ریان بن صلت اشعری قمی در معارف و سیره رضوی
آشنایی اجمالی
ابوعلی ریان بن صلت اشعری قمی، از محدثان برجسته شیعی در سده دوم و سوم هجری بود که دوران امامت امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) و امام جواد (ع) و امام هادی (ع) را درک کرد و از ایشان کسب فیض نمود. ریان گذشته از منزلت روایی که نزد عالمان شیعی داشت از سوی امامان معصوم (ع) نیز مورد تکریم قرار گرفته بود. از کارگزاران فضل بن سهل محسوب میشد و زمانی که در مرو بود، از طرف فضل به عنوان والی به دیگر شهرهای خراسان فرستاده شد[۱].
وی تحت تأثیر امام رضا (ع) قرار گرفته، نسبت به امام (ع) ارادت داشت. وی کلام و گفتار امام رضا (ع) را در کتابی جمعآوری کرده است و علی بن ابراهیم قمی از او نقل روایت میکند.
معمر بن خلاد روایت کرده است: «ریان بن صلت وقتی که فضل بن سهل او را برای یکی از نواحی خراسان تعیین کرده بود، به من گفت: میخواستم از تو درخواست کنم از ابوالحسن علی بن موسی الرضا (ع) اجازه بگیری که سلامی به او بکنم، و از ایشان بخواهم که یکی از جامههایش را با چند درهمی که نامش بر آن ضرب شده است به من بدهد. من به نزد امام (ع) رفتم و ایشان فرمودند: آیا ریان بن صلت میخواهد به نزد من بیاید و از من میخواهد که جامه از خودم و مقداری پول به او بدهم؟ عرض کردم: سبحاناللّه! قسم به خدا از من سؤال نکرد، مگر آنچه را که شما فرمودی. امام (ع) فرمود: ای معمر! مؤمن، موفق است؛ حال به او بگو، بیاید. زمانی که ریان داخل شد، سلام کرد و امام (ع) او را خواند و یکی از لباسهایش را به او داد. چون خارج شد، به او گفتم: چقدر به تو عطا کرد؟ در این وقت دیدم سی درهم دارد»[۲].[۳]
ریان بن صلت اشعری قمی در راویان امام رضا در مسندالرضا
او از ثقات روات و مقبول القول میباشد، شرح حال او در کتب رجال شیعه آمده است، اهل حدیث او را توثیق کرده و به روایات او عمل میکنند و از او تجلیل و تکریم مینمایند، احمد بن ابی عبدالله برقی در رجال خود او را از اصحاب امام رضا و امام هادی(ع) ذکر میکند و تنها به نام وی اکتفا کرده است.
شیخ طوسی نیز در رجال خود در باب راویان امام رضا(ع) گوید: ریان ابن صلت خراسانی از ثقات است، و در باب اصحاب امام هادی(ع) گوید: ریان بن صلت بغدادی از موثقین میباشد، و در جایی دیگر گفته: ابراهیم بن هاشم از وی روایت میکند و در فهرست خود نیز او را ذکر کرده و گوید: ریان بن صلت کتابی هم تألیف نموده که علی بن ابراهیم از پدرش از او نقل میکند.
نجاشی هم در رجال خود او را آورده و گفته: ریان بن صلت اشعری قمی از امام رضا(ع) روایت کرده و از ثقات اهل حدیث و راستگویان در نقل اخبار و آثار به شمار رفته است، او گفته که کتابی در فرق بین آل و امت که از امام رضا(ع) شنیده تألیف کرده که عبدالله بن جعفر از او نقل میکند، حسین بن عبیدالله گوید:در نسخهای دیگر از این کتاب دیدم که این کتاب متعلق به ریان بن شبیب میباشد.
کشی در رجال خود گوید: معمر بن خلاد گفت: مردی از من درخواست کرد تا برای او از امام رضا(ع) اجازه ورود طلب کنم، و از وی بخواهم که پیراهنی به او بدهد، و از دراهم خودش به او عطا نماید، هنگامی که از نزد او بیرون شدم، فرستاده امام رضا(ع) را دیدم که میگفت: امام تو را طلب میکنند، من خدمت آن حضرت رفتم، سؤال فرمودند: کجا بودی؟ من عرض کردم در نزد فلان شخص بودم.
امام رضا(ع) فرمودند: او میل دارد نزد من بیاید، عرض کردم: آری قربانت گردم، در این جا من کلمه ﴿سُبْحَانَ اللَّهِ﴾ را بر زبان جاری کردم، امام سؤال کردند: چرا ﴿سُبْحَانَ اللَّهِ﴾ گفتی؟ عرض کردم: من اکنون نزد او بودم و او خود از من طلب کرد تا او را به حضور شما بیاورم، امام(ع) فرمودند: مؤمن موفق میباشد، و بعد فرمود: اگر نزد شما آمد به او اعلام کنید پیش من بیاید.
معمر بن خلاد گوید: او خدمت امام رضا(ع) رسید و در مقابل آن جناب نشست، من کناری رفتم ولی امام از من خواست نزدیک آنها باشم، من هم نشستم، او از امام سؤال کرد تا برای او دعا کند، امام هم در حق او دعا کردند و بعد پیراهنی به او دادند و هنگامی که خواستند بروند چند درهم نیز به او بخشیدند، و این شخص ریان بن صلت بودند و در حدیث دیگری آمده که امام سی درهم به او دادند.
علامه حلی نیز در بخش اول خلاصه او را ذکر میکند، و گوید: ریان بن صلت خراسانی الاصل بغدادی اشعری قمی از ثقات اصحاب امام رضا(ع) میباشد، او مکنی به «ابوعلی» و در نقل حدیث و آثار از صادقان به شمار میرود و اخبارش مورد اعتماد است.
او روایات متعددی از امام رضا(ع) نقل میکند، ریان بن صلت گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: هشام بن ابراهیم عباسی پنداشته است که شما غنا را برای او حلال کردهاید، امام(ع) فرمودند: زندیق دروغ میگوید، او از من سؤال کرد، من به او گفتم: مردی از امام صادق(ع) از غنا سؤال کرد، امام به او فرمودند: هنگامی که خداوند حق و باطل را از هم جدا نماید غنا کجا میرود، آن مرد گفت: با باطل خواهد بود. امام صادق(ع) فرمود: پس خود حکم آن را دادی.[۴]
منابع
پانویس
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۴۷، ص۵۰۳.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۴۷، ص۵۰۳؛ معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۲۰۹.
- ↑ محمدی، حسین، رضانامه ص ۳۴۹.
- ↑ عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 195-197.