حدیث رد شمس
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حدیث رد شمس (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
رد شمس به معنای بازگشت خورشید. یکی از فضایل مشهور و قطعی امیر المؤمنین(ع) آن است که خورشید به خاطر آن حضرت بازگشته است، یکبار در زمان پیامبر، بار دیگر پس از وفات آن حضرت[۱][۲].
مقدمه
- از قول علی(ع) روایت است: "خداوند دوبار خورشید را بر من برگردانده است و جز برای من برای کسی از امّت محمّد، آن را برنگردانده است"[۳].
- به نقل شیخ مفید، وقتی جبرئیل بر پیامبر نازل شد و در انتقال سخنان خداوند با او به نجوا نشست، پیامبر از حال رفت. سر پیامبر بر زانوی علی(ع) بود، تا آنکه خورشید غروب کرد. علی(ع) نشسته و با اشاره نماز عصر را خواند. وقتی به حال عادی برگشت، علی(ع) قضیه را به حضرت گفت. به توصیۀ پیامبر، حضرت امیر دعا کرد تا خورشید برگردد تا بتواند نمازش را ایستاده بخواند. حضرت دعا کرد، خورشید برگشت و پس از نماز امام، دوباره غروب کرد. یکبار دیگر هم هنگام عبور از فرات که یارانش مشغول عبور دادن مرکبها و وسایل بودند، عدهای نتوانستند نماز عصر را با حضرت بخوانند، به دعای حضرت خورشید برگشت و آنان نماز عصر را با امام خواندند و خبر آن قضیه در همهجا پخش شد.[۴] آنکه در مغرب به مشرق کرد رجعت آفتاب تا نماز با نیاز او نیفتد در قضا در منابع حدیثی و تاریخی، با عبارتهای مختلف به این واقعه اشاره شده است.[۵] البته این واقعه چیز تازهای نبود و طبق روایات برای برخی پیامبران پیشین نیز همچون یوشع و سلیمان اتفاق افتاده است.[۶] در مدینه، یکی از مساجد اطراف شهر مسجد ردّ الشمس است که در محلّ وقوع حادثه ساخته شده است.
- این فضیلت که در احادیث آمده، از آنجا که فضیلتی بزرگ برای امیر المؤمنین(ع) است، و از سویی پدیدهای خارقالعاده و برای برخی باورنکردنی است، کسانی درصدد تشکیک نسبت به آن برآمدهاند و نسبت به راویان یا منابع یا اصل قضیه و غیر طبیعی بودن آن به دیدۀ تردید نگریستهاند، غافل از آنکه خدایی که معجزۀ شق القمر را برای پیامبر اسلام و معجزات دیگر را (که محال نیستند، بلکه اموری غیرعادیاند) برای پیامبران دیگر نشان میدهد، بازگرداندن حرکت خورشید برای او مشکلی نیست. به همین جهت، تعدادی از محدّثان و تاریخنگاران و محقّقان شیعه و سنی دربارۀ آن بحث کرده و حتّی تألیفهای مستقلّی نگاشتهاند و راویان و اسناد واقعه را براساس منابع فراوان و متقن آوردهاند.[۷] برخی هم به تحلیل واقعه و اثبات "غیرممکن" نبودن آن پرداختهاند.[۸][۹]
سند حدیث رد شمس
دلالت حدیث رد شمس
منابع
- حسینی ایمنی، سید علی اکبر، معجزات پیامبر، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲
- محدثی، جواد، فرهنگ غدیر
پانویس
- ↑ ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۴۴۵
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۱.
- ↑ « فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى رَدَّ عَلَيَّ الشَّمْسَ مَرَّتَيْنِ، وَ لَمْ يَرُدَّهَا عَلَى أَحَدٍ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ غَيْرِي»؛ ارشاد، مفید، ج ۱ ص ۴۴۵
- ↑ ارشاد، ج ۱ ص ۳۴۵، امالی، ص ۹۴، نیز بحار الأنوار، ج ۴۱ ص ۱۶۶
- ↑ از جمله: بحار الأنوار، ج ۴۱ ص ۱۶۶، احقاق الحق، ج ۵ ص ۵۱۲ و ج ۱۶ ص ۳۱۵
- ↑ ر. ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۱ص ۷۵
- ↑ ر. ک: الغدیر، ج ۳ ص ۱۲۷ تا ۱۴۱، کشف الرمس عن حدیث رد الشمس، محمد باقر محمودی
- ↑ از جمله ر. ک: موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۱۱ ص ۹۱
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۱۱.