مسئولیت کارگزاران

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مسئولیت کارگزاران (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مسئولیت به معنای پرسیدنی و بازخواستنی است. انسان در طول زندگی همیشه با تعهد و مسئولیت رو‌به‌روست و این، یکی از امتیازهای انسان نسبت به دیگر موجودات است و در این میان کارگزاران و مدیران نسبت به بقیه کردم دارای مسئولیت‌های بیشتری هستند مانند: مسئولیت در برابر پروردگار؛ مسئولیت در برابر امام و رهبر؛ مسئولیت در برابر خویشتن؛ مسئولیت در برابر سازمان و انجام وظایف؛ مسئولیت در برابر کارکنان؛ مسئولیت در برابر دشمنان و خیانت‌کاران و فرصت‌طلبان و مسئولیت در برابر عامه مردم.

مسئولیت در برابر پروردگار

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت مدیران و کارگزاران در برابر پروردگار عبارت‌اند از:

  1. پرواپیشگی و مهار نفس سرکش؛
  2. مبنا قراردادن کتاب و سنت؛
  3. برپا داشتن نماز و اخلاص در عبادت؛
  4. پرهیز از شرک در امر حکم‌رانی؛
  5. پرهیز از تکبر و استکبار.

به‌ویژه تلاش کارگزاران برای رعایت حدود الهی و جوانب امر و نهی او و اخلاص‌پیشگی در عبادت، از جمله وظایف آنان در برابر پروردگار به‌حساب می‌آید[۱].

مسئولیت کارگزاران در برابر امام و رهبر

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت کارگزاران در برابر امام و رهبر عبارت‌اند از:

  1. اطاعت از مافوق در انجام وظایف؛
  2. نیک‌خواهی و ارائه مشاوره نیک به رهبران و افراد مافوق.

بنابراین همه مدیران موظف‌اند که ضمن رعایت اوامر افراد مافوق و فرمانروایان صالح، همواره نیک‌خواه و مصلحت‌جوی آنان باشند و به‌درستی نصیحتشان کنند[۲].

مسئولیت کارگزاران در برابر خویشتن

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت کارگزاران در برابر خویشتن عبارت‌اند از:

  1. طلب یاری از پروردگار و اشتیاق به وصال او در فرجام کار؛
  2. خودسازی و حساب‌کشی از خویشتن؛
  3. رایزنی با دانشمندان و فرزانگان؛
  4. هم‌نشینی با نیک‌سرشتان؛
  5. پرهیز از پذیرش چاپلوسان؛
  6. پیروی از سنت معصومان و عبرت‌گیری از حوادث گذشته و سرنوشت پیشینیان؛
  7. پرهیز از خودپسندی و خشم و معصیت.

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، از جمله مهم‌ترین وظایف کارگزاران در برابر خویشتن، ایجاد شرایط رشد و توسعه قابلیت‌های فردی، پرهیز از معصیت و رعایت نظم در امور شخصی است [۳].

مسئولیت کارگزاران در برابر سازمان و انجام وظایف

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت کارگزاران در برابر سازمان (برای خدمت به اهداف سازمان و انجام وظایف و تکالیف)، عبارت‌اند از:

  1. سرعت و قاطعیت در انجام وظایف؛
  2. مدیریت زمان و رسیدگی به موارد استثنا؛
  3. رعایت دقایق و ظرایف امور؛
  4. احراز صلاحیت و شایستگی.

کارگزاران باید تلاش کنند که وظایف خود را به دقت و با ظرافت در زمان مقتضی انجام دهند، ضمن این‌که یکی از بزرگ‌ترین موارد ظلم و ستم در جامعه، ترویج ناشایستگی در سازمان‌هاست. بنابراین همه موظف‌اند تا حد امکان بر شایسته‌سالاری تأکید کنند[۴].

مسئولیت کارگزاران در برابر کارکنان

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت کارگزاران در برابر کارکنان و زیردستان عبارت‌اند از:

  1. رعایت انصاف و عدالت در برابر کارکنان و برخورد مناسب با نیکوکاران و بدکاران؛
  2. پرهیز از استبداد و تحمیل اراده؛
  3. توجه به سابقه و کارنامه کارکنان؛
  4. پوشاندن عیوب زیردستان (تا حدی که حقوق و منافع عامه مردم را خدشه‌دار نسازد)؛
  5. توجه به ظرایف و دقایق شغلی افراد گوناگون اعم از سپاهی و دبیر و قاضی؛
  6. رعایت اصول شایسته‌سالاری در عزل و نصب‌ها و گماردن سرپرستان کارآزموده برای کارکنان؛
  7. رسیدگی به معیشت و امور زندگی کارکنان و سپاهیان و تأمین مالی آنان؛
  8. قدردانی و سپاس‌گزاری از افراد ساعی و پرتلاش و ذکر دلاوری‌ها و رشادت‌های افراد؛
  9. تأمین شرایط انجام کار برای افراد.

همان‌طور که ملاحظه می‌شود، موارد تعهد کارگزاران در برابر زیردستان، متعدد و متنوع‌اند. از این‌روست که تأکید می‌شود مدیر باید مدبر باشد و از حیث تعهد و تخصص، به حد قابل قبولی از کفایت دست یافته باشد تا بتواند از عهده وظایف خود در برابر کارکنان برآید.

