همسایه در اخلاق اسلامی
همسایه در اصطلاح علم اخلاق
یکی از رسالتهای علم اخلاق اسلامی، سفارش و توصیه مؤکد بر آدابی است که شرع مقدس مقرر کرده است؛ بنابراین و با توجه به آنچه تاکنون خواندیم، همسایه در اصطلاح علم اخلاق با اصطلاح روایات یکسان است.[۱].
همسایگان دیگر
حتی اگر از نظر عرف و لغت، همسایگی را به مجاورت خانهها اختصاص دهیم، احکام همسایگی از چنین اختصاصی ابا دارند؛ بنابراین میتوان گفت هرگونه مجاورت - مثل مجاورت محل کسب و کار - مشمول احکام همسایگی است.[۲].
خوشهمسایگی
خوشهمسایگی که در زبان روایات با حسن جوار از آن تعبیر میشود فضیلتی است دارای دو شعبه؛ به عبارت دیگر خوشهمسایهگی از دو فضیلت دیگر ترکیب میشود. برای تحقق خوشهمسایگی باید دو عنصر وجود داشته باشد: نخست پرهیز از آزار؛ و دیگر، احسان و نیکی. خودداری از آزار از شاخههای عدل است و احسان و نیکی به همسایه از شعبههای عفت[۳].[۴].
ستایش و نکوهش
آیین مقدس اسلام از آن روی که عهدهدار هدایت انسان است و برای تأمین سعادت او تشریع شده، همه ابعاد وجودی، اعم از جسمانی و روحانی، مادی و معنوی و فردی و اجتماعی او را مورد توجه قرار داده و برای هر یک از شئون زندگی انسان برنامهای دقیق و جامع و مبتنی بر عدالت و انصاف و فضایل انسانی ارائه کرده است. رفتار با همسایگان یکی از زمینههای مهمی است که اسلام به عنوان یک نیاز جدی به آن نگریسته و ضمن تشریع حقوق و تعیین حدود همسایگی بر مراعات حقوق فراوان تأکید کرده و در برابر حسن همجواری وعده پاداش داده و در مقابل، همسایه آزاری را به شدت نکوهش کرده و در برابر آن تهدید به کیفر و عقاب نموده است. ما در این نوشتار برخی از ستایشها و نکوهشهای این باب را ذکر میکنیم.[۵].
ستایش همسایهداری
قرآن کریم همدوش دعوت به توحید و اخلاص، انسان را به احسان و نیکوکاری به چند دسته از انسانها موظف کرده است. یکی از کسانی که قرآن کریم فرمان داده به او نیکی کنیم، همسایه است میفرماید: ﴿وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ﴾[۶]. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ يُوصِينِي بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ»[۷]. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش نقل کرده است: در کتاب علی(ع) خواندم که رسول خدا(ص) در بیانیهای برای مهاجران و انصار و هرکس که از اهل یثرب به آنها بپیوندد، نوشت: همسایه مثل خود انسان است نباید ضرر ببیند و نه گناهی بر گردنش نهاده شود و احترام همسایه مانند احترام مادر است[۸].
امیر المؤمنین(ع) میفرماید: «اللَّهَ اللَّهَ فِي جِيرَانِكُمْ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَوْصَى بِهِمْ مَا زَالَ يُوصِي بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ»[۹]. رسول خدا(ص) میفرمود: در شب معراج دیدم که بر در چهام بهشت نوشته شده: «مَنْ كَانَ يُؤَمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ جَارَهُ فَوْقَ مَا يُكْرِمُ بِهِ غَيْرَهُ»[۱۰].
خوشهمسایگی از احکام مسلم و شناخته شده دینی است. امام صادق(ع) میفرماید: «عَلَيْكُمْ بِحُسْنِ الْجِوَارِ فَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِذَلِكَ»[۱۱]. بدون شک خداوند متعال درباره این فرمان خود مانند هر تکلیفی دیگر از بندگان سؤال خواهد کرد. امام رضا(ع) میفرماید: «وَ أَحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَكَ فَإِنَّ اللَّهَ يَسْأَلُكَ عَنِ الْجَارِ»[۱۲].
از نظر اسلام همسایه از موضوعات داخلی زندگی و از دغدغههای اولیه انسان است به طوری که در کلمات معصومین، مهربانی با همسایه در کنار تأمین خویش و خانواده یکی از اهداف کسب و کار است. امام باقر(ع) میفرماید: «مَنْ طَلَبَ الدُّنْيَا اسْتِعْفَافاً عَنِ النَّاسِ وَ سَعْياً عَلَى أَهْلِهِ وَ تَعَطُّفاً عَلَى جَارِهِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ وَجْهُهُ مِثْلُ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ»[۱۳].[۱۴].
