بارداری در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

از قرآن و حدیث استفاده می‌شود که یکی از اهداف ازدواج، تولید مثل و بقای نسل است. قرآن در آیه ﴿...فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ...[۱] مسلمانان را به آمیزش با همسران و طلب آنچه خداوند برای آنان نوشته فرمان داده است. مفسران گفته‌اند مراد از آنچه خدا برای انسان‌ها نوشته طلب فرزند است[۲]. در آیه ﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ...[۳] نیز قرآن از زنان به عنوان کشتزار یاد کرده است که نشان می‌دهد یکی از اهداف آمیزش تولید مثل و بقای نسل است[۴]. این مطلب از روایات امام رضا (ع) نیز قابل برداشت است[۵][۶]

پیشینیان بر پایه شناختی که از دستگاه‌ها و اندام‌های بدن انسان و نقش و کارکرد هر یک از آنها داشتند، نظرهای گوناگونی درباره عامل‌های مؤثر در تعیین جنس جنین انسان مطرح می‌کردند. به طور کلی، نظر بیشتر آنان این بود که سلطه یک جنس بر جنس دیگر به هنگام تکوین جنین بستگی به دو عامل دارد: یکی آب منی و دیگری ساختمان عمومی بدن مرد و زن[۷]. از دیرباز کوشش و اندیشه پزشکان و مردم این بود که با بهره‌گیری از تجربه‌ها و آگاهی‌های طبی و فرهنگی خود، حال و طبیعت انسان را برای تولید جنس دلخواه بگردانند و در تعیین جنس جنین دست داشته باشند. این کوشش‌ها برخی بر پایه مجموعه‌ای از روش‌های کاربردی و استفاده از خوراکی‌ها و گیاهان دارویی و برخی بر بنیاد یک رشته اعمال جادویی و افسونی و مناسک و شعایر نمادی نهاده شده بود[۸]. در فرهنگ اسلامی فرزند دختر و پسر هر دو گرامی داشته شده‌اند و به ویژه به پدران توصیه شده که دختران را مانند پسران گرامی بدارند و میان دختر و پسر تفاوتی نگذارند. در این باره روایتی از امام چهارم آمده است که چون به وی می‌گفتند خدا به تو فرزندی داده است، از دختر و پسر بودن او هیچ نمی‌پرسید و تنها می‌گفت: آیا سالم است، عیب و نقصی ندارد؟ و چون می‌شنید که نوزاد سالم است، خدای را سپاس می‌گفت[۹]. در روایات متعددی از امام رضا (ع) به تأثیر دعا در تولد جنس دلخواه تأکید شده است[۱۰]. امام رضا (ع) توصیه‌هایی برای نوع تغذیه زنان آبستن و تأثیر غذا در جنین دارد. آن حضرت سفارش کرده‌اند، به زنان آبستن کندر نر بخورانید، اگر در رحم آنان پسر باشد هوشمند، دانا و دلیر می‌شود و اگر دختر باشد خوشرو و خوشخو می‌گردد و سرینش بزرگ می‌شود و مورد علاقه شوهرش قرار می‌گیرد[۱۱]. در حدیث دیگر بر تأثیر کندر بر سلامت قلب و ازدیاد عقل و شجاعت پسر و بزرگی سرین دختر اشاره دارد[۱۲]. نیز می‌فرماید: انار نطفه مرد را زیاد و فرزند را زیبا می‌گرداند[۱۳]. به کودک را خوشبو می‌کند و رنگش را صفا می‌دهد[۱۴].

