تورات در کلام اسلامی

معناشناسی

تورات، نام کتاب آسمانی است که خداوند بر حضرت موسی (ع) نازل کرد، تا قوم یهود را هدایت کند[۱]. «تورات» کلمه‌ای عبری به معنای شریعت و قانون است[۲]. در قرآن بارها از این کتاب نام برده شده است؛ هجده مرتبه کلمه تورات و تعابیر دیگری مانند الواح.

توراتی‌ که اینک در دست یهودیان است، مجموعه‌ای است از اسفار پنج‌گانه و کتب سی و نه گانۀ عهد عتیق[۳]. به تورات عهد قدیم[۴] یا عتیق[۵] و کتاب مقدس هم می‌گویند در مقابل عهد جدیدی که به انجیل گفته می‌شود. تورات، چندین بخش دارد که به هر بخش آن "سِفر" گفته می‌‌شود. مثل سِفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه... که در بردارندۀ سرگذشت‌هایی از بنی اسرائیل و حضرت موسی (ع) و دستورالعمل‌های اوست[۶].

تاریخچه تورات

یهودیان و مسیحیان قرن‌ها می‌پنداشته‌اند مؤلف‌ تورات‌، حضرت موسی (ع) است و برای اثبات این باور، به برخی آیات‌ تورات[۷] استناد می‌جسته‌اند. با این حال، نظریۀ غالب محققین در روزگار جدید این است که‌ تورات‌ فعلی در دوره‌های پس از حضرت موسی (ع) تألیف شده است[۸]. بنابر آخرین تحقیقات، سه متن عبری که سه قرن پیش از میلاد نیز وجود داشته‌اند، عبارت‌اند از: متن‌ مسورانی‌؛ متنی دیگر که به یونانی ترجمه شد؛ اسفار خمسه سامری[۹]. عهد عتیق‌ عبرانی که هم اینک در دست است، از نسخۀ‌ مسورانی‌ پدید آمده است که جمعی از یهودیان طبریه و سوره ـ واقع در وادی فرات ـ از قرن ۶ تا ۱۲ م. گرد آوردند. مسوریان، نسخه‌هایی را که با نسخه خویش مطابق نیافتند، کنار نهادند و حفظ آنها را حرام دانستند و بدین روی نسخۀ قدیم عبرانی که بر قرن ۱۰ م. مقدم باشد، نمی‌توان یافت[۱۰].

بنابراین گزارش، عهد عتیق‌ عبرانی برای نخستین بار در سال ۱۴۸۸ م. به چاپ رسید و دومین بار در سال ۱۴۹۴ م[۱۱]. دیگر نسخ کهن که از متن عبرانی گرفته شده‌اند عبارت‌اند از: ترجمه یونانی‌ هفتاد یا سپتواجنت‌ در میانه قرن ۳ ق. م. ، ترجمه آرامی تارگوم، نقل قول‌هایی از نویسنده‌های مسیحی و ترجمه لاتین ژروم. احتمال دارد ترجمۀ ژروم در نخستین سال‌های قرن ۵ م. متن لاتین‌ عهد عتیق‌ را بر اساس اسناد عبری فراهم آورده باشد. این متن همان است که پس از قرن ۷ م. عالمگیر شد و با نام وولگات خوانده شد. همچنین باید به بخشی از روایات عهد عتیق اشاره کرد که به زبان آرامی و سریانی است[۱۲].[۱۳]

بخش‌های عهد عتیق

عهد عتیق‌ موجود سه بخش دارد:

  1. تورات‌ یا شریعت موسی که پنج سِفر (یا کتاب) را در بردارد و از منزلت بیش‌تری نزد یهودیان برخوردار است.
  2. نبی‌ایم‌ یا پیامبران‌ که شامل چهار کتاب تاریخی با عنوان «پیامبران پیشین» و چهار کتاب نبوی با عنوان «پیامبران متأخر» است.
  3. کتوبیم‌ یا نوشته‌ها که خود یازده کتاب است و از تنوع و گسترّ مطالب بیش‌تری برخوردار است[۱۴].[۱۵]

