نادانی در فقه اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث نادانی است. "نادانی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

جهل عبارت است از عدم علم (ندانستن) خواه جاهل بداند که نمی‌داند (جهل بسیط) یا نداند که نمی‌داند (جهل مرکب). بنابر این، جزمِ غیر مطابق با واقع، ظنّ، شک و وهم، همه از مصادیق جهل خواهند بود. از احکام و آثار جهل در ابواب مختلف فقه؛ اعم از عبادات، عقود، ایقاعات و احکامسخن گفته‌‏اند.

جهل و تکلیف: تکالیف واقعی میان عالم و جاهل مشترک است و جاهل همچون عالم، مکلّف به احکام واقعی است؛ لیکن جهل موجب عدم تنجّز حکم واقعی نسبت به جاهل می‏‌شود؛ از این رو، جاهل بر مخالفت حکم واقعی کیفر نمی‏‌شود، مگر جاهل مقصر که در جهل خود معذور نیست و در نتیجه، احکام واقعی نسبت به او نیز همچون عالم منجّز است.[۱] البته مواردی، از قبیل قصر و اتمام و جهر و اخفات به دلیل خاص از حکم اشتراک خارج شده است. [۲]

وجوب تحصیل علم بر جاهل: فرا گرفتن احکام شرعی بر جاهل به آنها واجب است [۳]

ارشاد جاهل: ارشاد جاهل و آموختن احکام شرعی به وی واجب است؛ لیکن چنانچه شخصی، به حکم شرعی عالم، اما به موضوع آن جاهل باشد ـ مانند کسی که می‌داند وضو گرفتن با آب نجس باطل است، لیکن نمی‌داند این آب نجس است ـ بیشتر فقها ارشاد به موضوع را واجب ندانسته‏اند، مگر در امور مهمی همچون جان، آبرو و مال درخور اعتنای مؤمن که در این گونه موارد ارشاد جاهل واجب است.

انکار اصول اعتقادی یا ضروری دین از روی جهل: انکار خدا یا توحید و یا رسالت رسول خدا صلّی اللّه‏ علیه و آله، هرچند از روی جهل، موجب کفر است؛ لیکن در اینکه انکار ضروری دین ـ جز اصول اعتقادی یاد شده ـ سببی مستقل برای کفر است یا در صورتی که به انکار خدا یا توحید و یا رسالت پیامبر صلّی اللّه‏ علیه و آله برگردد، اختلاف است. بنابر قول دوم، انکار ضروری دین از روی جهل ـ به جهت عدم برگشت آن به انکار یکی از سه امر یاد شده ـ موجب کفر نخواهد شد؛ بر خلاف قول نخست [۴].

اقسام جهل: جهل یا نسبت به حکم شرعی است، مانند جهل به وجوب قرائت سوره در نماز و یا نسبت به موضوع آن، مانند جهل به نجس بودن لباس در نماز. جهل به حکم نیز یا از روی قصور است و یا ناشی از تقصیر.

جاهل قاصر، جاهلی را گویند که در جهل خود معذور است، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد، لیکن امکان بر طرف کردن جهل و پرسیدن برایش فراهم نیست، و یا اصولا التفاتی به جهل خود ندارد و در نتیجه، عمل خود را صحیح می‏‌پندارد و یا مجتهدی که در استنباط کوتاهی نکرده و با استناد به دلیل معتبر اجتهادی فتوا داده است، لیکن در واقع در استنباط و در نتیجه در فتوای خود اشتباه کرده است؛ همچنین مقلدان آن مجتهد که براساس فتوای او عمل کرده‏اند.

جاهل مقصّر جاهلی را گویند که در جهل خود معذور نیست، مانند جاهلی که به جهل خود التفات دارد و با فراهم بودن اسباب تعلّم و رفع جهل، در رفع آن نمی‌‏کوشد. [۵]

معذور بودن جاهل: جاهل به موضوع و نیز جاهل به حکم از روی قصور معذورند و بر جهل خود کیفر نمی‌‏شوند؛ بر خلاف جاهل به حکم از روی تقصیر، که حکم عامد (کسی که با علم و به عمد کاری را انجام می‌‏دهد) را دارد و بر ترک واجب یا فعل حرام کیفر می‏‌شود. [۶].[۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت

پانویس

  1. نهایة‏الافکار، ج۴، قسم۲، ص:۲۳۱؛ مصباح‏ الهدی، ج۲، ج۶۶؛ مستند العروة(الصلاة)، ج۶، ص:۱۸
  2. تهذیب الاصول (امام خمینی)، ج۳، ص: ۶۶ ـ ۶۷
  3. العروة‏الوثقی، ج۱، ص:۲۸ ـ ۳۰
  4. کتاب ‏الطهارة(گلپایگانی)، ص:۳۰۷ ـ ۳۰۹
  5. التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص:۳۴۱ ـ ۳۴۲؛ التنقیح (الإجتهاد والتقلید)، ص:۱۹۵ ـ ۲۰۲؛ صراط النجاة، ج۳، ص: ۳۰۸
  6. مجمع الفائدة، ج۳، ص:۶۳؛ القواعد الفقهیة (بجنوردی)، ج۵، ص:۳۷۱؛ بحوث فی الفقه(صلاة‏المسافر)، ص:۱۶۲؛ مهذّب الاحکام، ج۵، ص:۳۱۱.
  7. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۳، صفحه ۱۵۱-۱۵۲.