ارتباط معصوم با فرشته در حدیث
روایات پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)
در برخی روایات نبوی و روایات امير المؤمنین(ع)، از اهل بیت(ع) با عنوان «مختلف الملائکه» یعنی محل رفت و آمد فرشتگان یاد شده است[۱]. این عنوان اگر چه رابطهای ویژه بین فرشتگان و اهل بیت(ع) را میرساند، ضرورتا به معنای تمثل فرشتگان برای آنان با گفت و گوی بین آنان نیست. شواهد بیشتری نیاز است که کیفیت این رابطه روشن شود.
در روایاتی، از نزول فرشتگان در شب قدر بر ائمه(ع) سخن گفته شده است. در روایتی نبوی چنین آمده است: «به شب قدر ایمان بیاورید که همانا آن برای علی بن ابی طالب و یازده فرزندش بعد از من است»[۲]. اختصاص این شب به امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه(ع) بدین معناست که فرشتگان و روح در آن شب بر آنان نازل میشوند. در روایتی دیگر از آن حضرت، همین مطلب بیان شده است که تمام امور (كل امر) در شب قدر پس از آن حضرت بر اميرالمؤمنین(ع) نازل میشود[۳]. نقل شده است که امیرالمؤمنین(ع) به امام حسین(ع) بیان کردند که در شب قدر حوادث آن سال امت بر رسول خدا(ص) عرضه شد و خبر دادند که این امور بر ایشان و اوصیای ایشان نیز عرضه خواهد شد[۴].
در روایتی دیگر از امیرالمؤمنین(ع) تأکید شده است در شب قدر، امور آن سال بر صاحبان امر نازل میشود. راوی از آن حضرت خواست که صاحبان امر را معرفی کند. آن حضرت فرمود: من و بازده نفر از نسل من، که امامان محدثیم[۵]. بنا بر نقلی، امیرالمؤمنين(ع) فردای نخستین شب قدر پس از رحلت رسول خدا(ص) به مردم فرمودند که هر چه میخواهند از ایشان بپرسند، که ایشان از گذشته و آینده خبر میدهد[۶]. گویا این آگاهی، به دریافت این علوم در شب قدر مرتبط است. این گونه روایات، بیانگر آناند که بخشی از علوم اهل بیت از طریق ارتباط با فرشتگان و دریافت از آنان به دست میآمده است؛ اما چگونگی این ارتباط، در این روایات مبهم است.
در روایتی خبر داده شده است که امیرالمؤمنین(ع) هنگام غسل بدن مطهر پیامبر(ص)، فرشتگان را میدید که او را یاری میکردند؛ گروهی نازل میشدند و گروهی عروج میکردند و آن حضرت صدای زمزمه و صلوات آنان را میشنید[۷]. روایت دیگری نیز از مشاهده فرشتگان توسط ایشان خبر داده است[۸].
در برخی از روایات نبوی و علوی، مسئله تحديث نیز بیان شده است. در روایتی آمده است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «مِنْ أَهْلِ بَيْتِي اثْنَا عَشَرَ مُحَدَّثاً»[۹]. تحديث در لغت، مصدر باب تفعیل به معنای سخن گفتن و خبر دادن از چیزی است[۱۰]. از روایات این گونه به دست میآید که در این حالت، فرد فقط صدایی را میشنود که با او سخن میگوید؛ بدون آنکه صاحب سخن را ببیند. این مطلب، در ادامه بحث روشن میشود. در روایت دیگری، محتوای روایت پیشین، این گونه نقل شده است: «مِنْ وُلْدِيَ اثْنَا عَشَرَ نَقِيباً نُجَبَاءُ مُحَدَّثُونَ مُفَهَّمُونَ»[۱۱]. در روایتی، از پیامبر(ص) نقل شده است: من و اوصیای از فرزندانم، هدایت شدگانیم. همه ما محدثیم. در ادامه این روایت، نام برخی از ائمه و تعداد آنان آمده است[۱۲]. در این روایات، مقصود از محدث بیان نشده است.