نکوهش همسایه آزاری
همسایه آزاری در دین مقدس اسلام به شدت نکوهش شده است. همسایه آزاران در کلام رسول خدا(ص) و امامان اهلبیت(ع) نه تنها گناهکار، بلکه خارج از زمره اسلامیان و اهل ایمان شمرده شدهاند. آنچه پیش از نقل احادیث نکوهنده لازم است بدانیم، اینکه منظور از همسایهآزار تنها کسی نیست که برای همسایه خود زحمت و دردسر فراهم و با رفتار و گفتار خود او را آزرده میکند. این عنوان کسانی را هم که از قیام به وظایف همسایگی کوتاهی میکنند و در ادای حقوق همسایگان نمیکوشند، شامل میشود. کسی که از حال همسایه خود بیخبر است و به ادای حقوقش بیتوجهی میکند، به همسایه خود ستم کرده است و از نظر دینی همسایهآزار شمرده میشود، اگر چه رفتار او از نظر عرف ستم نامیده نشود و مردم به او همسایه آزار نگویند؛ بنابراین هر نکوهش و تهدیدی در شرع مبین، همسایهآزاران را هدف قرار دهد به او نیز اصابت میکند. اکنون اندکی از نکوهشهای همسایهآزاری را میآوریم و باقیمانده را در فصول بعدی به تناسب مباحث نقل میکنیم. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَنْ ضَيَّعَ حَقَّ جَارِهِ فَلَيْسَ مِنَّا»[۱۵]. در روایتی است که فاطمه زهرا(س) از مشکلات زندگی به رسول خدا(ص) شکایت آورد، حضرت جزوهای به او داد و فرمود: نوشتههای آن را یاد بگیر. در آن جزوه از جمله نوشته بود: «لَيْسَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۱۶]. امام صادق(ع) میفرماید: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ آذَى جَارَهُ»[۱۷].
و میفرماید: «أَمَا يَسْتَحْيِي الرَّجُلُ مِنْكُمْ أَنْ يَعْرِفَ جَارُهُ حَقَّهُ، وَ لَا يَعْرِفَ حَقَّ جَارِهِ»[۱۸]؛ همسایهآزاران در زبان معصومان شَرور و لئیماند. رسول خدا(ص) فرمود: «مِنْ شِرَارِ النَّاسِ مَنْ لَا يَأْمَنُ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۱۹]. و امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «سُوءُ الْجِوَارِ وَ الْإِسَاءَةُ إِلَى الْأَبْرَارِ مِنْ أَعْظَمِ اللُّؤْمِ»[۲۰].
و به همین دلیل است که به گزارش رسول خدا(ص)، خداوند متعال بدهمسایگی را دوست ندارد[۲۱]. رسول خدا(ص) در غزوه تبوک فرمود: کسی که همسایهاش را آزار داده با ما همراهی نکند[۲۲]. و میفرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ فَقَدْ آذَانِي»[۲۳].[۲۴].
اقسام همسایهها
قرآن کریم همسایه را به دو قسم تقسیم کرده میفرماید: ﴿وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ﴾[۲۵]. دور و نزدیک در این آیه کریمه به سه صورت تفسیر شده است. برخی از مفسران گفتهاند منظور از نزدیک، همسایهای است که علاوه بر همسایگی، خویشاوند هم هست و منظور از دور همسایه غیر خویشاوند است. برخی دیگر گفتهاند همسایه نزدیک یعنی همسایه مسلمان و همسایه دور به معنی همسایه غیر مسلمان است و گروه سومی گفتهاند این آیه کریمه به قرب و بعد مکانی نظر دارد، همسایهای که خانهاش نزدیک خانه شماست و آنکه خانهاش دورتر است[۲۶].
بنابراین همسایه در یک تقسیم یا خویشاوند است یا بیگانه و در تقسیمی دیگر یا مسلمان است یا کافر و در تقسیم سوم یا دور است یا نزدیک. رسول خدا(ص) نیز همسایه را به سه قسم تقسیم کرده است میفرماید: همسایگان بر سه قسماند. همسایهای که سه حق دارد، همسایهای که دو حق دارد و همسایهای که یک حق دارد. آنکه سه حق دارد همسایه مسلمان خویشاوند است که هم حق مسلمانی دارد هم حق خویشاوندی و هم حق همسایگی، آنکه دو حق دارد همسایه مسلمان است که هم حق برادری دینی دارد و هم حق همسایگی و آنکه یک حق دارد، همسایه کافر است که فقط دارای حق همسایگی است.
