فضایل حضرت فاطمه در معارف و سیره فاطمی
اوصاف حضرت
- مرحوم شیخ کلینی با واسطه از زید بن حسن روایت کرده است که گفت: از امام صادق(ع) شنیدم که میفرمود: علی(ع) آب میآورد و هیزم فراهم میساخت و فاطمه(س)، گندم آسیاب میکرد، خمیر میگرفت و نان میپخت و چهرهاش از حرارت آتش گلگون میگشت. آن بانو، خوشسیماترینِ مردم شناخته میشد و گونههایش همچون دو شکوفه گل بود. درود خدا بر او، بر پدرش و بر شوهر و فرزندان پاکش باد[۱].
- ابن شهر آشوب از انس بن مالک روایت کرده است: از مادرم درباره صفات و ویژگیهای حضرت فاطمه(س) پرسیدم؛ او پاسخ داد: فاطمه(س) همانند ماه شب چهارده، یا خورشیدِ در ابر فرو رفته و یا از ابر بیرون آمده، مشاهده شد و سپید و روشن با پوستی نرم و لطیف بود[۲]. و اربلی از قول شاعر چنین نقل کرده است: از نور چهره و رخسارش، خورشید، شرمسار در پس شفق فرو میرفت و از اندام زیبایش، گل از روی حیا و آزرم، با برگهایش چهره میپوشاند[۳].
- ابن شهر آشوب از جابر بن عبدالله روایت کرده است: هرگاه فاطمه(س) را در حال راه رفتن میدیدم به یاد راه رفتن پیامبر خدا(ص) میافتادم، که گاهی به سوی راست و گاهی به سوی چپ، تمایل پیدا میکرد[۴].
- احمد بن حنبل از انس بن مالک نقل کرده است: هیچ کس از حسن بن علی(ع) و فاطمه(س) به پیامبر خدا(ص) شبیهتر نبود[۵].
- ابن عبد ربه از عایشه نقل میکند: هیچ کس از مخلوقات خدای متعال را در سخن گفتن، از فاطمه(س) شبیهتر به رسول خدا(ص) ندیدم. هرگاه فاطمه(س) بر پیامبر اکرم(ص) وارد میشد، آن حضرت دستش را میگرفت و او را میبوسید و به وی خوشامد میگفت و در کنار خودش مینشاند؛ و هرگاه، پیامبر(ص) بر فاطمه(س) وارد میشد، فاطمه(س) به استقبالش میرفت و به وی خوشامد میگفت و دست پدر را میگرفت و میبوسید[۶].
- اربلی گفته است: پیامبر(ص)، مقام فاطمه(س) را بزرگ، و جایگاهش را گرامی میداشت و او را مُکَنّی به «ام ابیها» (مادر پدرش) کرد، و در دوستی و محبت، موقعیتی به او بخشید که هیچ کس با وی قابل مقایسه نبود[۷].
- ابن شهر آشوب گفته است: در میان امت، عابدتر از فاطمه(س) وجود نداشت؛ آن قدر به نماز میایستاد که پاهایش ورم میکرد[۸].
- ابوالفرج اصفهانی گفته است: مادر فاطمه(س)، خدیجه(س)، دختر خویلد و کنیهاش «ام هند» بود[۹].
