خطبه امام علی در بصره
خطابه امیرالمؤمنین در مسجد جامع بصره
حضرت پس از پایان جنگ، سه روز در اردوگاه خود در خارج از بصره ماند و در این مدت همۀ کشتگان (بصری، کوفی، مکی و مدنی) را جمع کرد و بر آنان نماز گزارد و در گور بزرگی به خاک سپرد؛ سپس غنائم را جمع کرد و به مسجد جامع بصره فرستاد و فرمود: هرکه چیزی را میشناسد بردارد؛ مگر سلاحی که از خزانه آمده و نشان حکومت دارد که باید چون چیزهای ناشناخته به جا ماند. آنچه را از مال خدا برضد شما به کار انداختهاند بگیرید. چیزی از مال مسلمان درگذشته، بر مسلمان حلال نیست. این سلاح بیاجازه حکومت به دست آنها بوده است[۱]. امام علی(ع) پس از سه روز، به بصره وارد شد. مردم بصره گروهگروه با ایشان بیعت کردند؛ حتی افراد زخمی و کسانی که از ایشان امان گرفته بودند نیز با امام(ع) بیعت کردند. وقتی کار بیعت به پایان رسید، حضرت به بیتالمال وارد شد و مبلغ ۶۰۰ هزار درهم در آن یافت که بین کسانی که با او در جنگ حضور داشتند تقسیم کرد؛ به هر یک مبلغ پانصد درهم رسید. پس امر کرد که همه در مسجد جامع اجتماع کنند. حضرت در مسجد نماز خواندند؛ سپس به دیوار قبله تکیه دادند و ایستادند و بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر حضرت رسول(ص)، به سرزنش پیمانشکنان بیبصیرت بصره پرداختند؛ چون آنان نخستین گروهی بودند که فریب فتنهگران را خوردند و در برابر امام خود به ناحق ایستادند. ازاینرو، حضرت، خطبهای سراسر توبیخ و سرزنش ایراد کردند و مردم بصره و همه ساکتین فتنه را از ترک امربهمعروف و نهی از منکر و سکوت در برابر گناهکاران و فتنهگران برحذر داشتند و به نزدیک بودن عذاب و خشم الهی هشدار دادند[۲]. « كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ أَتْبَاعَ الْبَهِيمَةِ رَغَا فَأَجَبْتُمْ وَ عُقِرَ فَهَرَبْتُمْ أَخْلَاقُكُمْ دِقَاقٌ وَ عَهْدُكُمْ شِقَاقٌ وَ دِينُكُمْ نِفَاقٌ وَ مَاؤُكُمْ زُعَاقٌ وَ الْمُقِيمُ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ مُرْتَهَنٌ بِذَنْبِهِ وَ الشَّاخِصُ عَنْكُمْ مُتَدَارَكٌ بِرَحْمَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَأَنِّي بِمَسْجِدِكُمْ كَجُؤْجُؤِ سَفِينَةٍ قَدْ بَعَثَ اللَّهُ عَلَيْهَا الْعَذَابَ مِنْ فَوْقِهَا وَ مِنْ تَحْتِهَا وَ غَرِقَ مَنْ فِي ضِمْنِهَا وَ فِي رِوَايَةٍ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَغْرَقَنَّ بَلْدَتُكُمْ حَتَّى كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى مَسْجِدِهَا كَجُؤْجُؤِ سَفِينَةٍ أَوْ نَعَامَةٍ جَاثِمَةٍ وَ فِي رِوَايَةٍ كَجُؤْجُؤِ طَيْرٍ فِي لُجَّةِ بَحْرٍ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى بِلَادُكُمْ أَنْتَنُ بِلَادِ اللَّهِ تُرْبَةً أَقْرَبُهَا مِنَ الْمَاءِ وَ أَبْعَدُهَا مِنَ السَّمَاءِ وَ بِهَا تِسْعَةُ أَعْشَارِ الشَّرِّ الْمُحْتَبَسُ فِيهَا بِذَنْبِهِ وَ الْخَارِجُ بِعَفْوِ اللَّهِ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قَرْيَتِكُمْ هَذِهِ قَدْ طَبَّقَهَا الْمَاءُ حَتَّى مَا يُرَى مِنْهَا إِلَّا شُرَفُ الْمَسْجِدِ كَأَنَّهُ جُؤْجُؤُ طَيْرٍ فِي لُجَّةِ بَحْر»[۳]. شما سپاه یک زن، و پیروان حیوان «شتر عایشه» بودید؛ تا شتر صدا میکرد میجنگیدید و تا دست و پای آن قطع شد، فرار کردید. اخلاق شما پست، پیمان شما ازهمگسسته، دین شما دورویی و آب آشامیدنی شما شور و ناگوار است. کسی که میان شما زندگی کند به کیفر گناهش گرفتار میشود[۴]، و آن کس که از شما دوری گزیند مشمول آمرزش پروردگار میشود. گویا مسجد شما را میبینم که چون سینه کشتی غرق شده است و عذاب خدا از بالا و پایین او را احاطه میکند و سرنشینان آن، همه غرق میشوند.
