بحث:اقتصاد در قرآن
اقتصاد
اسلام به مجموعه آموزههای وحیانی گفته میشود که در کتاب و سنت و سیره معتبر گرد آمده است و بر اساس حکم عقل هر انسان مؤمنی مکلف به تعبد بر اساس آن است. مجموعهای که از آن به نام اسلام یاد میشود به همه ابعاد زندگی فردی و جمعی بشر توجه داشته؛ چنان که به همه مسایل مادی و دنیوی و نیز معنوی و اخروی بشر توجه دارد.
البته این مجموعه دارای دو دسته از اصول ثابت و متغیر است؛ چنان که دارای دو دسته آموزههای بنیادین و کالبدساز از سویی و آموزههای آرایه ساز و کیفیت بخش از سوی دیگر است. اجتهاد در مفهوم اسلامی به معنای شناسایی اصول ثابت از اصول متغیر، آموزههای کالبدساز از آموزههای زیباساز است. البته این بدان معنا نیست که ما میتوانیم اصول متغیر یا آموزههای آرایه آفرین را نادیده بگیریم؛ زیرا نادیده گرفتن این اصول و آموزههای به معنای نقص در سازهای است که از آن به نام اسلام مجسم و تمدنی یاد میشود. بنابراین، لازم است تا رهبری جامعه اسلامی به عنوان مجتهد اسلام شناس، هر دو دسته از اصول و آموزهها را شناسایی و بر پایه یک سیاست گزاری دقیق و برنامهریزی زمانبندی شده، جامعه تمدنی اسلامی را در چارچوب کلیت اسلام تحقق بخشد.
اقتصاد در اسلام از جمله اصول ثابت و کالبدساز معرفی شده است؛ از این روست که در آموزههای اسلامی همواره – از جمله آیه ۳ سوره بقره – در کنار توحید و امور عبادی محض چون نماز قرار گرفته و حتی در آیه ۶۱ سوره هود به عنوان مأموریت اصلی بشر در زمین و علت انشاء و ایجاد انسان خاکی دانسته و معرفی شده است؛ چراکه هدف و فلسفه آفرینش بدون فعالیتهای اقتصادی بشر در زمین شدنی نیست[۱].
اسلام جمع مجموعی و اولویتگذاری ها
درک شرایط و مقتضیات زمان، از مهمترین مولفههای جامعه پویا و زنده است. همانگونه که از مولفههای اساسی اجتهاد اسلامی، هنر درک و فهم شرایط و مقتضیات زمان و مکان و حل مسایل جامعه و مردم بر اساس ارجاع آنها به اصول اسلامی است و استنباط حکم است، هنر رهبری جامعه اسلامی نیز درک و فهم مقتضیات زمان و مکان و مدیریت جامعه در چارچوب اصول اسلامی و اولویتگذاری هاست.
هر چند که جامعه اسلامی بر مدار اصول عقاید و ایمان توحیدی شکل میگیرد و همواره اولویتهای فرهنگی بر دیگر جنبهها مقدم است؛ ولی میبایست توجه داشت که نگاه اسلام و قرآن به مسایل جامعه و نیازهای بشری، نگاه طولی نیست؛ یعنی این گونه نیست که نماز اگر به عنوان ستون اسلام دانسته شده، توجهی به روزه و یا انفاق و تولید ثروت نداشته باشیم؛ چراکه اسلام به معنای قراردادن همه قطعات در کنار هم و ایجاد شکلی به عنوان انسان متاله و ربانی و امت و جامعه اسلامی است.
بنابراین، اولویت گذاریها تنها در چارچوب این امر معنا مییابد که قطعی یا اصلا دیده نشده یا به درستی در جای خود قرار نگرفته و یا کمتر از شان و اندازه آن برای آن جایگاه، اعتبار و ارزش قایل شده ایم. بنابراین، اگر در روایات آمده است که اصول اسلام مثلا نماز و روزه و حج و جهاد و ولایت است؛ بدان معنا نیست که میتوان یکی را برگزید و دیگران را نادیده گرفت؛ چراکه اینها همه مانند اجزاء و شرایط و ارکان و اذکار نماز میباشد که فقدان هر یک یا موجب عدم تحقق اصل نماز یا کاهش کیفیت آن میشود. بنابراین، همه امور میبایست در کنار هم دیده شود تا دستگاه نظام اسلامی را تحقق بخشد.
پس اگر سخن از اولویت است، همانند اولویت اصول ثابت و اصول متغیر، یا اولویت کالبدسازی و زیباسازی است، ولی حتی اگر اصول متغیر مورد توجه قرار نگیرد یا به سازههای زیباسازی کالبد و اسکلت ساختمان و دستگاه توجهی نشود، آن ساختمان قابل بهره برداری نبوده و از نقص و کمبود رنج میبرد، همچنین اگر مجموعهای فاقد همه آموزههای اسلامی در شخص یا جامعه شکل بگیرد و مثلا شخص و جامعه از ولایت یا نماز یا حتی ادب و اخلاق و مانند آن سود نبرده باشد، به این معنا خواهد بود که اسلام چنان که بایسته و شایسته است در شخص یا جامعه تحقق نیافته است و این اسلام کامل و تمام نیست.[۲] بر این اساس، همان اندازه که اصول ثابت اسلامی در تحقق ماهیت اسلام نقش دارد، اصول متغیر نیز نقش ایفا میکند و نادیده گرفتن آن به معنای ساخت سازه و ساختمان و دستگاهی ناقص است که قابلیت سکونت و بهره برداری کامل نیست و آدمی در آن به خوشبختی و آرامش و آسایش نمیرسد[۳].