هر چند در منابع حدیثی و فقهی راجع به پسندیده نبودن پیشگیری از بارداری اشاراتی وجود دارد[۱۵]، مواردی چند نیز هست که به تصریح یا تلویح روا بودن این کار را افاده می‌کند. البته زن و مرد در این مسأله مشمول حکم واحد نیستند، همچنان که درباره راه‌ها و وسایل پیشگیری از بارداری حکم شرعی واحد وجود ندارد. در کتاب‌های طب دوره اسلامی به شیوه‌های مختلف پیشگیری از باروری اشاره شده است[۱۶]، ولی ظاهراً به دلیل عدم ابتلا و احیاناً رواج نداشتن روش‌های مذکور، در حدیث و کتب متقدم فقه فقط از دو روش عَزْل وعدم مباشرت بحث شده است. درباره پیشگیری از باروری از راه “عزل” (ریختن نطفه در خارج رحم)، بنا بر رأی همه فقیهان مرد می‌تواند در مواردی، از جمله در عقد انقطاعی، عمل عزل را انجام دهد؛ اما این کار در عقد دائم بدون رضایت زن یا شرط قبلی مرد، به فتوای مشهور فقیهان امامی و بیشتر مذاهب اهل سنت، مکروه است[۱۷]. امام رضا (ع) پیشگیری از بارداری به بهانه ناداری یا سختی تربیت فرزندان را منع کرده است[۱۸]. برخی از مبررات پیشگیری از بارداری در احادیث رضوی و به تبع در کتب فقهی راه یافته است. از جمله امام رضا (ع) می‌فرماید: در شش صورت عزل مانعی ندارد: سوء رفتار و اخلاق زن، محرومیت او از نعمت عقل، استنکاف او از شیر دادن فرزند، زیادی سن او، زنی که یقین دارد حامله نمی‌شود[۱۹].

کم‌ترین زمان آبستنی را همه فقیهان بر اساس دلالت اشاره‌ای دو آیه ﴿وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا...[۲۰] و ﴿وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ...[۲۱]، شش ماه می‌دانند. در آیه اول مجموع دوران آبستنی و شیرخوارگی نوزاد سی ماه: ﴿حَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا و در آیه دوم دوران شیرخوارگی ۲۴ ماه: ﴿وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ دانسته شده است؛ در نتیجه، کم‌ترین مدت بارداری شش ماه می‌شود[۲۲]. به این استدلال در روایات نیز اشاره شده است[۲۳]. اما بیشترین زمان بارداری، در حدیث نقل شده از امام رضا (ع) نُه ماه ذکر شده است[۲۴]. قول مشهور در میان فقیهان شیعه مطابق با همین روایت است[۲۵]. احکام فقهی چندی بر بیشترین زمان بارداری مترتب است، از جمله در الحاق فرزند به پدر و در لعان، که باید مدت بارداری در فاصله کم‌ترین و بیش‌ترین زمان پذیرفته بارداری باشد و در غیر این صورت نه فرزند به پدر ملحق می‌شود و نه نیازی به لعان است. در عده طلاق زن باردار و وصیت برای جنین وارث او، نطفه به محض استقرار در رحم، حتی اگر از راه نامشروع باشد، حرمت می‌یابد و از حقوق خاصی برخوردار می‌شود و به موازات رشد، خصوصاً بعد از پیدایش حیات در آن (ولوج روح)، این حرمت و برخورداری از حقوق نیز بیشتر می‌شود. حکمت اصلی وجوب تأخیر اجرای حدود شرعی و حتی تنبیهات بدنی و نیز قصاص درباره زن باردار، و حرام بودن اسقاط عمدی جنین چنان که فقها تصریح کرده‌اند، همین حرمت است[۲۶]. از حدیث نقل شده از امام رضا (ع) استفاده می‌شود که اسقاط عمدی جنین (اجهاض) در هر مرحله‌ای و از هر راهی و لو با خوردن دارو، حرام و موجب دیه است، زیرا طبق روایت مذکور خلقت انسان از همان انعقاد نطفه آغاز می‌شود: «إِنَّ‏ أَوَّلَ‏ مَا يُخْلَقُ‏ النُّطْفَةُ»[۲۷] این حکم حتی درباره جنین حاصل از راه غیر شرعی، خصوصاً جنین محکوم به اسلام، نیز جاری است[۲۸].

