سوره انبیاء در علوم قرآنی
- این مدخل از زیرشاخههای سوره انبیاء است. "سوره انبیاء" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
سوره انبیاء مکّی و هفتاد و سومین سوره در ترتیب نزول است که پس از سوره ابراهیم(ع) و پیش از سوره مؤمنون نازل شده است.[۱] در روایتی که سیوطی آن را نقل کرده این سوره هفتآدمین سوره شمرده شده است؛[۲] ولی ابن مسعود آن را از نخستین سورههای نازل شده در مکه (العتاقالأول) دانسته است.[۳]
این سوره دارای ۱۱۲ آیه و ۱۱۶۸ کلمه است.[۴] قاریان بصره و مدینه ﴿مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ﴾[۵] را آیهای مستقل ندانسته و در نتیجه آیات این سوره را ۱۱۱ گفتهاند.[۶]
در آیات ۴۸ ـ ۹۰ این سوره نام ۱۶ تن از پیامبران (موسی، هارون، ابراهیم، لوط، اسحاق، یعقوب، نوح، داود، سلیمان، ایّوب، اسماعیل، ادریس، ذوالکفل، ذوالنون یونس، زکریا و یحیی) آمده است، افزون بر این از پیامبر اسلام(ص) و عیسی(ع) بدون تصریح به نامشان سخن رفته است، از همینروی به «انبیاء» موسوم شده است.[۷] در وجه ارتباط این سوره با سوره پیشین گفتهاند که سوره طه با وعید پایان یافته و این سوره با یاد قیامت (ظرف تحقق وعید) آغاز شده است[۸].[۹]
فضای نزول و هدف سوره
این سوره اندکی پیش از هجرت (حدود سال دوازدهم بعثت) نازل گردید و این برهه تاریخی زمانی بود که مکّیان در اوج تکبّر و بیاعتنایی به قرآن به سر میبردند و سوره همین کافران را به نزدیک شدن عذاب تهدید کرد و همانند سایر سورههای مکی به تثبیت امور اعتقادی (توحید، نبوت، معاد)[۱۰] پرداخته است. به گفته علامه طباطبایی غرض این سوره تثبیت نبوت است که آن را بر پایه توحید و معاد بنا نهاده است.[۱۱]
این سوره با بیان اوصاف پیامبران پیشین، اتهامات مشرکان به پیامبر اکرم(ص) را رد کرده و تأکید میکند که آن حضرت نیز دارای همان ویژگیها و رسالت او نیز هماهنگ با رسالت آنان است. به نظر میرسد بیان احوال پیامبران در این سوره با این هدف است که پیامبر اسلام را برای بر دوش کشیدن بار سنگین رسالت آماده سازد.
به گفته برخی مفسران آیات این سوره با بیان مظاهر آفرینش همچون آسمان و زمین، شب و روز، خورشید و ماه و... نگاهها را به هماهنگی قوانین حاکم بر نظام آفرینش جلب میکند و از این طریق به وحدت خالق و مدبّر جهان توجه میدهد: ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾[۱۲]، چنانکه توجه آدمیان را به وحدت منشأ زندگی: ﴿وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ﴾[۱۳] و به وحدت فرجام حیات دنیوی: ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[۱۴] و به وحدت مقصدی که همه به سوی آن رهسپارند: ﴿وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾[۱۵] معطوف میسازد. عقیده نیز ارتباط محکمی با این قوانین دارد، از همینرو عقیده نیز «واحد» است، اگرچه پیامبران در طول تاریخ فراون بودهاند: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ﴾[۱۶] و لوازم این عقیده در زمین نیز با قوانین هستی ارتباط وثیقی دارد، بنابراین، سنتی که تغییرناپذیر است غلبه حق بر باطل و نابودی باطل است؛ زیرا حقّ قانون آفرینش است و غلبه آن سنت خداست: ﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ﴾[۱۷]؛ همچنین هلاکت ظالمان و مکذّبان و نجات پیامبران و مؤمنان، سنّت الهی است: ﴿ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ﴾[۱۸] و وراثت بندگان صالح بر زمین نیز سنت الهی است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۹] و از همینروست که این سوره امت واحد پیامبران را به نمایش میگذارد.[۲۰]
