آیا مذهب شیعه توسط عبدالله بن سبأ پدید آمد؟ (پرسش)
آیا مذهب شیعه توسط عبدالله بن سبأ پدید آمد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ شیعه |
مدخل بالاتر | شیعه |
مدخل اصلی | شیعه در تاریخ اسلامی |
مدخل وابسته | عبدالله بن سبأ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
آیا مذهب شیعه توسط عبدالله بن سبأ پدید آمد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث شیعه است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی شیعه مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین مهدی رستمنژاد، در کتاب «پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه» در اینباره گفته است:
«برخی مکتب اصیل تشیع را زاییده توطئه فردی یهودی به نام عبدالله بن سبأ میدانند. اینان با تکیه بر یک روایت ضعیف که- طبری آن را نقل کرده - بر این باورند که شیعه، توسط یهودی فوق الذکر از اهل یمن در زمان عثمان پایریزی شده است.
بنا بر نقل طبری در حوادث سال ۳۰ - ۳۶ هجری (در زمان عثمان) این یهودی با تظاهر به اسلام در بلاد مختلف اسلامی از شام و بصره گرفته تا کوفه و بصره به گردش درآمد و مردم را با دعوت به پذیرش امامت علی(ع)، علیه خلیفه وقت شوراند. با تبلیغات وی، گروهی از صحابه و تابعان به وی پیوستند و عثمان را در خانهاش محاصره کرده، وی را به قتل و امام علی(ع) را به خلافت رساندند[۱].
برابر این نقل، داستان شورش مسلمانان علیه خلیفه سوم، به رهبری یک یهودی صورت پذیرفت. این داستان که محققانی چون دکتر طه حسین[۲] آن را یک افسانه تاریخی قلمداد کردهاند، از جهات گوناگون سست و بیپایه است که به مواردی از آن اشاره میشود:
اشکالات سندی: طبری این قضیه را از سری، از شعیب، از سیف بن عمر، از عطیه و از یزید فقعسی نقل کرده است[۳].
در رجال اهل سنت دو نفر به نام «سری» معروفاند.
- سری بن اسماعیل کوفی، که رجال شناسان اهل سنت او را کذاب شمردهاند[۴].
- سری بن عاصم بن سهل همدانی (م ۲۵۸ق) که رجال شناسان وی را نیز کذاب و سارق حدیث دانستهاند[۵].
اما مقصود از شعیب، شعیب بن ابراهیم کوفی است که برابر تصریح رجال شناسان، وی فردی مجهول الحال و راوی کتابهای سیف بن عمر است[۶].
سیف بن عمر - دیگر راوی این خبر - کسی است که رجال شناسان اهل سنت وی را جاعل حدیث دانسته و حتی او را به بیدینی و فساد عقیده متهم کردهاند. ابن عدی میگوید: «تمام روایات وی ناشناخته و غیرقابل قبول است»[۷]. همچنین یحیی بن معین، حدیث او را سست و ضعیف شمرده. ابوداوود، او را بسیار دروغگو دانسته، ابن حبان او را به زندقه نسبت داده و گفته که وی جعل حدیث میکرده است[۸]. سیف بن عمر در سال ۱۷۰ رحلت نمود و تا عبدالله بن سبأ ۱۲۰ سال فاصله داشته و کسی پیش از وی چنین مطلبی را عنوان نکرده است.
تاریخ نگاران اسلامی، مانند ابن شهاب زهری، ابوبکر بن حزم، واقدی و مورخان دیگری که در اواخر روزگار امویان میزیستهاند، هیچ نامی از عبدالله بن سبأ در ماجرای شورش علیه عثمان نیاوردهاند؛ همچنین در هیچ منبعی تا نیمه نخست قرن دوم، در هیچ روایت و تاریخی از چنین فردی در این انقلاب نامی برده نشده است. این مطلب برای بار نخست به زبان سیف بن عمر بازگو شد.
جالب توجه آنکه در منابع تاریخی، انتقادهایی از جانب عثمان در ارتباط با آن شورش نسبت به علی(ع)، ابوذر و عمار وارد شده است یا آنکه معاویه و بنی امیه، حضرت علی(ع) را در قتل عثمان متهم کردهاند؛ ولی هرگز از این مرد یهودی که برابر این فرضیه، تمام دنیای اسلام را علیه خلیفه بسیج کرده است، نامی بر زبان نیاوردهاند! آیا چنین مرد مرموزی از چشم خلیفه و نیروهای امنیتی بنی امیه پنهان مانده بود؟!
اشکالات محتوایی: پیش از بیان اشکالات محتوایی، یادآوری میشود که بر فرض صحت افسانه عبدالله بن سبأ، چه ارتباطی بین این داستان و بنیانگذاری تشیع توسط وی وجود دارد؟ مکتب تشیع - چنان که گفته شد - به عصر رسالت بر میگردد و هیچ ارتباطی با شورش مسلمانان در نبرد با عثمان ندارد.
