خبیر (اسم الهی)
مقدمه
«خبیر» صفت مشبهه[۱] یا صیغه مبالغه [۲] از ریشه «خ ـ ب ـ ر» به معنای آگاهی عمیق و دانش همراه با تحقیق، احاطه و دقت است،[۳] ازاینرو خبیر معنایی افزون بر علیم داشته و اخص از آن است؛[۴] همچنین خبیر از اسماء حسنای الهی است که مبیِّن وسعت علم خدا به امور پنهان و پوشیده [۵] و به معنای علم به حقیقت و کنه اشیاست.[۶] برخی خبیر را به معنای علیم [۷] یا مُخبِر و آگاهی دهنده دانستهاند.[۸] بعضی از اهل معرفت، خبیر را در آیه ﴿لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[۹] به معنای مفعولی دانسته و در تبیین آن گفته است: خدا در آیه یاد شده پیش از آنکه خود را خبیر معرفی کند میفرماید بصرها او را ادراک نمیکنند؛ آنگاه میافزاید او لطیف و خبیر یعنی برتر از آن است که با چشم ظاهری دیده شود، بلکه وی به گونهای است که با ادلّه عقلی میتوان به وجودش پی برد و از او خبر یافت.[۱۰]
«خُبر» درباره انسانها در علمی به کار میرود که با اختبار، امتحان و کوشش به دست میآید؛ زیرا علوم بشری از جهت مدارک و مقدمات، از قبیل حس و عنایت نظر و فکر گوناگوناند؛ ولی خدا برتر از اوصاف آفریدگان است؛[۱۱] البته برخی خبیر را درباره خدا نیز به معنای دانا به علم اختباری و آن را دانش ذوقی و وجدانی دانستهاند که در آینه وجودِ کاملان و اصحاب ذوق پدید میآید و ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ﴾ را در آیه ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ﴾[۱۲] بر آن حمل کردهاند.[۱۳] امام رضا(ع) فرمود که هر کس ذکر خبیر را بسیار بگوید، به زودی از شرّ شیطان و سلطان حفظ و گره از مشکلات دنیایی وی باز میگردد؛ یا از رنجهای دنیا در امان میماند.[۱۴] منابع عرفانی برای تمسک به این اسم آثاری را یادآور شدهاند؛ از جمله بر آورده شدن حاجت، رسیدن به تمکن و مکنت، پیروزی بر دشمنان، [۱۵] گشایش مشکلات [۱۶] و در صورتی که با شرایطی همراه باشد، آگاهی از اسرار و رازهای پنهانی درون و دل مردم را در پی دارد.[۱۷]
اسم خبیر ۴۵ بار در قرآن کریم آمده است: ۴ مورد به تنهایی ﴿إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ﴾[۱۸]، ﴿الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا﴾[۱۹]، ﴿إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ﴾[۲۰] و در مواردی همراه برخی دیگر از اسمای حسنای الهی، همچون حکیم (۴ بار)، لطیف (۵ بار)، علیم (۴ بار)، بصیر (۵ بار) و در دیگر موارد نیز اعمال مخاطبان، متعلق اسم خبیر هستند.
از بسیاری از آیات برداشت میشود که هیچ چیز بر خدا پوشیده نیست: ﴿وَمَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ﴾[۲۱]؛ نیز ﴿يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ﴾[۲۲]؛ زیرا چیزی مانع آگاهی خدای دانا نیست؛ نه زمان میتواند علم او را محدود سازد و نه ظاهر میتواند مانع آگاهی او از باطن باشد و نه عالَم مُلک مانع اطلاع او از ملکوت است؛ آفریدگار زمان و مکان است و ظاهر و باطن برای وی آشکار و ملک و ملکوت به دست اوست: ﴿بِيَدِهِ الْمُلْكُ﴾[۲۳]؛ ﴿ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ ﴾[۲۴] خدا چون آفریننده است، به آفریدههایش، اعم از ماهیت، کمیت، کیفیت، آثار و بقاء و فنا، به همه چیز مخلوق خود آگاهی دارد و ذرهای از علم او پوشیده نیست: ﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾[۲۵].[۲۶] برخی گفتهاند: از جمله نشانههای لطف و رحمت خدا به بندگان خویش آن است که به آنها خبر داده است که به باطن امور و اعمال و نیات آنان خبیر و آگاه است: ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۲۷]، ﴿سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾[۲۸]؛ زیرا مؤمنان پس از آنکه دانستند خدا از همه چیز باخبر است، بیاعتنا به وسوسههای شیاطین (جنّ و انس) وظایف و اعمال خویش را خالصانه انجام میدهند.[۲۹]