برخی با مقایسه این سوره با دو سوره پیش از آن (مریم و طه) برآناند که نظم و آهنگ سوره انبیاء با محتوا و فضای نزول آنکه تأکید میباشد هماهنگ است، از همینرو آیات این سوره با میم یا نون تمام میشود، درحالی که محتوای آن دو سوره نرم است و از همینرو نظم و آهنگ آن دو سوره روان و نرم است و آیات آن معمولاً با الف لیّنه (نرم) ختم میشود؛ مثلاً در داستان ابراهیم(ع) آن بخشی که مشتمل بر گفتوگوی آزاد و به دور از شدت عمل است در سوره مریم آمده و معمولاً با الف لیّنه پایان یافته است؛ اما آن بخش از داستان که مربوط به درهم شکستن بتها و افکندن ابراهیم در آتش است در سوره انبیاء آمده است [۲۱].[۲۲]
محتوای سوره
آیات نخست این سوره کافران غافل و بیتوجه به رسالت پیغمبر اکرم(ص) را تهدید میکند و به سخنان واهی آنان در انکار وحی و ساحر و شاعر خواندن پیامبر اشاره دارد و تأکید میکند که در گذشته نیز پیامبران را فرستادیم و وعدههای خود را نسبت به آنان عملی کردیم و آنان و هر که را خواستیم نجات دادیم و کسانی را که از دعوت آنان سر باز زدند نابود کردیم. سپس غافلگیر شدن برخی از اُمم پیشین در برابر عذاب الهی و فرار و گریز بینتیجه و سرگشتگی و در نهایت نابودی آنان را به تصویر میکشد (آیات ۱ ـ ۱۵)، آنگاه به آفرینش آسمان و زمین و سایر مظاهر هستی در آن دو همچون کوههای استوار، راههای فراخ، شب و روز، خورشید و ماه اشاره دارد و از وحدت قوانین حاکم بر این پدیدهها بر وحدت خالق و مدبّر آنها استدلال میکند و مشرکان را در اعتقاد به شرک و دوگانهپرستی بدون برهان و دلیل میداند. سپس اشاعه توحید را رسالت همه پیامبران معرفی میکند و در این راستا به شبهات مشرکان پاسخ میگوید و در پایان این بخش به وحدت فرجامی که همه انسانها به سوی آن در حرکتاند اشاره دارد.
آیات ۱۶ ـ ۳۵ در بخش بعدی به چگونگی برخورد مشرکان با رسول خدا(ص) میپردازد و تمسخر و استهزای آنان نسبت به رسول مکرم اسلام را گزارش میکند. مشرکان از سرِ استهزا در رسیدن عذابی که به آن تهدید میشدند شتاب میورزیدند و خداوند به آنان هشدار میدهد که عذاب آنها نزدیک است، آنگاه پس از اشاره به یکی از صحنههای قیامت نظرها را به عذابی که بر استهزاکنندگان انبیای پیشین فرود آمد جلب میکند و آنان را به مطالعه در قدرت خداوند در نزول عذاب و دفع آن و تأمّل در ناتوانی خدایان دروغین فرا میخواند و هشدار میدهد که فراوانی نعمت موجب غفلت آنان نشود و به پیامبر اعلام میکند که گروهی در هر حال دعوت و انذار تو را که وحی الهی است نمیشنوند و از خواب غفلت بیدار نمیشوند. البته اینها اگر گوشهای از عذاب را ببینند زیانکار بودن خویش را درمییابند. در پایان این بخش خداوند آنان را به نهادن ترازوی دادگری در روز رستاخیز و محاسبه دقیق تهدید میکند.
آیات ۳۶ ـ ۴۷ در بخش بعد به داستان پیامبران و کوشش آنان در انجام رسالت الهی خویش میپردازد و مصائب و گرفتاری آنان در این راه را یادآور میشود. ابتدا به اختصار از حضرت موسی و هارون(ع) و اعطای تورات یاد میکند و به همین مناسبت از فرو فرستادن قرآن سخن میگوید و منکران آن را نکوهش میکند.
آیات ۴۸ ـ ۵۰ سپس از ابراهیم(ع) یاد میکند که خداوند وی را از هدایت و رشد بهرهمند ساخت. او آزر و قوم خود را بر اثر بتپرستی و تقلید کورکورانه از نیاکانشان نکوهش کرد و آنان را گمراه خواند و در فرصتی مناسب بتهای آنان را درهم شکست. سپس به احتجاج ابراهیم با بتپرستان میپردازد و از افکنده شدن ابراهیم در آتش و سرد و سلامت شدن آتش به فرمان خدا و نیز نجات ابراهیم و لوط از آن سرزمین و بخشیدن اسحاق و یعقوب به وی و اعطای مقام امامت به آنها خبر میدهد.
آیات ۵۱ ـ ۷۳، آنگاه دادن نبوّت و علم به لوط و نجات او از دیار قوم تجاوز پیشه و نجات نوح و پیروانش از طوفان و غرق شدن تکذیب کنندگان را حکایت میکند.
آیات ۷۴ ـ ۷۷ سپس به داوری داود و سلیمان و اعطای حکمت و دانش به آنان و نیز مسخّر کردن کوهها و پرندگان برای داود بهگونهای که به همراهش تسبیح میگفتند [۲۳] و آموختن فن زرهسازی به آن حضرت و رام کردن تند باد و تسخیر شیاطین و جنّیان برای سلیمان میپردازد.