پژوهش‌های نظری جدید دربارۀ این کتب یا اسفار، سؤال‌هایی را مطرح ساخته‌اند؛ از آن جمله اینکه چقدر از این متون را می‌توان به خود حضرت موسی (ع) نسبت داد. نتیجه تجزیه و تحلیل‌های علمی نشان می‌دهد تورات فعلی را به صورت قطعی و نهایی، حضرت موسی (ع) گرد نیاورده و مکتوب نساخته است؛ بلکه آنچه امروزه در دست یهودیان است، با دوران تاریخی پس از حضرت موسی (ع) سازگار است[۱۶].[۱۷]

عهد عتیق‌ پیش از آنکه به صورت مجموعه فعلی درآید، در حافظه قوم به شکل سنت محفوظ و مضبوط موجود بوده است. این محفوظات از طریق خانواده‌ها یا معابد به صورت روایت تاریخی قوم برگزیده خداوند، سینه به سینه نقل گردیده و صورت قصه و افسانه به خود گرفته است. راویان این مطالب، از همان دوره نقل شفاهی سینه به سینه توفیق یافتند چنان لطافت و ظرافت و قدرت تخیل را به کار گیرند که پیوستن حوادث و وقایع گوناگون به یکدیگر ممکن شود[۱۸].[۱۹]

در میان متون دینی یهود، تورات‌ یا پنج سفر موسی (ع)، جایگاهی ممتاز دارد. این‌ سفر‌ها عبارت‌اند از:

  1. سفر تکوین‌ یا پیدایش‌ که از خلقت جهان تا مرگ یعقوب و استقرار عبرانیان سخن می‌گوید.
  2. سفر خروج‌ که تأسیس احکام دینی بر کوه سینا را باز می‌گوید.
  3. سفر لاویان‌ که نظم و نظام احکام دینی و شرایع و قواعد و حدود سبط لاوی را باز می‌نماید.
  4. سفر اعداد که حکایت سفر بنی‌اسرائیل در دشت و فتح اراضی کنعان را نقل می‌کند.
  5. سفر تثنیه‌ که شرایع را به گونه مختصر باز می‌آورد[۲۰].[۲۱]

تورات در قرآن

آنچه قرآن به عنوان کتاب حضرت موسی (ع) بدان اشاره کرده است، غیر از تورات‌ کنونی است[۲۲]. در قرآن به تحریفی که یهودیان در آن کتاب ایجاد کردند اشاره شده است[۲۳]. قرآن کریم تصریح می‌کند اگر یهودیان به کتاب خویش عمل می‌کردند، آسمان و زمین بابروزی خویش را بر آنان می‌گشود[۲۴]. نشانه‌ها و ویژگی‌های پیامبر اسلام (ص) و نیز مؤمنانی که با اویند، در تورات‌ آمده است[۲۵]. قرآن کریم بر کسانی که به تعالیم‌ تورات‌ مکلف شده و حق آن را ادا نکرده‌اند، به سختی اعتراض می‌‌کند و آنان را همانند الاغی می‌داند که کتاب بر پشت حمل می‌کند و از آنچه بر پشت دارد، غافل است و سود نمی‌برد[۲۶].[۲۷]

بنابر آیات قرآنی، کتاب حضرت موسی (ع) که در الواح، به ایشان نازل گشته‌، از هر موضوعی اندرزی و حکمی در آن بوده است[۲۸]. تورات‌ در نظرگاه قرآنی، سراسر نور و هدایت بوده و پیامبران و علمای بنی اسرائیل براساس آن میان مردم داوری و حکم می‌کرده‌اند[۲۹]. حضرت عیسی (ع) نیز تورات‌ را تصدیق کرده است[۳۰].[۳۱]