به نظر میرسد این تقسیمها همگی برای رفع توهمهایی است که حقوق همسایگی را به برخی از همسایگان اختصاص میدهد و در حقیقت نوعی پاسخ به اشکال است. توضیح اینکه ممکن است کسی فکر کند فقط همسایه مسلمان دارای حق همسایگی است یا فقط همسایههای نزدیک از این حقوق برخوردارند. در پاسخ به این قبیل تبعیضها و به منظور تعمیم حقوق همسایگی قرآن کریم فرمود به همسایه احسان کنید چه دور و چه نزدیک و پیامبر اکرم(ص) فرمود همسایهها بر سه قسماند، تا نشان دهد که حتی همسایه کافر غریبه هم از حقوق همسایگی برخوردار است و اگر علاوه بر همسایگی مزایای دیگری چون مسلمانی و خویشاوندی هم داشته باشد برای هریک از آنها حقوق دیگری پیدا میکند؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت تقسیم همسایه به اقسام مختلف هیچ تأثیری در حقوق همسایگی ندارد.[۲۷].
مراتب همسایهداری
همسایهداری را میتوان در سه رتبه مرتبهبندی کرد.
مرتبه اول: بیآزاری
مرتبه اول همسایهداری این است که به همسایه آزار نرسانی و ستم نکنی. این مرتبه حداقل رابطه همسایگی است. مراعات آن واجب است و کسی که به آن پایبند نباشد، بیایمان و اهل جهنم است. در جزوهای که رسول خدا(ص) به فاطمه زهرا(س) داد و سفارش کرد مطالبش را یاد بگیرد آمده بود: «من كان يؤمن باللّه و اليوم الآخر، فلا يؤذي جاره»[۲۸]. امام صادق(ع) فرمود: «الْمُؤْمِنُ مَنْ آمَنَ جَارَهُ بَوَائِقَهُ»[۲۹]. راوی پرسید منظور از این شر چیست؟ فرمود: ظلم و ستم[۳۰].
و فرمود: «لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَمْ يَأْمَنْ جَارُهُ بَوَائِقَهُ»[۳۱]. چنانکه ملاحظه میکنید در تمام این روایات بین ایمان و همسایهآزاری نسبتی معکوس برقرار است. کسی که همسایه میآزارد، ایمان ندارد و مؤمن کسی است که همسایه نمیآزارد. در دسته دیگری از روایات به عواقب همسایهآزاری پرداخته شده است. طبق این روایات، جهنم سرنوشت محتوم مردم همسایهآزار است. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَنْ آذَى جَارَهُ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ رِيحَ الْجَنَّةِ ﴿مَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ﴾[۳۲]»[۳۳].
در روایتی است که به رسول خدا(ص) گفتند: فلان زن روزها را روزه میدارد، شبها را به نماز میایستد و صدقه میدهد، ولی با زبان خویش، همسایههایش را آزرده میکند. فرمود: هیچ خیری در او نیست از اهل جهنم است[۳۴].[۳۵].
مرتبه دوم: مراعات حقوق
مراعات حقوق و رسیدگی به همسایه، مرتبه دوم همسایهداری است. یک مسلمان علاوه بر اینکه همسایه خود را آزار نمیدهد و حقوق اجتماعی او را ندیده نمیگیرد به ادای حقوق همسایگی نیز پایبند است[۳۶]، از حال او باخبر است و در مشکلات و گرفتاریها یاور اوست. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «مِنَ الْمُرُوَّةِ تَعَهُّدُ الْجِيرَانِ»[۳۷]. امام باقر(ع): رسیدگی به همسایهها را از ویژگیهای شیعیان اهلبیت شمرده است[۳۸].[۳۹].
