سعد بن سعد اشعری قمی در معارف و سیره رضوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

سعد بن سعد بن الأحوص بن سعد بن مالک اشعری قمی، از خاندان اشعری است که خدمات شایانی در ترویج مذهب شیعه انجام داده‌اند و ده‌ها فقیه و محدّث و متکلم در دامان خویش پرورده‌اند. تاریخ‌نگارانی که شرح‌حال سعد را نوشته‌اند، از او به نیکی یاد کرده و وی را مورد ستایش قرار داده‌اند.

سعد دارای تألیفات بوده و تمام تاریخ‌نویسان ایشان را مورد اطمینان دانسته‌اند[۱].

سعد بن سعد از یاران و راویان حدیث از دو امام همام، امام علی بن موسی الرضا (ع) و امام جواد (ع) می‌باشد که علی بن احمد بن احمد بن طاهر از او روایت می‌کند[۲].

شخصیت فقهی سعد چنان بود که امام جواد (ع) از ایشان به نیکی یاد می‌کردند و در حق وی دعا می‌نمودند[۳]. سعد برای شناخت مکتب و اخبار اهل بیت عصمت (ع) از شهر قم به مدینه و سپس به خراسان هجرت کرد. محل دفن سعد بن سعد اشعری معلوم نیست و نمی‌توان در این موضوع نظری قاطع داد شاید مثل بسیاری از خاندان اشعری، در جوار حرم حضرت معصومه (س) در شهر مقدس قم دفن شده باشد[۴].[۵]

سعد بن سعد اشعری در راویان امام رضا در مسندالرضا

او محدثی جلیل‌القدر و عالمی موثق و مورد اعتماد اهل حدیث بود، مؤلفان در کتب خود از وی تجلیل و تکریم می‌کنند و او را امین در روایت حدیث می‌دانند، او از امام رضا و ابو جعفر(ع) روایت کرده است، برقی در کتاب رجال خود او را از اصحاب حضرت امام کاظم(ع) می‌داند، ولی شیخ در رجالش گوید: او از راویان امام رضا(ع) می‌باشد.

در فهرست خود گوید: سعد بن سعد اشعری کتابی هم تألیف کرده و آن کتاب را محمد بن حسن شنبوله از وی روایت می‌کند، نجاشی در رجال خود گوید: سعد بن سعد بن احوص اشعری قمی از ثقات است و از امام رضا(ع) نقل می‌کند، او یک کتاب مبوّب دارد که عباد بن سلمان از وی روایت می‌کند، و کتابی هم غیر مبوّب دارد که احمد بن محمد بن خالد برقی از او روایت کرده است.

کشی گوید: عبدالله بن صلت قمی گفت: من خدمت حضرت جواد(ع) رسیدم و از او شنیدم می‌فرمودند: خداوند به صفوان بن یحیی، و محمد بن سنان و زکریا بن آدم پاداشی نیک دهد ولی از سعد بن سعد نام نبردند، من برگشتم نزد آن حضرت و امام(ع) فرمودند: خداوند به صفوان و عبدالله، و زکریا بن آدم و سعد بن سعد جزای خیر بدهد که آنها نسبت به من وفا کردند.

او از امام رضا(ع) روایات زیادی در اصول و فروع نقل کرده، او گوید: از امام رضا(ع) سؤال کردم: مردی فرزندی دارد و او را به فرزندی خود قبول کرده ولی در هنگام وصیت او را از فرزندی خود نفی می‌کند و از میراث محروم میسازد، من که وصی او هستم چه کنم؟ امام(ع) فرمودند: چون او قبلاً او را به فرزندی قبول داشته نمی‌تواند او را از خود نفی کند و محروم گرداند، حالا که وصی از ماجرا اطلاع دارد نباید او را محروم کند.[۶]

منابع

پانویس

  1. رجال نجاشی، ص۱۲۷؛ الفهرست طوسی، ص۷۶.
  2. معجم رجال الحدیث، ج۸، ص۵۹.
  3. رجال کشی، ج۲، ص۷۹۲.
  4. اصول کافی، ج۱، ص۳۳؛ بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۶؛ ج۳، ص۲۴۰؛ بانک اطلاعات کتابخانه حضرت معصومه (س)؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۱۹.
  5. محمدی، حسین، رضانامه ص ۳۸۸.
  6. عطاردی قوچانی، عزیزالله، راویان امام رضا در مسند الرضا، ص 205-206.