- اربلی نقل کرده است: خدیجه(س) زنی دوراندیش، زیرک، شریف و بزرگوار بود. او در آن هنگام، از جهت خانوادگی، فردی متوسط و به لحاظ شرافت و بزرگواری، از بزرگترین و ثروتمندترین مردم زمان خود به شمار میآمد. وی، نخستین کسی است که به خدا و پیامبرش ایمان آورد، رسالت الهی پیامبر خدا را تصدیق و تأیید کرد، و در کارهایش او را یاری رساند. خدای متعال با دستیاری خدیجه(س)، کار پیامبر اکرم(ص) را آسان فرمود؛ چنان بود که رسول خدا(ص) هیچ سخن ناخوشایندی درباره انکار رسالت، یا تکذیب خود از مردم نشنید، مگر اینکه خدای متعال به وسیله خدیجه(س) گشایشی برای وی قرار داد. هرگاه آن حضرت نزد خدیجه(س) باز میگشت، وی با سخنانش او را دلداری میداد و در کارش استوار میساخت و آزارهای مردم را بر حضرت، آسان و سبک و تحملپذیر میکرد. چنان بود که آن بانو، دستیاری راستین برای آن حضرت در ترویج اسلام به شمار میرفت و رسول اکرم(ص) نیز در کنار خدیجه(س) آرام، و به وی دلگرم بود. حضرت خدیجه(س) در رمضان سال دهم بعثت، در شصت و پنج سالگی درگذشت[۱۰].[۱۱]
دو فضیلت ممتاز
در میان فضائل بیشمار و کمالات معنوی حضرت زهرا(س) دو فضیلت از جایگاه ویژهای برخوردار است:
محدَّثه بودن حضرت فاطمه
از جمله القاب حضرت فاطمه(س) «محدثه» است؛ یعنی کسی که فرشته بر او نازل شده و با وی سخن میگفته است. بر اساس مفاد پارهای روایات، پس از رحلت رسول خدا(ص) جبرئیل همواره بر فاطمه(س) وارد میشد و ضمن تسلی دادن ایشان، رخدادهای آینده را برایش باز میگفت و حضرت امیر(ع) آنها را مینوشت و بدینسان «مصحف فاطمه» که یکی از تجلیات علم بینهایت الهی بر روح عظیم فاطمه(س) است، شکل گرفت.
امام خمینی (ره) پس از نقل این موضوع به استناد روایتی معتبر از امام صادق(ع) در کافی[۱۲] میافزاید: ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز، مراودهای بوده است؛ یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است. گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که در ظرف ۷۵ روز جبرئیل امین چنین رفت و آمدی داشته باشد...
من این شرافت و فضیلت را از همه فضائل عظیمی که برای حضرت زهرا(س) ذکر کردهاند بالاتر میدانم؛ فضیلتی که برای غیر انبیا، آن هم نه همه انبیا بلکه برای طبقه بالای انبیا و بعضی از اولیایی که در رتبه آنها میباشند، برای کس دیگری حاصل نشده است و با این کیفیت که جبرئیل در طول هفتاد و چند روز مراوده داشته باشد، برای هیچ کس تا کنون واقع نشده است. این فضیلت، از مختصات حضرت صدیقه(س) است[۱۳].[۱۴]
مظهر رضایت و خشم الهی
رسول خدا(ص) درباره شخصیت فاطمه(س) و حقانیت ایشان بیانات فراوانی دارد؛ اما سخن گهربار زیر همچون خورشیدی تابناک و روشنگر در میان دیگر سخنان آن گرامی در وصف فاطمه(س) میدرخشد: «إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ بِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»[۱۵].
این حدیث نورانی بیانگر اوج مقام و منزلت معنوی فاطمه(س) نزد خدا و چیزی فراتر از مقام «راضیه» و «مرضیه» بودن آن حضرت است. عظمت مقام فاطمه(س) در این است که خشم او عین خشم خدا و رضایتش عین رضایت خداوند است. به عبارتی دیگر، خدا با رضایت فاطمه(س) راضی و با نارضایتیاش ناراضی است.
آری، وجود فاطمه(س) معیار و عیارسنج حقیقت انسانیت است؛ قهرش معیار قهر خدا و خوشنودیاش ملاک خوشنودی ذات کبریایی است.[۱۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «روى الكليني: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ زَيْدِ بْنِ الْحَسَنِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ:... وَ كَانَ عَلِيٌّ(ع) يَسْتَقِي وَ يَحْتَطِبُ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ(س) تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِزُ وَ تَرْقَعُ وَ كَانَتْ مِنْ أَحْسَنِ النَّاسِ وَجْهاً كَأَنَّ وَجْنَتَيْهَا وَرْدَتَانِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهَا الطَّاهِرِينَ»؛ کافی، ج۸، ص۱۶۵، ح۱۷۶.