در برخی از آیات قرآن پس از یاد کرد موضوعاتی خاص تأکید میشود که خدا خبیر است و این تأکید در حقیقت، بیان امری است که در توجه بیشتر به موضوعات یاد شده و تحلیل آنها بسزا نقش دارد؛ برای نمونه در آیه ﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۳۰] میفرماید: اگر صدقات را مخفیانه به فقرا بدهید، برای شما بهتر است: ﴿وَإِنْ تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ﴾؛ آنگاه میافزاید: خدا به آنچه انجام میدهید خبیر است: ﴿وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾؛ یعنی گمان مبرید خدا از صدقات پنهانی شما بیخبر میماند و آنها از دیدش دورند، بلکه او به کارهایتان آگاه است و همه را در پرونده اعمال شما ثبت میکند؛ همچنین در آیه ﴿وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾[۳۱] میفرماید: کسانی از شما که پیش از فتح مکه انفاق و جهاد کردهاند با دیگران یکسان نیستند؛ درجه آنان بزرگتر از کسانی است که پس از ایشان انفاق و جهاد کردهاند و خدا به هر کدام وعده نیکو داده است؛ در پایان میافزاید: خدا به آنچه میکنید خبیر است. و این بدان معنی است که مبادا گمان برید چیزی از اعمال شما ـ چه گذشته دور یا نزدیک یا اکنون ـ بر خدا پوشیده میماند، در نتیجه زیان میبینید؛ هرگز اینگونه نیست، بلکه او به همه کارهایتان خبیر است.
در موارد دیگر نیز وضع چنین است؛ از جمله در کفایت شهادت خدا در موضوعات اختلافی ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا﴾[۳۲]، کم یا بسیار کردن روزی انسانها (اسراء / ۱۷، ۳۰)، حرمت نگاههای شهوت آلود مردان مؤمن به نوامیس مؤمنان (نور / ۲۴، ۳۰)، وجوب اطاعت خدا و رسول (مجادله / ۵۸، ۱۳)، لزوم رعایت تقوای الهی (حشر / ۵۹، ۱۸)، تحریض بر احسان و تقوا (نساء / ۴، ۱۲۸)، بیان حصول کرامت نزد خدا در پرتو تقوا (حجرات / ۴۹، ۱۳)، لزوم ایمان به خدا و پیامبر(ص) و کتاب وی (تغابن / ۶۴، ۸)، برحذر بودن از معصیت الهی و عدم اقامه شهادت به حق یا کتمان شهادت در صورت نیاز به آن (نساء / ۴، ۱۳۵)، خلقت آسمانها و زمین به دست خدا و استیلای وی بر عرش (فرقان/ ۲۵، ۵۹)، دانش امور غیبی درباره آینده، مانند وقوع قیامت، نزول باران، محتوای رحمها، دستاورد هر کس و سرزمین مرگ انسان (لقمان / ۳۱، ۳۴)، حال اهل ایمان و اهل کفر در روز قیامت (عادیات / ۱۰۰، ۹ ـ ۱۱) که تنها خدا میتواند از این امور خبر بدهد: «و لا یُنَبِّئُکَ مِثلُ خَبیر» (فاطر / ۳۵، ۱۴)[۳۳] و سرانجام، لزوم نگهداشتن عده وفات (بقره / ۲، ۲۳۴)، احکام آیات قرآن و تفصیل آنها (هود / ۱۱، ۱)، فرستادن باران، در نتیجه سرسبزی زمین (حجّ / ۲۲، ۶۳)، اتقان صنع الهی (نمل / ۲۷، ۸۸)، پنهان کردن شب در روز و برعکس، تسخیر خورشید و ماه (لقمان / ۳۱، ۲۹) و وحی آنچه حق است بر پیامبر(ص). (فاطر / ۳۵، ۳۱)[۳۴].[۳۵]
خبیر و اسمای دیگر
همراهی اسم خبیر در برخی از آیات با بعضی دیگر از اسمای * حسنای الهی، دارای جهات ویژه است که تأمل و تدبّر در محتوای آیات این جهات را مشخص میکند؛ برای نمونه ۱. در پایان آیه ۹۶ اسراء / ۱۷ که درباره شهادت خدا در موضوعات اختلافی است، دو اسم خبیر و بصیر یاد شدهاند؛ زیرا شهادت وابسته به اطلاع دقیق و جامع از شهود و بصیرت به آن است. ۲. در آیه ۱۰۳ انعام / ۶، که سخن از درک نشدن خدا با چشم ظاهری و ادراک خدا به همه ابصار است، در پایان آیه، دو نام لطیف و خبیر آمدهاند؛ زیرا درک نشدن خدا با چشم با اسم لطیف و ادراک ابصار از سوی وی با اسم خبیر تناسب دارد. ۳. در آیات ۱۷ ـ ۱۸ انعام / ۶ میفرماید اگر خدا به کسی زیانی برساند، کسی جز او برطرف کننده آن نیست؛ چنانچه خیری برساند، او بر همه چیز تواناست؛ سپس مطلب با دو اسم حکیم و خبیر پایان میپذیرد؛ یعنی تقدیرات خدا برای بندگان همگی بر پایه حکمت واطلاع دقیق اویند. ۴. در آیه ۳۴ لقمان / ۳۱ برای علم الهی مواردی بر میشمرد و در پایان بر دو اسم علیم و خبیر تأکید میکند؛ یعنی فراگیری علم الهی به گونهای است که جزئیترین جزئیات و مخفیترین امور را نیز دربرمیگیرد.
