بحث:استدراج در قرآن

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آیه استدراج

وجه نامیدن آیه ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۱] و ﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۲]، به این نام، وجود فعل ﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ[۳] در متن این دو آیه است.

استدراج در لغت از ریشه "د ر ج" و در باب استفعال به معانی گرفتن چیزی به تدریج، پله پله بالا بردن یا پایین آوردن، فریفتن، چیزی یا کسی را به چیزی نزدیک کردن است. این کلمه در اصطلاح و کاربرد قرآنی به معنی نزدیک ساختنِ آرام آرام کسی به سوی خود و ناگهانی گرفتن او، یا اغفال کردن کسی با مهلت و نعمت دادن و ناگهان او را گرفتن و در گرداب هلاک پیچیدن است؛ همان‌گونه که طومار را به هم می‌پیچند[۴].

برخی پژوهشگران قرآنی، ۲۴ آیه از آیات قرآن را که به تصریح یا تلویح به مسئله استدراج دلالت دارند برشمرده‌اند:

  1. ﴿وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ[۵]،
  2. ﴿لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ[۶]
  3. ﴿مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ[۷]
  4. ﴿فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ[۸]
  5. ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۹]
  6. ﴿وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ[۱۰]
  7. ﴿وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ[۱۱]؛
  8. ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۲]؛
  9. ﴿وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ[۱۳]؛
  10. ﴿ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ[۱۴]؛
  11. ﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۱۵]
  12. ﴿وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ[۱۶]
  13. ﴿وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ[۱۷]
  14. ﴿وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ[۱۸]
  15. ﴿فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ[۱۹]
  16. ﴿أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ[۲۰]
  17. ﴿نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ[۲۱]
  18. ﴿وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ[۲۲]
  19. ﴿وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ[۲۳]
  20. ﴿وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ[۲۴]
  21. ﴿كُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ[۲۵]؛
  22. ﴿إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا[۲۶]
  23. ﴿وَأَكِيدُ كَيْدًا[۲۷]
  24. ﴿فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا[۲۸].[۲۹]

که از این میان، دو آیه ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۳۰] و ﴿فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۳۱] به صراحت به موضوع استدراج اشاره کرده و به این نام معروف‌اند.

استدراج فقط در دو آیه صراحتاً آمده و هر دو درباره تکذیب‌کنندگان آیات الهی است؛ اما کید الهی، مهلت دادن، استهزاء، طول عمر دادن و... به عنوان استدراج، بارها در آیات پیش گفته قرآن تکرار شده است. استدراج، عبارت از حرکت تدریجی به سوی هلاک و مجازات الهی است که با مهلت دادن / املاء حق تعالی به مجرمان همراه است. از مجموع آیات استدراج - چه تصریحاً و چه تلویحاً - چنین برمی آید که خداوند، گنهکاران و طغیان‌گران جسور را طبق یک سنت ثابت، بلافاصله گرفتار هلاک و مجازات نمی‌کند، بلکه ابتدا درهای نعمت را به روی ایشان میگشاید و هرچه در مسیر طغیان، بیشتر گام برمی دارند، نعمت‌ها هم فزونی مییابد، که در این صورت از دو حال خارج نیست:

  1. خطاکاران متنبه می‌شوند، که در این حالت، هدایت الهی رخ می‌نماید.
  2. بر غرور و معاصی ایشان افزوده می‌شود که مضمون استدراج و حرکت تدریجی به سوی هلاک و مجازات دردناک‌تری است، زیرا هنگامی که غرق در انواع نعمت‌ها می‌شوند، خداوند همه آنها را از ایشان می‌گیرد و طومار زندگی‌شان را درهم می‌پیچد[۳۲].

استدراج، دو حالت ظاهری و باطنی دارد که دو روی یک سکه‌اند؛ حالت ظاهری آن: تنعّم، آسایش و احساس عزت و اقتدار و حالت باطنی و واقعی آن: فرو رفتن آرام در باتلاق هلاکت و ابتلای تدریجی به عذاب الهی را نمایش می‌دهند.

در تاریخ بشر نمونه‌های فراوانی برای این سنت الهی مضبوط است و اختصاص به جامعه، گروه، نسل و عصر خاصی ندارد، بلکه همه جوامع و اعصار و اعقاب را در بر می‌گیرد که چندین نمونه بارز آن در گزارش‌های صریح قصص قرآن انعکاس یافته است از جمله: داستان‌های قوم عاد و ثمود، قوم سبأ، قوم فرعون، بلعم باعورا، قارون و....

نظر امام صادق(ع) درباره آیه استدراج: ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۳۳] چنین است: "منظور از آن، بنده گناهکاری است که پس از ارتکاب گناه، خداوند او را مشمول نعمت مجدد می‌کند اما آن نعمت وی را سرگرم کرده و در نتیجه از استغفارگناهان غافل می‌سازد"[۳۴].

