سرور در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

لازمه گذر انسان از مشکلات زندگی برخوردار بودن از طراوت و نشاط است. پیامبر اکرم (ص) شاد کردن یا مسرور ساختن مؤمن را مساوی شادمانی خود و خدا دانسته است[۱]. امام علی (ع) به کمیل فرمود: هر کس دلی را شاد کند خداوند تلخیِ مصیبت را از او بزداید[۲]. همچنین فرمود: شادمانی نفس انسان را می‌گشاید[۳]. امام علی‌بن‌الحسین (ع) در رساله حقوق می‌فرماید: «حق کسی که خداوند به وسیله او موجب سرور و شادمانی تو شده آن است که پس از حمد خدا، او را سپاس گویی، به وی پاداش دهی و احسان او را جبران کنی... و برایش دعای خیر نمایی». آن حضرت رسیدگی به امور خانواده رزمندگان را، در زمان حضور آنان در مرزها، عامل شادمانی خوانده و عرضه می‌دارد: «اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا مُسْلِمٍ خَلَفَ غَازِياً أَوْ مُرَابِطاً فِي‏ دَارِهِ‏،... يَتَعَجَّلُ بِهِ نَفْعَ مَا قَدَّمَ وَ سُرُورَ مَا أَتَى بِهِ»[۴]؛ «به هر مسلمانی که عهده‌دار امور خانه یکی از مرزداران می‌شود... در این دنیا بهره‌ای عطا کن تا به زودی نتیجه شادمانی عملی را که به جای آورده به دست آورد». انسان مؤمن، از انجام وظایف و تکالیف دینی، احساس شادمانی می‌کند. امام سجاد (ع) به خدا عرض می‌کند: «بار خدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست... و حقیقتی را روزی من ساز تا در حالت ترس یا آسودگی، خشم یا خشنودی، و سود یا زیان، لذّت خشنودی و آرامش جان را، در انجام وظایف بندگی‌ام، به نیکویی احساس کنم»[۵].

آن حضرت یکی از شادمانی‌های معنوی زندگی انسان را، استقبال از ماه مبارک رمضان معرفی می‌کند و می‌فرماید: «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضَّ»[۶]؛ «سلام بر تو [ای ماه رمضان] که، قبل از فرا رسیدن تو، از آمدنت شادمان بودیم و در حالی که هنوز رخت برنبسته‌ای، از رفتنت اندوهناکیم». همچنین در نگرش امام سجاد (ع) هر امری که زمینه‌ساز عبادت خداوند باشد موجب شادی و سرور حقیقی انسان مؤمن است. به همین دلیل از ماه مبارک رمضان استقبال می‌کند و عید فطر را روز سرور و شادمانی مؤمنان می‌داند[۷]. از نظر ایشان یکی دیگر از عوامل شادمانی انسان، مواجهه او با اعمال نیک و ثواب‌هایی است که فرشتگان در نامه عمل او نوشته‌اند[۸].

و نیز، در دیدگاه امام، ارزشمندترین مایه سرور انسان رهایی او از عذاب جهنم است: «خداوندا! ترس خوف از عذاب جهنم و شوق دستیابی به نعمت‌های بهشت را روزی ما فرما، تا لذت آنچه را از تو خواسته‌ایم دریابیم و از اندوه آنچه، به خاطرش، به تو پناه می‌آوریم، رهایی یابیم»[۹].

سرانجام اینکه، امام چهارم (ع) شادمانی و سرور ناشی از کسب مال، و اندوهِ برخاسته از محرومیت مادی را مطلوب ندانسته و می‌گوید: «بار خدایا! بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا توفیق ده که در همه حال ذکر جمیل تو گویم، به ستایش تو برخیزم و از تو سپاسگزاری کنم، تا به آنچه از مال دنیا که بر من ارزانی داشته‌ای دلخوش نباشم و به آنچه از من منع کرده‌ای اندوه نخورم»[۱۰].[۱۱].[۱۲]

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۸۷.
  2. نهج‌البلاغه، حکمت ۲۵۴.
  3. غررالحکم، ج۲، ص۱۱۳.
  4. دعای ۲۷.
  5. نیایش بیست‌و‌دوم.
  6. دعای ۴۵.
  7. دعای ۴۵.
  8. نیایش یازدهم.
  9. نیایش چهل‌و‌پنجم.
  10. نیایش بیست‌و‌یکم.
  11. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین (ع)، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ غررالحکم و... ، عبدالواحد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ۱۳۶۶؛ قرآن حکیم ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ نهج‌البلاغه، سیدرضی، هجرت، قم، ۱۴۱۴.
  12. شایسته‌نژاد، علی اکبر، مقاله «شادی»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۸۱.