مفسران درباره همراهی اسم خبیر با دیگر اسماء، مطالب دیگری یاد کردهاند که نمیتوان آنها را وجه این همراهی دانست، بلکه بیان معنای اسم خبیر در کنار دیگر اسماء در مورد خاصاند؛ از جمله درباره همجواری خبیر و بصیر (شورا / ۴۲، ۲۷؛ فاطر / ۳۵، ۳۱) گفتهاند خبیر به معنای علیم به احوال و بصیر، عالم به مصالح و مفاسد بندگان است؛[۳۶] یا خبیر را به معنای دانا به مصالح و احوال بندگان پیش از تقدیر آن مصالح و احوال و اسباب آنها و بصیر را به معنای عالم به احوال پس از تقدیر دانستهاند؛[۳۷] یا خبیر ناظر به علم الهی به گناهان بندگان و بصیر هشدار است که هر گناهی مجازاتی را در پی دارد (اسراء / ۱۷، ۱۷)؛[۳۸] یا خبیر به معنای علیم به نیتها و حقایق و بصیر به معنای علیم به ذوات و حالات و مراد از آن، احاطه و شمول علم الهی به همه چیز است (اسراء / ۱۷، ۹۶)؛[۳۹] یا خبیر به معنای عالم به باطنها و بصیر به معنای دانا به ظاهرهاست.[۴۰] نیز درباره جمع میان خبیر و لطیف در آیه ۱۶ لقمان / ۳۱ گفتهاند: خدا لطیف است، یعنی علمش به اعماق اشیا نفوذ دارد و به هر چیز پنهانی میرسد؛ و خدا خبیر است، یعنی کنه آفریدگان را میداند.[۴۱] درباره همراهی این دو اسم در آیه ۱۰۳ انعام / ۶ گفتهاند: خدا لطیف است، یعنی مدارا کننده و نیکوکار است؛ و خدا خبیر است، یعنی به موارد رفق و احسان و مستحقان آن آگاه است.[۴۲] در مورد همجواری خبیر و علیم در آیه «... اِنَّ وَعدَ اللّهِ حَقٌّ... *... اِنَّ اللّهَ عَلیمٌ خَبیر» (لقمان / ۳۱، ۳۳ ـ ۳۴) گفتهاند: خدا به اندازه وعدههای خود علیم و به احوال بندگان خود خبیر است.[۴۳] درباره با هم آمدن حکیم و خبیر در آیه ۱۸ انعام / ۶ گفتهاند: حکیم به این معناست که کارهای خدا از روی جهل و گزاف نیست و خبیر بدین معناست که در کارهای خویش دچار خطا و اشتباه نمیشود؛[۴۴] یا حکیم درباره خدا یعنی افعال او محکم و متقن و از وجوه خلل و فساد در امان است و خبیر یعنی او به شیء روایت شده یا چیزی که صحیح است از آن خبر داده شود، آگاه است.[۴۵]
.[۴۶]
منابع
پانویس
- ↑ اسماء و صفات الهی، ج ۱، ص۳۹۲.
- ↑ الموسوعة الاغنی، ص۹۵.
- ↑ التحقیق، ج ۳، ص۱۲، «خبر».
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۱، ص۱۹۹.
- ↑ شرح اسماء الله الحسنی، ص۲۴۱ - ۲۴۲؛ التفکر فی اسماء الله، ص۲۰۹.
- ↑ لسانالعرب، ج ۴، ص۱۲، «خبر».
- ↑ لسان العرب، ج ۱۴، ص۱۲؛ مجمعالبحرین، ج ۱، ص۶۱۹؛ موسوعة الاغنی، ص۹۵؛ القول الاسنی، ص۴۱۰.
