جفر در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

روایات دربارۀ جفر

روایاتی از ائمه (ع) دربارۀ جفر وارد شده است که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. امام صادق (ع) فرمودند: "به درستی جفر پیش ماست و آنها چه می‌دانند جفر چیست؟ ظرفی است از پوست که در آن علم پیامبران و جانشینان آنها و علمای از بنی اسرائیل است"[۱].[۲]
  2. بعضی از اصحاب امام صادق (ع) از جفر سؤال کردند، حضرت فرمودند: "پوست گاوی‌ است پر از علم..."[۳].[۴]
  3. امام باقر (ع) فرمودند: "و جفر نزد ماست و آن پوست دباغی شده است، به تحقیق در آن نوشته شد حتی پاچه‌هایش هم پر شد. آنچه بوده و آنچه خواهد بود تا قیامت، در آن وجود دارد"[۵].[۶]
  4. امام صادق (ع) فرمودند: "زیدیه مدعی هستند که جفر نزد آنها است، دروغ می‌گویند؛ اگر راست می‌گویند، قضاوت‌های علی (ع) و احکام و میراثی را که فرموده است و در جفر موجود است، بیرون بیاورند و راجع به میراث خاله‌ها و عمه‌ها از آنها بپرسید، اگر توانستند جواب گویند"[۷].[۸]
  5. از سلیمان صیدی از نصر بن قابوس قل شده گفت: "نزد امام رضا (ع) در منزلشان بودم، امام دست مرا گرفت و در اتاقی برد، در آن اتاق دیدم فرزند امام را که در دستش کتابی بود و در آن نگاه می‌کرد". امام فرمود: «ای نصر این را می‌شناسی»، گفتم: "بلی، این فرزند شما علی (ع) است"، امام فرمود: «ای نصر آن کتاب را که در آن نگاه می‌کند می‌دانی؟» گفتم: "نمی‌دانم"، امام فرمود: «این کتاب جفر است که در آن جز نبی یا وصی کسی نگاه نمی‌کند"[۹].
  6. امام صادق (ع) فرمودند: "... در جفر است علم اولین و آخرین و او نزد ماست و الواح و عصاء موسی نزد ما است و ما وارث نبی هستیم"[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. «وَ إِنَّ عِنْدَنَا الْجَفْرَ وَ مَا یُدْرِیهِمْ مَا الْجَفْرُ قَالَ قُلْتُ وَ مَا الْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ مِنْ أَدَمٍ فِیهِ عِلْمُ النَّبِیِّینَ وَ الْوَصِیِّینَ وَ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ الَّذِینَ مَضَوْا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیل»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص۲۳۹.
  2. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۶۷ ـ ۷۱؛ گنجی، حسین، امام‌شناسی، ج ۱، ص۱۷۲.
  3. خویی، جامع احادیث الشیعه ج ۱ ص۹.
  4. ر.ک: امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت.
  5. «وَ عِنْدَنَا الْجَفْرُ وَ هُوَ أَدِیمٌ عُکَاظِیٌّ قَدْ کُتِبَ فِیهِ حَتَّی مُلِئَتْ أَکَارِعُهُ فِیهِ مَا کَانَ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۶۰.
  6. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص۳۹۲ ـ ۳۹۶؛ فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۱۶ ـ ۱۲۹.
  7. «إِنَّ فِی الْجَفْرِ الَّذِی یَذْکُرُونَهُ لَمَا یَسُوؤُهُمْ لِأَنَّهُمْ لَا یَقُولُونَ الْحَقَّ وَ الْحَقُّ فِیهِ فَلْیُخْرِجُوا قَضَایَا عَلِیٍّ وَ فَرَائِضَهُ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ وَ سَلُوهُمْ عَنِ الْخَالاتِ وَ الْعَمَّات»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۴۱.
  8. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی ج۲، ص۳۹۲ ـ ۳۹۶.
  9. «عن نصر بن قابوس، قال: کنت عند أبی الحسن (ع) فی منزله فأخذ بیدی فوقفنی علی بیت من الدار، فدفع الباب فاذا علی ابنه (ع) و فی یده کتاب ینظر فیه، فقال لی یا نصر تعرف هذا؟ قلت: نعم هذا علی ابنک قال: یا نصر أ تدری ما هذا الکتاب الذی ینظر فیه؟ قلت: لا، قال: هذا الجفر الذی لا ینظر فیه الا نبی أو وصی»؛ کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص۴۵۰.
  10. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۱۷، ص۲۳.
  11. ر.ک: امام خان، عسکری، منشأ و قلمرو علم امام؛ عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۸۳.