مرتبه سوم: تحمل آزار
امام کاظم(ع) میفرماید: «لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذى، وَ لكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذى»[۴۰]. به طورکلی یک مسلمان باید توجه داشته باشد که یکی از شیوههای امتحان الاهی در دنیا این است که مؤمن را به آزار کسی گرفتار میکند، چنان که رسول خدا(ص) نیز از این گونه آزار و اذیتها در امان نبود؛ و همان طور که درباره صبر گفتیم، وظیفه مسلمان در مواجهه با این مصیبت، صبر و تحمل است؛ به این معنی که نباید در مقابل میل به انتقام تسلیم شود و با صرف استعدادها و امکانات خود در راه انتقامجویی از هدف اصلی خلقت که همانا کسب کمال و نیل به سعادت ابدی است باز بماند. امام صادق(ع) فرمود: نبوده و نخواهد بود تا روز قیامت پیامبر و مؤمنی مگر اینکه برای او همسایهای باشد که آزارش دهد[۴۱].
امام صادق(ع) فرمود: مؤمن هرگز از سه چیز خلاصی ندارد و گاهی ممکن است هر سه بر او گرد آیند. یا کسی که با او در یک خانه است، در را بر روی او میبندد و آزارش میدهد، یا همسایهای که او را آزار میدهد، با کسی در میان مسیری که برای گذران زندگیش میرود او را اذیت میکند، و اگر مؤمن بالای قله کوهی هم باشد، خداوند شیطانی را برانگیزد تا او را اذیت کند، و خدا از ایمانش برای او مونسی قرار دهد که با وجود آن به هیچ کس مأنوس نشود و دل نبندد[۴۲].[۴۳].
حقوق اخلاقی همسایگی
بسیاری مایلند با همسایگان خود رابطه موفقی داشته باشند، ولی به علت عدم آشنایی با حقوق همسایگی و بیخبری از آداب اسلامی، به خواسته خود نمیرسند. تعالیم اسلامی در این زمینه چنان ساده و طبیعی و هماهنگ با فطرت انسانی است که رعایت آنها میتواند سیمای زندگی را دگرگون کند و به روابط همسایگان رنگ انسانی - الاهی ببخشد. پیش از ورود به اصل بحث چهار گفتار معصومی را به عنوان زیربنای رابطه همسایگان نقل میکنیم.
اصول اخلاقی همسایهداری (حقوق همسایه)
اصل معاشرت
امام صادق(ع) میفرماید: «خَالِطُوا النَّاسَ، وَ آتُوهُمْ وَ أَعِينُوهُمْ، وَ لَا تُجَانِبُوهُمْ، وَ قُولُوا لَهُمْ كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا﴾[۴۴]»[۴۵]. بر مبنای این سخن شریف یکی از خطوط کلی رابطه با همسایگان این است که هر مسلمانی باید با همسایگان خود در تماس باشد، رفت و آمد کند و از دوری و بیاعتنایی به همسایگان بپرهیزد.[۴۶].
اصل انصاف
اصل انصاف اصلی است کلی که بر همه روابط یک مسلمان حکومت میکند؛ بنابراین در رابطه با همسایگان نیز یکی از اصول زیربنایی مراعات اصل انصاف است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: خودت را معیار رابطه با دیگران قرار ده آنچه برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست بدار، آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم نپسند، ظلم نکن چنان که دوست نداری به تو ظلم کنند، نیکی کن همان طور که دوست داری نیکی ببینی. هر چه را از دیگران زشت میدانی از خودت نیز زشت بدان، به همان مقداری که از خودت راضی میشوی از دیگران هم راضی شو[۴۷].[۴۸].
اصل اهمیت
اصل دیگری که به عنوان زیربنای روابط همسایگی از سخنان معصومان استفاده میشود، اصل اهمیت است به این معنی که انسان بداند رابطه همسایگی از روابط با اهمیت در زندگی اجتماعی است. رسول خدا(ص) فرمود: «أتدرون ما حق الجار؟ و الذی نفسی بیده ما یبلغ حق الجار الا قلیل ممن رحمه الله»[۴۹].[۵۰].
اصل باخبری
یکی از اصولی که به عنوان زیربنای روابط همسایگی از سخنان اهل عصمت به دست میآید، اصل باخبری است؛ به این معنی که مسلمان نباید از حال همسایه خود بیخبر باشد؛ چراکه بیخبر بودن از نیاز همسایه از انسان رفع تکلیف نمیکند؛ از این رو امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «مِنَ الْمُرُوَّةِ تَعَهُّدُ الْجِيرَانِ»[۵۱]. و میفرماید: «مِنْ حُسْنِ الْجِوَارِ تَفَقُّدُ الْجَارِ»[۵۲].
