آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانه‌های قیامت است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانه‌های قیامت است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

آیا طلوع خورشید از مغرب از نشانه‌های قیامت است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

خدامراد سلیمیان

حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«اگر چه درباره چگونگی این پدیده سخن روشنی در روایات به چشم نمی‌خورد؛ اما برخی از بزرگان درباره چگونگی این اتفاق نوشته‌اند: "خورشید، هنگام ظهر در آسمان، راکد می‌شود و ساعتی چند تا هنگام عصر پیدا نباشد؛ آن گاه از مغرب آشکار شود"[۱]. عده‌ای نیز این امر را بعید پنداشته آن را مستلزم در هم ریختن و از هم پاشیدن نظم جهان و تغییر در حرکت منظومه خورشیدی دانسته‌اند که با اصول حاکم بر نظام طبیعت، ناسازگار است!! ولی به نظر می‌رسد این امر، همانند بسیاری دیگر از امور، از آیات الهی خواهد بود. افزون بر آن، نظیر این اتفاقات پیش‌تر نیز در آسمان رخ داده است که از جمله آنها "ردالشمس" (بازگشتن خورشید) برای یوشع بن نون بوده است. در برخی دیگر از نوشته‌ها نیز آمده است: "مقصود از طلوع خورشید از مغرب، ظهور حضرت مهدی (ع) است. بدین معنا که او، همان خورشید است که در پایان عمر طولانی خویش، طلوع خواهد کرد"[۲]. از آنجایی که چنین مطلبی در کلام معصوم (ع) نیامده و علاوه بر آن، در روایات، سخن از طلوع خورشید از مغرب در ردیف قیام حضرت مهدی (ع) ذکر شده است؛ بنابراین، طلوع خورشید از مغرب، حادثه‌ای است که پس از ظهور حضرت مهدی (ع) و در آستانه قیامت روی خواهد داد»[۳].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در این‌باره گفته است:

«یکی دیگر از علائم آخرالزمان، طلوع خورشید از مغرب است. این موضوع در روایات متعدد و در منابع شیعی و سنی آمده است و به نظر می‌رسد، با توجه به کثرت و شهرت این روایات نمی‌توان اصل آن را رد نمود؛ گر چه ممکن است در معنا و مقصود آن و نیز زمان وقوع آن، اختلاف دیدگاه وجود داشته باشد. علامه این حادثه را از علائم آخرالزمان شمرده و بعضی از روایات مربوط به آن را نیز ذکر کرده است؛[۴] اما مشخص نکرده که این اتفاق، از علائم ظهور می‌‌باشد یا علائم قیامت. البته با توجه به دیگر روایات و منابعی که این علامت را ذکر کرده‌اند و آن را از نشانه‌های ظهور حضرت مهدی (ع) دانستند، به نظر می‌رسد دیدگاه علامه نیز این باشد که حادثه مذکور از علائم ظهور می‌‌باشد[۵].

نکته‌ای که باید به آن توجه نمود این است، که اگر در بعضی از روایات نیز این حادثه از نشانه‌های قیامت شمرده شده، نباید آن‌‌ را معارض علامت بودن ظهور گرفت؛ زیرا در مبحث اول همین گفتار گذشت که علائم قیامت شامل علائم ظهور نیز می‌‌باشد و لذا در بسیاری از روایات به علائم ظهور، اشراط الساعه نیز گفته شده است. در هرصورت احادیثی که در این رابطه در آثار علامه آمده است،[۶] به شرح زیر می‌‌باشد: عیاشی در تفسیر خود به نقل می‌‌کند که زراره و حمران و محمد بن مسلم از حضرت ابی جعفر (ع) و حضرت صادق (ع) روایت کرده‌‌اند: که در ذیل جمله ﴿يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لاَ يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا...[۷] فرمودند: مقصود از این آیات طلوع آفتاب از مغرب و خروج جنبنده زمین و پدید آمدن دود است. که انسان اگر به گناه اصرار ورزد عمل ایمانی به جا نیاورد و این آیه‌ها ظاهر شود؛ ایمانش سودی نخواهد داشت[۸].

علی بن ابراهیم قمی نیز در تفسیر خود می‌‌گوید: پدرم از صفوان از ابن مسکان از ابی بصیر از امام باقر (ع) برایم چنین روایت کرد که آن جناب در تفسیر جمله ﴿يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ... فرموده: این آیت الهی عبارت است از طلوع آفتاب از مغرب، کسانی که در چنین روزی ایمان بیاورند ایمانشان بی فایده است[۹].

