آیا آیه ۳۵ سوره اعراف خاتمیت را نفی می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا آیه ۳۵ سوره اعراف خاتمیت را نفی می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ ختم نبوت
مدخل بالاترنبوت
مدخل اصلیختم نبوت
تعداد پاسخ۳ پاسخ

آیا آیه ۳۵ سوره اعراف خاتمیت را نفی می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث ختم نبوت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی ختم نبوت مراجعه شود.

آیه مورد اشاره پرسش

﴿يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ.

ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند.

پاسخ نخست

سبحانی

آیت‌الله جعفر سبحانی در کتاب «خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل» در این باره گفته است:

«چگونه مسلمانان ادعا می‌کنند که رسول اکرم(ص) خاتم پیامبران الهی بوده و پس از او پیامبر دیگری نمی‌آید با اینکه قرآن مجید تصریح می‌کند که نبوت و پیامبری ختم نشده و پس از آن حضرت پیامبران دیگری خواهند آمد چنان که می‌فرماید: ﴿يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۱]. از لفظ ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ که فعل مضارع است و دلالت بر زمان آینده دارد، استفاده می‌شود که پس از رسول اکرم(ص) پیامبران دیگری خواهد آمد و آن حضرت آخرین پیامبر الهی نیست[۲].

پاسخ منشأ این اشکال سست و بی‌اساس از آنجا است که به آیات پیش از این آیه مراجعه نشده و فقط نظر بر همین آیه دوخته شده است در صورتی که اگر آیات قبل در نظر گرفته می‌شد چنین پندار خامی پیش نمی‌آمد توضیح این که: خطاب‌هایی که در قرآن مجید آمده است بر دو نوعند:

  1. خطاب‌هایی که مربوط به زمان نزول قرآن است و مخاطب آن خود مسلمانان هستند مانند این که می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ...[۳]. و بیش‌تر خطاب‌های قرآن از این قبیل است.
  2. خطاب‌هایی که مربوط به زمان نزول قرآن نیست بلکه مربوط به دوران‌های قبل از نزول قرآن می‌باشد و خدا آنها را برای پیامبر گرامی(ص) و مسلمانان نقل و حکایت می‌کند.

مثل این که خدا در زمان موسی و هارون به آنها و یا به بنی‌اسرائیل عموماً خطابی کرده است و آن خطاب را برای رسول اکرم(ص) حکایت می‌کند مثلاً می‌فرماید: ﴿وَقُلْنَا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُوا الْأَرْضَ...[۴]. خطاب در آیه مورد بحث از قسم دوم است یعنی با توجه به آیات قبل از آن، به خوبی روشن می‌شود که این آیه خطابی را که در آغاز آفرینش انسان از خدای متعال صادر شده است حکایت می‌کند یعنی می‌گوید خدای حکیم در آغاز آفرینش به فرزندان آدم چنین خطاب کرد، نه اینکه در زمان رسول اکرم(ص) مسلمانان را به چنین خطابی مخاطب ساخته است. دلیل این مطلب این است که در آیات قبل از این آیه، داستان حضرت آدم(ع) به تفصیل ذکر شده و پس از آن چند خطاب از خطاب‌هایی که در آن زمان به فرزندان آدم خطاب شده است، و یکی از آنها همین آیه مورد بحث است بازگو و حکایت گردیده است، برای روشن شدن مطلب لازم است قسمتی از اصل آیات را نقل کنیم. ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ * قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ[۵].

سپس پس از ذکر حادثه خروج آدم از بهشت چنین می‌فرماید: از این جا بیرون بروید برخی از شما دشمن برخی دیگر هستید و شما را روی زمین قرارگاهی است. آنگاه به نقل چند خطاب از خطاب‌هایی که همان روز به عموم فرزندان آدم شده بوده است می‌پردازد و می‌گوید:

  1. ﴿يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ[۶]. در این آیه خدا فرزندان آدم را به تقوا و پرهیزکاری و پاکی دعوت می‌کند.
  2. ﴿يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ...[۷]. در این آیه خدا فرزندان آدم را از این که فریب شیطان را بخورند و از راه راست منحرف شوند برحذر می‌دارد.
  3. ﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ[۸]. در این آیه خدا فرزندان آدم را به نماز و عبادت و این که در حال نماز و عبادت لباس‌های خوب خود را بپوشند امر می‌کند و از این که در خوردن غذا و آب اسراف کنند، نهی می‌فرماید.
  4. ﴿يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۹].

این هم باز نقل خطابی است که آن روز خداوند به پسران آدم نموده است، و مضمون آن این است: هنگامی که پیامبران الهی به سوی شما می‌آیند، و آیات الهی را برای شما می‌خوانند، و حکایت می‌کنند، شما سخنان آنان را بپذیرید، و اهل تقوا و صلاح شوید زیرا هر کس پرهیزکار باشد و خود را اصلاح کند، ترس و وحشتی برای او نخواهد بود. و در آیه بعد از این آیه هم خدا فرزندان آدم را از این که زیر بار آیات الهی نروند، و پیامبران الهی را به پیامبری نپذیرند برحذر می‌دارد و می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۰].

