حسن بن علی وشاء در معارف و سیره رضوی
آشنایی اجمالی
حسن بن علی بن زیاد وشاء بجلی کوفی، نوه الیاس صیرفی، و از بهترین اصحاب امام رضا (ع) محسوب میشده است[۱]. وی در ابتدا تاجری از اهل عراق و به مذهب واقفیه بود و به امامت امام رضا (ع) اعتقاد نداشت. خودش در این زمینه میگوید: «به خراسان برای تجارت رفتم، در حالیکه به مذهب واقفیه بودم و اعتقادی به امامت امام رضا (ع) نداشتم. در شهر مرو شبانه وارد شدم. غلام سیاهی به نزد من آمد و گفت: آن چادر یمانی (حبره) را که داری، به من بده که یکی از موالی ما فوت شده است، میخواهیم او را با آن کفن کنیم. به او گفتم: ای غلام! آقای تو کیست؟ گفت: مولایم امام علی بن موسی الرضا (ع). به او گفتم: در راه هر چه را داشتم فروختم و اکنون چیزی ندارم. غلام رفت و دوباره بازگشت و گفت: حبرهای نزد تو باقی است. به او گفتم: خود که میبینی من چیزی نزد خود ندارم. غلام رفت و سپس بازگشت و گفت: حبره در فلان جامهدان است. به فکر فرو رفتم. با خود گفتم اگر درست باشد، دلیل بر امامت امام رضا (ع) است. ناگهان یادم آمد که دخترم حبرهای داده بود تا بفروشم و از پول آن برای او از خراسان فیروزه و سبج[۲] بخرم. به غلامم گفتم: آن جامهدانی که این مرد نشان میدهد را بیاور. غلام جامهدان را آورد و زمانی که درب آن را گشود، حبره دخترم را در آن دیدم. بنابراین حبره را به غلام دادم و در مقابل آن بهایی را دریافت نکردم. غلام رفت و دوباره بازگشت و گفت: مولایم میفرمایند که چیزی که مال خودت نیست میبخشی؟ آن را دخترت به تو داده که بفروشی و از پولش برای او فیروزه و سبج بخری. من با شنیدن این کلام متعجب شدم و گفتم که والله مسائلی را که در آن شک دارم و به مسائلی که از پدرش سؤال شده، او را میآزمایم. آن مسائل را نوشتم و در آستین خود پنهان کردم و به درب منزل امام (ع) آمدم. سران سپاه و لشکریان عباسی به منزل آمد و شد میکردند. کناری نشستم و با خود گفتم، با این ازدحامی که هست کی به او میرسم. در این افکار بودم و تصمیم داشتم که برگردیم. ناگهان خادمی به سوی من آمد و گفت: پسر دختر الیاس کجایی؟ خود را به او نشان دادم. او دست بر آستین من برد و نوشتهام را در آورد و سپس نوشتهای را به من داد و گفت: این جواب مسائل توست. نوشته را بیدرنگ باز کردم، دیدم مسائل و جواب و تفسیر آنها همه در آن نوشته شده. گفتم خدا و رسول خدا (ص) را شاهد میگیرم که امام رضا (ع) حجت خداوند بر خلق است»[۳].[۴]
حسن بن علی وشاء در راویان امام رضا در مسندالرضا
او یکی از چهرههای بنام در میان محدثان شیعه است و از راویان موثق و مورد اعتماد است، علمای رجال در کتب خود او را ذکر نموده و از وی تجلیل و تکریم نمودهاند و گفتهاند او از خواص یاران امام رضا(ع) بوده و در خراسان هم خدمت آن جناب رسیده و مسائلی از آن بزرگوار سؤال کرده است، و ما اکنون در این جا سخنان علمای رجال را درباره او ذکر میکنیم.
شیخ طوسی در رجال خود گوید: حسن بن علی خزاز که به وشاء معروف است و او را ابن بنت الیاس هم میگویند، او مدعی بود که از نژاد عرب میباشد و در کوفه سکونت داشت، و در فهرست گوید: او کتابی هم تألیف کرده که احمد بن محمد بن عیسی از وی روایت میکند.
نجاشی گوید: حسن بن علی وشاء بجلی کنی مکنی به «ابومحمد» از برگزیدگان یاران امام رضا(ع) است، او یکی از چهرههای درخشان امامیه میباشد و از جدش الیاس روایت میکند، احمد بن محمد بن عیسی گوید: من برای طلب حدیث به طرف کوفه رفتم، و در آنجا با حسن بن علی وشاء ملاقات کردم و از او خواستم کتاب علاء بن رزین و ابان بن احمر را به من نشان دهد.
او کتابها را به من نشان داد، به او گفتم: دوست دارم نقل آنها را به من اجازه دهید، گفت: خداوند شما را رحمت کند نخست آنها را بنویس و بعد سماع آنها را انجام بده، گفتم: میترسم حوادثی پیش آید که مانع از کتابت و سماع آن شود، گفت: اگر من میدانستم مردم این چنین دنبال حدیث خواهند بود زیاد جمع میکردم، من در این جا مسجد کوفه نهصد شیخ را دیدم که همه میگفتند: حدیث کرد مرا جعفر بن محمد(ع).
او میگفت: حسن بن علی وشاء یکی از اعیان این طایفه بود و او کتابهایی دارد که محدثان از وی نقل میکنند، احمد بن ابی عبدالله برقی در رجال خود او را از اصحاب حضرت کاظم(ع) ذکر کرده است و علامه حلی در «خلاصه» او را در بخش اول ذکر میکند و سخنان شیخ و نجاشی را درباره او نقل کرده و گوید: او از رجال مشهور امامیه است.
ابن حجر نیز او را در کتاب خود آورده و گفته: حسن بن زیاد وشاء خزاز کوفی از حماد بن عثمان و احمد بن عائد و مثنی بن ولید، و منصور بن موسی و غیر آنها روایت میکند، و از وی نیز احمد بن محمد بن عیسی و یعقوب بن یزید و مسلم بن سلمة و گروهی دیگر روایت میکنند، طوسی او را در فهرست مصنفان شیعه ذکر نموده و چیزهای ناپسندی درباره او نقل میکند.
او از حضرت رضا(ع) روایات زیادی در اصول و فروع نقل کرده، او میگوید: امام رضا(ع) فرمود: اعمال بندگان چه نیکوکار باشند و یا بدکار به رسول خدا(ص) عرضه میشود.[۵]
منابع
پانویس
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۱.
- ↑ نوعی پیراهن زنانه بلند.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۱ تا ص۷۵؛ مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۳۳۵.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص۲۴۱.
- ↑ عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 120-122.