و در الدر المنثور است که ابی سعید خدری از رسول خدا (ص) روایت کرده‌‌اند که در تفسیر جمله ﴿يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ فرموده است: این آیات عبارت است از طلوع آفتاب از مغربش[۱۰].

علامه پس از ذکر این احادیث می‌‌گوید: مسئله طلوع آفتاب از مغرب در روایات بسیاری از طریق شیعه از امامان اهل بیت (ع) و از طریق اهل سنت از جمعی از صحابه رسول خدا (ص) از قبیل ابی سعید خدری، ابن مسعود، ابی هریره، عبدالله بن عمر، حذیفه، ابی‌‌ذر، عبدالله بن عباس، عبدالله بن أبی اوفی، صفوان بن عسال، انس، عبدالرحمن بن عوف، معاویه، ابی امامه و عایشه و غیره ایشان وارد شده و البته در مضمون آنها اختلافات فاحشی وجود دارد[۱۱].

امکان طلوع خورشید از مغرب: از آنجا که طلوع خورشید از مغرب برخلاف روند عادی و قانون طبیعی موجود است، لذا در نگاه بسیاری از دانشمندان و افراد معمولی این مسئله امری غیر ممکن و غیر قابل تحقق به نظر رسیده، در نتیجه برخی این روایات را جعلی و دروغ دانسته و بسیاری نیز آن را نوعی بیان سمبلیک و رمزگونه از یک حقیقت غیر قابل فهم می‌‌دانند[۱۲].

ولی علامه در تبیین امکان طلوع خورشید از مغرب، می‌گوید: نظریه‌های علمی امروز انکار ندارد که ممکن است روزی کره زمین بر خلاف حرکتی که تا آن روز شرقی بوده حرکت غربی کند و یا دو قطب آن تغییر یافته و جای قطب شمال و جنوب عوض شود؛ حال یا به طور تدریج، همچنان که رصدخانه‌‌ها را پیش‌‌بینی نمودنده‌‌اند و یا آنکه یک حادثه جهانی و عمومی جوی این تحول یک مرتبه به وجود بیاورد. البته همه این سخنان در جایی است که کلمه طلوع خورشید از مغرب در روایت رمزی درباره یک سری از اسرار حقایق نبوده باشد[۱۳]»[۱۴].

پانویس

  1. مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۶۸.
  2. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، باب ۴۷، ح۱.
  3. سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۱۴۷ - ۱۴۸.
  4. المیزان، جلد ۷، صفحه ۳۹۱.
  5. مرحوم صدوق این روایت را در بابی به عنوان «باب حدیث الدجال و ما یتصل به من امر القائم (ع)» ذکر نموده است؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، جلد ۲، صفحه ۵۲۵. همچنین مرحوم شیخ طوسی نیز آن را در باب «ذکر طرف من العلامات الکائنه قبل خروجه (ع)» و باب «باب ذکر علامات قیام القائم (ع) و مده ایام ظهوره و شرح سیرته و طریقه احکامه و طرف مما یظهر فی دولته» آورده است؛ الغیبه للطوسی، صفحه ۴۳۵. این‌ها نشان می‌‌دهد این علماء این علامت را از علائم ظهور می‌‌دانند. بعلاوه برخی از روایات صراحت دارد که تحقق طلوع خورشید از مغرب، مربوط به قبل از دوران ظهور است؛ مراجعه شود به ارشاد، جلد ۲، صفحه ۳۷۱؛ تحف العقول، صفحه ۲۸۸؛ تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۱۸۵؛ تأویل الایات الظاهره، صفحه ۱۷۳.
  6. المیزان، جلد ۷، صفحه؛۳۹۰ تفسیر البیان فی موافقه بین الحدیث و القرآن، جلد ۴، صفحه ۱۶۵.
  7. «روزی که بعضی از نشانه‌های پروردگارت بیاید در آن روز ایمان کسی که از قبل ایمان نیاورده یا در مدت ایمانش کسب خیری نکرده است نفعی به حالش نخواهد داشت.» انعام:۱۵۸.
  8. تفسیر عیاشی، جلد ۱، صفحه ۳۸۴، حدیث ۱۲۸.
  9. تفسیر قمی، جلد ۱، صفحه ۲۲۱.
  10. الدر المنثور، جلد ۳، صفحه ۵۷.
  11. المیزان، جلد ۷، صفحه ۳۹۱.
  12. دادگستر جهان، صفحه ۲۲۰؛ حکومت جهانی مهدی (عج)، صفحه ۱۷۶.
  13. المیزان، جلد ۷، صفحه ۳۹۱.
  14. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۱۹۴-۱۹۷.