بنابراین با مراجعه به آیات قبل و بعد، آیه مورد بحث، معلوم می‌شود که جمله ﴿إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ... خطاب به مسلمانان و امت اسلامی نیست، تا گفته شود معنایش این است که پس از رسول گرامی اسلام(ص) پیامبران دیگری خواهند آمد، بلکه تمام این آیات و از جمله آیه مورد بحث، خطاب به عموم فرزندان آدم و مربوط به آغاز خلقت می‌باشد که در قرآن مجید بازگو و حکایت گردیده است. اینجا تذکر یک نکته لازم است و آن این که: کلمه مسجد در آیه ﴿يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ... دلیل این نمی‌شود که این خطاب مربوط به مسلمانان و امت اسلامی است. زیرا: اولاً مسجد در امم گذشته و زمان‌های پیش از اسلام هم بوده است به دلیل اینکه قرآن مجید در داستان اصحاب کهف می‌گوید: ﴿...قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِدًا[۱۱].

ثانیاً منظور از مسجد در این آیه مسجد اصطلاحی یعنی مکانی که برای نماز خواندن ساخته شده باشد نیست بلکه مسجد در این آیه کنایه از حالت نماز و عبادت است، و نماز هم در امت‌های گذشته بوده است به دلیل اینکه قرآن مجید درباره حضرت اسماعیل(ع) می‌فرماید: ﴿...كَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ...[۱۲]. و نیز قرآن مجید از زبان عیسی(ع) نقل می‌کند که گفت: ﴿...وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ...[۱۳]. خلاصه مقصود از جمله ﴿خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ یکی از دو معنا است:

  1. ای فرزندان آدم در حال نماز و عبادت، لباس‌های خوب و زیبای خود را بپوشید.
  2. ای فرزندان آدم در حال نماز عورت خود را بپوشانید.

و هر کدام از این دو باشد اختصاصی به امت اسلامی ندارد تا بگوییم خطاب به این امت است بلکه همان‌طور که گفته شد این آیه و چند آیه قبل از آن خطاب‌هایی است که در آغاز آفرینش به عموم فرزندان آدم و در قرآن مجید برای مسلمانان حکایت شده است.

گواه گفتار ما از قرآن: خلاصه گفتار ما در آیه ﴿إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ... این شد که خطاب در این آیه مربوط به آغاز آفرینش انسان بوده و مخاطب عموم فرزندان آدم می‌باشند، و هرگز مربوط به خصوص زمان پیامبر گرامی(ص) نیست تا روی خطاب به خصوص مسلمان‌ها باشد، بلکه قرآن خطابی که در آغاز آفرینش متوجه عموم فرزندان آدم نموده است، برای مسلمانان حکایت می‌کند. گواه گفتار ما این است که در موارد دیگر که قرآن مجید داستان آدم و هبوط او را به زمین یادآور می‌شود، و آیه‌ای کاملاً شبیه آیه مورد بحث، در ذیل آن می‌آورد و در آن آیات جای بحث و گفتگو نیست که مربوط به عموم فرزندان آدم است نه خصوص امت مسلمان.

اینک متن آن آیات

  1. ﴿قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ * وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ[۱۴]. دقت می‌کنید که این دو آیه، با آیه مورد بحث ما ﴿يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ و آیه بعد از آن ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا... کاملاً در معنا و مضمون یکی است.
  2. ﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى * وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى[۱۵].

این آیات هم با آیه مورد بحث و آیه بعد از آن، کاملاً یک معنی و مضمون دارند. پس اگر آیات سوره بقره، و سوره اعراف، و سوره طه، روی هم رفته در نظر گرفته شود هم گفتار ما روشن‌تر می‌شود، و هم به خوبی بطلان شبهه‌ای که در صدد پاسخ آن بودیم معلوم می‌گردد.

پاسخ همان اشکال به صورت دیگر: چند سال قبل در «آبادان» یکی از مبلغان بهائی، در حضور بعضی از دانشمندان، همین آیه مورد بحث را عنوان کرد و گفت: این آیه دلالت دارد که رسول اکرم(ص) آخرین پیامبر الهی نیست و پس از او پیامبران دیگری خواهند آمد و پاسخ این اشکال را از من (مؤلف) خواست. در پاسخ او گفتم: کلمه «إما» در آیه مورد بحث مرکب است از «إن شرطیه» و «ماء زایده» و «إن شرطیه» شرط و جزاء می‌خواهد، و جمله ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ... شرط آن است و ﴿فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ... جزای آن می‌باشد و از این جمله ملازمه بین شرط و جزاء استفاده می‌شود. اما در آیه دلیلی بر این که این شرط و جزاء مربوط به زمان آینده باشد وجود ندارد؛ زیرا در این قبیل آیات، هدف اصلی بیان ملازمه بین شرط و جزاء است، و اصلاً نظری به زمان نیست، و به اصطلاح «فعل» در این موارد منسلخ از زمان است و دلالت بر زمان گذشته یا حال یا آینده ندارد، مثلاً در آیه مورد بحث هدف این است که بگوید سنت الهی بر این جاری شده است، که کسانی را که از پیامبران و فرستادگان او اطاعت می‌کنند، و از محرمات و گناهان پرهیز می‌کنند، و به فکر اصلاح اعمال و نیات خود هستند، نجات بدهد، و چنین اشخاصی در روز رستاخیز بیم و اندوهی نخواهند داشت، و این است رفتار الهی با همه امت‌ها، چه امت‌های گذشته چه حال و چه آینده، و این قبیل جمله‌ها مقید به زمان حال و یا آینده نیست تا امت‌های گذشته را شامل نشود، و یا گفته شود مربوط به زمان آینده است، بلکه فقط در صدد بیان یک حکم قطعی و مسلم غیر مقید به زمان است.

