برنامه‌ریزی اقتصادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اقتصاد، در لغت عرب به معنای میانه‌روی و اعتدال[۱] و در اصطلاح، مطالعه روش تخصیص منابع فیزیکی و انسانی کمیاب در میان خواسته‌های نامحدود یا مقاصد رقیب است[۲].[۳]

منابع درآمدی حکومت پیامبر (ص)

منابع درآمدی حکومت پیامبر اکرم (ص) عبارت بود از:

  1. اموال شخصی: انفاق و قرض الحسنه که در آیات قرآن و روایات بر آن تأکید شده است.
  2. اموال جامعه:
    1. خراج: مالیات زمین‌های زراعی و باغی که در مالکیت مسلمانان و یا در تصرف مسلمانان؛ بود؛ مثلاً پیامبر (ص) برای برآورد محصول خیبر و دریافت خراج، مأمورانی فرستاد[۴].
    2. جزیه: غیر مسلمانانی که زیر پرچم اسلام از امنیت جانی، مالی، امور رفاهی و خدماتی بهره‌مند شده بودند، اما نمی‌خواستند مسلمان شوند، مالیاتی را با عنوان جزیه می‌پرداختند[۵].
    3. از دیگر اموال جامعه، فدیه، وقف، نذر، کفاره، لقطه (اموال بدون صاحبزکات، مجهول المالک و فعالیت‌های اقتصادی و تولیدی است.
  3. اموال حکومت:
    1. خمس: هر مسلمانی باید یک پنجم هر مالی را که از طریق حلال کسب می‌کند، از مال خود خارج کند. تأثیر خمس در اقتصاد اسلامی مانند مالیات، نسبی است. چنین خصوصیتی باعث می‌شود، میزان سود و رکود کنترل شود و در حقیقت، خمس، نوعی تثبیت کننده خودکار است و از آنجا که خمس بر سود خالص تعلق می‌گیرد، اصل افزایش تولید به خطر نمی‌افتد.
    2. انفال: مالکیت دولت بر معادن، جنگل ها، چراگاه ها، زمین‌های بایر و وسایل اختصاصی پادشاهان را مالکیت بر انفال گویند[۶].[۷]

هزینه‌های حکومت

بیت المال، در واقع، خزانه مملکت است و در آمدهای آن برای موارد معینی مصرف می‌شود؛ مانند:

  1. هزینه‌های امنیتی: پیامبر (ص) برای ایجاد امنیت در جامعه، غزوه‌ها و سریه‌های متعددی را پشت سر گذاشت و برای تأمین تدارکات، سلاح، آذوقه و نیروهای خود از در آمد حکومت استفاده می‌کرد[۸].
  2. تبلیغاتی: هر‌گاه پیامبر (ص) در غزوه‌ای پیروز می‌شد، مأموری را برای تعلیم معارف اسلامی به منطقه فتح شده می‌فرستاد.
  3. رفاهی: یکی از وظایف مهم پیامبر (ص) تأمین امور اجتماعی مردم و به اصطلاح امروز، بیمه بود که ایشان قسمتی از درآمد بیت المال را برای افراد بی‌بضاعت صرف می‌کرد تا بتوانند زندگی خود را تأمین کنند.
  4. زیربنایی: از دیگر هزینه‌های حکومت، امور زیربنایی مانند: تقسیم اراضی برای خانه سازی، اختصاص محلی برای بازار، احداث حمام عمومی و... است[۹].[۱۰]

راهکارهای رسول خدا (ص) برای بهبود وضعیت اقتصادی

پیامبر (ص) برای رفاه اقتصادی مردم اقداماتی انجام داد؛ اما ایشان برای جلوگیری از تورم، حل مشکل بیکاری، تشویق به کار، ترغیب به ارزان فروشی و تعیین محل مناسبی برای بازار، دستورها و راهکارهایی نیز بیان کرده است[۱۱].