دیدگاه شیعه درباره تورات

از هنگامی که‌ تورات‌ بر حضرت موسی (ع) نازل گشته است تا روزگاری که نسخه‌های فعلی گرد آمدند، بیست و چهار قرن گذشته است. متکلمان شیعه قائلند در این مدت، تورات‌ دستخوش تحریف شده و متون دیگری نیز بر آن افزوده گشته است؛ متونی که جزء شریعت حضرت موسی (ع) نبوده‌اند. این حقیقت را می‌توان از قرائنی بازیافت که در تورات‌ فعلی به چشم می‌آیند[۳۲]. تورات‌ فعلی به موضوعاتی پرداخته است که بی‌گمان از موسی (ع) نیستند؛ همانند شرح وفات و چگونگی دفن او. وجود خرافات و نسبت‌های ناروا به پیامبران آسمانی (ع) از دیگر قرائنی است که بر مدعای شیعه گواهی می‌دهند[۳۳]. حتی پیروان کتاب مقدس نیز معترف‌اند تورات‌، سال‌ها پس از موسی (ع) فراهم آمده و در تألیف آن، هم سخنان موسی (ع) نقش داشته است و هم آنچه دیگران پدید آورده‌اند[۳۴].[۳۵]

بنابر شواهد قرآنی، دست کم بخشی از تورات‌ در روزگار پیامبر اسلام (ص) تحریف شده است؛ چنانکه می‌فرماید: «بخشی از آنچه را بدانان گوشزد شده بود، به فراموشی سپردند»[۳۶] در جایی دیگر می‌فرماید: «جمعی از ایشان مردمی میانه‌رو هستند و بسیاریشان بدکردارند».[۳۷]. سراسر تورات‌ را نمی‌توان تحریف شده و کلام بشری پنداشت؛ بلکه بخشی از آن بر جای‌ مانده است[۳۸]. با این حال، بنابر تصریح قرآن، تحریفی که بدان راه یافته است، آن را از اعتبار و حقانیت انداخته است[۳۹].

تورات در معارف مهدوی

الواح اصلی حضرت موسی (ع) جزء میراث انبیاست و دست به دست در بین انبیا و اوصیا منتقل شده و اکنون نزد امام زمان (ع) است. حضرت مهدی (ع) آنها را در زمان ظهور از غاری در انطاکیه خارج می‌کند. در تورات به آمدن منجی آخر الزمان و حکمرانی صالحان و ریشه‌کن شدن ظلم و بیداد اشاره شده است. در این اخبار گسترش عدالت و یاری ستمدیدگان را در آن ایام یادآور می‌شود و جهان برای همیشه شاهد برکت و راستی خواهد بود، و در جای دیگر اشاره به حوادث پیش از ظهور می‌نماید و حکایت از آشوب و تزلزل در امت‌ها دارد و پس از آن به آمدن شخصی بشارت می‌دهد که برترین شخص در میان امت‌ها است[۴۰].