به بیان دیگر، آیه در صدد این نیست که از آمدن پیامبرانی بعد از رسول اکرم(ص) خبر بدهد و الا چرا با «إن شرطیه» که دال بر تردید و شک است، چنین گزارشی می‌دهد، اگر در صدد خبر دادن از آمدن پیامبران دیگری بود لازم بود به طور جزم و حتم بیان کند بلکه هدف آیه این است که: ملازمه بین این شرط و جزاء را در هر زمانی که اتفاق بیفتد بیان کند. برای اینکه این مطلب روشن‌تر شود در این مثال دقت کنید. در کلاس درس، استاد به شاگردان خود می‌گوید: ما با کسی حساب خصوصی نداریم، هر کسی جدیت کند، و خوب درس بخواند، و تکالیف درس خود را مرتب انجام دهد، در امتحانات قبول خواهد شد، و هر کس تنبلی و ولگردی را پیشه کند، رد خواهد شد.

آیا معنای این جمله‌ها چیست؟ حتماً خواهید گفت معنای آن این است که بین کوشش و قبول شدن و تنبلی کردن و رد شدن ملازمه است، بدون این که زمانی یا مکانی در آن قید شده باشد، یعنی هیچ‌کس نمی‌گوید معنای این جمله این است که در زمان آینده هر کس خوب درس بخواند، قبول می‌شود اما در زمان گذشته این‌طور نبوده است، یا در این مدرسه هر کس خوب درس بخواند قبول می‌شود اما در مدرسه‌های دیگر نه! بلکه همه، از این جمله این طور استفاده می‌کنند که خوب درس خواندن در هر زمان و مکانی، با قبول شدن در امتحان ملازمه دارد. بزرگ‌ترین دلیل بر این که این آیه در صدد خبر دادن از آمدن پیامبرانی دیگر غیر از پیامبر اسلام نیست، این است که کلمه «ان» که دلالت بر قطعی نبودن کار دارد، به کار برده شده است اگر درصدد خبر دادن بود کلمه «إذا» که دلالت بر قطعی بودن دارد، به کار برده می‌شد و چون موضوع آمدن پیامبران از موضوعات بسیار مهم است صحیح نیست خبر دادن از آن به شک و تردید برگزار شود، همان‌طور که سایر امور مهم و قطعی با بیان‌های جزمی و مؤکد بیان شده است.

مثلاً قرآن مجید درباره معاد می‌گوید: ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ...[۱۶]. ملاحظه می‌فرمایید چگونه از وجود رستاخیز به صورت قطع و یقین خبر می‌دهد. کوتاه سخن این که، آیه مورد بحث، می‌خواهد بگوید رشد و فلاح و رستگاری برای کسانی که به پیامبر خود اقتدا کرده و از او پیروی کنند، و از راه و رسمی که او برای آنان تعیین می‌کند به هیچ وجه تخطی نکنند، اما این جریان مربوط به چه زمانی است؟ آیا مربوط به زمان پیامبر اسلام و یا مربوط به دوران پس از او است؟ یا مربوط به زمان پیامبران قبل از او می‌باشد، از این جهت، آیه بیانی ندارد، و نمی‌خواهد بگوید پس از پیامبر اسلام پیامبران دیگری می‌آیند، اگر مردم از آنها پیروی کنند اهل نجات خواهند بود.

شبیه آیه مورد بحث، از جهت این که «فعل مضارع» در آنجا از زمان منسلخ است و برای آن مستقبل و آینده‌ای نیست این آیه است: ﴿مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا * الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا[۱۷]. توجه دارید که جمله ﴿يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ... با اینکه فعل مضارع است، اما معنای حال و استقبال ندارد به گواه این که آن را صفت یک جمله ماضی ﴿الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِ قرار داده است و اگر آن فعل مضارع برای حال و آینده باشد در این صورت با موصوف خود تطبیق نخواهد کرد، از این جهت معلوم می‌شود که صیغه مضارع در این آیه بر هیچ نوع زمانی دلالت ندارد، و هدف آیه این است که پیامبران گذشته برای امر تبلیغ و ارشاد اعزام می‌شدند بدون این که بخواهد زمان آن را تعیین کند. این بود پاسخی که در آن مجلس به آن مبلغ بهائی داده شد.

پس از چندی به سؤال و جوابی که بین دانشمند متتبع مرحوم چرندابی و علامه بزرگوار مرحوم شیخ محمد جواد بلاغی و علامه فقید مرحوم سید هبة الدین شهرستانی درباره این آیه و شبهه مورد بحث رد و بدل شده است، برخورد کردم و دیدم جوابی که این دو بزرگوار داده‌اند با آنچه که ما در آن مجلس گفته بودیم چندان فرقی ندارد. اینک اجمال بیان آن دو بزرگوار را نقل می‌کنیم: علامه بلاغی می‌نویسد: قبلاً دو مطلب را باید بیان کنیم:

