، ص۱۳۶؛ مهجالدعوات التحصین، ص۵۹۵.
- ↑ الفهرست، ص۱۲.
- ↑ خاتمة المستدرک، ج۳، ص۴۹۰.
- ↑ تاریخ بغداد، ج۳، ص۲۳۹.
- ↑ الکامل، ج۱۰، ص۱۱۷.
- ↑ تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ رجال طوسی، ص۴۰۱.
- ↑ رجال طوسی، ص۴۰۱.
- ↑ الفهرست، ص۴۰۱.
- ↑ الاقبال، ج۲، ص۳۱۰.
- ↑ الصحیفة السجادیة الجامعة، ص۲۱۷.
- ↑ الصحیفة السجادیة، ص۳.
- ↑ الرجال، ص۲۸۳.
- ↑ اعلام زرکلی، ج۸، ص۱۴۶.
- ↑ عمدة الطالب، ص۲۶۰.
- ↑ الرجال، ص۳۷۴.
- ↑ غلامعلی، احمد، مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۶.
- ↑ دراسة حولالصحیفة، ص۲۰۹.
- ↑ اتحاف السادة المتقین بشرح احیاء علومالدین، مرتضی زبیدی، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، ۱۴۱۴ ق؛ الاعلام، خیرالدین زرکلی، بیروت: دارالملایین، ۱۴۱۰ ق؛ الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فیالسنة، علی بن موسی ابنطاووس، قم: مکتب اعلام الاسلامی، ۱۴۱۵ ق، اول؛ الامالی، محمدبن الحسن الطوسی، قم: دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق، اول؛ الامالی، ابوعبدالله محمدبن محمدبن نعمان، مفید، تحقیق: حسین استاد ولی، علیاکبر غفاری، بیروت: دارالمفید، ۱۴۱۴ ق، دوم؛ املالآمل، محمدبن الحسن حر عاملی، تحقیق: احمد الحسینی، بغداد: مکتبه الاندلس، ۱۳۸۵ ق؛ بازسازی متون کهن حدیث شیعه، سیدمحمد، عمادی حائری، (روش، تحلیل، نمونه)، تهران: مرکز پژوهش کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۸؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، تهران: المکتبة الاسلامیه، ۱۳۸۸ ق؛ بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، جلالالدین عبدالرحمن بن ابیبکر سیوطی، تحقیق: علی محمد عمر، قاهره: مکتبة الخانجی، ۱۴۲۶ق؛ تاریخ بغداد او مدینة السلام، احمد بن علی خطیب بغدادی، مدینه: المکتبة السلفیة، بیتا؛ التّحصین، علی بن موسی ابن طاووس، تحقیق: الانصاری، قم: دارالکتاب، بیتا: تنقیح المقال، عبدالله مامقانی، نجف اشرف: المطبعة المرتضویة، بیتا، خاتمه المستدرک، حسینبنمحمدتقی نوری، قم: مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۸ ق، دوم؛ دراسة حول الصحیفة، محمدحسین حسینی جلالی، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۲۱ ق، سوم، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، آقا بزرگ تهرانی، بیروت: دارالاضواء، ۱۴۰۳ ق؛ الرجال، ابن الغضائری، تحقیق: حسینی جلالی، قم: دارالحدیث، ۱۴۲۲ ق، اول؛ الرجال، حسین بن علی ابن داود، قم: منشورات الرضی، بیتا: الرجال، محمدبن الحسن الطوسی، النجف الاشرف: المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ ه؛ الرعایة فی علم الدرایة، زینالدین بن علی، شهید ثانی، تحقیق: مرکز الأبحاث والدراسات الاسلامیة، قم: بوستان کتاب، ۱۴۲۲ ق، اول؛ شرح الصحیفة، محمدباقر میرداماد، تحقیق: مهدی رجایی، اصفهان: مهدیه المیرداماد، ۱۴۰۶ ق؛ الصحیفة السجادیة الجامعة، سیدمحمدباقر ابطحی، قم: مؤسسة الانصاریان، ۱۴۱۱، اول؛ الصحیفة السجادیة، علی بن الحسین(ع)، قم: مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۳؛ عمدة الطالب، احمد بن علی ابن عنبة، تصحیح: محمدحسن آل الطالقانی، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ ق. دوم، الفهرست، محمدبن الحسن الطوسی، تحقیق: سیدجواد قیومی، قم: الفقاهة، ۱۴۱۷ ق، اول؛ الفهرست، منتخبالدین ابن بابویه، تحقیق: سید جلالالدین محدث ارموی، قم: مکتبة آیتالله مرعشی، ۱۳۶۶، الکامل فی التاریخ، ابناثیر الجزری، بیروت: دار صادر، ۱۳۸۵ ق؛ المزار، محمدبن جعفر مشهدی، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: نشر القیوم ۱۴۱۹ ق، اول؛ مهجالدعوات، علیبن موسیابن طاووس، تحقیق: حسین الاعلمی، بیروت: مؤسسة الاعلمی، ۱۴۱۴ ق، اول.
- ↑ غلامعلی، احمد، مقاله «اسناد و راویان صحیفه سجادیه»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۵۷.