در تحف العقول از امام حسین(ع) چنین گزارش شده است: "استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بنده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید"[۳۵]. در آیه ﴿وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ[۳۶] می‌فرماید: "و کسانی که آیات ما را دروغ انگاشتند به زودی ایشان را به گونه‌ای که درنیابند، آهسته آهسته فرو می‌گیریم و عذاب می‌کنیم".

در این آیه، قرینه مقام دلالت دارد بر اینکه منظور از استدراج، نزدیک شدن به هلاکت است، یا در دنیا و یا در آخرت؛ و اینکه استدراج را به روشنی مقید ساخته که خود گناهکاران نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن، آشکار نیست، بلکه در همان سرگرمی به بهره‌مندی از مظاهر زندگی مادی، پنهان شده است. در نتیجه این افراد با زیاده‌روی در معصیت، پیوسته به هلاکت نزدیک می‌شوند و ناگهان گرفتار عذاب می‌گردند، چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: "بلکه عذاب چنان ناگهانی به آنان روی می‌کند که دچار حیرت می‌شوند" ﴿بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ[۳۷]. پس می‌توان گفت استدراج، تجدید نعمتی پس از نعمت دیگر است تا به این وسیله، لذت بردن از آن نعمت‌ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل سازد[۳۸]. لذا ﴿سَنَسْتَدْرِجُهُمْ یعنی با وجود آنکه ایشان غرق در گمراهی‌اند، پی در پی به آنان نعمت می‌دهیم و ایشان را کم‌کم به سوی خود می‌کشیم و ناگهان آنان را در طومار مرگ می‌پیچیم و از صفحه روزگار برمی‌داریم[۳۹].

طبری هم می‌گوید: "این استدراج به سوی مرگ و عذاب با مهلت دادن و تزیین اعمال مجرمانه و گناهان همراه است به گونه‌ای که شخص خطا کار را دچار غرور نموده و احساس می‌کند که به وی احسان شده است"[۴۰].

هر باور و اعتقاد دینی در زندگی انسان دارای آثار و نتایجی است، زیرا هر بینشی منجر به گرایش و عمل می‌گردد. سنت استدراج نیز، به عنوان یک باور دینی متکی به گزارش اصیل قرآنی، دارای آثار و نتایجی در زندگی افراد و جامعه معتقد به آن می‌باشد.

یکی از مهم‌ترین آثار و نتایج سنت استدراج در جامعه، این است که از غرور بی‌جا جلوگیری می‌کند، زیرا داشتن ثروت زیاد و قدرت فراوان و... تنها نشانه آن نیست که خداوند ما را دوست دارد، بلکه ممکن است استدراج و مقدمه مجازات باشد.

از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که: "خداوند به داود وحی کرد که: ای داود، در هر حال از من بترس و از هر حالی بیشتر، آن موقعی بترس که نعمت‌هایم از هر دری به سویت سرازیر می‌شود. مبادا کاری کنی که به زمینت زنم و دیگر به نظر رحمت به تو نظر نکنم"[۴۱]. و یا در آیات﴿أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ[۴۲]، ﴿نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ[۴۳]. خداوند کسانی را که اشتباهی داشته‌اند متنبه نموده و می‌فرماید: اگر ما در مال و اولاد به ایشان توسعه دادیم، خیال نکنند که خواسته‌ایم خیرات ایشان را زودتر به ایشان برسانیم؛ چون اگر چنین بود، توانگران و مترفین ایشان را به عذاب خود دچار نمی‌کردیم، بلکه این عمل ما برای بیشتر عذاب کردن است[۴۴].

یکی دیگر از آثار و نتایج سنت استدراج، تبیین چگونگی ثروت زیاد و رفاه و... در دست کافران و انسان‌های گنه‌کار و عصیان‌گر است. بنابراین خداوند خواهان گمراهی و عذاب بندگان خود نیست، بلکه این بندگان هستند که به محض دستیابی به ثروت و قدرت، اوامر الهی را به فراموشی سپرده و گرفتار سنت استدراج می‌شوند.[۴۵]

