خشم در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در این مدخل تمام آیاتی که به خشم توجه شده و به پیامبر به ضرورت مهار آن و یا کسانی که با پیامبر با خشم برخورد کرده، اشاره شده است. درباره فروکش دادن خشم که گاهی با اسم فاعل ذکر شده: ﴿الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ[۱] بیان شده و گاه کلمه سخط و غیظ آمده و صورت‌های مختلفی بیان شده، به این جهت است که بخشی از نزاع و کینه‌ها و دعواهای مستمر خانوادگی از غضب بر می‌خیزد. و از مجموع این آیات استفاده می‌شود که پیامبر چگونه به تتمیم مکارم اخلاقی گام برداشته و به چه نکات و جزئیات آداب و اخلاق اشاره کرده است.

  1. ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ * لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ[۲].
  2. ﴿بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ[۳]
  3. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ * هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ[۴].
  4. ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا[۵].
  5. ﴿وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ[۶].
  6. ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ[۷]
  7. ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۸].

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. هشدار به پیامبر از شتاب در غضب نسبت به مردم، همچون یونس (ع): ﴿فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ که منظور از صاحب حوت - ماهی - حضرت یونس پیغمبر (ص) است، و کلمه ﴿مَكْظُومٌ از مصدر کظم غیظ است که به معنای فرو بردن خشم است، و به همین جهت مکظوم را به کسی که خشم گلویش را گرفته باشد، و او نتواند به هیچ وسیله‌ای آن را خالی کند، تفسیر کرده‌اند. این مطلب در آیه دیگر با تعبیر به مغاضب آمده است: ﴿وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ[۹] در آیه اول رسول خدا (ص) را نهی می‌کند از اینکه مانند یونس (ع) باشد، که در هنگام مناجات با خدا مالامال از خشم بوده، می‌فرماید تو این‌طور مباش، و این در حقیقت نهی از سبب خشم است، و سبب خشم این است که آدمی کم حوصله باشد، و در آمدن عذاب برای دشمنانش عجله کند[۱۰]. در حالی که در آیه دوم، از یونس با تعبیر به ظالم یاد می‌کند: ﴿إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ که نتوانسته صبر کند و بر مردم غافل خود که ایمان نیاورده‌اند، خشم گرفته است؛
  2. حسدورزی یهود نسبت به پیامبر اسلام مایه گرفتاری آنان به غضب شدید خداوند: ﴿...بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ... کلمه بغیاً، معنای جمله این است که ایشان با داشتن غضبی به خاطر کفرشان به قرآن، و غضبی به علت کفر آنان به تورات که از پیش داشتند، از طرفداری قرآن برگشتند، و حاصل معنای آیه این است که یهودیان قبل از بعثت رسول خدا (ص) و هجرتش به مدینه پشتیبان آن حضرت بودند، و همواره آرزوی بعثت او و نازل شدن کتاب او را می‌کشیدند، ولی همین که رسول خدا (ص) مبعوث شد، و به سوی ایشان مهاجرت کرد، و قرآن بر وی نازل شد، با اینکه او را شناختند، که همان کسی است که سال‌ها آرزوی بعثت و هجرتش را می‌کشیدند، اما حسد بر آنان چیره گشت، و استکبار و پلنگ دماغی جلوگیرشان شد، از اینکه بوی ایمان بیاورند، لذا بوی کفر ورزیده، گفته‌های سابق خود را انکار کردند، همان‌طور که به تورات خود کفر ورزیدند، و کفرشان با سلام، کفری بالای کفر شد[۱۱].
  3. دستور خداوند به پیامبر بر نفرین برای نابودی کافران معاند و دشمنان مسلمانان: ﴿وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ...
  4. غضب کافران از توسعه و شکوفایی اسلام: ﴿...لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ... و این آیه به این نکته اشاره می‌کند که خدای تعالی در مؤمنین برکت قرار داده، و روزبه‌روز به عده و نیروی آنان اضافه می‌شود و به همین جهت دنبال این کلام فرمود: ﴿...لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ... تا خداوند به وسیله آنان کفار را به خشم آورد[۱۲].
  5. نگاه غضب‌آلود و کینه‌توزانه کافران به پیامبر: ﴿وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ... بعضی از مفسرین گفته‌اند: معنای آیه این است که وقتی ذکر را یعنی قرآن را از تو می‌شنوند با نظری سرشار از کینه و خشم به تو نظر می‌کنند، به طوری که می‌خواهند با همان نگاه تیزشان تو را بکشند[۱۳].
  6. غضب منافقان از پیامبر در صورت محروم شدن از صدقات: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ کلمه” لمز” به معنای عیب‌جویی و خرده‌گیری است، منافقین از رسول خدا (ص) در امر صدقات عیب‌جویی می‌کردند[۱۴][۱۵].

منابع

پانویس

  1. «فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
  2. «پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون “همراه ماهی” (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود * اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمی‌یافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود» سوره قلم، آیه ۴۸-۴۹.
  3. «(و می‌گویند:) چرا خداوند برای برخی از بندگانش که بخواهد، از بخشش خویش، فرو می‌فرستد! و سزاوار خشمی از پی خشمی گشتند و برای کافران، عذابی خواری آور، خواهد بود» سوره بقره، آیه ۹۰.
  4. «ای مؤمنان! کسانی از غیر خودتان را محرم راز مگیرید که از هیچ تباهی در حقّ شما کوتاهی نمی‌کنند و دوست می‌دارند شما در سختی به سر برید؛ کینه از گفتارشان هویداست و آنچه دل‌هایشان پنهان می‌دارند، بزرگ‌تر است، بی‌گمان ما آیات (خود) را برای شما روشن گفته‌ایم اگر خرد ورزید * هان! این شمایید که آنان را دوست می‌دارید و (آنان) شما را دوست نمی‌دارند و شما به تمام کتاب ایمان دارید (و آنان ندارند) و چون با شما روبه‌رو شوند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم و چون به خلوت روند سرانگشتان را از خشم بر شما (به دندان) می‌گزند؛ بگو به خشم خود بمیرید؛ خداوند به اندیشه‌ها داناست» سوره آل عمران، آیه ۱۱۸-۱۱۹.
  5. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود می‌بینی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را خواستارند؛ نشان (ایمان) آنان در چهره‌هایشان از اثر سجود، نمایان است، داستان آنان در تورات همین است و داستان آنان در انجیل مانند کشته‌ای است که جوانه‌اش را برآورد و آن را نیرومند گرداند و ستبر شود و بر ساقه‌هایش راست ایستد، به گونه‌ای که دهقانان را به شگفتی آورد تا کافران را با آنها به خشم انگیزد، خداوند به کسانی از آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند نوید آمرزش و پاداشی سترگ داده است» سوره فتح، آیه ۲۹.
  6. «و به راستی نزدیک است کافران هنگامی که این یادکرد را می‌شنوند با چشمانشان به تو آسیب رسانند و می‌گویند بی‌گمان او دیوانه است» سوره قلم، آیه ۵۱.
  7. «و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.
  8. «همان کسان که در شادی و رنج می‌بخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردم‌اند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
  9. «و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام» سوره انبیاء، آیه ۸۷.
  10. ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۶۴۶.
  11. ترجمه المیزان، ج۱، ص۳۳۵.
  12. ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۴۴۸.
  13. ترجمه المیزان، ج۱۹، ص۶۴۸.
  14. ترجمه المیزان، ج۹، ص۴۱۶.
  15. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۳۳۵.