- ↑ «روى ابن شهر آشوب: أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ قَالَ: سَأَلْتُ أُمِّي عَنْ صِفَةِ فَاطِمَةَ(س)، فَقَالَتْ: كَانَتْ كَأَنَّهَا الْقَمَرُ لَيْلَةَ الْبَدْرِ أَوِ الشَّمْسُ كُفِرَتْ غَمَاماً أَوْ خَرَجَتْ مِنَ السَّحَابِ وَ كَانَتْ بَيْضَاءَ بَضَّةً»؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۶؛ دلائل الامامة، ص۱۵۰، ح۶۳.
- ↑ خجلاً من نور بهجتها تتوارى الشمس بالشفق و حياءً من شمائلها يتغطّى الغصن بالورق؛ کشف الغمه، ج۱، ص۴۶۴.
- ↑ «و روى أيضاً: جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: مَا رَأَيْتُ فَاطِمَةَ(س) تَمْشِي إِلَّا ذَكَرْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) تَمِيلُ عَلَى جَانِبِهَا الْأَيْمَنِ مَرَّةً وَ عَلَى جَانِبِهَا الْأَيْسَرِ مَرَّةً»؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۷؛ کشف الغمة، ج۱، ص۴۶۳؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۶، ح۷.
- ↑ «قال أحمد بن حنبل: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ، حَدَّثَنِي أَبِي، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ عَنِ الزُّهْرِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ، قَالَ: لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ أَشْبَهَ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) مِنَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ»؛ مسند احمد، ج۳، ص۱۶۴.
- ↑ «عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: مَا رَأَيْتُ أَحَداً مِنْ خَلْقِ اللَّهِ أَشْبَهَ حَدِيثاً وَ كَلَاماً بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) مِنْ فَاطِمَةَ وَ كَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَيْهِ أَخَذَ بِيَدِهَا فَقَبَّلَهَا وَ رَحَّبَ بِهَا وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ وَ كَانَ إِذَا دَخَلَ عَلَيْهَا قَامَتْ إِلَيْهِ وَ رَحَّبَتْ بِهِ وَ أَخَذَتْ بِيَدِهِ فَقَبَّلَتْهَا»؛ عقد الفرید، ج۳، ص۱۹۳؛ امالی طوسی، ص۴۰۰، ح۸۹۲ مع اختلاف؛ مقتل الحسین للخوارزمی، ج۱، ص۵۴؛ ذخائر العقبی، ص۴۰؛ احقاق الحق، ج۲۵، ص۱۱۵.
- ↑ قال الاربلي: كان النبي(ص) يعظم شأنها و يرفع مكانها كان يكنّيها بأمّ أبيها و يحلّها من محبّته محلّاً لا يقاربها فيه أحد؛ کشف الغمه، ج۱، ص۴۶۲.
- ↑ «مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَةَ(س) كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَتَوَرَّمَ قَدَمَاهَا»؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۱۹؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۸۴، ضمن ح۷.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ص۴۶.
- ↑ کشف الغمه، ج۱، ص۱۳- ۵۰۹.
- ↑ یوسفی غروی، محمد هادی، فرهنگ شهادت معصومین، ج۱ ص ۲۷۷.
- ↑ ر.ک: کافی، ج۱، ص۲۴۰؛ ح۲ و ص۴۵۸، ح۱.
- ↑ صحیفه نور، ج۱۹، ص۲۷۸.
- ↑ رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص ۳۰.
- ↑ «خداوند با خشم فاطمه، خشمگین میشود و با رضایتش راضی میگردد» الامالی، مفید، ص۹۴؛ مناقب، این شهر آشوب، ج۲، ص۹۰. در روایتی دیگر رسول خدا خطاب به خود فاطمه(س) میفرماید: «يَا فَاطِمَةُ، إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكَ، وَ يَرْضَى لِرِضَاكَ»؛ (ر.ک: مسند فاطمة الزهراء، عطاردی، ص۳۵۵ و دلائل الامامه، ص۵۲).
- ↑ رفیعی، علی، درآمدی بر سیره فاطمی، ص ۳۲.