اسرافیل در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

فرشته مقرب الهی و مأمور دمیدن صور هنگام پایان یافتن دنیا و برپایی قیامت. واژه اسرافیل که از دو کلمه اسراف به معنای "بنده" و ایل به معنای "خدا" تشکیل یافته واژه‌ای عجمی است که به صورت سرافین و سرافیل ضبط شده است [۱]. نام دیگر اسرافیل عبدالرحمان وکنیه‌اش ابوالمنافخ است [۲].

در قرآن کریم از اسرافیل به صراحت نام برده نشده، ولی در چند جا از دمیدن صور، هنگام برپا شدن قیامت سخن رفته است [۳]. در منابع دیگر اسلامی از او به عنوان فرشته مقرب الهی در کنار جبرئیل و میکائیل فراوان یاد شده است. از امام صادق ((ع) روایت شده که خداوند این سه فرشته را از یک تسبیح آفریده است [۴].

طبق برخی روایات جبرئیل وحی را از اسرافیل می‌‌گیرد [۵] و او بر لوح محفوظ گمارده شده است [۶] و اولین فرشته می‌‌باشد که فرمان خداوند سبحان را اجابت نمود و بر آدم سجده کرد [۷].

از دیگر وظایف و ویژگی‌های اسرافیل که در متون اسلامی آمده است می‌‌توان به امور ذیل اشاره نمود:

  1. اسرافیل مظهر صفت حیات خداوند دانسته شده است؛ همان‌گونه که جبرئیل مظهر علم و میکائیل مظهر اراده و عزرائیل مظهر قدرت او می‌‌باشند [۸]. از این رو به اعتقاد برخی، حیات ابدی اخروی] موجودات زنده [تعلق به نفخه دوم اسرافیل دارد، و نفخه اولی بازگرداندن از ظاهر به باطن است برای اینکه حیات دنیوی به کلی پایان پذیرد [۹].
  2. هنگامی که حضرت ابراهیم خلیل توسط منجنیق نمرود به آتش انداخته شد اسرافیل اولین فرشته بود که به فرمان خدا به کمک او شتافت [۱۰].
  3. سه سال همراهی او با پیامبر اکرم ((ص)) قبل از نزول وحی به گونه ای که پیامبر ((ص)) صدای او را می‌‌شنید، ولی خودش را نمی‌دید [۱۱].
  4. از وظایف مهم اسرافیل که در روایات بر آن زیاد تأکید شده، دمیدن صور هنگام برپایی قیامت است که بیشتر به همین ویژگی شناخته می‌‌شود [۱۲].
  5. طبق برخی از روایات، اسرافیل آخرین کسی است که در پایان دنیا از سوی خداوند مرگ را درمی یابد [۱۳] و نخستین کسی است که زنده می‌‌شود و نفخه دوم را برای زنده گرداندن مردگان می‌‌دمد [۱۴]. درپاره ای از روایاتسخن از این است که عزرائیل آخرین کسی است که از جانب خدا قبض روح می‌‌گردد [۱۵].
  6. در برخی روایات، او مؤذن آسمان‌ها دانسته شده است [۱۶].
  7. در روایات آمده است که این فرشته الهی در برابر عظمت و بزرگی خداوند، خویش را بس حقیر می‌‌شمارد و خود را با بالی از بال هایش می‌‌پوشاند [۱۷] قرآن نیز بدون نام بردن از اسرافیل، از فرشتگانی سخن گفته است که دارای دو یا سه و یا چهار بال می‌‌باشند [۱۸] البته مقصود از بال داشتن فرشتگان آن نیست که آنها همچون پرندگان دارای دو بال پُر از پَر باشند، بلکه بدین معناست که آنها نیز دارای چیزی هستند که به وسیله آن از آسمان به زمین و از زمین به آسمان می‌‌روند [۱۹].

در عهد عتیق از اسرافیل نام برده نشده، ولی از موجودات با ویژگی‌هایی که در روایات اسلامی درباره اسرافیل آمده است یاد شده است.

مستر هاکس در ذیل واژه سرافیم از آنها به فرشتگان مقرب که همیشه ملازم عرش پروردگارند نام برده و آنها را کروبیان درخشنده نامیده است (قاموس کتاب مقدس، واژه سرافیم).

بنابراین میان اسرافیل در منابع اسلامی با سرافیم در عهد عتیق از جهات متعدد همچون قرب به خداوند، ملازم بودن عرش و نحوه تسبیح و تقدیس ارتباط وجود دارد که می‌‌توان گفت این دو واژه از یک حقیقت حکایت می‌‌کند، اما تفاوت‌هایی که از جهت لفظ، معنا و مفرد و جمع وجود دارند شاید در طول تاریخ بر اثر کثرت استعمال و یا تحریف که در تورات پیش آمده رخ داده باشد.[۲۰]

منابع

پانویس

  1. الدرالمنثور، ج۱، ص۹۱؛ لسان العرب، ج۹، ص۱۵۱؛ ج۱۱، ص۳۳۹
  2. جامع البیان، ج۱، ص۵۷۵؛ عمدة القاری، ج۱، ص۷۲
  3. انعام:۷۳؛ کهف:۹۹؛ طه:۱۰۲
  4. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۶؛ تفسیر صافی، ج۴، ص۲۳۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۸
  5. توحید صدوق، ص۲۶۳؛ نورالبراهین، ج۲، ص۷۶
  6. عون المعبود، ج۲، ص۴۷۱؛ الاعتقاد فی دین الامامیه، ص ۸۱.
  7. فتح الباری، ج۶، ص۲۳۶؛ البدایة والنهایة، ج۱،ص۴۹
  8. شرح العقیدة الطحاویه، ص ۲۲۹؛ مشارق انوار الیقین، ص۳۲؛ فیض القدیر، ج۲،ص۱۲۹
  9. مصباح الانس، ص۴۰۲
  10. حلیة الاولیا، ج۱، ص۲۰
  11. تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۸
  12. شرح الاسماء الحسنی، ص ۹۵؛ تبیان، ص۳۶۳، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۲۶؛ فتوحات مکیه، ج۱، ص ۸۵
  13. بحارالانوار، ج۶، ص۳۲۶
  14. تفسیر نسفی، ج ۳، ص۶۸
  15. اعلام الدین فی صفات المؤمنین، ص ۳۵۳؛ تفسیر ابن حاتم، ج۹، ص۲۳۹۱؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص۲۵۸
  16. سبیل الهدی والرشاد، ج۳، ص۱۳۵
  17. الدرالمنثور، ج۱، ص۲۲۱
  18. فاطر:۱
  19. المیزان، ج۱۷، ص۷
  20. ضیائی ارزگانی، رحمت الله، مقاله «اسرافیل»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۲۳۸.