کاتبان وحی
مقدمه
پیامبر(ص) به منظور حفظ و صیانت از نصوص قرآنی، علاوه بر استمداد از نیروی حافظه خود و مردم، دستور داد تا قرآن را به رشته تحریر درآورند. به همین جهت، نگارندگان قرآن کریم را "کتّاب وحی" میگویند. شمار این نویسندگان به چهل و سه و یا چهل و پنج نفر بالغ گردید؛ از جمله خلفای راشدین، زید بن ثابت، زبیر بن عوام، عبدالله بن جحش، مصعب بن عمیر و دیگران[۱]. مشهور نزد اهل سنت آن است که نخستین کاتب وحی در مکه "عبدالله بن ابی سرح" و در مدینه "ابی بن کعب" بود[۲]، ولی طبق روایات شیعه و برخی از منابع اهل سنت، پیش از همه، علی بن ابی طالب(ع) به نگارش وحی همت گماشت، و پس از وی "زید بن ثابت" در مرحله بعدی قرار داشت[۳][۴].
مشهورترین کاتبان وحی
۱. حضرت علی(ع): حضرت علی(ع) به دلیل ملازمت و همراهی همیشگی با خاتم انبیا(ص) یکی از مهمترین و مشهورترین کاتبان وحی بوده است. این امر، مورد اتفاق همه مسلمانان است که حضرت علی(ع) امام مسلمانان و اعلم آنها به قرآن و شئون آن است. ایشان، مؤسس علم تفسیر و یکی از کاتبان مهم وحی بوده است[۵]. آن حضرت بیش از سایر کاتبان وحی، به نگارش وحی، موفق بود. ایشان از همان ابتدای نزول وحی، طبق فرمایش خودشان، نور وحی و رسالت را میدیدند[۶].
اولین کسی که در مکه، عهدهدار کتابت، مخصوصاً کتابت وحی شد، علی(ع) بود و تا آخرین روز حیات پیامبر(ص) به این کار ادامه داد[۷]. سلیم بن قیس هلالی میگوید: نزد علی(ع) در مسجد کوفه بودم و مردم، دور او را گرفته بودند. آن حضرت فرمود: "پرسشهای خود را تا در میان شما هستم از من دریغ نکنید. درباره کتاب خدا از من بپرسید، به خدا قسم! آیهای نازل نشد؛ مگر آنکه پیامبر(ص) آن را بر من خواند و تفسیر و تأویل آن را به من آموخت"[۸]. و در سخنی دیگر میفرماید: "از من درباره کتاب خدا بپرسید. آیهای در قرآن نیست؛ مگر آنکه من میدانم آیا در شب نازل شده یا روز در بیابان هموار (دشت) نازل شده یا در کوهسار"[۹].
قرآنی که امام علی(ع) نوشته بود همراه توضیح و تفسیر آیات بود. علی(ع) میفرمود: "اگر فرصتی به دست آید قرآنی را که پیامبر(ص) برای من املا کرده و من آن را نوشتهام، نمایان خواهم کرد"[۱۰].
٢. ابی بن کعب: ابی بن کعب، قبل از اسلام از احبار یهود (دانشمندان یهودی) بود. وقتی اسلام آورد از جمله کاتبان وحی شد[۱۱]. او اولین فردی بود که در مدینه، وحی را نوشت[۱۲].
ابی بن کعب، شخصی است که پیامبر، قرآن را به طور کامل بر او عرضه کرد. در زمان یکسانسازی قرآنها در دوره عثمان، سرپرستی آن گروه را بر عهده داشت و هرگاه در مواردی اختلاف میشد مشکل با نظر وی حل میشد[۱۳].
٣. زید بن ثابت: او از مشاهیر و دانشمندان صحابه و از کاتبان وحی بود[۱۴].زید در مدینه، همسایه پیامبر(ص) بود. رفتهرفته، کتابت او رسمیت یافت. او حتی به دستور رسول خدا(ص)زبان و نوشتن عبرانی را فرا گرفت... و بیش از دیگران برای نوشتن، ملازم پیامبر(ص) بود[۱۵] از خودِ زید نقل شده است: "من همسایه پیامبر(ص) بودم و هر وقت وحی نازل میشد، مرا احضار میفرمود و من آن را مینوشتم"[۱۶][۱۷].