اگر چه بیشتر این روایات، گرفتار ضعف سندیاند، اما تعداد این روایات و تأیید آنها با روایات امامان بعدی، موجب اطمینان به صدور آنان میشود.[۱۳]
روایات امام حسن، امام حسین و امام سجاد(ع)
در نقلی آمده است که گروهی از فرشتگان الهی که در جنگ بدر به پیامبر(ص) کمک کرده بودند، در کربلا به نزد امام حسین(ع) آمدند و آمادگی خود را برای یاری آن حضرت اعلام کردند؛ اما آن حضرت شهادت را سرانجام خود معرفی نمودند[۱۴]. امام سجاد(ع) نیز در روایتی اهل بیت(ع) را «مختلف الملائکه» توصیف کردهاند[۱۵].
بنا بر روایتی، ابوحمزه ثمالی نقل کرده است که خدمت امام زین العابدین(ع) رسیدم؛ در حالی که آن حضرت دنبال چیزی میگشتند. سپس آن را از پس پرده به کسی دادند. از امام(ع) درباره آن چیز پرسیدم. ایشان پاسخ دادند که به دنبال باقی مانده پر فرشتگان است. فرشتگان وقتی از نزد آن حضرت خارج میشوند، ایشان آن باقی مانده را برای فرزندانشان تعويذ (یا تسبیح)[۱۶] میسازند. ابوحمزه از این گفتار امام تعجب کرد و از ایشان پرسید: آیا فرشتگان نزد شما میآیند؟ امام(ع) پاسخ دادند: «يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّهُمْ لَيُزَاحِمُونَّا عَلَى تُكَأَتِنَا»[۱۷]؛ «آنها روی متکاهاجا را بر ما تنگ میکنند». ضمایر جمع به کار رفته از سوی امام(ع) در این روایت، نشان میدهد که این مسئله اختصاص به ایشان ندارد؛ بلکه حکمی کلی درباره ائمه(ع) است. این روایت دلالت بر آن دارد که فرشتگان گاهی در صورتی تمثل یافته بر ائمه(ع) نازل میشدند و ائمه(ع) از باقی مانده آثار آنان، برای فرزندانشان گردن بندی برای تعویذ یا تسبیح درست میکردند. این روایت تا حدی کیفیت ارتباط فرشتگان با ائمه را روشن میسازد.
در روایتی از آن حضرت، به مسئله محدث بودن ائمه(ع) نیز اشاره شده است. بنا بر این نقل، آن حضرت به یکی از اصحاب خود فرمودند: آیا آیهای را که علی بن ابی طالب(ع) با آن قاتل خود و امور بزرگی را میشناخت و مردم درباره آن سخن میگویند، میدانی؟ آن فرد اظهار بیاطلاعی کرد. امام آیه شريفه را ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ﴾[۱۸] را تلاوت کردند و عبارت «ولا محدث» را به دنبال ﴿ولًا نَبِيًّ﴾؛ افزودند[۱۹] و ادامه دادند که، امام علی بن ابی طالب(ع) محدث بود. سپس فرمودند: هر امامی از ما اهل بیت، محدث است[۲۰]. بنا بر این گزارش، استناد به این آیه کریمه برای محدث معرفی کردن ائمه(ع)، نخستین بار در روایات امام سجاد مطرح شده است.[۲۱]
روایات امام باقر و امام صادق(ع)
رفت و آمد فرشتگان، نزول فرشتگان در شب قدر بر ائمه، تمثل فرشتگان نزد ایشان و سخن گفتن با ائمه (تحديث)، از مهمترین مطالبی است که در روایات این دو امام بزرگوار آمده است.
در روایاتی از امام باقر(ع)، ائمه(ع) با عنوان «مختلف الملائكة»، یعنی کسانی که محل رفت و آمد فرشتگاناند، توصیف شدهاند[۲۲]. در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: چرا مردم از ما کراهت دارند؟ به خدا قسم، ما درخت نبوت، جایگاه رسالت، محل رفت و آمد فرشتگان و خانه رحمت و معدن علمیم[۲۳]. بنا بر برخی از این نقلها، آن حضرت این سخن را بارها تکرار کرده بودند[۲۴]. در نقل دیگری روایت شده است که ایشان میفرمودند: «نحن الذين إلا تختلف الملائكة»[۲۵].