در روایات امام رضا (ع) افزون بر اینکه اسقاط عمدی جنین حرام و موجب کفاره دانسته شده، برای جلوگیری از سقط غیرعمدی نیز توصیه‌هایی آمده است. در نقلی منسوب به امام رضا (ع) آمده است: از آمیزش در شب اول و وسط و آخر ماه بپرهیز، زیرا کسی که این عمل را در این شب‌ها انجام دهد فرزند از سقط در امان نخواهد بود و اگر سقط نگردد ممکن است دیوانه متولد شود و از آمیزش در روزی که خورشید گرفته یا شبی که ماه گرفته است و هنگام زلزله و وزیدن بادهای زرد و سرخ و سیاه اجتناب کن. پس کسی که این عمل را در این زمان‌ها انجام دهد، در حالی که این مطلب به او رسیده است، در فرزندش چیزی خواهد دید که آن را خوشایند ندارد[۲۹]. این موضوع در روایات متعدد دیگری از امام رضا (ع) و دیگر معصومان (ع) نیز آمده است.

از حدیث نقل شده از امام رضا (ع) در مورد دزدی که باعث اسقاط جنین زنی شده بود، استفاده می‌شود که اسقاط به عمد یا شبه عمد جنین موجب دیه است[۳۰]. نیز می‌فرماید: اگر زن باردار کشته شود و جنین در رحم او بمیرد، علاوه بر دیه زن مقتول (یا قصاص)، جنین نیز دیه خواهد داشت[۳۱]. زدن یا ترساندن زن باردار که بر اثر آن جنین ساقط شود، دیه دارد[۳۲]. اگر جنین زنده باشد و هنگام زدن یا ترساندن بمیرد، برخی از فقها فتوا به قصاص در صورت عمد داده‌اند[۳۳]. از فقه الرضا (ع) منسوب به امام رضا (ع) استفاده می‌شود که دیه جنین کامل محکوم به اسلام پیش از ولوج روح، یک دهم دیه مرد مسلمان، یعنی صد دینار است و اگر روح دمیده شده باشد، برابر دیه کامل افراد زنده است؛ برای مردان هزار دینار و برای زنان پانصد دینار[۳۴]. دیه جنین کامل که بعد از دمیده شدن روح از میان برود و مذکر یا مؤنث بودن آن معلوم نباشد، نصف مجموع دیه یک مرد و یک زن است[۳۵]. مقدار دیه جنین پیش از خلقت کامل به عمر آن بستگی دارد. مثلاً درباره جنین محکوم به اسلام، دیه نطفه مستقر در رحم، بیست دینار، علقه چهل دینار، مضغه شصت دینار و در مرحله استخوان‌بندی هشتاد دینار است[۳۶]. فتوای مشهور فقیهان با آنچه از فقه الرضا (ع) نقل شد مطابق است[۳۷]. فقیهان فتوا داده‌اند که پرداخت دیه جنین بر عهده فرد یا افرادی است که مباشر یا آمر بوده‌اند[۳۸].

زن آبستنی که زایمان او نزدیک است، در صورتی که از روزه گرفتن زیان ببیند یا خوف زیان بر خود یا جنین را داشته باشد، افطار روزه ماه رمضان بر او جایز است و باید برای هر روز یک مد طعام صدقه بدهد و قضای آن روزها بر او واجب نیست. این حکم در فقه الرضا (ع) منسوب به امام رضا (ع) به همین صورت آمده است[۳۹]. در میان فقیهان درباره وجوب قضای این روزه و پرداخت فدیه اتفاق نظر وجود ندارد. بیشتر فقیهان شیعه بر وجوب قضا به طور کلی و وجوب پرداخت دیه (یک مد طعام) در صورتی که خوف ضرر فقط راجع به جنین باشد فتوا داده‌اند و برخی به وجوب مطلق فدیه قائل شده‌اند[۴۰]. فتوای شافعیان و حنبلیان مانند فتوای مشهور امامیه است. مالکیان و حنفیان فقط قضا را واجب می‌دانند[۴۱].