نحوه کتابت قرآن در زمان پیامبر(ص)
به دستور رسول اکرم(ص) آیههای قرآن به صورت منظم در هر سوره ثبت میشد. هر سوره با نزول "بسمالله" آغاز و با نزول بسمالله جدید، تمام میشد. سورهها با این رویه، هر یک، جدا و مستقل از هم ثبت و ضبط میشد[۱۸].کاتبان، غالباً قرآن را با خط نسخ مینوشتند[۱۹].
عقیده عدهای بر آن است که برای نگارش قرآن، بیشتر از خط کوفی استفاده میشد...؛ اما کهنترین نسخه قرآن -که در موزه بریتانیای لندن قرار دارد - به خط نسخ بیشتر از خط کوفی شباهت دارد [۲۰][۲۱].
نوشتافزار معمول برای نگارش قرآن
از جمله چیزهایی که قرآن روی آن نوشته میشد، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- عُسُب: چوب وسط نخل -که برگهای آن را میکندند و در قسمت پهن آن مینوشتند-؛
- لِخاف: سنگهای نازک و سفید؛
- رُقاع: جمع رُقعه: تکههای پوست یا ورق (برگ) یا کاغذ؛
- اُدُم: پوست آماده شده برای نوشتن[۲۲]؛
- اکتاف: جمع کتف به معنای استخوان شانه (شتر یا گوسفند)؛
- اقتاب: چوبهایی که بر شتران مینهادند تا بر آنها سوار شوند؛
- حریر و پارچه: گاهی قرآن را بر روی آنها مینوشتند[۲۳][۲۴].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ القرآن، زنجانی، ص۴۲؛ تأسیس الشیعه، ص۲۷۹-۲۷۸؛ تاریخ القرآن، ص۵۴-۵۳.
- ↑ عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری، ج۲۰، ص۱۹.
- ↑ تاریخ القرآن، زنجانی، ص۱۶۴؛ الفهرست، ص۴۱؛ الأتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۹۹؛ الکافی، ج۴، ص۴۴۴؛ سفینة البحار، ج۲، ص۴۱۴؛ تأسیس الشیعه، ص۳۱۷-۳۱۶؛ تفسیر الصافی، ج۱، ص۲۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۲.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۵۳.
- ↑ درآمدی بر تاریخ علوم قرآنی، ص۹۰.
- ↑ نهجالبلاغه، خطبه قاصعه.
- ↑ محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۲۷.
- ↑ به نقل از السقیفه، ص۲۱۴-۰۲۱۳
- ↑ «سلونی عن کتاب الله فانه لیست آیة إلا و قد عرفت أبلیل نزلت أم بنهار فی سهل أو جبل»؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۹۹.
- ↑ «لَوْ ثُنِّيَتْ لِيَ الْوِسَادَةُ وَ عُرِفَ لِي حَقِّي لَأَخْرْجُتْ لَهُمْ مُصْحَفاً كَتَبْتُهُ وَ أَمْلَاهُ عَلَيَ رَسُولُ اللَّهِ(ص)»؛ احمد میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ خیر الدین زرکلی، الاعلام، ج۱، ص۸۲.
- ↑ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱۱، ص۳۷۵؛ محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۲۲۸.
- ↑ محمدهادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۲۸، به نقل از مصاحف سجستانی، ص۳۰.
- ↑ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ص۹۸۹؛ شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۴، ص۳۰۸.
- ↑ محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۲۸.
- ↑ محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۲۸.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، کاتبان وحی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۳۵-۲۳۷.
- ↑ محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۳۰.
- ↑ محمدباقر حجتی کرمانی، تاریخ قرآن کریم، ص۲۱۲.
- ↑ محمدباقر حجتی کرمانی، تاریخ قرآن کریم، ص۲۱۳.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، کاتبان وحی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۳۷.
- ↑ محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۳۰.
- ↑ محمدباقر حجتی کرمانی، تاریخ قرآن کریم، ص۳۱۵.
- ↑ حاجیزاده، یدالله، کاتبان وحی، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۳۷-۲۳۸.