  1. کسانی که این شبهه را عنوان کرده‌اند با زبان عرب و خصوصیات آن آشنایی ندارند، و نمی‌دانند که فعل مضارع همیشه دلالت بر زمان حال و آینده ندارد، بلکه گاهی منسلخ از زمان می‌شود بر دوام واستمرار دلالت کند مثلاً در زبان عربی گفته می‌شود: زيد يكرم الضيف و معنای آن این نیست که زید در زمان حال یا آینده از میهمان پذیرایی و احترام می‌کند بلکه معنای آن این است که اکرام میهمان، عادت همیشگی او است. و از همین باب است آیه ﴿...لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ...[۱۸]. معنای این جمله این نیست که در زمان حال یا آینده چیزی از علم خدا مخفی نمی‌شود، بلکه همیشه این‌طور است چه گذشته، چه حال و چه آینده.
  2. جمله شرطیه گاهی گفته می‌شود بدون این که نظر به زمان وقوع شرط و جزاء داشته باشد، بلکه فقط برای بیان ملازمه بین شرط و جزاء گفته می‌شود، یعنی این شرط و جزاء با هم ملازمه دارند، هرگاه شرط تحقق پیدا کند، جزاء وقوع پیدا خواهد کرد، اما در چه زمانی شرط وقوع پیدا کرده، یا می‌کند، در صدد بیان این مطلب نیست. مثلاً شاعر می‌گوید:

مَنْ يَفْعَلِ الحَسَناتِ‌، اللهُ يشكرُها *** و الشَّرُّ بالشرِّ عندَ الله سيان هر کس کارهای نیک انجام دهد، خدا پاداش نیک به او عطا می‌کند، معنای این جمله این نیست که هر که در زمان حال یا آینده کارهای نیک انجام دهد، خدا به او پاداش نیک می‌دهد، بلکه معنای آن این است که انجام کار نیک با پاداش نیک ملازمه دارد در هر زمانی باشد. قرآن مجید هم که می‌گوید: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۱۹].

معنای آن این است که کار نیک و بد حساب دارد، هر کس کار نیک انجام دهد، پاداش آن را خواهد دید، و هر کس کار زشت انجام دهد، نیز پاداش آن را خواهد دید، یعنی میان کار نیک و بد و پاداش و کیفر آن، ملازمه است نه اینکه هر کس در زمان حال یا آینده کار نیک یا کار بد انجام دهد، پاداش آن را خواهد دید. اکنون که این دو مطلب روشن شد (که صیغه مضارع و جمله شرطیه گاهی استعمال می‌شود و دلالت بر زمان ندارد) معنای آیه ﴿...إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي... روشن است زیرا حاصل معنای آیه این می‌شود که بین آمدن پیامبر و این دو مطلب ملازمه است.

  1. پذیرفتن دعوت پیامبران با اهل نجات بودن ملازم است.
  2. زیر بار نرفتن با در عذاب الهی مخلد بودن توأم می‌باشد.

ملازمه این جمله‌ها مربوط به زمان خاص یا مکان خاصی نیست، بلکه همیشگی بوده و هست، در این صورت جمله شرطیه ﴿إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ... فَمَنِ اتَّقَى برای بیان ملازمه است، بدون این که دلالت بر زمان خاصی داشته باشد البته ما به نص قرآن کریم که می‌فرماید: ﴿وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ می‌دانیم که این شرط ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ بعد از آمدن رسول اکرم(ص) دیگر واقع نخواهد شد، یعنی پیامبر دیگری نخواهد آمد. این بود اجمال پاسخی که علامه بلاغی از این شبهه داده‌اند. علامه شهرستانی می‌نویسد: «اما» مرکب است از: «ان شرطیه» و «ماء کافه» و بنابراین «ماء کافه» «إن شرطیه» را از عمل کردن و جزم دادن شرط و جزاء بازداشته است و «نون تأکید ثقیله» بر سر فعل ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ شرط درآمده است و این فعل ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ از دلالت بر زمان حال و آینده منسلخ شده. همان طور که ﴿فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ از دلالت بر زمان منسلخ گشته است.

خلاصه فعل‌هایی که در این آیه هست ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ، ﴿يَقُصُّونَ، ﴿اتَّقَى، ﴿أَصْلَحَ، ﴿يَحْزَنُونَ هیچ کدام دلالت بر زمان خاصی ندارد و از مجموع آیه یک مطلب کلی و همیشگی که در تمام زمان‌ها و ملت‌ها، جریان و سریان داشته و دارد، استفاده می‌شود و آن این است که آمدن پیامبران و رسل الهی برای هدایت و راهنمایی مردم است. به بیان دیگر هدف آیه این است که انسان‌ها با بررسی تاریخ انسان‌ها باید، عبرت و پند بگیرند و به وضع کنونی خود مغرور نشوند، و واضح است که انسان از تاریخ گذشتگان می‌تواند عبرت بگیرد، و الا عبرت گرفتن از تاریخ آیندگان که هنوز نیامده‌اند معنا ندارد، بلکه کسانی که عبرت می‌گیرند مردم این زمان و زمان آینده هستند اما تاریخی که باعث عبرت اینان می‌شود تاریخ گذشته، و تاریخ گذشتگان است، یعنی انسان‌های کنونی باید در وضع انسان‌های گذشته و پیامبران آنها و سرانجام ایمان آوردن یا نیاوردن آنان، و عاقبت امر پرهیزکاران و گنهکاران، فکر کنند و از پیشامدها و رویدادهایی که برای آنان پیش آمده است پند بگیرند.

