حکم تکلیفی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از احکام پنجگانه فقهی)

اقسام احکام

احکام شرعی به دو قسم تقسیم می‌شوند:

  1. حکم تکلیفی: حکمی شرعی که مستقیم به فعل مکلّف تعلّق می‌گیرد و بایدها و نبایدهایی هستند که وظیفۀ مکلف را در ابعاد مختلف زندگی، اعم از شخصی، عبادی، خانوادگی، اقتصادی و سیاسی مشخص می‌سازد، مانند وجوب نماز و حرمت غیبت[۱].
  2. حکم وضعی: غیر از احکام تکلیفی بقیه احکام را احکام وضعی می‌نامند مانند: طهارت و نجاست، مالکیّت، زوجیت. حکم وضعی به‌ علت اینکه غالباً موضوع و زمینه برای حکم تکلیفی است به این اسم نامیده شده است[۲].

احکام تکلیفی را به این جهت تکلیفی می‌گویند که معمولاً دارای کلفت و مشقت هستند. وجوب حکم تکلیفی برای انسان منوط به تحقق شرایط تکلیف است؛ از این رو، انسان غیر بالغ، دیوانه و ناتوان، مکلّف به عمل به آن نیست. در احکام تکلیفی، حکم به عنوان، تعلق گرفته و به افراد و مصادیق خارجی سرایت نمی‌کند؛ اما در احکام وضعی، موضوع اصلی، وجودات خارجی است و بین حکم وضعی و تکلیفی از نظر مفهوم هیچ گونه ارتباطی وجود ندارد[۳].

اقسام حکم تکلیفی

هر عملی که شخص مکلف انجام می‌دهد از نظر شرعی یکی از عنوان‌های پنج‌گانه ذیل را دارد:

  1. واجب: فعلی که شارع به گونه الزامی آن را از مکلّف خواسته و تخلّف از آن جایز نیست مانند نماز و روزه.
  2. مستحب: فعلی که شارع آن را از مکلّف خواسته و اجازه ترک آن را نیز داده ولی بهتر است انجام شود، مانند نماز شب.
  3. حرام: فعلی که شارع به گونه الزامی ترک آن را از مکلّف خواسته و انجامش عذاب دارد مانند دروغ و غیبت.
  4. مکروه: فعلی که شارع از آن نهی کرده اما اجازه انجام آن را نیز داده ولی بهتر است ترک شود.
  5. مباح: عملی که انجام و ترک آن برابر است مانند راه رفتن قطع نظر از احکام عارضی آن[۴].

هیچ یک از اعمال ما خارج از اینها نیست. به این پنج حکم، "احکام خمسه" می‌‌گویند[۵].

امام علی(ع) در بیان فلسفه برخی واجبات و محرمات می‌فرماید: «خداوند ایمان را برای پالایش از شرک واجب کرد، نماز را برای دوری خود از خودبینی و خودپسندی، زکات را برای گشایش روزی، روزه را برای آزمایش خلوص بندگان، حجّ را برای تقویت دین، جهاد را برای عزّت و شکست‌ناپذیری اسلام»...[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ص۴۹۹؛ فرهنگ‌نامه اصول فقه، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.
  2. ر. ک: مشکینی، علی، اصطلاحات اصول.
  3. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ص۴۹۹؛ فرهنگ‌نامه اصول فقه، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷؛ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، ج۳، ص۳۵۶-۳۵۵.
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی؛ دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ص۴۹۹؛ فرهنگ‌نامه اصول فقه، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷.
  5. ر.ک: جواد محدثی|محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی.
  6. «فَرَضَ اللَّهُ الْإِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْرِ، وَ الزَّکَاةَ تَسْبِیباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّیَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ [تَقْوِیَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّینِ، وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ، وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ، وَ تَرْکَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِیناً لِلْعَقْلِ، وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِیجَاباً لِلْعِفَّةِ، وَ تَرْکَ الزِّنَی [الزِّنَا] تَحْصِیناً لِلنَّسَبِ، وَ تَرْکَ اللِّوَاطِ تَکْثِیراً لِلنَّسْلِ، وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَی الْمُجَاحَدَاتِ، وَ تَرْکَ الْکَذِبِ تَشْرِیفاً لِلصِّدْقِ، وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ، وَ الْأَمَانَةَ [الْإِمَامَةِ] نِظَاماً لِلْأُمَّةِ، وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۴۴.
  7. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ص۴۹۹.