و امام باقر(ع) باخبری و سرکشی به همسایه را از ویژگیهای شیعیان اهلبیت(ع) شمرده میفرماید: «وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِيرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْغَارِمِينَ وَ الْأَيْتَامِ»[۵۳]. به مناسبت این بحث حکایت لطیفی از سیدمهدی بحرالعلوم[۵۴] عالم بزرگ شیعی نقل میکنیم. محدث بزرگ میرزا حسین نوری صاحب کتاب مستدرک الوسائل که از استادان مرحوم شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان است، با واسطههای معتبر و موثق از سید جواد عاملی صاحب کتاب مفتاح الکرامه نقل کرده است: شبی مشغول خوردن شام بودم که در خانه را زدند. وقتی در را باز کردم خدمتکار استادم سیدبحرالعلوم را دیدم. خدمتکار گفت: سید شامش را در مقابل گذاشته و منتظر توست. من با شتاب خدمت استاد رسیدم، دیدم سید یک سینی بزرگ پر از گوشت و سایر غذاهای لذیذ در مقابل نهاده و نشسته است. تا چشمش به من افتاد، گفت: از خدا نمیترسی؟! از خدا شرم نمیکنی؟! گفتم: چه اتفاقی افتاده است؟
گفت: یکی از همسایگانت که در نزدیکی تو خانه دارد و تو او را میشناسی چند روز است برای سیر کردن خانوادهاش از بقال محل روزانه مقداری خرمای زاهدی نسیه میکرد، و در این چند روز در خانه او جز خرمای زاهدی چیزی مصرف نشد. امروز هم رفت که مقداری خرما برای شام نسیه کند، بقال گفت حسابت بالا رفته، او هم خجالت کشید و دست خالی به خانه برگشت و با خانوادهاش بدون شام ماندند، آن وقت تو از نعمت بهرهمندی و میخوری. گفتم: به خدا قسم من از حال او خبر نداشتم. گفت اگر میدانستی و بیتوجه به حال او شام میخوردی کافر بودی. من از بیخبری تو عصبانیام، چرا از حال برادرت چیزی نپرسیدی و بیخبر ماندی؟ اکنون این سینی غذا را خدمتکارم تا در خانه او میآورد و آنجا به تو میدهد، در بزن و بگو دوست دارم امشب با شما شام بخورم و به این بهانه شام را به خانه آنها ببر و این کیسه پول را هم در زیر فرشی یا حصیری در خانهاش بگذار سینی را هم لازم نیست با خودت بیاوری بگذار همانجا باشد. آنگاه اضافه کرد من شام نمیخورم تا تو برگردی و بگویی آنها شام خوردند و سیر شدند. من با خدمتکار به راه افتادم پشت در خانه همسایهایم سینی را از او گرفتم خادم برگشت و من در زدم، همسایهام در باز کرد، گفت گفتم دوست دارم امشب با تو شام بخورم. وقتی سینی را زمین گذاشتم و نشستم، نگاهی به آن کرد و گفت این غذا از تو نیست، عرب نمیتواند چنین غذایی بپزد[۵۵]؛ بنابراین تا نگویی ماجرا چیست، من و خانوادهام از این غذا نمیخوریم، اصرارهای من فایدهای نبخشید و ناچار شدم قصه را برای او بازگو کنم. گفت به خدا قسم هیچ کس حتی همسایگان نزدیک از حال ما خبر نداشتند[۵۶].[۵۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۴.
- ↑ ر.ک: محمدصالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۹، ص۱۱.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۵.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۵.
- ↑ «خداوند را بپرستید و چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر و به خویشاوند و یتیمان و تهیدستان و همسایه خویشاوند و همسایه دور» سوره نساء، آیه ۳۶.
- ↑ «پیوسته جبرئیل درباره همسایه به من سفارش میکرد تا آنکه من فکر کردم برای همسایه سهمی از ارث قرار میدهد» صدوق، امالی، ص۵۱۴؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظیین، ص۳۸۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
- ↑ «خدا را خدا را، درباره همسایگانتان. همسایگان سفارش پیامبر شمایند. پیوسته درباره ایشان سفارش میکرد که ما گمان کردیم از ارث سهمی برایشان قرار میدهد» شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۷۷؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۷، ص۵۱.
- ↑ «هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد همسایهاش را بیش از دیگران احترام کند» شاذان بن جبرئیل قمی، الروضة فی فضائل امیرالمؤمنین، ص۱۷۵؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید و الدر الفرید، ص۲۲.