در طلاق زن آبستن برخی از شرط‌ها ساقط می‌شود[۴۲]. به تصریح قرآن[۴۳] و تعبیر روایات نقل شده از امام رضا (ع)، طلاق زن آبستن در هر حالی بلامانع است[۴۴]. به فرموده امام رضا (ع) در صورتی که طلاق جاری شود، عده او تا هنگام زایمان است، اگر چه بلافاصله بعد از وقوع طلاق باشد[۴۵]. در روایات نقل شده از امام رضا (ع) و اهل بیت (ع) از آن به «أَقْرَبُ‏ الْأَجَلَيْنِ‏» (نزدیک‌ترین دو مدت) تعبیر شده است[۴۶]. برخی در توضیح این عبارت گفته‌اند که اگر زایمان پیش از سه ماه (عده طلاق در اکثر موارد) روی دهد و در این فاصله رجوع صورت نگیرد، زن از همسر خود به طور قطعی جدا می‌شود و می‌تواند با هر کس که بخواهد ازدواج کند؛ و اگر تا سه ماه زایمان روی ندهد، جدایی از همسرش قطعی است، اما نمی‌تواند پیش از زایمان ازدواج کند[۴۷]. در فقه الرضا (ع) نیز این مطلب به همین صورت ذکر شده است[۴۸]. برخی از فقیهان بر این باورند که تعبیر «أَقْرَبُ‏ الْأَجَلَيْنِ‏» دلالت بر زودتر پایان یافتن عده زن باردار در صورت وقوع زایمان پیش از سه ماه دارد[۴۹].نجفی نیز این احتمال را مطرح و در عین حال فتوای فوق را قابل قبول تلقی کرده است[۵۰]. فقیهان با استناد به روایات، زایمان را خواه مولود تام باشد خواه غیر تام، حتی در حد مضغه بودن، موجب انقضای عده می‌دانند و به استناد تعبیری که در حدیث نقل شده از امام رضا (ع) آمده: «كُلُّ شَيْ‏ءٍ يَسْتَبِينُ‏ أَنَّهُ‏ حَمْلٌ‏»[۵۱]، شرط اصلی را صدق عنوان “حمل” بر آن از نظر عرف دانسته‌اند. به علاوه، این نکته نیز نزد ایشان مورد بحث است که آیا گمان به طور کلی یا گمان ناشی از گواهی قابله‌ها برای صدق “حمل” کافی است یا باید علم به “حمل بودن” حاصل شود[۵۲].

درباره اینکه آیا زن حامله را می‌توان بیش از یک بار طلاق داد، فقیهان، به دلیل اختلاف روایات، اختلاف فتوا دارند. عده‌ای فقط یک بار طلاق را جایز دانسته‌اند، یعنی اگر بعد از طلاق رجوع صورت گیرد، مرد نمی‌تواند تا وقت زایمان او را مجدداً طلاق دهد. به فتوای عده‌ای دیگر، اگر مرد بعد از رجوع و مباشرت یک ماه صبر کند، طلاق مجدد مانعی ندارد. برخی نیز طلاق مجدد را مکروه دانسته و عده‌ای نیز به طور مطلق فتوا به جواز داده‌اند[۵۳]. از فقه الرضا (ع) استفاده می‌شود که فقط یک بار می‌توان زن باردار را طلاق داد[۵۴]. اجرای حد و هر گونه قصاص نسبت به زن باردار، هر چند پیش از بارداری مرتکب جنایت شده و حتی از راه نامشروع باردار شده باشد، تا هنگام زایمان و رفع عوارض آن جایز نیست. پس از زایمان نیز در صورتی حد قصاص بر او جاری می‌شود که کسی عهده‌دار شیر دادن به کودک شود. به علاوه، چنان چه حیات کودک به نحوی به حیات مادر بستگی داشته باشد، اجرای حکم تا برطرف شدن کامل مانع به تعویق می‌افتد[۵۵]. همچنین اگر بعد از قصاص معلوم شود که زن باردار بوده، در صورت سقط جنین، پرداخت دیه، به حسب مورد، واجب و به مقتضای اوضاع بر عهده حاکم یا مجری حکم خواهد بود[۵۶]. دیگر اینکه اگر زن آبستن برای اجرای حد یا بازپرسی نزد حاکم فراخوانده شود و از روی ترس سقط جنین کند، دیه جنین باید پرداخت شود[۵۷]. از جمله اعمال نهی شده در دوران آبستنی، آمیزش با زنان حامله است. در روایتی امام رضا (ع) به نقل از امیر مؤمنان علی (ع) فرمود: پیامبر (ص) از آمیزش با زنان حامله تا زمان وضع حمل نهی نمود: «نَهَى النَّبِيُّ (ص) عَنْ وَطْءِ الْحَبَالَى‏ حَتَّى‏ يَضَعْنَ‏»[۵۸]. در حدیثی دیگر از پیامبر (ص) این عمل سبب کوردلی کودک و بخیل شدن وی دانسته شده است، اما در صورتی که شخص با وضو اقدام به آمیزش نماید این عمل مباح شمرده شده است[۵۹][۶۰][۶۱]