آیات ۷۸ ـ ۸۲ و در ادامه به تضرع ایوب و اجابت دعای او اشاره میکند و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را بهسبب شکیبایی و شایستگی میستاید. سپس دعای ذوالنون (یونس) و رهانیدن او از اندوه و نیز دعای زکریا و بخشیده شدن یحیی بدو را نقل میکند و پاکدامنی مریم و آیت بودن او و فرزندش عیسی(ع) برای جهانیان را اعلام میکند و در پایانِ داستان پیامبران نتیجه میگیرد که همه این رسالتها در روش و هدف یکی هستند و خداوند همه را «امت واحده» قرار داده است؛ ولی گروهی اختلاف کردهاند.
آیات ۷۵ ـ ۹۳ در آیات پایانی بار دیگر کافران را تهدید میکند و از برخی نشانههای قیامت (اشراط الساعة) مانند از میان رفتن سدّ یأجوج و مأجوج سخن میگوید و فرجام بت پرستان و بتها را هیزم دوزخ و در مقابل، پایان کار مؤمنان را مصونیت از آتش و دلهره قیامت و استقبال فرشتگان، معرفی میکند، آنگاه وعده فرح بخش حکومت صالحان بر زمین را میدهد. در پایان، بعثت پیامبر اکرم(ص) را رحمتی برای جهانیان معرفی میکند و پیامبر را مأمور ابلاغ و دعوت مردم به خدای یگانه میداند و تأکید میکند که اگر مشرکان گوش فرا ندادند با حکم عادلانه خدا در روز قیامت روبهرو خواهند شد.
آیه ۱۰۵ این سوره: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۲۴] در میان مفسران از شهرت برخوردار است؛ زیرا براساس برخی روایات این آیه بر حکومت امام مهدی تطبیق شده است.[۲۵]
دعای حضرت یونس(ع) در آیه ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾[۲۶] معروف به «ذکر یونسیه» است و هرکه آنرا بگوید از هر غم و همّی که دارد نجات مییابد.[۲۷] براساس روایتی از پیامبر اکرم(ص) هیچ اندوهگینی خدا را بدین دعا نمیخواند، مگر اینکه دعای او مستجاب میشود [۲۸] و نیز به نقلی امام صادق(ع) فرمود: در شگفتم از کسی که در او غمی باشد و به این کلمات پناه نبرد و حال آنکه میشنود که خداوند پس از دعای او میفرماید: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ﴾[۲۹].[۳۰].[۳۱]
فضیلت سوره
برپایه روایتی از امام صادق(ع) هرکس این سوره را از روی علاقه بخواند در بهشت همنشین پیامبران و در دنیا در چشم مردم با هیبت است[۳۲].[۳۳]
منابع
پانویس
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص۶۱؛ البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص۲۸۱؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۹.
- ↑ الاتقان، ج ۱، ص۱۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۵، ص۲۴۰؛ ج ۶، ص۱۰۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص۶۸۱؛ الدرالمنثور، ج ۶، ص۶۱۵.
- ↑ بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص۳۱۷؛ البیان فی عد آیالقرآن، ص۱۸۷.
- ↑ « برای شما هیچ سودی و زیانی ندارد؟» سوره انبیاء، آیه ۶۶.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱؛ روضالجنان، ج ۱۳، ص۲۰۱؛ البیان فی عد آی القرآن، ص۱۸۷.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۳۱۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۷، ص۶۱.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.
- ↑ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۴، ص۲۴۵.
- ↑ «اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی میبودند، هر دو تباه میشدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف میکنند» سوره انبیاء، آیه ۲۲.
- ↑ « هر چیز زندهای را از آب پدید آوردیم، آیا ایمان نمیآورند؟» سوره انبیاء، آیه ۳۰.
- ↑ «هر کسی مرگ را میچشد » سوره آل عمران، آیه ۱۸۵.
- ↑ «به سوی ما بازگردانده میشوید» سوره انبیاء، آیه ۳۵.
- ↑ «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.
- ↑ «بلکه، راستی را بر ناراستی میافکنیم که آن را درهم میشکند؛ و خود ناگهان از میان میرود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف میکنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.
- ↑ «سپس به وعده خود درباره آنان وفا کردیم و آنان و هر که را میخواستیم رهایی بخشیدیم و گزافکاران را نابود کردیم» سوره انبیاء، آیه ۹.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۴، ص۲۳۶۵.
- ↑ اهداف کل سوره، ج ۱، ص۴۱۶.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۹۲.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۷۷؛ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۰۷.
- ↑ «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچگاه او را در تنگنا نمینهیم پس در آن تاریکیها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بیگمان من از ستمکاران بودهام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
- ↑ اطیبالبیان، ج ۹، ص۲۳۲ ـ ۲۳۳.
- ↑ منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.
- ↑ «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدینگونه مؤمنان را میرهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
- ↑ منهج الصادقین، ج ۶، ص۱۱۱.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.
- ↑ مجمع البیان، ج ۷، ص۶۱.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انبیاء»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره انبیاء»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.