بارداری در فقه اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

ثبوت آبستنی

آبستن بودن زن با گواهی چهار قابله ثابت می‌شود.[۱] کمترین مدّت آن، شش ماه[۲] و بیشترین مدّت آن نُه ماه است. برخی، ده ماه و برخی، یک سال نیز گفته‌اند.[۳]

حیض و نفاس

به قول مشهور، جمع آبستنی با حیض امکان‌پذیر است.[۴] بنابر این اگر زن آبستن خونی ببیند که دارای صفات حیض باشد و یا در ایّام عادت باشد، محکوم به حیض است.[۵] خونی که زن پیش از زایمان می‌بیند، نفاس نیست.[۶]

وضو و غسل

وضو گرفتن برای آمیزش با همسر آبستن، مستحب است.[۷] به آرامی دست کشیدن بر شکم میّت قبل از دو غسل اوّل مستحب؛ لکن دست کشیدن بر شکم زن آبستن ـ که جنین او نیز مرده ـ کراهت دارد.[۸]

دفن

زن غیر مسلمان و نیز مرتدّ اگر از مرد مسلمان آبستن شود، در صورت مرگ او و جنینش، در قبرستان مسلمانان[۹] به گونه زیر دفن می‌گردد: از طرف چپ، پشت به قبله بر زمین گذاشته می‌شود، به گونه‌ای که روی جنین به سمت قبله قرار گیرد.[۱۰]

صوم

روزه ماه رمضان بر زن آبستن در صورت زیان داشتن برای او یا جنینش واجب نیست، ولی باید قضای آن را بگیرد و چنانچه روزه برای جنین او زیان داشته باشد باید برای هر روز یک مُدّ (حدود ۷۵۰ گرم) طعام نیز به فقیر صدقه بدهد. وجوب صدقه در صورت زیان داشتن روزه برای خود زن، اختلافی است.[۱۱] در موارد وجوب پیاپی گرفتن روزه، اگر زن آبستن به جهت ترس بر خود، افطار نماید، پیاپی بودن روزه او برهم نمی‌خورد.[۱۲]

تجارت

جنین کنیز فروخته شده اگر عرفی که آن را به تبع مادر داخل در معامله بداند، وجود نداشته باشد، بنابر قول مشهور از آنِ فروشنده است، مگر آنکه در معامله قید تبعیّت شود.[۱۳] کنیزی که از مولای خود آبستن شده است، اُمّ ولد محسوب می‌گردد و فروش آن جایز نیست[۱۴].

نفقه

در وجوب پرداخت نفقه زن آبستن شوهر مرده از مال فرزندِ در رحمش ـ که از میّت به او ارث می‌رسد ـ اختلاف است.[۱۵]

طلاق

در طلاق زن آبستن، پاکی از حیض شرط نیست، هرچند با او نزدیکی کرده باشد.[۱۶] زن آبستنی که طلاق بائن داده شده تا زمان وضع حمل، حق نفقه و سکنی دارد.[۱۷]

عدّه

عدّه طلاق زن آبستن، وضع حمل او است. در اینکه حمل به چه چیز تحقق می‌یابد تا وضع آن، وضع حمل به شمار رود و در نتیجه عدّه به پایان رسد، اختلاف است؛ برخی، استقرار نطفه در رحم، بعضی دیگر، رسیدن نطفه به مرحله عَلَقه (خون بسته) و بعضی رسیدن به مرحله مُضغه (پاره گوشت) را در تحقّق عنوان حمل لازم دانسته‌اند. برخی نیز معیار را صدق عرفی عنوان حمل دانسته‌اند.[۱۸] در صورت تعدّد حمل، در اینکه عدّه با نخستین زایمان تمام می‌شود یا با آخرین آن، اختلاف است.[۱۹]

عدّه وفات زن آبستن نیز وضع حمل او است؛ امّا اگر قبل از چهار ماه و ده روز پس از مرگ شوهر، وضع حمل کند، باید تا پایان این مدّت عدّه نگه دارد.[۲۰]

عدّه زن شوهر داری که از زنا آبستن شده، سپس از شوهر طلاق گرفته، همچون عدّه زن غیر آبستن است؛[۲۱] امّا اگر شوهر نداشته باشد، عدّه ندارد و ازدواج با او در حال آبستنی جایز است.[۲۲]

لعان

لعان زن آبستن بنابر قول مشهور، جایز است.[۲۳]

حدّ و قصاص

بر زن آبستن، پیش از زایمان و پاکی از نفاس، حدّ و قصاص جاری نمی‌شود.[۲۴].[۲۵]

منابع

پانویس

  1. جواهر الکلام، ج ۴۲، ص۳۲۲
  2. المبسوط، ج ۴، ص۲۸
  3. جواهر الکلام، ج ۳۲، ص۲۵۷ ـ ۲۵۹
  4. جواهر الکلام، ج ۳، ص۲۶۲
  5. جواهر الکلام، ج ۳، ص۲۶۵
  6. جواهر الکلام، ج ۳، ص۳۶۸
  7. جواهر الکلام، ج ۱، ص۱۹
  8. جواهر الکلام، ج ۴، ص۱۵۳ - ۱۵۴
  9. جواهر الکلام، ج ۴، ص۲۹۸
  10. العروة الوثقی، ج۱، ص۴۳۷
  11. مستمسک العروة، ج ۸، ص۴۴۹
  12. جواهر الکلام، ج ۳۳، ص۲۵۶
  13. جواهر الکلام، ج ۲۴، ص۱۵۴ ـ ۱۵۵
  14. جواهر الکلام، ج۳۴، ص۳۷۲ ـ ۳۷۳
  15. الحدائق الناضرة، ج ۲۵، ص۱۱۵
  16. جواهر الکلام، ج ۳۲، ص۳۰ و ۴۱
  17. جواهر الکلام، ج ۳۱، ص۳۲۰
  18. جواهر الکلام، ج ۳۲، ص۲۵۴ ـ ۲۵۶
  19. جواهر الکلام، ج ۳۲، ص۲۵۹ و ۲۶۳
  20. جواهر الکلام، ج ۳۰، ص۸۶
  21. جواهر الکلام، ج ۳۲، ص۲۶۳
  22. الحدائق الناضرة، ج ۲۵، ص۳۷۹
  23. جواهر الکلام، ج ۳۴، ص۳۸ ـ ۳۹
  24. جواهر الکلام، ج ۴۱، ۳۳۷
  25. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۹۹-۱۰۱.