منابع

پانویس

  1. «اکنون (می‌توانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
  2. مجمع البیان، ج۲، ص۲۲؛ المیزان، ج۲، ص۵۰۵؛ التفسیر الکبیر، ج۵، ص۱۱۸.
  3. «همسرانتان کشتگاه شمایند، هر جا (و هر گاه) که خواهید به کشتگاه خود درآیید» سوره بقره، آیه ۲۲۳.
  4. جامع البیان، ج۲، ص۵۳۴؛ المیزان، ج۲، ص۲۱۳.
  5. الکافی، ج۲، ص۳۲۰؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۴۱.
  6. برجی، یعقوب علی، مقاله «آبستنی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۸.
  7. ذخیره خوارزمشاهی، ص۵۵۵.
  8. ذخیره خوارزمشاهی، ص۵۵۵؛ نوادر التبادر لتحفة البهادر، ص۱۴۸، ۱۴۹.
  9. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۴۳.
  10. وسائل الشیعة، ج۷، ص۴۰۴.
  11. وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۰۵.
  12. وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۰۵.
  13. الکافی، ج۶، ص۳۵۵.
  14. وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۴۰۲.
  15. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۹۹؛ مجمع المسائل، ج۲، ص۱۷۳.
  16. بیان الصناعات، ص۴۳۴: مخزن الأدویة، ص۳۶۵.
  17. إحیاء علوم الدین، ج۴، جزء ۱۰-۱۲، ص۱۴۹؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۱۱-۱۱۵؛ الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۸۶-۸۹؛ المغنی، ابن‌قدامه، ج۷، ص۲۳، ۲۴؛ الفقه الإسلامی و أدلته، ج۷، ص۱۰۷، ۳۳۱، ۳۳۲؛ ج۳، ص۵۵۴، ۵۵۵.
  18. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۹۹.
  19. وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۰۷.
  20. «و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است -و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است-.».. سوره احقاف، آیه ۱۵.
  21. «و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر می‌دهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند.».. سوره بقره، آیه ۲۳۳.
  22. مسالک الأفهام، کاظمی، ج۳، ص۳۰۸؛ ریاض المسائل، ج۲، ص۱۵۴؛ قوانین الأصول، ج۱، ص۱۶۸؛ جواهر الکلام، ج۳۱ ص۲۴۴؛ المغنی، ابن‌قدامه، ج۷، ص۴۲۸.
  23. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۱۷.
  24. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۱۶.
  25. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۶-۱۳؛ جواهر الکلام، ج۲، ص۲۷۵؛ مجمع المسائل، ج۲، ص۱۷۴.
  26. المغنی، ابن‌قدامه، ج۸، ص۱۷۱-۱۷۲؛ جواهر الکلام، ج۴۱ ص۳۳۷-۳۳۸.
  27. وسائل الشیعة، ج۲۹، ص۲۶.
  28. توضیح المسائل، خمینی، ج۲، ص۴۹۸؛ توضیح المسائل، خویی، ص۴۳۸؛ مجمع المسائل، ج۳، ص۲۴۶، ۲۴۷.