- ↑ مفردات، ص۲۷۳، «خبر»؛ التحریر والتنویر، ج ۲۱، ص۱۹۹.
- ↑ «چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد و او نازکبین آگاه است» سوره انعام، آیه ۱۰۳.
- ↑ الفتوحات المکیه، ج ۴، ص۲۹۸ ـ ۲۹۹.
- ↑ النهج الاسمی، ص۲۶۹.
- ↑ «و بیگمان میآزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارشهای (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.
- ↑ شرح فصوص، قیصری، ص۱۰۸۸.
- ↑ بحر الغرائب، ص۶۴.
- ↑ تجلیات فی اسماء اللّه الحسنی، ص۱۵۳.
- ↑ اسماء الله الحسنی، ص۱۱۲؛ موسوعة له الاسماء الحسنی، ص۱۷۷.
- ↑ بحر الغرائب، ص۶۴.
- ↑ «بیگمان در آن روز پروردگارشان از آنان نیک آگاه است» سوره عادیات، آیه ۱۱.
- ↑ «آنکه آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ او (خداوند) بخشنده است، درباره او از (داننده) آگاهی بپرس!» سوره فرقان، آیه ۵۹.
- ↑ «اگر آنان را فرا بخوانید فرا خواندن شما را نمیشنوند و اگر بشنوند پاسختان را نمیدهند و روز رستخیز شرکورزی شما را انکار میکنند و (هیچ کس) تو را چون آگاهی (دانا)، خبردار نمیکند» سوره فاطر، آیه ۱۴.
- ↑ « هیچ چیز در زمین و آسمان بر خداوند پوشیده نیست» سوره ابراهیم، آیه ۳۸.
- ↑ «روزی که آنان آشکارند و هیچ چیز از ایشان بر خداوند پوشیده نیست؛ فرمانفرمایی در این روز از آن کیست؟ از آن خداوند یگانه دادفرما» سوره غافر، آیه ۱۶.
- ↑ « پادشاهی در کف اوست » سوره ملک، آیه ۱.
- ↑ «هر چیز در دست اوست» سوره یس، آیه ۸۳.
- ↑ «آیا آنکه آفریده است نمیداند؟ با آنکه او نازکبین آگاه است» سوره ملک، آیه ۱۴.
- ↑ اسماء الحسنی، ص۱۳۱.
- ↑ «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم میپوشد ؛ و خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ «جهادگریزان از تازیهای بادیهنشین به زودی به تو خواهند گفت که داراییها و خانوادههای ما، ما را مشغول داشت (و همراه شما نیامدیم) پس برای ما (از خداوند) آمرزش بخواه! به زبان، چیزی را میگویند که در دل ندارند؛ بگو: اگر خداوند بر آن باشد که زیانی یا سودی» سوره فتح، آیه ۱۱.
- ↑ النور الاسمی، ص۱۹۷ ـ ۱۹۸.
- ↑ «اگر صدقات را آشکار کنید خوب کاری است (اما) اگر پنهان دارید و به تنگدستان بدهید، برایتان بهتر است و (خداوند) از برخی گناهان شما چشم میپوشد؛ و خداوند از آنچه میکنید آگاه است» سوره بقره، آیه ۲۷۱.
- ↑ «و شما را چه میشود که در راه خداوند هزینه نمیکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین از آن خداوند است و در میان شما آنکه پیش از پیروزی (مکّه)، هزینه و جنگ کرده است (با کسان دیگر) برابر نیست؛ آنان از کسانی که پس از آن پیروزی، هزینه و جنگ کردهاند بلند پایهترند و خداوند به همه نوید پاداش نیک داده است و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره حدید، آیه ۱۰.
- ↑ «بگو: میان من و شما خداوند گواه بس؛ که او به بندگان خویش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۹۶.
- ↑ النهج الاسمی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۲.
- ↑ موسوعة له الاسماء الحسنی، ص۱۷۶ ـ ۱۷۷.
- ↑ مقاله «خبیر»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۱۳۴- ۱۳۶
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص۶۳۷؛ ج ۵، ص۴۶.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۵، ص۹۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۶، ص۶۲۷؛ التحریر والتنویر، ج ۱۵، ص۵۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص۶۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۵، ص۲۱۴.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص۲۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۶، ص۲۱۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۷، ص۴۱۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۱، ص۱۹۹.
- ↑ المیزان، ج ۷، ص۳۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۱۷۲.
- ↑ مقاله «خبیر»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص ۱۳۴- ۱۳۶