آیا ارتباط با فرشتگان برای دریافت علم مختص پیامبران و ائمه است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا ارتباط با فرشتگان برای دریافت علم مختص پیامبران و ائمه است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیارتباط معصوم با فرشته
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا ارتباط با فرشتگان برای دریافت علم مختص پیامبران و ائمه است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در این‌باره گفته‌ است:

«شواهد قرآنی (ارتباط حضرت مریم (ع)، جناب ساره و حتى قوم لوط با فرشتگان) نشان می‌دهند که ارتباط با فرشتگان -دست کم در برخی قالب‌ها - اختصاص به پیامبران ندارد.

از آیه شریفه ﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ[۱]. نیز می‌توان عمومیت نزول فرشتگان بر غیر پیامبران را دریافت. بیان شد که تمسک امام صادق (ع) به این آیه برای اثبات نزولی فرشتگان بر ائمه (ع)، نشان می‌دهد که نزول فرشتگان، به قیامت یا هنگام مرگ اختصاص ندارد[۲].

در نقلی آمده است که فرشتگان پیوسته با یکی از صحابه به نام عمران بن حصین مصافحه می‌کردند و به زیارت وی می‌رفتند. پس از مدتی این دیدارها قطع شد. به رسول اکرم (ص) عرض کرد: یا رسول الله! مردانی نزد من می‌آمدند که زیباتر و خوشبو‌تر از آنان ندیده‌ام؛ ولی پیوند را قطع کردند و چندی است که از آنان خبری نیست. پیامبر (ص) فرمودند: آیا در راه خدا جراحتی به تو رسید که آن را از دیگران کتمان می‌کردی؟ عرض کرد: آری. پیامبر (ص) پرسیدند: سپس آن را آشکار ساختی؟ گفت: آری. فرمودند: اگر همچنان تا هنگام مرگ بر کتمان زخم خود ثابت قدم می‌ماندی، فرشتگان تو را زیارت می‌کردند[۳].

آنچه بیشتر جای پرسش دارد این است که آیا شکل خاصی از ارتباط با فرشتگان - که تحديث نام دارد - منحصر به پیامبران و ائمه است یا خیر؟ بنا بر روایتی، از محمد بن ابوبکر پرسیده شده است: آیا فرشتگان با غیر پیامبران سخن می‌گویند؟ او پاسخ داد: مریم (ع)، محله بود؛ اما پیامبر نبود. فاطمه (ع)، محدثه بود؛ اما پیامبر نبود. ساره همسر حضرت ابراهیم (ع) فرشتگان را دید؛ اما پیامبر نبود[۴]. با توجه به آیات یاد شده، محله بودن حضرت مریم (ع)، را می‌توان تأیید کرد[۵]. محدثه بودن حضرت فاطمه (ع) نیز مسلم است؛ زیرا روایات مصحف فاطمه (ع) و املای مطالب آن از جانب فرشته‌ای که در برخی روایات حضرت جبرئیل معرفی شده است، اطمینان بخش است[۶].

افزون بر حضرت مریم و حضرت فاطمه (ع)، بنا بر روایتی از امام باقر (ع)، سلمان نیز محدث بوده است[۷]. در روایتی از امام صادق (ع) نیز آمده است که جناب سلمان محدث بود. در این روایت، بیان شده است که فرشته‌ای با او سخن می‌گفت[۸]. در مقابل، در روایتی دیگر سخن گفتن فرشته با سلمان انکار شده و او محدث از جانب پیامبر (ص) و امیرالمؤمنين (ع) معرفی شده است که به او اسراری را بیان می‌کردند که دیگران تحمل آن را نداشتند[۹]. این معنا از محل، در واقع خارج شدن از معنای مصطلح این واژه است و محل بحث نیست. در روایت دیگر نیز او محدث از امامش معرفی شده و بیان گردیده است که غیر از ائمه کسی از پروردگارش محدث نمی‌شود[۱۰]. محدث بودن از پروردگار نیز مخالف روایاتی است که صاحب سخن را فرشته معرفی می‌کردند؛ مگر آنکه منظور از محدث بودن از خداوند، با واسطه فرشتگان باشد که با ظاهر آیاتی که درباره حضرت مریم (ع) است و روایاتی که درباره شأن نزول مصحف فاطمه (ع) است، سازگار نیست. در روایتی از امام رضا (ع) نقل شده است: من دوست دارم که مؤمن، محدث باشد. در ادامه این روایت آمده است: از آن حضرت درباره معنای محدث سؤال شد و آن حضرت فرمودند: محدث کسی است که مطالبی به او فهمانیده می‌شود[۱۱]. اگر مقصود از این فهم، فهم ویژه‌ای باشد که در بحث تحديث مطرح است، این روایت دلالت بر آن دارد که مقام تحديث، اختصاص به ائمه (ع) ندارد و هر مؤمنی می‌تواند به آن برسد؛ اما اگر مقصود، معانی دیگری مانند مراتبی عادی از حدس زدن باشد، با معنای اصطلاحی تحديث که درباره آن سخن گفتیم، متفاوت و از موضوع بحث خارج است.

به هر حال، این روایات به دلیل ضعف سندی و اضطراب محتوایی برخی از آنها، اطمینان بخش نیستند؛ اما با توجه به شواهد قرآنی که نشان می‌دهند برخی از غیر پیامبران و امامان (ع)، مانند حضرت مریم (ع) به مقام محدث بودن رسیده‌اند، می‌توان عمومیت تحديث را تأیید کرد. برخی روایات مؤید این برداشت نیز، مانند روایاتی که حضرت فاطمه (ع) را محله معرفی می‌کنند، اطمینان بخش‌اند. بنابراین در مجموع می‌توان گفت که مقام تحديث به ائمه (ع) اختصاص ندارد.»[۱۲]

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. «فرشتگان بر آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند، فرود می‌آیند که نهراسید و اندوهناک نباشید و شما را به بهشتی که وعده می‌دادند مژده باد!» سوره فصلت، آیه ۳۰.
  2. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۹۱؛ ملا محسن فیض کاشانی، تفسير الصافی، ج۴، ص۳۶۰؛ سیدهاشم بحرانی، البرهان في تفسير القرآن، ج۴، ص۷۸۷.
  3. عبد الحميد بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، تحقيق محمد ابو الفضل ابراهیم، ج۱، ص۹۴.
  4. ر.ک: سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج۲، ص۸۲۴-۸۲۳؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۷۲؛ محمد بن على صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۳؛ محمد بن محمد مفید، الاختصاص، ص۳۲۹.
  5. البته چنان که گفته شد، تمثل روح بر آن حضرت در شکل یک انسان، به شیوه‌ای غیر از تحديث اشاره دارد.
  6. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۹۲؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۵۰.
  7. ر.ک: محمد بن عمر کشی، رجال الكشی - اختيار معرفة الرجال، تحقیق حسن مصطفوی، ص۱۲.
  8. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۲؛ محمد بن حسن طوسی، الأمالی، ص۴۰۷.
  9. ر.ک: محمد بن علی صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۸۳.
  10. ر.ک: محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشيعة، تصحيح مؤسسة آل البيت، ج۲۷، ص۱۴۶.
  11. محمد بن علی صدوق، عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۷؛ همو، معاني الأخبار، ص۱۷۲: «إِنِّي أُحِبُّ أَنْ يَكُونَ الْمُؤْمِنُ مُحَدَّثاً قَالَ قُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‌ءٍ الْمُحَدَّثُ قَالَ الْمُفَهَّمُ».
  12. هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی ص ۲۵۱.