در روایت است: سوگند به خدا، سرزمین شما را آب غرق میکند. گویا مسجد شما را مینگرم که چون سینه کشتی یا چونان شترمرغی که بر سینه خوابیده باشد، بر روی آب مانده است[۵]. همچنین در روایت دیگری آمده است: خاک شهر شما، بدبوترین خاکهاست. از همهجا به آب نزدیکتر و از آسمان دورتر. نهدهم شر و فساد در شهر شما نهفته است. کسی که در شهر شما باشد گرفتار گناه و آنکه بیرون رود در پناه عفو خداست. گویی شهر شما را مینگرم که غرق شده است، و آب آن را فرا گرفته است. چیزی از آن دیده نمیشود، مگر جاهای بلند مسجد، مانند سینه مرغ روی امواج آب دریا[۶]. قبل از جنگ نیز حضرت به نکوهش مردم بصره پرداخته بود و مانند خطبه پیشین فرموده بود: «أَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمَاءِ بَعِيدَةٌ مِنَ السَّمَاءِ خَفَّتْ عُقُولُكُمْ وَ سَفِهَتْ حُلُومُكُمْ فَأَنْتُمْ غَرَضٌ لِنَابِلٍ وَ أُكْلَةٌ لِآكِلٍ وَ فَرِيسَةٌ لِصَائِلٍ»[۷]. سرزمین شما به آب نزدیک و از آسمان دور است. عقلهای شما سست و افکار شما سفیهانه است. پس شما نشانهای برای تیرانداز و لقمهای برای خورنده و صیدی برای صیاد میباشید[۸]. هنگامی که حضرت از بصره به قصد کوفه حرکت کرد و در راه به مربد رسید، به بصره نگریست و فرمود: سپاس خدای را که مرا از شهری که خاکش از همهجا بدتر، از همهجا به ویرانی نزدیکتر، به آب نزدیک و از آسمان دور است، بیرون آورد[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ تاریخ طبری، ج۶، ص۲۴۷۰.
- ↑ مقاله واکاوی خطبه «نکوهش مردم بصره» امام علی(ع).
- ↑ خطبه ١٣ نهجالبلاغه.
- ↑ یا از جهت همنشینی با شما مرتکب گناه شده است و یا شما را از گناه بازنمیدارد که در هر دو صورت خود را به گناهکار است.
- ↑ در تاریخ آمده است که شهر بصره دو بار در آب غرق شد؛ یک بار در زمان خلافت القادر بالله، خلیفه عباسی و بار دیگر در زمان القائم بامرالله. همانگونه که امام(ع) خبر داد، فقط قسمت بالای مسجد جامع بصره چون سینه مرغی از آب پیدا بود.
- ↑ نهجالبلاغه، ص۳۷.
- ↑ خطبه ۱۳ نهجالبلاغه.
- ↑ نهجالبلاغه، ص۳۹.
- ↑ الاخبار الطوال، ص۱۸۹.
- ↑ حسینی، سید امیر، بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری، ص ۱۴۷.