سپس مرحوم شهرستانی می‌نویسد: اشخاصی که این شبهه را عنوان کرده‌اند از کجای این آیه می‌خواهند استفاده کنند آیا از کلمه ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ که صیغه مضارع است می‌خواهند استفاده کنند؟ این که گفته شد، صیغه مضارع و بقیه فعل‌هایی که در این آیه وجود دارد دلالت بر زمان ندارد. و اگر از کلمه «رسل» می‌خواهند استفاده کنند آن نیز گفته شد یادآوری رسل و انبیا و قصص و آیات آنها برای پند و عبرت دیگران است، و انسان از تاریخ گذشتگان می‌تواند پند بگیرد نه تاریخ افرادی که هنوز نیامده‌اند و هرگز نمی‌توان گفت آیه می‌گوید از تاریخ پیامبرانی که بعداً می‌آیند عبرت بگیرند. و اگر از جمله ﴿يَا بَنِي آدَمَ می‌خواهند این نتیجه را بگیرند که آن هم درست نیست زیرا آیه به مردم عصر پیامبر می‌گوید از داستان انبیا پند بگیرید اما آیا بعد از پیامبر اسلام پیامبر دیگری می‌آید از کجای این خطاب استفاده می‌شود. این بود خلاصه پاسخ مرحوم شهرستانی از این شبهه که قسمت‌هایی از آن با آنچه ما گفتیم توافق دارد[۲۰]».[۲۱]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. علی ربانی گلپایگانی؛
حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی در کتاب «کلام تطبیقی» در این‌باره گفته‌‌است: از عبارت ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ، بیش از این استفاده نمی‌شود که مسئله رسالت تکرار خواهد شد؛ اما اینکه این امر تا قیامت ادامه خواهد داشت یا نه، به دست نمی‌آید. و اگر ظاهر آن نیز بر چنین مطلبی دلالت کند، آیه کریمه ﴿وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ...[۲۲] و دلایل دیگر خاتمیت آن را مقید می‌سازد. البته چنین ظهوری از آیه به دست نمی‌آید، زیرا جمله شرطیه، غالبا بیانگر ارتباط شرط و جزا با یکدیگر است؛ یعنی با تحقق شرط جزا هم تحقق خواهد یافت و بر تکرار شرط و جزء دلالتی ندارد».[۲۳]
۲. عبدالحسین خسروپناه؛
حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه در کتاب «کلام نوین اسلامی ج۲» در این‌باره گفته‌‌است:

برخی، بر اساس ظاهر آیۀ ۳۵ سورۀ اعراف مدعی شده‌اند که قرآن خود به استمرار نبوت و ارسال رسل الهی بر انسان‌ها تصریح دارد. بنابراین، نمی‌توان معتقد به ختم نبوت و بسته شدن باب وحی شد. آیۀ یاد شده چنین است: ﴿يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۲۴].

پاسخ این است که این آیه، حکایت فرزندان آدم(ع) در ابتدای مراحل آفرینش و هبوط ایشان به زمین است و ارتباطی به همۀ انسان‌ها ندارد. این خطاب، از خطاب‌های دوران رسالت پیامبر اسلام نیست تا با خاتمیت ایشان تعارض داشته باشد.شاهد این که آیه مربوط به دوران حضرت آدم(ع) و هبوط ایشان است؛ آیاتی است که با متن و مفاد این آیه همسو و مرتبط بوده و در یک سیاق قرار دارند. در آیۀ ۱۲۳ سوره طه فرموده: ﴿قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَى[۲۵].

بنابراین، آیه ناظر به عصر رسالت پیامبر اسلام نبوده و در مقام بیان مخاطبه با فرزندان آدم(ع) در هنگام هبوط است[۲۶].[۲۷]
۳. محمد اسحاق عارفی؛
حجت الاسلام و المسلمین عارفی در مقاله «بررسی برخی از شبهات درون‎ دینی خاتمیت» در این‌باره گفته‌‌است:

تبیین شبهه

خداوند در آیه ۳۵ سوره اعراف تصریح می‌کند که نبوت و پیامبری پایان نیافته است و پس از پیامبر اسلام(ص)، پیامبران دیگری خواهند آمد: ﴿يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۲۸]. از لفظ ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ که فعل مضارع و دلالت بر زمان آینده دارد، استفاده می‌شود که پس از رسول گرامی اسلام(ص)، پیامبران دیگری خواهند آمد و آن حضرت آخرین پیامبر الهی نخواهد بود.

عین عبارت مستشکل چنین است: این آیه مبارکه، در غایت صراحت است که اخبار از مستقبل باشد؛ زیرا لفظ يأتيكم به نون تأکید، مؤکد و ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ شده است؛ یعنی البته خواهند آمد برای شما رسولانی از جنس شما و آیات ما را بر شما تلاوت و قرائت خواهند کرد. پس هر که پرهیزکار شود و نیکو کار باشد، خوفی و حزنی بر او وارد نیاید؛ تا اهل تحریف نتوانند لفظ مستقبل را بر ماضی حمل کنند و آیه مبارکه را بر انبیای گذشته محمول دارند. چنان که تفسیر آیه مبارکه ﴿لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا[۲۹] را تحریف دانسته‌اند؛ زیرا معنای ماضی هرگز به نون تأکید، مؤکد نمی‌شود، بلکه به لفظ «اما» هم مصدر نمی‌گردد[۳۰].

