احادیث رکنیت ولایت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

این دسته از روایات فراوان است و به صورت‌های گوناگون از پیامبر (ص) و ائمه (ع) صادر شده است. گونه‌هایی از این دسته روایات در اینجا ارائه می‌شود.

روایاتی که ولایت را قوام و پایه اساسی دین اسلام اعلام می‌کند. از امام باقر (ع) و چند امام دیگر روایت شده، فرمودند: "اسلام بر پنج پایه نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت، ولی برای چیزی به مانند ولایت فراخوانده نشده است"[۱].

همچنین امام باقر (ع) در روایت پنجم همین باب "دعائم الاسلام"، عین عبارت روایت یاد شده را تکرار می‌کند و در ادامه، در پاسخ به کسی که پرسیده بود کدام یک از این پنج‌تای برشمرده بر‌تر است؟ فرمود: ولایت؛ زیرا کلید امام همه و والی، رهبر و راهنمای همه آنهاست. سپس در ادامه، درباره جایگاه و ضرورت پیروی از او فرمود: فراز امر دین و دینداری، کلید آن و (بلکه) در ورودی هر چیزی و خشنودی خدای رحمان، پیروی امام پس از شناخت اوست[۲].

روایاتی که محبّت به علی (ع) و ائمه دیگر اهل بیت (ع) را مکمّل ایمان معرفی کرده و درجات ایمان را به درجات محبّت به آنها استوار ساخته است.

رسول خدا (ص) خطاب به امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: "(ای علی!) کسی که تو را به زبان (= درجه پایین و غیر عمیق) دوست داشته باشد، به تحقیق ثلث ایمان او تکمیل شده است و هر کس تو را به زبان و قلب (= ظاهر و باطن) خویش دوست داشته باشد، به طور حتم دو ثلث ایمان او کامل می‌شود و اگر کسی تو را به زبان و قلب خود دوست داشته و به دست خود یاری کند، پس به تحقیق ایمان خود را به کمال رسانیده و کامل کرده است"[۳].

نیز آن حضرت در روایت دیگری، خطاب به وصی به حق و بلافصل خویش، علی (ع) او را این گونه «أَنْتَ أَصْلُ الدِّينِ وَ مَنَارُ الْإِيمَانِ» معرفی کرده است[۴] و در یکسری روایات دیگری نیز امیرمؤمنان (ع) را به سوره توحید، به ویژه آیه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ[۵]تشبیه کرده و فرمود: هر کس سوره توحید را یک بار قرائت کند، گویی که ثلث قرآن را تلاوت کرده است و هر کس آن را دو بار قرائت کند، گویی دو ثلث قرآن را تلاوت کرده است و هر کس این سوره را سه بار قرائت کند، گویی تمام قرآن را تلاوت کرده است (و ثواب یک ختم کامل قرآن را به او می‌دهند).

سپس آن حضرت مسئله محبّت و عشق‌ورزی به علی (ع) و اهل بیت (ع) را همراه با ولایت‌پذیری عملی آنها را مطرح ساخته است که شرحش در روایت پیش گفته آمده است[۶]. در فرازهای آخر برخی از این روایات آمده که پیامبر (ص) فرمود: سوگند به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخت، ای علی! اگر تمام ساکنان زمین همچون ساکنان آسمان‌ها تو را دوست میداشتند خداوند هرگز کسی را عذاب نمی‌کرد؛ و من در هر روز سه بار سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (توحید) را قرائت می‌کنم... و هر کس سوره توحید را در حالی که به ولایت محمّد و اهل بیتش در ظاهر و باطن معتقد باشد و به فرامین آنها منقاد و مطیع باشد، قرائت کند، خداوند برترین پاداش‌ها را به او می‌دهد و او را به رستگاری حقیقی نایل می‌گرداند[۷].

این‌گونه روایات، که بر پایه تشبیه بیان شده است، می‌خواهد اهمیت و جایگاه اساسی و تعیین‌کننده ولایت و امامت در اسلام و ایمان را گوشزد کند که با پیوند روحی و عشق و علاقه صادقانه به علی (ع) و سایر ائمه از فرزندان آن حضرت آغاز می‌شود و با پیروی همه‌جانبه از فرامین آنها و باور به مکتب و مرام آنها به نقطه کمال خود میرسد و ایمان نجات‌بخش و رستگاری حقیقی را برای انسان ولایتمدار امامت، به ارمغان می‌آورد.

روشن است چیزی که از چنان جایگاه ممتاز و تعیین‌ کننده‌ای برخوردار است که پایه اساسی اسلام و قوام دین‌داری و ایمان شمرده می‌شود، به طوری که شکل‌گیری ایمان راستین در انسان مسلمان و ارتقای درجه آن تا رسیدن به مرتبه کمال ایمان، مبتنی بر آن اعلام گردیده است، به طور حتم و بی‌هیچ شک و تردیدی، اصلی از اصول اساسی اسلام و ایمان قلمداد می‌شود و در ردیف "اصول دین" قرار می‌گیرد. آری، ولایت و امامت ائمه طاهرین (ع) از چنین جایگاهی در اسلام برخوردار است.