نقش رهبری در تبیین موقعیت ها
اینکه در برخی از روایات در میان اصول و آموزههای اسلامی به ولایت توجه ویژهای مبذول میشود،[۴] به معنای محوریت رهبری در مدیریت انسان و جامعه برای رسیدن به فلسفه آفرینش انسان است؛ زیرا رهبری به سبب علم و آگاهی از اسلام و نیز علم و تسلطی که بر انسان و جامعه و جهان دارد، میداند که کدام یک از اصول یا آموزههای اسلامی، از اصول ثابت یا متغیر و کدام یک از آنها بنیادین و کدام یک غیر بنیادین است. همچنین او میداند که انسان و جامعه کدام قطعه را به درستی به کار برده و کدام را ندیده یا ناقص در کار گرفته است. ازاین رو، با علم و قدرت و حکمت، به مهندسی جامعه میپردازد و با ارایه نظریهها، طرحها، سیاستها و برنامهها میکوشد تا جامعه به سمت هدف پیش برود.
رهبری به سبب همان علم و احاطهای که به حقایق از سویی و واقعیتها از سویی دیگر دارد، موقعیت را میسنجد و بر اساس همان موقعیت سنجی، به جابه جایی مواضع و منابع مالی و انسانی اقدام میکند تا هر جایی که نقصی است یا کژروی در آن صورت گرفته یا قطعهای دیده یا به درستی در جایی آن قرار نگرفته را در سر جای آن قرار میدهد و جامعه را برای این تحولات و تغییرات آماده و همراه و همگام میسازد.
بنابراین، جایگاه رهبری در جامعه اسلامی همانند جایگاه سر برای بدن است تا از رقابت و گردن کشیدن و سرک کشیدن در همه امور، با تسلطی علمی و عملی نسبت به واقعیتها و حقیقتها، جامعه بدن را به سوی موقعیت دیگر رهمنون سازد تا در تکمیل تصویر کامل تمدنی اسلام گام بردارد.
به سخن دیگر، اسلام همانند قطعات یک جورچین است که رهبری با تصویر کاملی که از راهنمایی قرآن دارد، میکوشد تا با کمک جامعه آن تصویر را از حقیقت بر روز کاغذ آموزههای وحیانی قرآن، در متن واقع جهان مادی ایجاد کند و نقشه قرآنی را در جامعه انسانی به تمام کمال برپا دارد.
از نظر قرآن، رهبری از چنین جایگاه بلندی برخوردار میباشد؛چنان که مردم نیز در جایگاه اعضا و جوارح عمل میکنند. به این معنا که امام و امت همانند سر و تن یک شخص را میسازند. این جاست که نمیتوان تفکیک و جدایی میان امام و امت ایجاد کرد؛. از این روست که در اسلام از امام به عنوان ولی و از نوعی مدیریت امام به عنوان ولایت یاد میشود که بیانگر سرپرستی محبت آمیز است؛ چراکه سر نسبت به اعضای بدن خود احساس محبت و مسئولیت دارد و خود را پاسخ گویی اعضا و جوارح میدادند تا در محافظت و حمایت و سربلندی و سلامت آن تلاش کند و بهترین راهکارها و برنامه و برونرفت را ارایه دهد.
در برابر جامعه نیز مسئولیت دارد تا در برابر رهبری و امام، به درستی حرکتهای خود را سامان دهد و از فرمانهای صادر از سر و رهبری تخطی نکند. امت و امام در جامعه مکمل یک دیگر هستند.[۵] از این روست که در تحقق اهداف میبایست هم در حوزه مشاوره[۶] و اجرای طرحها و برنامه[۷] از معاونت آنان سود برد تا جامعه اسلامی تحقق یابد.[۸] از آیه ۱۱۲ سوره آل عمران به دست میآید که جایگاه مردم همانند جایگاه رهبری در نظام اسلامی بسیار بالاست، به طوری که اگر پیمانی را مردم در چارچوب مدیریت رهبری بستهاند،همانند پیمان الهی دانسته میشود و تخطی از آن جایز نیست[۹].
پانویس
- ↑ منصوری، خلیل، نقش اقتصاد در تمدن نوین اسلامی.
- ↑ ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیمخور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کردهاید- و آنچه بر روی سنگهای مقدّس (برای بتها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بختآزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بیآنکه گراینده به گناه باشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳. ﴿الم * ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است * همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند * و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند * آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
- ↑ منصوری، خلیل، نقش اقتصاد در تمدن نوین اسلامی.
- ↑ کافی، ج ۲، ص۱۷.
- ↑ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ حدید، آیه ۲۵ و آیات دیگر.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.
- ↑ منصوری، خلیل، نقش اقتصاد در تمدن نوین اسلامی.