مسئولیت کارگزاران در برابر دشمنان و خیانت‌کاران و فرصت‌طلبان

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت کارگزاران در برابر دشمنان و خیانت‌کاران و فرصت‌طلبان عبارت‌اند از:

  1. سخت‌گیری بر خیانت‌کاران؛
  2. انعطاف در برابر درخواست صلح از سوی دشمنان؛
  3. مراقبت و رصد مستمر رفتار دشمنان؛
  4. رعایت پیمان‌ها و پرهیز از نقص معاهده‌ها؛
  5. پرهیز از کشتار و خون‌ریزی؛
  6. جلوگیری از احتکار و مهار فرصت‌طلبان.

بنابراین حکایت کارگزاران مسلمان در برابر دشمنان و خیانت‌کاران، حکایت مسلمان شجاع، صادق و قابل اعتمادی است که نسبت به عامه مردم مهربان، ولی در برابر دشمنان و جباران و خائنان، قاطع و کوبنده و سخت‌گیر است[۵].

مسئولیت کارگزاران در برابر عامه مردم

مهم‌ترین جلوه‌های مسئولیت کارگزاران در برابر آحاد جامعه و عامه مردم عبارت‌اند از:

  1. مهربانی نسبت به مردم، همچون مهربانی پدر و مادر و پوشاندن عیب‌ها و کاستی‌های مردم؛
  2. عدالت‌خواهی و عدالت‌گستری و باور به این‌که همه مردم برادر و یا برابرند؛
  3. توجه به اهمیت رضایت عامه مردم و مقدم داشتن خشنودی عامه مردم بر خشنودی اشراف و بزرگان؛ هم‌چنین تسهیل ارتباط با عامه مردم (به‌ویژه مردم نیازمند) و پرهیز از روی نهان داشتن از آنان؛
  4. برطرف ساختن کینه از دل‌های مردم و خوش‌گمانی نسبت به شهروندان و نیک‌خواهی برای آنان؛
  5. پاسداری از سنت‌های شایسته گذشتگان؛
  6. در نظر گرفتن شرایط گروه‌های متفاوت شهروندان (توجه به مشکلات بازرگانان و صنعتگران؛ توجه به امور یتیمان، سالمندان، نیازمندان، فقرا و فرودستان و ضرورت مأمور ساختن سازمان یا سیستمی برای رسیدگی به امور آنان)؛
  7. به‌کارگماری دبیران و کارکنان شایسته برای کفایت امور مردم و مسئولیت‌پذیری در برابر خطاهای کارگزاران و نیروهای اداری خود؛ اجتناب از سوءظن مردم و توضیح‌دادن امور برای آنان؛
  8. پرهیز از منت گذاشتن بر مردم و پرهیز از خلف وعده در برابر مردم؛
  9. اخذ مالیات منصفانه با روش‌های عادلانه و کاستن از بار مالیات در دوره‌های بحران و اهتمام به آبادسازی جامعه (شهرها و روستاها)؛ رعایت حق درباره دور و نزدیک و پرهیز از بخشیدن زمین به خویشان و نزدیکان؛ پرهیز از سوءاستفاده از اموال عمومی و بیت المال و پرهیز از ترجیح دادن خود بر دیگران و به غفلت زدن خویشتن.

بنابراین، کارگزار مسلمان در برابر مردم، همچون پدر و مادر است؛ رضایت و خشنودی و خوش‌گمانی آنان را می‌جوید؛ از سنت‌های نیک گذشتگان پاسداری می‌کند؛ منافع و نیازها و ضرورت‌های حیات آیندگان را درمی‌یابد؛ نیاز گروه‌های متفاوت فقرا، یتیمان، بازرگانان و صنعتگران را در نظر می‌گیرد؛ و سعی در ایجاد ثبات، تعادل و توازن دارد[۶].

مدیریت در اسلام، مدیریت بر مبنای اصول و ارزش‌های انسانی و اخلاقی است. در واقع وجه ممیز مدیریت اسلامی و سایر رویکردها به مدیریت، التزام به اخلاق اسلامی است. براساس رویکرد نهج البلاغه به مدیریت و حکمرانی، کارگزاران حکومت باید از میان افرادی قابل اعتماد، متعهد و متخصص انتخاب شوند؛ افرادی که خیرخواه حکومت‌اند، در برابر پروردگار، امام، سازمان، کارکنان، آحاد جامعه و حتی دشمنان، باید خود را مسئول بدانند؛ افرادی عاقل، بالغ، عادل و مسئولیت‌پذیر که برای نیل به اهداف اجتماعی اهتمام می‌ورزند؛ افرادی که هرچند همواره مترصد نیل به اهداف خود و سازمان‌اند، ولی برای نیل به این اهداف، موظف به رعایت حدود و الزامات صراط مستقیم‌اند؛ از تمایل به چپ و راست می‌پرهیزند؛ و بر رعایت حدود و مرزها و الزامات حفظ و توسعه منافع ملی و ارزش‌های اخلاقی دیرپا تأکید دارند[۷].

منابع

پانویس