پاسخ شبهه

در بررسی شبهه یاد شده، توجه به این نکته ضروری است که خطاب‎های قرآن مجید از یک لحاظ به دو دسته قابل تقسیم است.

  1. برخی از این خطاب‎ها، مربوط به زمان نزول قرآن و پس از آن است. مخاطب این خطاب‎ها نیز چند قسم است:
    1. گاهی مخاطب آن شخص خاص است، مانند خطاب‎هایی که مربوط به شخص پیامبر اسلام است: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ[۳۱]؛ ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً[۳۲].
    2. گاهی مخاطب آنها مسلمانان‎اند:﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ[۳۳]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ[۳۴].
    3. گاهی مخاطب آنها همه انسان‌های حین نزول و پس از آن تا روز رستاخیز است، مثل ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ[۳۵]؛ ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ[۳۶].
  2. خطاب‎های قرآن کریم مربوط به دوران پیش از نزول قرآن است و خدا آنها را برای پیامبر گرامی اسلام و مسلمانان حکایت می‌کند. مخاطب این خطاب‎ها نیز مختلف است:
    1. گاهی مخاطب شخص خاص است: ﴿يَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ[۳۷]؛
    2. گاهی نیز قوم خاص، مورد خطاب قرار می‎گیرد: ﴿يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ[۳۸].
    3. زمانی نیز مخاطب، تمام ابنای بشر، از آغاز خلقت تا روز رستاخیز هستند: ﴿يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ[۳۹].

خطاب در آیه مورد بحث از دسته دوم و آن هم از آخرین نوع آن است؛ یعنی مخاطب در این خطاب، تمام افراد بشر هستند، نه خصوص مسلمانان. با توجه به آیات قبل از آن، به روشنی پیداست که این آیه از خطابی حکایت می‌کند که در آغاز آفرینش انسان، از خدا صادر شده و تمام ابنای بشر را مورد خطاب قرار داده است؛ زیرا در آیات پیشین (۱۱-۲۵) داستان حضرت آدم(ع)، به تفصیل ذکر شده و پس از آن (۲۶-۳۶)، چهار خطاب عمومی که مخاطب آن تمام افراد بشر هستند، بازگو و حکایت شده است. در آخرین خطاب که آیه مورد بحث است، به فرستادن پیامبران، اشاره و پیروی از آنان را برای همه افراد بشر توصیه می‌فرماید و آن را سبب تقوا و پرهیزکاری در دنیا و مایه آرامش و شادابی در آخرت می‌داند.

ارزیابی شبهه

با توجه به مطالب یاد شده، آشکار می‌گردد که جمله ﴿إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ[۴۰] خطاب به مسلمانان و امت اسلامی نیست، تا بیانگر این معنا باشد که پس از پیامبر گرامی اسلام(ص)، پیامبران دیگری خواهند آمد، بلکه خطاب به عموم فرزندان آدم و مربوط به آغاز خلقت است که در قرآن حکایت شده است.

مفسران و دانشمندان بزرگی، مانند شیخ الطائفه[۴۱]، ابوالفتوح رازی[۴۲]، ابوالسعود[۴۳]، قوجوی[۴۴]، کاشانی[۴۵]، آلوسی[۴۶]، خفاجی[۴۷]، صاوی[۴۸]، حقی[۴۹]، طبیب[۵۰]، مراغی[۵۱]، ثعالبی[۵۲]، ابوالعباس[۵۳]، مغنیه[۵۴]، مدرس[۵۵]، سید قطب[۵۶]، قاسمی[۵۷]، علامه طباطبایی[۵۸]، قرشی[۵۹]، امیر عبدالعزیز[۶۰]، صابونی[۶۱]، فضل الله[۶۲]، ابن عاشور[۶۳]، مکارم شیرازی[۶۴] و امثال آنان که به این مسئله پرداخته‌اند، با صراحت تمام بیان کرده‎اند که خطاب در آیه مورد بحث، یک خطاب عمومی به شمار آمده و مربوط به تمام ابنای بشر است، پس خداوند در این آیه، همه فرزندان آدم را مورد خطاب قرار داده، می‌فرماید: «ای فرزندان آدم! پیامبرانی از خود شما به سویتان فرستاده می‌شوند تا آیات و احکام ما را برای شما بازگو کنند». اما درباره اینکه آنان، چند نفرند و از چه کسی آغاز و به چه کسی ختم می‌گردند، ساکت است و هیچ‎گونه دلالتی ندارد بر اینکه بعد از پیامبر گرامی اسلام(ص) رسولانی خواهند آمد.

پاسخ دیگر

پیش از بیان پاسخ، باید به این نکته ادبی اشاره شود که کلمه «اما» در آیه مورد بحث مرکب است از «إن» شرطیه و «مای زائده» یا «مای کافه» که «إن» شرطیه را از عمل کردن باز داشته است؛ از همین جهت فعل ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ مؤکد به نون تأکید ثقیله شده است.

مفسران بزرگ و دانشمندان علوم قرآنی، از جمله زجاج[۶۵]، نحاس[۶۶]، سمرقندی[۶۷]، شیخ الطائفه[۶۸]، فخر رازی[۶۹]، ثعلبی[۷۰]، طبرسی[۷۱]، ابن جوزی[۷۲]، ابوالفتوح رازی[۷۳] زمخشری[۷۴] و امثال آنان از کسانی هستند که آشکارا این مطلب را بیان کرده‌اند.