بنا بر روایتی دیگر، آن حضرت فرمودند: به خدا قسم فرشتگان بر ما نازل میشوند و بر فرشهای ما قدم میگذارند. آن حضرت در ادامه، این مطلب را برآیهای از قرآن تطبیق دادند و فرمودند: آیا کتاب خدا را نمیخوانی که فرموده است): ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ﴾[۲۶][۲۷]. و این روایت نشان میدهد که این آیه به نزول فرشتگان در قیامت یا هنگام مرگ اختصاص ندارد؛ بلکه آنان در مواقع دیگر نیز بر ائمه(ع) نازل میشوند. این دومین آیهای است که ائمه(ع) در این موضوع بدان استناد کردهاند. ظاهر این روایت، همچنین تمثل را در هنگام حضور نزد ائمه(ع) میرساند؛ زیرا از تعابیری مانند بر فرشهای ما قدم میگذارند، همین مطلب به ذهن میرسد.
روایات متعددی از امام صادق(ع) نیز خبر میدهند که فرشتگان نزد ائمه در رفت و آمد بودهاند[۲۸]. در این روایات به صراحت از نزول فرشتگان بر خانهها و بر روی بالشهای خانههای آنان سخن به میان آمده است. در برخی از این روایات، همچون برخی روایات گذشته، از ساختن تعويذ از باقی مانده پر فرشتگان برای فرزندان اهل بیت(ع) سخن گفته شده است[۲۹]. مجموعه این روایات، تمثل فرشتگان را بر ائمه به تقویت میکنند.
روایاتی از این دو امام بزرگوار(ع) به درباره نزول فرشتگان در شب قدر بر ائمها دستهای دیگر از روایات مرتبط با این موضوع است[۳۰]. در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است: «لَا تَخْفَى عَلَيْنَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ يُطِيفُونَ بِنَا فِيهَا»[۳۱]؛ البته کیفیت این نزول و ارتباط مشخص نشده است. در روایتی دیگر، از آن حضرت نقل شده است که خداوند شب قدر را از ابتدای دنیا مقدر ساخت و بر اولین انسان که نخستین پیامبر بود، تفسیر امور تمام آن سال را نازل کرد تا در کنار آنچه جبرئیل بر او نازل میسازد، حجتی بر او باشد. در ادامه، آن حضرت بیان کردند که تا پایان دنیا، حجتی بر روی زمین خواهد بود و هر سال در شب قدر، این امور بر او نازل میشود[۳۲].
دستهای دیگر از روایات، روایاتی است که ائمه را محدث معرفی میکنند. از امام باقر(ع) نقل شده است: «الِاثْنَا عَشَرَ الْإِمَامَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ كُلُّهُمْ مُحَدَّثٌ»[۳۳]؛ بنابر روایتی دیگر، آن حضرت به زراره مأموریت داد به حکم بن عتيبه[۳۴] اعلام کند که اوصیای پیامبر(ص) محدثاند[۳۵]. از ایشان درباره ویژگیهای امام این گونه نقل شده است: «او (امام) محدث است، تا زمانی که دوره (امامت و زندگی) او سپری شود»[۳۶].
از نکاتی که در روایات امام باقر(ع) درباره محدث بودن ائمه(ع)، میتوان دید، استناد به این آیه است: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۳۷]. پیش از این، استناد به این آیه را در روایات امام سجاد(ع) دیدیم. در روایتی از امام باقر(ع)، پس از عبارت ﴿وَلَا نَبِيٍّ﴾، عبارت «وَ لَا مُحَدَّثٍ» آمده و این آیه دلیل محدث بودن امیر المؤمنين(ع) معرفی شده است[۳۸]. با توجه به اینکه تحریف ناپذیری قرآن، امری مسلم است، این عبارت را میتوان تفسیری بر آیه یاد شده دانست. به عبارت دیگر، ائمه(ع) بیان کردهاند که حکم بیان شده در این آیه (تلاش شیاطین برای انحراف معارف الهی و عنایت ویژه خداوند برای حفظ، آن معارف)، اختصاص به پیامبران ندارد؛ بلکه کسانی هم که به اذن خداوند خطاب فرشتگان قرار میگیرند، این گونهاند. بنابر این بیان چنین نکتهای را نباید به معنای اشاره به تحریف قرآن توسط ائمه(ع) شمرد.