- ↑ «بر شماست که خوشهمسایگی کنید چون خداوند عزوجل به آن فرمان داده است» محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ح۱۵۰.
- ↑ «با همسایگانت خوشهمسایگی کن، زیرا خدای تعالی درباره همسایه از تو خواهد پرسید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۶.
- ↑ «کسی که به دنبال مال میرود تا خودش از مردم بینیاز شود و برای تأمین خانواده تلاشی کرده باشد و بتواند به همسایگانش مهربانی کند، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات میکند که صورتش مانند ماه شب چهاردهم است» طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۲۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۶.
- ↑ «کسی که حق همسایهاش را ضایع میکند از ما نیست» صدوق، امالی، ص۵۱۴.
- ↑ «در زمره مؤمنین نیست کسی که همسایهاش از شر او ایمن نیست» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۶۶۷.
- ↑ «از رحمت خدا دور است کسی که همسایهاش را بیازارد» محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۸۰.
- ↑ «آیا از اینکه همسایه حق شما را مراعات کند و شما حق او را مراعات نکنید، خجالت نمیکشید؟!» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۳۵.
- ↑ «از مردم شرور است کسی که همسایهاش از شرّ او ایمن نیست» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۷۷.
- ↑ «بدهمسایگی و بدی به نیکان از بزرگترین پستیهاست» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۲۸۶.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۴، ص۱۲۳.
- ↑ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.
- ↑ «هرکس همسایهاش را بیازارد مرا آزرده است» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۷.
- ↑ «و همسایه خویشاوند و همسایه دور» سوره نساء، آیه ۳۶.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۲، ص۱۹۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۸۱؛ طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۹۷.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۴۹۹.
- ↑ «هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایهاش را نیازارد» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۶۷۷.
- ↑ «مؤمن کسی است که همسایهاش از شرش در امان باشد»
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۸.
- ↑ «ایمان ندارد کسی که همسایهاش از شرش در امان نیست». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۶.
- ↑ «و جایگاهش دوزخ، برابر است؟ و (این) پایانه بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۶۲.
- ↑ «کسی که همسایهاش را بیازارد، خداوند بوی بهشت را بر او حرام میکند و جایگاهش جهنم است که بد جایی است» صدوق، امالی، ص۵۱۴.
- ↑ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۲۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۰.
- ↑ در فصلهای آینده با حقوق همسایگی آشنا خواهیم شد.
- ↑ «رسیدگی به همسایگان از جوانمردی است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶۸.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۱.
- ↑ «خوشهمسایگی این نیست که آزار نرسانی، بلکه این است که آزار همسایه را تحمل کنی» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۵۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۱.
- ↑ «و با مردم سخن خوب بگویید» سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ «با مردم بیامیزید، در اجتماعاتشان شرکت کنید، به آنها کمک کنید، از مردم کناره نگیرید و با آنها چنان سخن بگویید که قرآن کریم میفرماید: با مردم به نیکی سخن بگویید» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۳۱۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۲.
- ↑ شریف رضی، نهج البلاغه، ۳/۴۵.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۳.
- ↑ «آیا میدانید حق همسایه چیست؟ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، کسی موفق به ادای حقوق همسایه نمیشود، مگر اندک کسانی که خدا به حالشان رحم کرده است» عبدالله بن عدی، الکامل، ج۵، ص۱۷۱؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۹، ص۵۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۳.
- ↑ «یکی از شعبههای جوانمردی، سرکشی به همسایگان است» علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۶۸.
- ↑ «از شعبههای خوشهمسایگی، خبرگرفتن از حال همسایه است» حسن بن علی بن شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول ص۸۵.
- ↑ «از ویژگیهای شیعه رسیدگی به همسایگان فقیر، مسکین، بدهکار و یتیم است» محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۷۴.
- ↑ سید محمدمهدی بحرالعلوم از فقها و دانشمندان قرن ۱۲ هجری است در سال ۱۱۵۵ به دنیا آمد و در سال ۱۲۲۶ بدرود حیات گفته است (روضات الجنات، ج۷، ص۲۰۳).
- ↑ سید جواد عاملی، از اهالی لبنان بوده است و سید بحرالعلوم در اصل ایرانی است، به همین دلیل غذای موجود به سبک غذای ایرانی بوده و آن مرد به تفاوت آن پی برده است.
- ↑ شیخ عباس قمی، الکنی و الالقاب، ج۲، ص۶۸.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱۴، ص ۵۰۳.