پس از یادآوری این نکته ادبی، پاسخ دیگر شبهه یادشده، این است که فعل مضارع، همیشه دلالت بر زمان حال و آینده ندارد، بلکه گاهی لزوماً زمان خاصی را نمی‌فهماند و تنها بر دوام و استمرار دلالت می‌کند: ﴿لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ[۷۵] هیچ چیز از علم خدا مخفی نیست. معنای این جمله این نیست که در زمان «حال» یا «آینده» چیزی از علم خدا مخفی نمی‌شود، بلکه همیشه این طور است؛ چه گذشته، چه حال و چه آینده.

جمله شرطیه نیز گاهی بدون اینکه نظر به زمان وقوع شرط و جزا داشته باشد، به کار می‌رود و تنها بیانگر ملازمه بین شرط و جزاست: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۷۶]. معنای این دو آیه، این است که میان کار نیک و پاداش و میان کار بد و کیفر، ملازمه است؛ یعنی هر کس به هر اندازه، چه زیاد و چه کم و در هر زمان، چه گذشته، چه حال و چه آینده، کار نیک یا بدی انجام دهد،پاداش یا کیفر آن را می‎بیند.

در آیه مورد بحث نیز، جمله شرطیه ﴿إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ... دلالت بر زمان ندارد، بلکه تنها بیانگر ملازمه بین شرط و جزاست؛ یعنی بین آمدن پیامبران و پذیرفتن دعوت آنان، با اهل نجات بودن ملازمه است و نیز بین آمدن آنها و نپذیرفتن دعوت آنان، با عذاب الهی تلازم است. البته ما به شهادت نص قرآن کریم که فرموده است: ﴿وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ[۷۷] می‌دانیم که شرط ﴿يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ بعد از آمدن رسول اکرم(ص) دیگر واقع نخواهد شد و پیامبر دیگری نخواهد آمد[۷۸].[۷۹].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  2. فرائد ابوالفضل گلپایگانی، ص۱۳۶.
  3. «ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.
  4. «و پس از وی به بنی اسرائیل گفتیم: در این سرزمین جای گیرید»... سوره اسراء، آیه ۱۰۴.
  5. «و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود * وَيَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ * و ای آدم! تو و همسرت در بهشت جای گزینید و از هر جا خواهید بخورید و به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد * فرمود: فرود آیید! برخی دشمن برخی دیگر و در زمین تا روزگاری آرامشگاه و برخورداری خواهید داشت» سوره اعراف، آیه ۱۱، ۱۹ و ۲۴.
  6. «ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.
  7. «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند»... سوره اعراف، آیه ۲۷.
  8. «ای فرزندان آدم! در هر نمازگاهی زیور خود را بردارید و بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  9. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  10. «و آنان که آیات ما را دروغ شمرند و از (پذیرش) آنها سرکشی ورزند دمساز آتشند؛ آنها در آن جاودانند» سوره اعراف، آیه ۳۶.
  11. «و بدین‌گونه (مردم را) از حال آنان آگاهانیدیم تا بدانند که وعده خداوند راستین است و در رستخیز تردیدی نیست؛ آنگاه (مردم) در کار خویش، میان هم کشمکش کردند؛ گفتند بنایی بر (غار) آنان بسازید (تا داستانشان آشکار نگردد)- پروردگارشان بر (احوال) آنان آگاه‌تر است» سوره کهف، آیه ۲۱.
  12. «و خانواده خود را به نماز و زکات فرمان می‌داد و نزد پروردگار خویش پسندیده بود» سوره مریم، آیه ۵۵.
  13. «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
  14. «گفتیم: همه از آن (بهشت فرازین) فرود آیید، آنگاه اگر از من به شما رهنمودی رسید، کسانی که از رهنمود من پیروی کنند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند * آنان که کافر شدند و نشانه‌های ما را دروغ شمردند دمساز آتش‌اند؛ آنان در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۳۸-۳۹.
  15. «فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد * و هر که از یادکرد من روی برتابد بی‌گمان او را زیستنی تنگ خواهد بود و روز رستخیز وی را نابینا بر خواهیم انگیخت» سوره طه، آیه ۱۲۳-۱۲۴.
  16. «و کافران گفتند برای ما رستخیز نخواهد آمد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم داننده غیب که برای شما خواهد آمد؛ همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند»... سوره سبأ، آیه ۳.
  17. «پیامبر را در آنچه خداوند بر او روا داشته است تنگنایی نیست؛ بنا به سنّت خداوند در میان کسانی که پیش از این برگذشته‌اند و فرمان خداوند دارای اندازه‌ای سنجیده است * همان کسانی که پیام‌های خداوند را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند و حسابرسی را خداوند بسنده است» سوره احزاب، آیه ۳۸-۳۹.
  18. «همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند» سوره سبأ، آیه ۳.
  19. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  20. اصل سؤال مرحوم علامه چرندابی و پاسخ این دو بزرگوار در مجله العرفان سال ۳۶ ص۷۶۷-۷۷۱ چاپ شده است.
  21. سبحانی، جعفر؛ خاتمیت از نظر قرآن و حدیث و عقل ص ۱۳۸-۱۵۷.
  22. «اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است»؛ سوره احزاب، آیه ۴۰.
  23. ربانی گلپایگانی؛ کلام تطبیقی؛ ج۲، ص۱۱۳.