دستهای دیگر از روایات که به بحث تحديث مرتبطاند و نشان میدهند فرشتگان وظیفه تحديث به ائمه(ع) را بر عهده دارند، روایاتیاند که از الهام و شنیدن صدا به مثابه دو روش مهم از روشهای دریافت علوم توسط ائمه خبر میدهند. پیش از این گفته شد که در روایات متعددی از امام صادق(ع) - که سند برخی از آنها صحیح است -شیوه دریافت برخی علوم، افکندن در دل یا شنیدن صدا توسط گوش معرفی شده است[۳۹].
در روایتی آمده است: پس از آنکه امام صادق(ع)، اميرالمؤمنین علی(ع) را محدث معرفی کردند، ابوبصیر از ایشان توضیح این مطلب را خواست و امام فرمودند: «يَبْعَثُ اللَّهُ مَلَكاً يَنْقُرُ فِي أُذُنِهِ كَيْتَ وَ كَيْتَ وَ كَيْتَ»[۴۰]؛ «خداوند فرشتهای را به سوی او میفرستد که در گوش او چنین و چنان میافکند». «نقر» به معنای کوبیدن است[۴۱] و مقصود از نقر صدا در گوش، طنین افکندن صدا در گوش است. تقر در گوش در این روایات، در کنار «نکت در قلب»، از شیوههایی معرفی شده است که امام بدان وسیله علوم را دریافت میکند[۴۲]. به نظر میرسد این روایات، تبیین روشن تری از کیفیت تحديث فرشتگان ارائه میکنند و نشان میدهند که تحديث فرشتگان، از طريق طنین انداختن صدا در گوش حاصل میشود.
در روایتی دیگر از آن حضرت نیز به این نکته تصریح شده که افکندن صدا در گوش، کار فرشتگان است:. «أَمَّا النَّقْرُ فِي الْأَسْمَاعِ فَأَمْرُ الْمَلَكِ»[۴۳]؛ بنا بر روایتی، امام صادق(ع) محدث را این گونه تفسیر کرده اند: «إِنَّهُ يَسْمَعُ الصَّوْتَ وَ لَا يَرَى الشَّخْصَ»[۴۴]. در ادامه این روایت آماده است که از آن حضرت پرسیده شد: در این صورت، امام چگونه میفهمد که این صدای فرشته است یا القای شیطان؟ حضرت پاسخ دادند: به او آرامش و وقار داده میشود؛ به گونهای که مطمئن میشود آن صدای فرشته است[۴۵]. این روایت نیز به روشنی نشان میدهد که محلش (کسی که با امام سخن میگوید) فرشته است. از مجموع این روایات، روشن میشود که «تقر في الاسماع» (طنين افكندن در گوش)، همان تحديث فرشتگان است. پس ارتباط فرشتگان در مسئله تحديث با ائمه، از طریق ایجاد صداهایی در گوش آنان است.[۴۶]
روایات امام کاظم و امام رضا(ع)
بنا بر روایات امام کاظم(ع)، شنیدن صدای هاتف غیبی و در دل افکندن، دو شيوه دیگر از شیوههای دریافت علوم توسط ائمه است که در روایات از آن به نقر در گوش و نکت (يا قذف) در قلب تعبیر شده است. این دو شیوه، مربوط به علوم حادث معرفی شدهاند[۴۷]. در برخی روایات آن حضرت، به صراحت از شنیدن صدا توسط امام سخن به میان آمده است[۴۸]. در روایتی دیگر از ایشان، ضمن معرفی برخی ویژگیهای امام، ائمه «محدث» معرفی شدهاند[۴۹]. روایت دیگری نیز از آن حضرت همین مطلب را تأیید میکند[۵۰]. بنا بر خبری دیگر، ایشان امام جواد(ع) را محدث معرفی کردند. همچنین آن حضرت از امام صادق(ع) روایت کردهاند که امام حسن و امام حسین(ع) محدث بودند[۵۱].