  29. فقه الرضا (ع)، ص۲۳۵؛ بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۲۹۰.
  30. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۱۴۷.
  31. فقه الرضا (ع)، ص۳۱۱.
  32. وسائل الشیعة، ج۱۹، ص۲۰۰؛ جواهر الکلام، ج۴۳، ص۳۷۳-۳۷۴.
  33. مبانی تکملة منهاج الصالحین، ج۲، ص۴۱۷.
  34. فقه الرضا (ع)، ص۳۱۱.
  35. فقه الرضا (ع)، ص۳۱۱.
  36. فقه الرضا (ع)، ص۳۱۱.
  37. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۳۶۹-۳۷۳؛ مبانی تکملة منهاج الصالحین، ج۲، ص۳۹۸، ۴۰۳-۴۰۹.
  38. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۳۸۳-۳۸۴؛ مجمع المسائل، ج۳، ص۲۴۴-۲۴۷.
  39. فقه الرضا (ع)، ص۲۱۱.
  40. جواهر الکلام، ج۱۷، ص۱۵۱-۱۵۴؛ مستمسک العروة، ج۸ ص۴۵۱.
  41. الفقه الإسلامی و أدلته، ج۲، ص۶۴۶-۶۴۷ و ۶۸۸؛ کتاب الفقه علی المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت (ع)، ج۱، ص۷۴۲.
  42. ﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا «و آن زنانتان که از حیض ناامیدند اگر در کارشان تردید دارید، عده آنان سه ماه است (نیز) عدّه زنانی که حیض ندیده‌اند؛ و عدّه زنان باردار این است که بزایند و هر که از خداوند پروا کند برای او در کار وی آسانی پدید می‌آورد» سوره طلاق، آیه ۴.
  43. جواهر الکلام (ع)، ج۳۲، ص۴۱.
  44. فقه الرضا (ع)، ص۲۴۴.
  45. فقه الرضا (ع)، ص۲۴۴.
  46. الکافی، ج۶، ص۸۲؛ فقه الرضا (ع)، ص۲۴۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۴۱۸-۴۱۹.
  47. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۲۹.
  48. فقه الرضا (ع)، ص۲۴۴.
  49. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۴۴۹-۴۵۰.
  50. جواهر الکلام، ج۳۲، ص۲۵۳-۲۵۴.
  51. وسائل الشیعة، ج۲۲، ص۱۹۸.
  52. جواهر الکلام، ج۲۵، ص۲۵۴-۲۵۶؛ ج۴۳، ص۳۶۹؛ الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۴۵۱-۴۵۲.
  53. جواهر الکلام، ج۳۲، ص۱۳۲-۱۳۵؛ الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۲۸۳-۳۰۸.
  54. فقه الرضا (ع)، ص۲۴۴.
  55. ابن قدامه، ج۸ ص۱۷۱-۱۷۲؛ ج۷، ص۷۳۱-۷۳۲؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۳۷-۳۳۹، ج۴۲، ص۳۲۲-۳۲۵.
  56. المغنی، ابن‌قدامه، ج۷، ص۷۳۲-۷۳۳.
  57. جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۷۲-۴۷۳؛ المغنی، ابن‌قدامه، ج۷، ص۷۳۲؛ الفقه الإسلامی و أدلته، ج۶، ص۲۵۶- ۲۵۸.
  58. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۹؛ بحارالأنوار، ج۱۰۰، ص۲۸۹؛ الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۱۲۷- ۱۳۰.
  59. عیون أخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۶۹؛ بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۲۸۲.