روایاتی که ولایت ائمه (ع) را شرط صحّت و قبولی اعمال اعلام می‌کند روایات در این خصوص به قدری زیاد است[۸] و از اعتبار کافی برخوردار می‌باشد که علامه محمد باقر مجلسی تصریح و تأکید کرده که "امامیه اجماع دارند بر این که صحت و قبولی اعمال و عبادات، در گرو اقرار و ایمان به ولایت و امامت ائمه دوازده‌گانه از اهل بیت پیامبر (ص) است؛ و اخبار و روایات دال بر آن نزد شیعه و سنّی، متواتر است"[۹].

به عنوان نمونه، چند روایت از منابع شیعه و سنّی نقل می‌کنیم. رسول اکرم (ص) می‌فرماید:«وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ عَبْداً جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِعَمَلِ سَبْعِينَ نَبِيّاً مَا قَبِلَ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْهُ حَتَّى يَلْقَاهُ بِوَلَايَتِي وَ وَلَايَةِ أَهْلِ بَيْتِي»[۱۰].

سوگند به خدایی که جان محمد (ص) در دست اوست، اگر بنده‌ای در روز قیامت با اعمال هفتاد پیامبر بیاید، خداوند آن اعمال را از او نخواهد پذیرفت، تا این که خدا را با ولایت من و ولایت اهل بیتم ملاقات کند.

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره فرمود: "به واسطه پذیرش ولایت شما ائمه (ع)، طاعات و عبادات واجب پذیرفته می‌شود"[۱۱].

خوارزمی، دانشمند مشهور اهل سنت نیز روایت کرده، پیامبر (ص) علی (ع) چنین فرمود: یا علی! اگر بنده‌ای خدا را به اندازه‌ای که نوح پیامبر (ع) عمر کرده، عبادت کند و هم‌وزن کوه احد در راه خدا انفاق نماید و عمرش به قدری طولانی شود که هزار بار پیاده به حج خانه خدا رود و سرانجام میان صفا و مروه مظلومانه کشته شود، ولی ولایت شما را نپذیرفته باشد، بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید و داخل آن نخواهد شد[۱۲].

بر کسی پوشیده نیست که شرط صحّت و قبولی اعمال و عبادت، ایمان است، چه اینکه اگر امامت و خلافت پس از رسول خدا (ص)، همان طور که اهل سنت می‌گویند، جزو فروع دینی - همچون سایر فروعات دینی - بود، از این جایگاه سرنوشت‌ساز و خطیر برخوردار نبود که شرط صحت و قبولی اعمال شمرده شود. از این‌رو، این نقش کلیدی و حسّاس نشانگر این است که امامت و ولایت جزو فروع دین نیست، بلکه از اصول دین می‌باشد[۱۳].

منابع

پانویس

  1. «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ: عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، باب دعائم الاسلام، ص۱۸، ح۱ - ۵. این روایت با تغییرات جزئی در روایات دیگر این باب به ویژه روایت‌های دو تا پنج تکرار شده است.
  2. این بیان امام (ع) در روایات باب «فرض طاعة الائمه (ع)» در جلد یک نیز آمده است. (ر. ک: اصول کافی، ج۱، ص۱۸۵ - ۱۹۰).
  3. «مَنْ أَحَبَّكَ بِلِسَانِهِ فَقَدْ كَمَلَ لَهُ ثُلُثُ الْإِيمَانِ وَ مَنْ أَحَبَّكَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَقَدْ كَمَلَ لَهُ ثُلُثَا الْإِيمَانِ وَ مَنْ أَحَبَّكَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ وَ نَصَرَكَ بِيَدِهِ فَقَدِ اسْتَكْمَلَ الْإِيمَانَ»؛ بحار الانوار، ج۳۹، ص۲۵۸، ح۳۲.
  4. ای علی! تو اصل و اساس دین و دین‌داری و شاخص ایمان میباشی! (بحارالانوار، ج۲۳، ص۳، ح۲).
  5. «بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.
  6. بحار الانوار، ج۳۹، باب «حبّه ایمان و بغضه کفر و نفاق» (ص ۲۴۶ - ۳۱۰)، به ویژه روایات ۸۱ و ۸۲- ۸۳.
  7. امالی شیخ صدوق، (متن و ترجمه)، المجلس التاسع، ترجمه و شرح آیت‌الله کمره‌ای، ص۳۴، ح۵.
  8. علامه مجلسی بسیاری از این روایات را در بحارالانوار، به ویژه جلدهای ۲۳ و ۲۷ جمع‌آوری کرده و ارائه نموده است.
  9. بحار الانوار، ج۲۷، ص۱۶۶ - ۱۶۷.
  10. بحار الانوار، ج۲۷، باب أنه لا تقبل الأعمال إلا بالولاية (ص ۱۶۶ - ۲۲۰)، ص۱۷۲، قسمتی از روایت شماره ۱۵.
  11. «وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ».
  12. المناقب، موفق بن احمد بن محمد مکی خوارزمی، ص۶۷ - ۶۸ شبیه همین روایت در منابع روایی شیعی از امام باقر (ع) نقل شده است. (ر. ک: اصول کافی، ج۲، ص۱۹).
  13. ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۸۲-۸۹.