از امام رضا این گونه نقل شده که فرق بین رسول، پیامبر و امام این است که رسول، جبرئیل را میبیند و صدای او را میشنود و بر او وحی نازل میشود و گاهی در خواب، مطالبی به او خبر داده میشود؛ پیامبر گاهی صدای فرشته وحی را میشنود و گاهی او را میبیند؛ ولی صدایش را نمیشنود؛ اما امام کسی است که صدا را میشنود؛ ولی شخص فرشته را نمیبیند[۵۲]. محتوای این روایت درباره امام، مضمون روایات امام باقر و امام صادق(ع) درباره محدث را تأیید میکند[۵۳].[۵۴]
روایات امام جواد، امام هادی، امام عسکری و امام زمان(ع)
امام هادی(ع) در زیارت جامعه، ائمه را محل رفت و آمد فرشتگان معرفی کردهاند: «مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ»[۵۵]. روایت دیگری از این امامان بزرگوار در این موضوع یافت نشد.[۵۶]
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶ و ۵۸. روایت شماره ۷ در صفحه ۸۸ موثق است.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۰۰؛ محمد بن علی صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۸۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۱۷-۶۱۸؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲۴.
- ↑ ر.ک: على استر آبادی، تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص۷۹۳-۷۹۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۵، ص۷۱.
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۹۹؛ محمدبن ابراهيم نعمانی، الغيبه، تحقیق علی اکبر غفاری، ص۶۰.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲۲-۲۲۳.
- ↑ محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغه، ص۳۱۱: «وَ لَقَدْ وَلِيتُ غُسْلَهُ(ص) وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي فَضَجَّتْ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ مَلَأٌ مِنْهُمْ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ مِنْهُمْ يَعْرُجُ وَ مَا فَارَقْتَ سَمْعِي هَيْمَنَةً مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِهِ».
- ↑ ر.ک: قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۹۴؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۶، ص۸۵.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۰؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغيبة، تحقیق علی اکبر غفاری، ص۶۶؛ دوازده نفر از اهل بیت من محلاند. سند این روایت، موثق است. همچنین ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، باب أن الأئمة محدثون مفهمون؛ ص۶۷۳، محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ۵ باب في الأئمة أنهم(ع) محدثون مفهمون، ص۳۱۹. روایات متعددی در این باب، مضمون روایت نقل شده را تأیید میکنند.
- ↑ ر.ک: محمدبن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۱۳۳؛ فخر الدين بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۵.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۷۲؛ محمدبن محمد مفید، الاختصاص، ص۳۲۹ محمد بن حسن حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۲، ص۱۴۶.
- ↑ ر.ک: علی بن موسی بن طاووس، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه احمد فهری زنجانی، ص۶۶؛ محمد حسینی موسوی، تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين)، ج۲، ص۲۳۱؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۴۴، ص۳۳۰.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۳۱.
- ↑ عدهای از علما، الأصول الستة عشر، ص۱۳۹؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۰۳-۷۰۴: از فرزندانم دوازده نفر، سرپرست، صاحب شرافت و محدثاند و فهمانیده میشوند.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶، ح۲. سند این روایت، صحیح است.
- ↑ در معنای کلمه «سبحا»، که در روایت آمده است، دو احتمال بیان کردهاند: گردن بندی برای تعویذ با تسبیح (ر.ک: محمدباقر مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۲۹۰؛ ملا محسن فيض کاشانی، الوافی، ج۳، ص۶۳۵).
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۱۱. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۹۱-۹۲.
- ↑ «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم» سوره حج، آیه ۵۲.
- ↑ عبارت «ولا محدث» در نص قرآنی وجود ندارد. گویا تفسیر یا توضیحی بوده که امام به مربوط به این آیه میدانسته است.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۹-۳۲۰؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۴.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۳۴.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۷ و ۹۰-۹۵.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۷؛ محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، تصحيح موسسة آل البيت، ج۲، ص۱۶۸.
- ↑ ر.ک: محمد بن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، تصحیح موسسة آل البيت، ج۲، ص۱۶۸؛ فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۵۰۸.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۹۲؛ محمدبن على صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۰۶؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۵۱: «ما کسانی هستیم که فرشتگان به سوی آنان در رفت و آمدند».
- ↑ «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود میآیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده میدادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۹۱؛ ملامحسن فیض کاشانی، تفسير الصافی، ج۴، ص۳۶۰؛ سید هاشم بحرانی، البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۷۸۷.