پانویس

  1. «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
  2. «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
  3. «آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲ و سوره قلم، آیه۴۴.
  4. لسان العرب، ج۲، ص۲۶۷؛ مفردات، ص۳۱۱؛ التحقیق، ج۳، ص۲۱۰.
  5. «کافران هیچ مپندارند اینکه مهلتشان می‌دهیم برای آنها نیکوست؛ جز این نیست که مهلتشان می‌دهیم تا بر گناه بیفزایند و آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۸.
  6. «جنب و جوش کافران در شهرها تو را نفریبد» سوره آل عمران، آیه ۱۹۶.
  7. «(زندگی این جهان) برخورداری اندکی است سپس جایگاه آنان دوزخ خواهد بود و این بستر، بد است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۷.
  8. «آنگاه چون هشدارهایی را که به آنان داده شده بود فراموش کردند درهای هر چیز (از نعمت و آسایش) را بر آنان گشودیم تا چون از داده‌ها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) فرو گرفتیم و آنان یکباره ناامید گردیدند» سوره انعام، آیه ۴۴.
  9. «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
  10. «و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.
  11. «و دارایی‌ها و فرزندانشان تو را به شگفتی نیندازد، جز این نیست که خداوند می‌خواهد در این جهان آنان را با آنها به عذاب افکند و جانشان در حالی که کافرند (از تن) بیرون رود» سوره توبه، آیه ۸۵.
  12. «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
  13. «و به یقین پیامبران پیش از تو ریشخند شده‌اند؛ پس به کافران مهلت دادم آنگاه آنان را فرو گرفتم؛ بنابراین (بنگر که) کیفر من چگونه بود؟» سوره رعد، آیه ۳۲.
  14. «آنان را واگذار تا بخورند و بهره گیرند و آرزو سرگرمشان دارد، زودا که بدانند» سوره حجر، آیه ۳.
  15. «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
  16. «و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من سنجیده است» سوره اعراف، آیه ۱۸۳.
  17. «و «اصحاب مدین» و (نیز) موسی دروغگو شمرده شد و به کافران مهلت دادم سپس آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره حج، آیه ۴۴.
  18. «و چه بسا شهرهایی که به (مردم) آنها مهلت دادم با آنکه ستمگر بودند سپس آنها را فرو گرفتم و بازگشت (هر چیز) به سوی من است» سوره حج، آیه ۴۸.
  19. «پس آنان را چندی در تنگنایی که در آنند واگذار!» سوره مؤمنون، آیه ۵۴.
  20. «آیا می‌پندارند در آنچه از مال و فرزندان که آنان را بدان یاری می‌رسانیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۵.
  21. «برای آنان در نیکی‌ها شتاب می‌ورزیم؟ (خیر،) بلکه در نمی‌یابند» سوره مؤمنون، آیه ۵۶.
  22. «و اگر نه این بود که مردم (در تمایل به کفر) امّتی واحد می‌شدند بی‌گمان برای خانه‌های کسانی که به (خداوند) بخشنده کفر می‌ورزند بام‌هایی سیمین و نردبان‌هایی که از آنها فرا روند قرار می‌دادیم» سوره زخرف، آیه ۳۳.
  23. «و برای خانه‌هایشان درهایی می‌ساختیم و تخت‌هایی می‌نهادیم که بر آن پشت دهند» سوره زخرف، آیه ۳۴.
  24. «و زیورهایی و همه اینها چیزی جز برخورداری زندگانی این جهان نیست و جهان واپسین نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است» سوره زخرف، آیه ۳۵.
  25. «(اینک، ای کافران در این جهان) بخورید و اندکی برخوردار گردید که شما گناهکارید» سوره مرسلات، آیه ۴۶.
  26. «آنان نیرنگی می‌بازند،» سوره طارق، آیه ۱۵.
  27. «من نیز تدبیری می‌کنم» سوره طارق، آیه ۱۶.
  28. «پس کافران را فرصتی ده و اندکک به خود واگذار» سوره طارق، آیه ۱۷.
  29. التمهید، ج۳، ص۳۱۶.
  30. «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
  31. «بنابراین مرا با آن کسان که این سخن را دروغ می‌شمرند وا بگذار! به زودی آنان را آرام آرام از جایی که درنیابند فرو می‌گیریم» سوره قلم، آیه ۴۴.
  32. تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۳.
  33. «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
  34. الکافی، ج۵، ص۵۵۶.
  35. تحف العقول، ص۲۴۶.
  36. «و آنان را که آیات ما را دروغ شمردند آرام‌آرام از جایی که درنمی‌یابند فرو خواهیم گرفت» سوره اعراف، آیه ۱۸۲.
  37. «بلکه بر آنان ناگهان فرا می‌رسد آنگاه چنان در بهتشان می‌نهد که نه به بازگرداندن آن یارایی دارند و نه به آنان مهلت می‌دهند» سوره انبیاء، آیه ۴۰.
  38. المیزان، ج۸، ص۴۵۲؛ مجمع البیان، ج۸، ص۱۲۴-۱۲۵.
  39. الکشاف، ج۲، ص۱۸۲.
  40. جامع البیان، ج۹، ص۹۲.
  41. الدر المنثور، ج۳، ص۲۳.
  42. «آیا می‌پندارند در آنچه از مال و فرزندان که آنان را بدان یاری می‌رسانیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۵.
  43. «برای آنان در نیکی‌ها شتاب می‌ورزیم؟ (خیر،) بلکه در نمی‌یابند» سوره مؤمنون، آیه ۵۶.
  44. المیزان، ج۷، ص۵۲.
  45. سرمدی، محمود، مقاله «آیه استدراج»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۴-۶۵.