  60. منابع: قرآن کریم؛ إحیاء علوم الدین، محمد بن محمد غزالی (۵۰۵ق)، تصحیح: عبد الرحیم حافظ عراقی، بیروت، دار الکتاب العربی، اول، بی تا؛ الأغراض الطبیة و المباحث العلاجیة، اسماعیل بن حسن جرجانی (۵۳۱ق)، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۵ش؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار ۵. المغنی، الأئمة الأطهار (ع)، محمد باقر بن محمد تقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ بیان الصناعات، حبیش بن ابراهیم تفلیسی (۶۲۹ق)، تهران، فرهنگ ایران زمین، ۱۳۵۴ش؛ التفسیر الکبیر، محمد بن عمر معروف به فخر رازی (۶۰۶ق)، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، چهارم، ۱۴۱۳ق؛ توضیح المسائل مراجع، سید روح الله بن مصطفی مصطفوی خمینی (۱۴۰۹ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، هشتم، ۱۴۲۴ق؛ توضیح المسائل، سید ابوالقاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، لطفی، بیست و هفتم، ۱۴۱۲ق؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محمد حسن بن باقر نجفی معروف به صاحب جواهر (۱۲۶۶ق)، تحقیق: جمعی از محققان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۳۶۵ ش؛ الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة لها، یوسف بن احمد بحرانی (۱۱۸۶ق)، تحقیق: محمدتقی ایروانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، اول، ۱۴۰۵ق؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر: سید محمد کاظم موسوی بجنوردی معاصر)، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۷۴ش؛ ذخیره خوارزمشاهی، اسماعیل بن حسن جرجانی (۵۳۱ق)، به کوشش: سعید سیرجانی، تهران، بنیاد فرهنگی ایران، ۱۳۵۵ش؛ ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، سید علی بن محمدعلی طباطبایی (۱۲۳۱ق)، قم، مؤسسة آل البیت باب لإحیاء التراث، ۱۳۸۲ش؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: حسین اعلمی، بیروت، مؤسسة الأعلمی، اول، ۱۴۰۴ق، الفقه الإسلامی و أدلته، وهبة بن مصطفی زحیلی (معاصر)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۴ق، الفقه، منسوب به امام رضا (۲۰۳ق)، تحقیق: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی حضرت رضا، اول، ۱۴۰۶ق؛ قوانین الأصول، ابو القاسم بن محمد حسن معروف به میرزای قمی (۱۳۳۱ق)، تبریز، ۱۳۱۵ش؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، دوم، ۱۳۶۲ش؛ کتاب الفقه علی المذاهب الأربعة ومذهب أهل البیت علها عبد الرحمن جزیری - محمد غروی - یاسر مازح، بیروت، دار الثقلین، اول، ۱۴۱۹ق؛ مبانی تکملة منهاج الصالحین، سید ابو القاسم بن علی اکبر موسوی خویی (۱۴۱۳ق)، قم، علمیه، دوم، ۱۳۹۶ ق، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، سوم، ۱۳۷۲ش؛ مجمع المسائل، محمد حسن حسینی معروف به میرزای شیرازی (۱۳۱۲ق)، بمبئی، انتشارات گلزار حسنی، ۱۳۱۸ق؛ مخزن الأدویه فرهنگنامه داروهای پزشکی سنتی، محمد حسین عقیلی خراسانی، کلکته، ۱۸۴۴م؛ مسالک الأفهام الی آیات الأحکام، جواد بن سعید کاظمی معروف به فاضل جواد (قرن ۱۱ق)، تحقیق: محمدباقر شریف زاده، تهران، المکتبة المرتضویة، ۱۳۴۷ش؛ مستمسک العروة الوثقی، سید محسن بن مهدی طباطبایی حکیم (۱۳۹۰ق)، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۹۱ق؛ المغنی، عبدالله بن احمد معروف به ابن قدامه (۶۲۰ق)، تحقیق: محمد خلیل هراسی، قاهره، بی تا، من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۹۴ق؛ نوادر التبادر لتحفة البهادر، محمد بن امین الدین معروف به دنیسری (قرن ۷ق)، به کوشش: محمدتقی دانش پژوه - ایرج افشار، تهران، بنیاد فرهنگی ایران، ۱۳۵۰ش؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، پنجم، ۱۴۰۳ق.
  61. برجی، یعقوب علی، مقاله «آبستنی»، دانشنامه امام رضا، ج۱، ص ۱۹-۲۴.