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۱۰. روایت اول صحيح، و روایت دوم این باب از امام صادق(ع) موثق است. همچنین ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۹۰-۹۵. روایات این باب، مستفیض است. روایات ۱، ۲، ۹ و ۱۳ این مجموعه، صحيح، و روایات ۵ و ۱۶ موثقاند.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۹۰-۹۵.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲۰ – ۲۲۴.
- ↑ على بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۹۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲۱؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۱۳: «شب قدر بر ما مخفی نمیماند. به راستی که فرشتگان در آن شب در اطراف ما میگردند».
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲۰-۶۲۱؛ على استرآبادی، تأويل الآيات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص۷۹۷.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۹۳ و ۷۰۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۰: «تمام دوازده امام از خاندان محمد(ص) محدثاند». سند این روایت، موثق است.
- ↑ حكم بن عتيبه زیدی، بتری بود و روایات متعددی در مذمت او صادر شده است. گفته شده که او پیش از انحرافش، استاد زراره و حمران بوده است (ر.ک: محمدصالح مازندرانی، شرح الكافي - الأصول و الروضة، ج۶، ص۵۸).
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۴؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۱. سند این روایت، موثق است.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۹۷؛ محمدتقی مجلسی، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقیه، ج۱۳، ص۲۳۵.
- ↑ «و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه چون آرزو میکرد (که دعوتش فراگیر شود) شیطان در آرزوی وی (با وسوسه افکندن در دل مردم خلل) میافکند آنگاه خداوند آنچه را که شیطان میافکند، از میان برمیدارد سپس آیات خود را استوار میگرداند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره حج، آیه ۵۲.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۶۹.
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، ص۶۵۷. سند این روایت، صحیح است همچنین ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۶-۳۱۹. روایات ۱و ۱۰ این باب، صحيح، و روایات ۲ و ۹ موثقاند.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۳. سند این روایت، صحيح است.
- ↑ ر.ک: محمدبن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۲۲۷؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، صفوان عدنان داوودی، ص۸۲۱.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۵۸؛ همچنین ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۸؛ محمد بن محمد مفید، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، تصحيح موسسة آل البيت، ج۲، ص۱۸۶.
- ↑ «صدا را میشنود؛ اما شخص او را نمیبیند».
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۳.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۳۰۲؛ سند این روایت، صحيح است. همچنین ر.ک: همان، ج۱، ص۶۵۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۹-۳۱۶.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۷. و شیخ مفید، الاختصاص، ص۲۸۶؛ سند این دو روایت، موثق است.
- ↑ ر.ک: محمد بن على صدوق، من لا يحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۴، ص۴۱۸؛ همو، عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۲۱۳. سند این روایت، موثق است.
- ↑ ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۷۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۱۹. سند این روایت، صحیح است.
- ↑ این دو خبر با یک سند روایت شدهاند که صحیح نیز هستند (ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۷۲).
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۲۹: «الفرقُ بينَ الرسولِ والنبيِّ والإمامِ: أنّ الرسولَ الّذي ينْزلُ عليه جبرئيلُ فيراه ويسمع كلامه وينزل عليه الوحي، وربّما رَأى في منامه نحوَ رؤيا إبراهيمَ عليه السلام، والنبيُّ ربّما سَمِعَ الكلامَ وربّما رأى الشخصَ ولم يَسْمَعْ، والإمامُ هو الّذي يَسمَعُ الكلامَ ولا يَرى الشخصَ»؛ سند این روایت، صحيح است.
- ↑ البته در این روایت، اختلافاتی با محتوای روایاتی که پیشتر درباره این موضوع تقل شد، دیده میشود. در این روایت آمده است که پیامبر هم مانند رسول، گاهی فرشته را میبیند؛ در حالی که در روایات پیشین دیدن فرشته، مخصوص رسولان معرفی شده بود. به هر حال، این روایت، درباره امام همان مطلبی را بیان میکند که روایات پیشین بیان کردند.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۴۵.
- ↑ محمد بن علی صدوق، من لا يحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۲، ص۶۱۰: محمد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، تحقیق خرسان، ج۶، ص۹۶. سند این روایت، صحيح است.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۴۶.