در قرآن کریم نیز خداوند خبر از بشارت ظهور در کتاب تورات می‌دهد: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۴۱] امام باقر (ع) در حدیثی فرمود: مهدی (ع) قیام خواهد نمود... سپس به انطاکیه رفته و کتاب‌های خدا (که بر پیامبران نازل می‌شده) از آن غار خارج خواهد کرد و تورات و انجیل و زبور را بیرون خواهد آورد، و در میان هر ملتی با احکام کتاب آسمانی خودشان قضاوت خواهد نمود.»..[۴۲].[۴۳]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۱.
  2. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  3. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۱.
  5. ر.ک: جمعی از نویسندگان، فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  6. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۱.
  7. برای نمونه: ر.ک: کتاب مقدس‌، "سفر تثنیه"، باب ۳۱/ شماره ۹.
  8. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس‌، ۲۲۶.
  9. دکتر بوکای، عهدین‌، قرآن و علم‌، ۱۸.
  10. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  11. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس‌، ۷۱۹.
  12. دائرة المعارف کتاب مقدس‌، ۶؛ دکتر بوکای، عهدین، قرآن و علم‌، ۱۹.
  13. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  14. جهان مذهبی‌، ج۲، ص ۶۰۳؛ مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس‌، ۷۲۰.
  15. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  16. تاریخ جامع ادیان‌ ص ۵۱۷، ۵۱۸، ۵۴۱، ۵۴۴؛ جهان مذهبی‌، ج ۲ ص ۶۰۴؛
  17. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  18. دکتر بوکای، عهدین‌، قرآن و علم‌، ۱۸.
  19. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  20. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس‌، ۷۱۹.
  21. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  22. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  23. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۶۱.
  24. ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند» سوره مائده، آیه ۶۶.
  25. ﴿الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ«همان کسان که از فرستاده پیام‌آور درس ناخوانده پیروی می‌کنند، همان که (نام) او را نزد خویش در تورات و انجیل نوشته می‌یابند» سوره اعراف، آیه ۱۵۷؛ ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا«محمد پيامبر خدا، و كسانى كه با او هستند بر كافران سختگيرند و با يكديگر مهربان. آنان را بينى كه ركوع مى‏كنند، به سجده مى ‏آيند و جوياى فضل و خشنودى خدا هستند. نشانشان اثر سجده‏اى است كه بر چهره آنهاست. اين است وصفشان در تورات و در انجيل، كه چون كِشته ‏اى هستند كه جوانه بزند و آن جوانه محكم شود و بر پاهاى خود بايستد و كشاورزان را به شگفتى وادارد، تا آنجا كه كافران را به خشم آورد. خدا از ميان آنها كسانى را كه ايمان آورده ‏اند و كارهاى شايسته كرده ‏اند به آمرزش و پاداشى بزرگ وعده داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
  26. ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا«داستان آنان که (عمل به) تورات بر دوش آنها نهاده شد اما زیر بار آن نرفتند همچون داستان درازگوشی است بر او کتابی چند» سوره جمعه، آیه ۵.
  27. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  28. ﴿وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِكُلِّ شَيْءٍ«و برای او در «الواح» (تورات) در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم» سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
  29. ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ«ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند» سوره مائده، آیه ۴۴.
  30. ﴿وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ«و تورات پیش از خود را راست می‌شمارم، و (آمده‌ام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانه‌ای از پروردگارتان برای شما آورده‌ام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰؛ ﴿وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ«و از پی آنان عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و به او انجیل دادیم که در آن رهنمود و روشنایی بود و تورات پیش از خود را راست می‌شمرد و رهنمود و پند برای پرهیزگاران بود» سوره مائده، آیه ۴۶.
  31. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  32. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ج ۲ ص ۳۱۱.
  33. بشارت عهدین‌، ۱۷۵ـ ۱۶۱.
  34. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس‌، ۲۳۵.
  35. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵
  36. ﴿فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ«پس، برای پیمان‌شکنی لعنتشان کردیم و دل‌هاشان را سخت گردانیدیم زیرا عبارات (کتاب آسمانی) را از جای خویش پس و پیش می‌کردند و بخشی از آنچه را بدیشان یادآور شده بودند از یاد بردند» سوره مائده، آیه ۱۳.
  37. ﴿مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ«برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.
  38. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۳ ص ۸.
  39. ر.ک: فرهنگ شیعه ص ۲۰۵ ـ ۲۰۸.
  40. موعود نامه: ص ۲۳۲ - ۲۲۹ با تلخیص.
  41. «و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
  42. «إِذَا قَامَ قَائِمُ أَهْلِ الْبَیْتِ... یَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ کُتُبِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاکِیَةَ وَ یَحْکُمُ بَیْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِالْإِنْجِیلِ وَ بَیْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَیْنِ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِالْقُرْآنِ...»؛ غیبت نعمانی: ص ۲۳۷.
  43. ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۸۲.