  1. جلوگیری از تورم: از مهم‌ترین عوامل گرانی، وجود واسطه گری‌های غیرمفید و مؤثرترین عامل در جلوگیری از تورم، حذف دلال‌هاست. پیامبر (ص) در این باره فرموده است: "به استقبال کالا نروید تا به بازار وارد شود"[۱۲].
  2. حل مشکل بیکاری و تشویق به کار: خاتم انبیا (ص) علاوه بر مسئولیت خطیر پیام رسانی الهی و عبادت، به امر کشاورزی و تجارت توجه داشت و دیگران را هم به این کار تشویق می‌کرد. پیامبر (ص) فرموده است: "خداوند، انسان سالم بیکاری را که به کار دنیا و به کار آخرت نمی‌پردازد، دشمن می‌دارد"[۱۳].
  3. ترغیب به ارزان فروشی: روزی پیامبر (ص) به کسی که جنس را ارزان‌تر از قیمت بازار می‌فروخت، فرمود: "آیا برای ثواب، این کار را می‌کنی؟" آن شخص پاسخ مثبت داد. رسول خدا (ص) نیز به او چنین مژده داد: "هر کس که بکوشد و بازار را رواج دهد، مانند کسی است که در راه خدا پیکار کرده است"[۱۴].
  4. تعیین محلی برای بازار: پیامبر (ص) به اینکه بازار در کجا تشکیل شود نیز توجه داشت. روزی مردی نزد پیغمبر آمد و گفت: "محلی را برای بازار در نظر گرفته‌ام، آیا به دیدن آن می‌آیید؟" پس آن حضرت برخاست و همراه وی رفت تا به آن محل رسید و آن را پسندید و فرمود: "این جا خوب بازاری است؛ زیان ندارد و خراج هم بر شما در نظر گرفته نمی‌شود"[۱۵].[۱۶]

دستورهای پیامبر (ص) برای رعایت اخلاق در اقتصاد

  1. رشوه خواری : اسلام، رشوه را در هر شکلی محکوم کرده است. روزی به پیامبر (ص) خبر دادند که یکی از فرماندهانش رشوه‌ای به شکل هدیه را پذیرفته است؛ پس آن حضرت بر آشفت و فرمود: "چرا چیزی را که حق تو نیست، می‌گیری؟" او در پاسخ گفت: "آن چه گرفتم، هدیه بود"؛ پیامبر (ص) فرمود: "اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلی نباشید، آیا مردم به شما هدیه می‌دهند؟!" سپس دستور داد هدیه را به بیت المال برگردانند و او را برکنار کنند[۱۷].
  2. ربا: ربا از نظر اقتصادی سبب می‌شود که تمام هزینه آن در نهایت بر جامعه تحمیل شود؛ به همین منافع دلیل، پیامبر (ص) برای حفظ کیان جامعه اسلامی مردم را از ربا نهی کرده است تا منافع جامعه همچنان محفوظ بماند[۱۸].
  3. غش در معامله: غش، پوشاندن معایب تولید برای کسب سود بیشتر است؛ به بیان دیگر، غش در معامله یعنی فروختن جنسی که با چیز دیگر مخلوط است، در صورتی که آن چیز، معلوم نباشد و فروشنده هم به خریدار چیزی نگوید[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و الزبیدی، تاج العروس، ج ۵، ص ۱۹.
  2. حسین ابراهیمی، پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۲۵.
  3. عادلی، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۲۵.
  4. السیرة النبویة، ج ۲، ص ۳۵۴؛ تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۲۰ و حمیری کلاعی، الإکتفاء، ج ۱، ص ۴۸۹.
  5. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۱۲ - ۲۲۱؛ الکامل، ج ۲، ص ۲۹۴، المغازی، ج ۳، ص ۱۰۳۱ و البدایه و النهایة، ج ٣۵، ص۱۰۶.
  6. پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۶۵.
  7. عادلی، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۲۶ ـ ۲۲۷.
  8. اقتصاد صدر اسلام، ص ۱۲۶.
  9. پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۷۶.
  10. عادلی، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۲۸.
  11. عادلی، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۲۲۸.
  12. زکریا الانصاری، فتح الوهاب، ج ۱، ص ۲۸۵؛ محمد بن احمد الشربینی، مغنی المحتاج، ج ۲، ص ۳۶.
  13. ابن ابی الحدید، معتزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۴۶.
  14. جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۵۵۹ و المستدرک، ج ۲، ص ۱۲.
  15. الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۱۹، ص ۲۶۴ - ۲۶۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۲۵۷؛ سبل الهدی و الرشاد، ج ۹، ص ۸ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۴، ص ۷۶.
  16. عادلی، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۲۸ ـ ۲۳۰.
  17. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۷ ـ ۸.
  18. پژوهش و تحقیقی نو در سیره نبی اعظم، ص ۶۵۴.
  19. اسلام و نظام اقتصادی، ص ۲۰۰.
  20. عادلی، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۲۳۰ ـ ۲۳۱.