  24. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  25. «فرمود: هر دو با هم از آن (بهشت فرازین) فرود آیید- (که) برخی دشمن برخی دیگر (خواهید بود)- آنگاه چون از من رهنمودی به شما رسد، هر که از رهنمود من پیروی کند نه گمراه می‌گردد و نه در رنج می‌افتد» سوره طه، آیه ۱۲۳.
  26. سبحانی، جعفر، الالهیات، ص۴۸۷ و ۴۸۸.
  27. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص۳۰۶.
  28. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  29. «کافران از اهل کتاب و مشرکان، (از کیش خود) دست نمی‌کشیدند تا آنکه آن برهان به آنان رسد» سوره بینه، آیه ۱.
  30. جردقانی، ابوالفضل محمدرضا، کتاب الفرائد فی بیان وجوه اقسام الدلائل و البرهان، ص۳۱۴-۳۱۵.
  31. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
  32. «از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی» سوره توبه، آیه ۱۰۳.
  33. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید» سوره مائده، آیه ۶.
  34. «ای مؤمنان! قصاص کشتگان بر شما مقرّر شده است» سوره بقره، آیه ۱۷۸.
  35. «ای مردم! از پروردگارتان پروا کنید، همان که شما را از تنی یگانه آفرید» سوره نساء، آیه ۱.
  36. «ای مردم! برای شما پندی از سوی پروردگارتان و شفایی برای دل‌ها و رهنمود و بخشایشی برای مؤمنان آمده است» سوره یونس، آیه ۵۷.
  37. «فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز!» سوره بقره، آیه ۳۳.
  38. «ای بنی اسرائیل! نعمت مرا که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و به پیمان من وفا کنید تا به پیمان شما وفا کنم و تنها از من بهراسید» سوره بقره، آیه ۴۰.
  39. «ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد!» سوره اعراف، آیه ۲۷.
  40. «ای فرزندان آدم! چون فرستادگانی از خودتان- که آیات مرا بر شما می‌خوانند- نزدتان آیند (به آنان ایمان آورید و پروا پیشه کنید) آنان که پرهیزگاری ورزند و به راه آیند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۳۵.
  41. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۹۲.
  42. رازی، ابو الفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۷۹.
  43. ابوسعود عماوی حنفی، محمد، تفسیر ابی السعود (ارشاد العقل السلیم إلی مزایا الکتاب الکریم)، ج۳، ص۲۲۵.
  44. قوجوی حنفی، محمد بن مصطفی، حاشیة محی الدین شیخ زاده علی تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۲۱۵.
  45. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر کبیر منهج الصادقین، ج۲، ص۵۱۷.
  46. آلوسی، محمد، روح المعانی فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۱۴.
  47. خفاجی، احمد بن محمد، عنایة القاضی و کفایة الراضی علی تفسیر البیضاوی، ج۴، ص۲۷۷.
  48. صاوی، احمد بن محمد، حاشیة الصاوی علی تفسیر الجلالین، ج۲، ص۲۵۹.
  49. حقی بروسوی، اسماعیل، روح البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۰۴.
  50. طبیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۱۲.
  51. مراغی، احمد مصطفی، تفسیر المراغی، ج۸، ص۱۴۵.
  52. ثعالبی، عبدالرحمن، الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج۳، ۳۶۲.
  53. ابوالعباس، احمد بن محمد، البحر المدید فی تفسیر القرآن المجید، ج۲، ص۲۱۳.
  54. مغنیه، محمد جواد، التفسیر الکاشف، ج۳، ص۳۲۵.
  55. مدرس، عبدالکریم محمد، مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۶۲.
  56. سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۳، ص۱۲۸۸.
  57. قاسمی، محمد جمال الدین، محاسن التأویل، ج۵، ص۷۳.
  58. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۸۶.
  59. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، ج۳، ص۴۰۱.
  60. امیر عبدالعزیز، التفسیر الشامل للقرآن الکریم، ج۳، ص۱۲۸۴.
  61. صابونی، محمد علی، قبس من نور القرآن، ج۲، ص۲۷.
  62. فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، ج۱۰، ص۱۰۹.
  63. ابن عاشور، محمد طاهر، تفسیر التحریر و التنویر، ج۸، ص۸۳.
  64. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۶۰
  65. زجاج، ابراهیم بن سری، معانی القرآن و اعرابه، ج۳، ص۳۳۴.
  66. نحاس، احمد بن محمد، اعراب القرآن، ج۲، ص۱۲۴.
  67. سمرقندی، احمد بن ابراهیم، تفسیر السمرقندی «بحر العلوم»، ج۱، ص۵۳۹.
  68. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۹۲.
  69. رازی، محمد فخر الدین، التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۵۷.
  70. ثعلبی، احمد، الکشف و البیان، ج۴، ص۲۳۱.
  71. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳ و ۴، ص۶۴۱.
  72. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج۱، ص۵۸.
  73. رازی، ابو الفتوح، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۷۹.
  74. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۲، ص۱۰۳.
  75. «همسنگ ذرّه‌ای در آسمان‌ها و زمین از (دید) او دور نمی‌ماند» سوره سبأ، آیه ۳.
  76. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  77. «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.
  78. بلاغی، محمد جواد، مجله العرفان، ص۷۶۷-۷۷۱.
  79. محمد اسحاق عارفی، مقاله «بررسی برخی از شبهات درون‎ دینی خاتمیت، ص114 الی 118.