از این گذشته، داستان عبدالله بن سبأ از چند نظر قابل خدشه است:
۱. ناسازگاری با تاریخ: کسی که با تاریخ صدر اسلام آشنا باشد، به خوبی میداند که این داستان نمیتواند بیش از یک افسانه کودکانه باشد؛ زیرا چگونه میتوان باور کرد فردی یهودی از یمن، یک تنه در بلاد اسلامی بگردد و صحابه پیامبر(ص) را با خود همراه کند و در برابر دیدگان خلیفه و آگاهان آن روز، وارد مدینه شده، همه را علیه خلافت اسلامی بشوراند تا جایی که خلیفهای را به قتل برساند و خلیفه دیگری را جای وی بنشاند و با این همه، در هیچ تاریخ معتبری از چنین فردی، نامی برده نشود!! این در حالی است که زمینهها و عوامل شورش و انقلاب در زمان عثمان، در تاریخ به روشنی ثبت و ضبط شده و هیچ یک از این خیالات با آنچه در تاریخ آمده، سازگار نیست.
۲. ناسازگاری با سیره سیاسی عثمان: سیره رفتاری عثمان در برخورد با مخالفان گواه روشنی است بر اینکه افسانه عبدالله بن سبأ به هیچ وجه صحت ندارد؛ زیرا عثمان حتی به صحابه گران قدر پیامبر(ص) اجازه کمترین مخالفتی نمیداد تا چه رسد به یک یهودی گمنام که بخواهد بلاد اسلامی را بگردد و همه جا را به شورش و عصیان وادارد. ابوذر از چهرههای مخالف عثمان بود، عثمان وی را پس از تبعید به شام به ربذه تبعید کرد و او غریبانه در آنجا جان سپرد[۹].
عبدالله بن مسعود به جرم دفاع از ابوذر، از کوفه فراخوانده شد و چنان مورد ضرب و شتم نوکران خلیفه قرار گرفت که نزدیک به چهار سال در خانهاش زمینگیر شد و با همان حال از دار دنیا رحلت کرد[۱۰].
عمار یاسر - از دیگر صحابیان پیامبر(ص) - مورد خشم عثمان قرار گرفت. عثمان غلامانش را امر کرد تا چنان وی را کتک زدند که دچار بیماری سختی شد[۱۱]. حال چگونه باور کردنی است که یک یهودی، بلاد اسلامی را به هم بزند و نیروهای امنیتی عریض و طویل بنی امیه از کنار آن به راحتی بگذرند تا جایی که مسلمانان را یکپارچه علیه خلیفه بشوراند؟!
۳. ناسازگاری با عقاید وهابیان: اگر آنچه طبری در تاریخش در ارتباط با عبدالله بن سبأ آورده صحیح باشد، یکی از بنیادیترین باورهای وهابیان فرو خواهد ریخت؛ زیرا برابر نظر آنها صحابه پیامبر(ص) همه عادلاند و هیچگونه جرح و تعدیلی در حق آنها شایسته نیست. اگر چنین است، پس چگونه ممکن است بسیاری از شخصیتهای صحابه فریب یک فرد یهودی نیرنگ باز را خوردند و آشوبی به پا کردند که در آن، خلیفهای به قتل رسید و خلیفهای دیگر جای وی را گرفت؟
بنابر گفته صبحی صالح: «بعید نیست که یک فرد یهودی فتنهانگیزی کند؛ ولی آنچه قابل پذیرش نیست، آنکه یک فرد یهودی چنین تأثیر عظیمی در عقاید مسلمانان بگذارد و آنان را به دو گروه سنی و شیعه تقسیم کند»[۱۲].
۴. عدم سازگاری با واقعیات دیگر: اگر بنیانگذار مذهب تشیع فردی چون «عبدالله بن سبأ» باشد، پس چگونه است که در کتابهای شیعه هیچ مدحی از ایشان نیامده، بلکه از وی به عنوان بنیانگذار فرقة سبئیه یاد شده و به همین دلیل، همواره مورد لعن و نفرین امامان شیعه بوده است؟! حتی بنابر گفته عبدالقاهر بغدادی امیرمؤمنان علی(ع) درصدد بود تا وی را به خاطر ارتدادش به قتل برساند؛ ولی به لحاظ رعایت مصالح اسلامی، که خود را برابر نبرد با اهل شام آماده میساخت، او را به مدائن تبعید کرد[۱۳].
محمد ابوزهره - از دانشمندان معاصر اهل سنت - ضمن تأیید سخنان عبدالقاهر بغدادی مینویسد: «شیعیان عبدالله بن سبأ را از خود نمیدانند و حتی او را مسلمان نمیدانند، ما نیز با آنان هم آوا میشویم و جز این سخن نمیگوییم»[۱۴].
مطلب دیگر آنکه، اگر وهابیان مؤسس مذهب تشیع را، که ریشه در زمان پیامبر(ص) دارد، یک یهودی میدانند، پس مذاهبی که دهها سال پس از پیامبر(ص) سر برآوردند چه کسانی هستند؟ وهابیت نجدی که قرنها پس از پیامبر(ص) ساخته شد، منسوب به کیست؟»[۱۵].
پانویس
- ↑ تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ ر.ک: الفتنه الکبری، ص۱۳۴؛ علی و فرزندانش، ص۲۰۹.
- ↑ تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۳۷۸.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۷۵.
- ↑ میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۱۸.
- ↑ عبدالله بن سبا، ج۱، ص۷۰.
- ↑ ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۴۴.
- ↑ اعیان الشیعة، ج۴، ص۲۴۰.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۳۶؛ شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۰.
- ↑ نظریة الامامة، ص۳۷.
- ↑ الفرق بین الفرق، ص۲۸ و ۲۹، ۲۱۳ و ۲۱۴.
- ↑ تاریخ المذاهب الإسلامیة، ص۳۵.
- ↑ رستمنژاد، مهدی، پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه ص ۴۱