بحث:عمرو بن قرظه انصاری در تاریخ اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

عمرو بن قرظه انصاری در گزیده دانشنامه امام حسین

نام او عمرو بن قرظة بن کعب انصاری است که پدرش قرظة بن کعب، یکی از یاران نامدار پیامبر خدا(ص) است که در جنگ اُحد و سایر جنگ‌ها، همراه سپاه اسلام بود. گفتنی است که ری، در دوران زمامداری خلیفه دوم، به وسیله قَرظَة بن کعب، فتح شد. وی در دوران خلافت امام علی(ع) نیز با ایشان، همراهی می‌کرد. روز عاشورا، عمرو بن قَرَظه، به نمایندگی از امام(ع) با عمر بن سعد، گفتگو کرد و هنگام نبرد، عاشقانه با دشمن جنگید. او در آخرین دیدارش با امام(ع)، در حالی که به شدّتْ زخمی شده بود، به ایشان گفت: [به پیمانم] وفا کردم؟ امام(ع) پاسخ داد: «آری. تو در بهشت، پیشِ روی من هستی. به پیامبر خدا(ص)، از جانب من، سلام برسان و به ایشان بگو که من هم در پی [تو] می‌آیم»[۱]. سپس عمرو بن قَرظَه، جنگید تا به شهادت رسید.

در کتاب الملهوف آمده است که: عمرو بن قرظه انصاری، بیرون آمد و از حسین(ع)، اجازه میدان رفتن گرفت و امام(ع)، اجازه داد. او به سان مشتاقان به پاداش، جنگید و در خدمت به فرمانروای آسمان، بس کوشید تا این که تعداد فراوانی از گروه ابن زیاد را کُشت و میان درستکاری و جهاد، جمع کرد. تیری به سوی حسین(ع) نمی‌آمد، جز آنکه دستش را جلو آن می‌گرفت، و شمشیری کشیده نمی‌شد، جز آنکه با قلبش، با آن، رویارویی می‌کرد و هیچ آسیبی به حسین(ع) نرسید، تا آن گاه که او بر اثر زخم‌هایی زمین‌گیر شد. او به حسین(ع) رو کرد و گفت: ای فرزند پیامبر خدا! آیا [به پیمانم] وفا کردم؟ امام(ع) فرمود: «آری، تو در بهشت، پیشِ روی من هستی. سلامِ مرا به پیامبر خدا(ص) برسان و به او بگو که: من، در پی [تو] می‌آیم». سپس جنگید تا کشته شد. خشنودی خدا، بر او باد![۲][۳]

پانویس

  1. «نَعَمْ أَنْتَ‏ أَمَامِي‏ فِي‏ الْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اللَّهِ(ص) عَنِّي السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّي فِي الْأَثَرِ».
  2. «خَرَجَ عَمْرُو بْنُ قُرْطَةَ الْأَنْصَارِيُّ فَاسْتَأْذَنَ الْحُسَيْنَ(ع) فَأَذِنَ لَهُ فَقَاتَلَ قِتَالَ الْمُشْتَاقِينَ إِلَى الْجَزَاءِ وَ بَالَغَ‏ فِي‏ خِدْمَةِ سُلْطَانِ‏ السَّمَاءِ حَتَّى قَتَلَ جَمْعاً كَثِيراً مِنْ حِزْبِ ابْنِ زِيَادٍ وَ جَمَعَ بَيْنَ سَدَادٍ وَ جِهَادٍ وَ كَانَ لَا يَأْتِي إِلَى الْحُسَيْنِ‏(ع) سَهْمٌ إِلَّا اتَّقَاهُ بِيَدِهِ وَ لَا سَيْفٌ إِلَّا تَلَقَّاهُ بِمُهْجَتِهِ فَلَمْ يَكُنْ يَصِلُ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) سُوءٌ حَتَّى أُثْخِنَ بِالْجِرَاحِ فَالْتَفَتَ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) وَ قَالَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ(ص) أَ وَفَيْتُ فَقَالَ نَعَمْ أَنْتَ أَمَامِي فِي الْجَنَّةِ فَاقْرَأْ رَسُولَ اللَّهِ(ص) عَنِّي السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُ أَنِّي فِي الْأَثَرِ فَقَاتَلَ حَتَّى قُتِلَ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ» (الملهوف، ص۱۶۲؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۲۲).
  3. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۵۵۸.